Thu Nov 21 2024 11:29:55 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
c8260a8287
commit
423019d539
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\c 15 \v 1 بلافاصله صبح شد و سران کاهنان، همراه با مشایخ و علما و تمام شورای یهود، جلسهای برگزار کردن. بعد از اینکه عیسا ره دستبند زدن، اَ ره پیش پیلاتُس بردن. \p \v 2 پیلاتُس از عیسا پرسید: "آیا تو پادشاه یهودی هستی؟" عیسا جواب داد: "تو میگی." \p \v 3 سران کاهنان علیه عیسا اتهامای زیادی وارد کردن.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 4 پیلاتُس دوباره از عیسا پرسید: "چرا هیچ جوابی نمیدی؟ ببین چقدر اتهام علیه تو زدن." \p \v 5 ولی عیسا دیگه هیچ جوابی نداد، و این باعث شد پیلاتُس تعجب کنه.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 6 هر سال تو عید، پیلاتُس یه زندانی ره که مردم درخواست میکردن، آزاد میکرد. \p \v 7 یه نفر به نام باراباس که همراه با شورشیای دیگه تو شورش مردم قتل کرده بود، زندانی بود. \p \v 8 مردم اومدن و از پیلاتُس خواستن همون سنت رو رعایت کنه و یکی ره آزاد کنه.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 9 پیلاتُس ازشون پرسید: "میخواین پادشاه یهودی ره برای شُما آزاد کنم؟" \p \v 10 چون میدونست که سران کاهنان از روی حسادت عیسا ره تحویل دادهن. \p \v 11 ولی سران کاهنان مردم ره تحریک کردن که باراباس ره برای آزاد شدن بخوان.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 12 پیلاتُس دوباره ازشون پرسید: "پس میخواین با کسی که بهش پادشاه یهودیا میگین، چی کار کنم؟" \p \v 13 اونا فریاد زدن: "اَ ره بر صلیب کن!"
|
Loading…
Reference in New Issue