smy_luk_text_ulb/04/14.txt

11 lines
1.9 KiB
Plaintext
Raw Normal View History

عیسی به نیروی روح به جَلیل بازگَشت و خَبَر او در سَرتاسر آن نَواحی پیچید.
15. او در کَنیسه‌های ایشان تَعلیم می‌داد، و همه وی ره می‌ستودند.
طَرد عیسی در ناصره
16. پس به شهر ناصره که در آن پَرورش یافته بود، رفت و در روز شَبّات، طِبق مَعمول به کَنیسه درآمد. و بَرخواست تا تِلاوت کند.
17. طومار اِشعیای نَبی ره به او دادند. چون آن ره گُشود، قِسمتی ره یافت که می‌فُرماید:
18. «روح خُداوند بر من است، زیرا مرا مَسح کرده تا فَقیران ره بَشارت دهم و مرا فِرستاده تا رِهایی ره به أَسیران و بَینایی ره به نابیینایان أَعلام کنم، و سِتمدیدگان ره رِهایی بَخشم،
19. و سال لُطف خُداوند ره أَعلام نُمایم.»
20. سپس طومار ره فُرو پیچید و به خادم کَنیسه سُپرد و بِنشست. هَمه در کَنیسه به او چِشم دوخته بودند.
21. آنگاه چنین سُخن آغاز کرد: «أَمروز این نُوشته، هنگامی که بدان گُوش فَرا می‌دادید، جامۀ عَمل پُوشید.»
22. هَمه أَز او نیکو می‌گُفتند و أَز کَلام فیض‌آمیزش در شِگفت بودند و می‌گفتند: «آیا این پِسر یوسف نیست؟»
23. عیسی به ایشان گفت: «بی‌گُمان این مَثَل ره بر من خواهی د آورد که ”ای طبیب خود ره شِفا ده! آنچه شِنیده‌ایم در کَفَرناحوم کرده‌ای، اینجا در زادگاه خویش نیز أَنجام بده.“‌»