1936 lines
302 KiB
Plaintext
1936 lines
302 KiB
Plaintext
\id ISA - Biblica® Open Persian Contemporary Bible
|
||
\usfm 3.0
|
||
\ide UTF-8
|
||
\h اشعیا
|
||
\toc1 اشعیا
|
||
\toc2 اشعیا
|
||
\toc3 isa
|
||
\mt1 اشعیا
|
||
|
||
\c 1
|
||
\p
|
||
\v 1 این کتاب شامل رؤیاهایی است که اشعیا پسر آموص دربارهٔ یهودا و پایتخت آن اورشلیم دید. او این رؤیاها را در دوران سلطنت عُزیا، یوتام، آحاز و حِزِقیا، پادشاهان سرزمین یهودا دید.
|
||
\s1 یاغیگری قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 2 ای آسمان و زمین، به آنچه خداوند میفرماید گوش کنید: «فرزندان پروردم و بزرگ کردم، اما آنها بر ضد من برخاستند.
|
||
\v 3 گاو مالک خود را و الاغ صاحب خویش را میشناسد، اما قوم من فهم ندارد و اسرائیل خدای خود را نمیشناسد.»
|
||
\p
|
||
\v 4 وای بر شما قوم گناهکار که پشتتان زیر بار گناهانتان خم شده است. وای بر شما مردم شرور و فاسد که از خداوند، قدوس اسرائیل روگردانده و او را ترک گفتهاید.
|
||
\v 5 چرا باز کاری میکنید که صدمه ببینید؟ آیا به اندازهٔ کافی مجازات نشدهاید؟ ای اسرائیل، فکر و دلت تماماً بیمار است.
|
||
\v 6 از سر تا پا مجروح و مضروب هستی؛ جای سالم در بدنت نمانده است. زخمهایت باز مانده و عفونی شده، کسی آنها را بخیه نزده و مرهم نمالیده است.
|
||
\p
|
||
\v 7 ای قوم اسرائیل، سرزمینتان ویران گشته و شهرهایتان به آتش کشیده شده است. بیگانگان در برابر چشمانتان سرزمینتان را غارت میکنند و آنچه میبینند به نابودی میکشند.
|
||
\v 8 اورشلیم همچون کلبهای در تاکستان و مانند آلونکی در بوستان خیار، بیدفاع و تنها مانده است.
|
||
\p
|
||
\v 9 اگر خداوند لشکرهای آسمان باقیماندگانی برایمان نمیگذاشت مانند اهالی سدوم و عموره به کلی از بین رفته بودیم.
|
||
\p
|
||
\v 10 ای حاکمان و ای مردم اورشلیم که چون اهالی سدوم و عموره فاسد هستید، به کلام خداوند گوش دهید.
|
||
\v 11 او میفرماید: «از قربانیهای شما بیزارم. دیگر قربانیهای سوختنی به حضور من نیاورید. قوچهای فربهٔ شما را نمیخواهم. دیگر مایل نیستم خون گاوها و برهها و بزغالهها را ببینم.
|
||
\v 12 چه کسی از شما خواسته که وقتی به حضور من میآیید این قربانیها را با خود بیاورید؟ چه کسی به شما اجازه داده که اینچنین آستان خانهٔ مرا پایمال کنید؟
|
||
\v 13 دیگر این هدایای باطل را نیاورید. من از بخوری که میسوزانید نفرت دارم و از اجتماعات مذهبی و مراسمی که در اول ماه و در روز شَبّات بجا میآورید بیزارم. نمیتوانم این اجتماعات گناهآلود را تحمل کنم.
|
||
\v 14 از جشنهای ماه نو و اعیاد مذهبی شما متنفرم و تحمل دیدن هیچکدام را ندارم.
|
||
\v 15 هرگاه دستهایتان را به سوی آسمان دراز کنید، روی خود را از شما برخواهم گرداند و چون دعای بسیار کنید، اجابت نخواهم نمود؛ زیرا دستهای شما به خون آلوده است.
