Sun Aug 11 2024 10:57:58 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
0b5b1fd4a7
commit
a8dc425570
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 22 عیسی تو راه اورشلیم، به شهرها و روستاها میرفت و تعلیم میداد. \v 23 در این بین، یکی از مردم ازش پرسید: «استاد، آیا تعداد کمی از مردم نجات پیدا میکنن؟» عیسی گفت: \v 24 «سخت تلاش کنید تا از درِ تنگ وارد بشید، چون بهتون میگم، خیلیها تلاش میکنن که وارد بشن، ولی نمیتونن.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 25 وقتی صاحبخونه بلند بشه و در رو ببنده، شما بیرون میایستید و در رو میکوبید و میگید: ”استاد، در رو باز کن!“ ولی او جواب میده: ”شما رو نمیشناسم؛ نمیدونم از کجایید.“ \v 26 شما میگید: ”ما با تو غذا خوردیم و تو تو خیابونا به ما درس دادی.“ \v 27 ولی او جواب میده: ”شما رو نمیشناسم؛ نمیدونم از کجایید. دور شید از من، ای بدکارا!“
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 28 \v 30 اون موقع تو اونجا گریه و دندانقروچه خواهد بود، چون ابراهیم و اسحاق و یعقوب و همۀ پیامبرا رو تو پادشاهی خدا خواهید دید، ولی خودتون رو محروم میبینید. \v 29 مردم از شرق و غرب و شمال و جنوب میان و سر سفرۀ پادشاهی خدا میشینن. بله، کسانی هستن که الان آخریَن ولی اول میشن، و کسانی که اولن، آخری میشن.»
|
Loading…
Reference in New Issue