Sun Aug 11 2024 10:55:58 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
bc754ab0a5
commit
0b5b1fd4a7
|
@ -1 +1 @@
|
|||
\v 12 \v 14 وقتی عیسی اونو دید، صداش زد و گفت: «ای زن، تو از این ضعف آزاد شدی!» \v 13 بعد دستش رو روی اون گذاشت و بلافاصله زن صاف وایستاد و شروع کرد به حمد خدا. ولی رئیس کنیسه که دید عیسی تو روز شَبّات شفاش داده، عصبانی شد و به مردم گفت: «شما شش روز دارید برای کار. تو همون روزا بیاید و شفا بگیرید، نه تو روز شَبّات.»
|
||||
\v 12 وقتی عیسی اونو دید، صداش زد و گفت: «ای زن، تو از این ضعف آزاد شدی!» \v 13 بعد دستش رو روی اون گذاشت و بلافاصله زن صاف وایستاد و شروع کرد به حمد خدا. \v 14 ولی رئیس کنیسه که دید عیسی تو روز شَبّات شفاش داده، عصبانی شد و به مردم گفت: «شما شش روز دارید برای کار. تو همون روزا بیاید و شفا بگیرید، نه تو روز شَبّات.»
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 15 عیسی جواب داد: «ای ریاکارا! آیا شما هر کدومتون تو روز شَبّات گاو یا الاغتون رو از طویله در نمیآرید تا براش آب ببرید؟ \v 16 پس آیا نباید این زن که دختر ابراهیمه و شیطان هجده ساله اسیرش کرده، تو روز شَبّات از این بند آزاد بشه؟»
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 17 وقتی اینو گفت، مخالفاش همه شرمنده شدن، ولی همه مردم از اون همه کارای شگفتانگیزی که عیسی میکرد خوشحال بودن.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 18 بعد عیسی گفت: «پادشاهی خدا رو به چی میتونم تشبیه کنم؟ \v 19 مثل یه دانۀ خردله که مردی اونو برمیداره و تو باغش میکاره. اون دونه رشد میکنه و درخت بزرگی میشه، طوری که پرندههای آسمون میان و روی شاخههاش آشیونه میسازن.»
|
Loading…
Reference in New Issue