|
||
\p
|
||
\v 16 «خود را بشویید و طاهر شوید! گناهانی را که در حضور من مرتکب شدهاید از خود دور کنید.
|
||
\v 17 نیکوکاری را بیاموزید و با انصاف باشید. به ستمدیدگان کمک کنید، به داد یتیمان برسید و از حق بیوهزنان دفاع کنید.»
|
||
\p
|
||
\v 18 خداوند میفرماید: «بیایید این موضوع را بین خود حل کنیم: اگرچه لکههای گناهانتان به سرخی خون باشد، اما من آنها را مانند پشم پاک میکنم و شما را همچون برف سفید میسازم!
|
||
\v 19 کافی است مرا اطاعت کنید تا شما را از محصول زمین سیر کنم.
|
||
\v 20 اما اگر به سرپیچی از من ادامه دهید، به دم شمشیر دشمن کشته خواهید شد.» این کلام خداوند است.
|
||
\p
|
||
\v 21 ای اورشلیم، زمانی تو نسبت به خداوند وفادار بودی، اما اینک همچون یک فاحشه به دنبال خدایان دیگر میروی. زمانی شهر عدل و انصاف بودی، اما اکنون شهر جنایتکاران شدهای.
|
||
\v 22 زمانی چون نقره خالص بودی، ولی اینک فلزی بیمصرف شدهای. زمانی همچون شراب ناب بودی، ولی اکنون با شرابی آمیخته با آب شدهای.
|
||
\v 23 رهبرانت شورشگر و شریک دزدانند؛ همه رشوهخوارند و هدیه میگیرند؛ از یتیمان حمایت نمیکنند و به دادخواهی بیوهزنان گوش نمیدهند.
|
||
\v 24 بنابراین خداوند، خداوند لشکرهای آسمان، خداوند متعال اسرائیل، به آنها میگوید: «شما دشمن من هستید؛ تا از شما انتقام نگیرم آرام نمیشوم.
|
||
\v 25 دست خود را به ضد شما بلند میکنم و شما را مثل فلز در کوره میگدازم تا از ناخالصی خود پاک شوید.
|
||
\p
|
||
\v 26 «مانند گذشته، رهبران و مشاورانی لایق به شما خواهم بخشید تا اورشلیم را به شهر عدالت و امانت مشهور سازند.»
|
||
\p
|
||
\v 27 صَهیون به انصاف نجات خواهد یافت و اهالی توبهکار آن به عدالت احیا خواهند شد.
|
||
\v 28 اما گناهکاران و عصیانگران را به هلاکت خواهد رساند و کسانی را که او را ترک کنند نابود خواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 29 شما از بتپرستی خود در زیر درختان بلوط باغهایتان خجل و شرمسار خواهید شد،
|
||
\v 30 و مانند بلوطی خشک و باغی بیآب، از بین خواهید رفت.
|
||
\v 31 مردان زورمند شما با اعمالشان مانند کاه در آتش خواهند سوخت و کسی قادر نخواهد بود آنها را نجات دهد.
|
||
\c 2
|
||
\s1 صلح پایدار
|
||
\p
|
||
\v 1 پیغام دیگری دربارهٔ سرزمین یهودا و شهر اورشلیم از جانب خداوند به اشعیا پسر آموص رسید:
|
||
\p
|
||
\v 2 در روزهای آخر، کوهی که خانهٔ خداوند بر آن قرار دارد، بلندترین قلهٔ دنیا محسوب خواهد شد و مردم از سرزمینهای مختلف به آنجا روانه خواهند گردید.
|
||
\v 3 آنان خواهند گفت: «بیایید به کوه خداوند که خانهٔ خدای یعقوب بر آن قرار دارد برویم تا او قوانین خود را به ما یاد دهد و ما آنها را اطاعت کنیم.» زیرا خداوند احکام خود را از صهیون و کلامش را از اورشلیم صادر میکند.
|
||
\p
|
||
\v 4 خداوند در میان قومها داوری خواهد کرد و به منازعات بین قومها خاتمه خواهد داد. ایشان شمشیرهای خود را برای ساختن گاوآهن در هم خواهند شکست، و نیزههای خویش را برای تهیۀ اره. قومها دیگر به جان هم نخواهند افتاد و خود را برای جنگ آماده نخواهند کرد.
|
||
\p
|
||
\v 5 ای نسل یعقوب بیایید در نور خداوند راه برویم!
|
||
\s1 روز خداوند
|
||
\p
|
||
\v 6 تو، ای خداوند، قوم خود خاندان یعقوب را ترک کردهای زیرا سرزمین ایشان از جادوگری شرقیها و فلسطینیها پر شده و مردم رسوم بیگانگان را بهجا میآورند.
|
||
\v 7 سرزمین آنها مملو از طلا و نقره گشته و گنجهایشان بی انتهاست، زمینشان از اسبها پر شده و ارابههایشان بی پایان است.
|
||
\v 8 سرزمین آنها آکنده از بتهاست و ساختههای دست خویش را پرستش میکنند، یعنی آنچه را که با انگشتان خود ساختهاند.
|
||
\v 9 مردم جلوی آنها خم میشوند و خود را پست میسازند، پس تو آنها را نخواهی بخشید.
|
||
\p
|
||
\v 10 مردم از ترس خداوند و هیبت حضور او به درون غارها و شکاف صخرهها خواهند خزید و خود را در خاک پنهان خواهند کرد.
|
||
\v 11 در آن روز، بلندپروازی و تکبر انسانها نابود خواهد شد و فقط خداوند متعال خواهد بود.
|
||
\v 12 روزی خواهد رسید که خداوند لشکرهای آسمان بر ضد اشخاص مغرور و متکبر و بر هر آنچه برافراشته شده باشد، برخواهد خاست و آنها را پست خواهد کرد.
|
||
\v 13 همهٔ سروهای بلند لبنان و بلوطهای ستبر باشان خم خواهند گردید.
|
||
\v 14 تمام کوهها و تپههای بلند،
|
||
\v 15 و همهٔ برجها و حصارهای مرتفع با خاک یکسان خواهند شد.
|
||
\v 16 تمام کشتیهای بزرگ و باشکوه، در برابر خداوند متلاشی خواهند گردید.
|
||
\v 17-18 \vp ۱۷و۱۸\vp* تمام شکوه و عظمت انسان از بین خواهد رفت و غرور آدمیان به خاک نشانده خواهد شد. بتها به کلی نابود خواهند گردید و در آن روز فقط خداوند متعال خواهد بود.
|
||
\p
|
||
\v 19 هنگامی که خداوند برخیزد تا زمین را بلرزاند، تمام دشمنانش از ترس و از هیبت جلال او به درون غارها و شکاف صخرهها خواهند خزید.
|
||
\v 20 آنگاه مردم بتهای طلا و نقرهٔ خود را که برای پرستش ساخته بودند، برای موشهای کور و خفاشها خواهند گذاشت.
|
||
\v 21 ایشان به درون غارها خواهند خزید تا از هیبت جلال خداوند که برخاسته است تا زمین را به لرزه درآورد، خود را در میان شکافهای صخرهها پنهان سازند.
|
||
\p
|
||
\v 22 انسان چقدر ضعیف است! او مثل نفسی که میکشد ناپایدار است! هرگز به انسان توکل نکنید.
|
||
\c 3
|
||
\s1 داوری بر اورشلیم و یهودا
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند، خدای لشکرهای آسمان، بهزودی رزق و روزی اورشلیم و یهودا را قطع خواهد کرد و بزرگان مملکت را از میان برخواهد داشت. قحطی نان و آب خواهد بود.
|
||
\v 2 جنگاوران و سپاهیان، داوران و انبیا، فالگیران و ریشسفیدان،
|
||
\v 3 سرداران و اشرافزادگان و حکیمان، صنعتگران ماهر و جادوگران زبردست، همگی از بین خواهند رفت.
|
||
\v 4 به جای آنان، کودکان مملکت را اداره خواهند کرد.
|
||
\v 5 همه جا هرج و مرج خواهد بود و هر کس حق دیگری را پایمال خواهد نمود. همسایه با همسایه به نزاع خواهد پرداخت، جوانان احترام پیران را نگه نخواهند داشت و اشخاص پست علیه انسانهای شریف برخواهند خاست.
|
||
\p
|
||
\v 6 روزی خواهد رسید که افراد یک خاندان، یکی را از بین خود انتخاب کرده، خواهند گفت: «تو لباس اضافه داری، پس در این ویرانی رهبر ما باش.»
|
||
\p
|
||
\v 7 او جواب خواهد داد: «نه، هیچ کمکی از دست من برنمیآید! من نیز خوراک و پوشاک ندارم. مرا رهبر خود نکنید!»
|
||
\p
|
||
\v 8 آری، اورشلیم خراب خواهد شد و یهودا از بین خواهد رفت، زیرا مردم بر ضد خداوند سخن میگویند و عمل میکنند و به حضور پرجلال او اهانت مینمایند.
|
||
\v 9 چهرهٔ آنان راز درونشان را فاش میسازد و نشان میدهد که گناهکارند. آنان مانند مردم سدوم و عموره آشکارا گناه میکنند. وای بر آنان، زیرا با این کارهای زشت، خود را دچار مصیبت کردهاند.
|
||
\p
|
||
\v 10 به عادلان بگویید: «سعادتمندی نصیب شما خواهد شد و از ثمرهٔ کارهای خود بهرهمند خواهید گردید.»
|
||
\v 11 ولی به شریران بگویید: «وای بر شما، زیرا مصیبت نصیب شما خواهد شد و به سزای اعمالتان خواهید رسید.»
|
||
\p
|
||
\v 12 ای قوم من، رهبران شما کودکانند و حاکمانتان زنان. آنان شما را به گمراهی و نابودی میکشانند.
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند برخاسته تا قوم خود را محاکمه و داوری کند.
|
||
\v 14 او بزرگان و رهبران قوم را محاکمه خواهد کرد، زیرا آنان تاکستانهای فقیران را غارت کرده، انبارهای خود را پر ساختهاند.
|
||
\v 15 خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «شما را چه شده است که اینچنین بر قوم من ستم میکنید و آنان را به خاک و خون میکشید؟»
|
||
\p
|
||
\v 16 خداوند زنان مغرور صهیون را نیز محاکمه خواهد کرد. آنان با عشوه راه میروند و النگوهای خود را به صدا در میآورند و با چشمان شهوتانگیز در میان جماعت پرسه میزنند.
|
||
\v 17 خداوند بلای گری بر این زنان خواهد فرستاد تا سرهایشان کچل و بیمو شوند.
|
||
\v 18-19 \vp ۱۸و۱۹\vp* در آن روز خداوند تمام زینتآلاتشان را از ایشان خواهد گرفت گوشوارهها، النگوها، روبندها،
|
||
\v 20 کلاهها، زینت پاها، دعاهایی که بر کمر و بازو میبندند، عطردانها،
|
||
\v 21 انگشترها و حلقههای زینتی بینی،
|
||
\v 22 لباسهای نفیس و بلند، شالها، کیفها،
|
||
\v 23 آئینهها، دستمالهای زیبای کتان، روسریها و چادرها. آری، خداوند از همهٔ اینها محرومشان خواهد کرد.
|
||
\v 24 به جای بوی خوش عطر، بوی گند تعفن خواهند داد. به جای کمربند، طناب به کمر خواهند بست. به جای لباسهای بلند و زیبا، لباس عزا خواهند پوشید. تمام موهای زیبایشان خواهد ریخت و زیباییشان به رسوایی تبدیل خواهد شد.
|
||
\v 25 شوهرانشان در میدان جنگ کشته خواهند شد
|
||
\v 26 و شهر متروک شده، در سوگ آنان خواهد نشست و ناله سر خواهد داد.
|
||
\c 4
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن زمان تعداد مردان به قدری کم خواهد بود که هفت زن دست به دامن یک مرد شده، خواهند گفت: «ما خود خوراک و پوشاک خود را تهیه میکنیم. فقط اجازه بده تو را شوهر خود بخوانیم تا نزد مردم شرمگین نشویم.»
|
||
\s1 شاخهٔ خداوند
|
||
\p
|
||
\v 2 در آن روز شاخهٔ خداوند زیبا و پرشکوه خواهد بود و ثمری که خداوند در اسرائیل تولید نموده است مایۀ فخر و زینت نجات یافتگان آن سرزمین خواهد گردید.
|
||
\v 3 کسانی که برگزیده شدهاند تا در اورشلیم زنده بمانند، در امان خواهند بود و قوم پاک خدا نامیده خواهند شد.
|
||
\v 4 خداوند نجاست دختران صهیون را خواهد شست و لکههای خون اورشلیم را با روح داوری و روح آتشین پاک خواهد کرد.
|
||
\v 5 سایهٔ خداوند بر سر همهٔ ساکنان اورشلیم خواهد بود و او مانند گذشته، در روز با ابر غلیظ و در شب با شعلهٔ آتش از ایشان محافظت خواهد کرد.
|
||
\v 6 جلال او در گرمای روز سایبان ایشان خواهد بود و در باران و طوفان پناهگاه ایشان.
|
||
\c 5
|
||
\s1 سرود تاکستان
|
||
\p
|
||
\v 1 اینک سرودی دربارهٔ محبوب خود و تاکستانش میسرایم:
|
||
\q1 محبوب من تاکستانی بر تپهای حاصلخیز داشت.
|
||
\q1
|
||
\v 2 او زمینش را کند و سنگهایش را دور ریخت،
|
||
\q2 و بهترین درختان مو را در آن کاشت.
|
||
\q1 درون آن برج دیدبانی ساخت،
|
||
\q2 چرخشتی نیز در آن کند.
|
||
\q1 چشم انتظار انگور نشست،
|
||
\q2 اما تاکستانش انگور ترش آورد.
|
||
\p
|
||
\v 3 اکنون محبوب من میگوید: «ای اهالی اورشلیم و یهودا، شما در میان من و تاکستانم حکم کنید!
|
||
\v 4 دیگر چه میبایست برای تاکستان خود میکردم که نکردم؟ پس چرا وقتی منتظر انگور شیرین بودم، انگور ترش آورد؟
|
||
\v 5 حال به شما میگویم با تاکستان خود چه خواهم کرد. من دیواری را که دورش کشیدهام، خراب خواهم کرد تا به چراگاه تبدیل شود و زیر پای حیوانات پایمال گردد.
|
||
\v 6 تاکستانم را دیگر هرس نخواهم کرد و زمینش را دیگر نخواهم کند. آن را وا میگذارم تا در آن خار و خس بروید و به ابرها دستور میدهم که دیگر بر آن نبارند.»
|
||
\p
|
||
\v 7 داستان تاکستان، داستان قوم خداوند لشکرهای آسمان است. بنیاسرائیل همان تاکستان هستند و مردم یهودا نهالهایی که خداوند با خشنودی در تاکستان خود نشاند. او از قوم خود انتظار انصاف داشت، ولی ایشان بر مردم ظلم و ستم روا داشتند. او انتظار عدالت داشت، اما فریاد مظلومان به گوشش میرسید.
|
||
\s1 وای بر بدکاران
|
||
\p
|
||
\v 8 وای بر شما که دائم خانه و مزرعه میخرید تا دیگر جایی برای دیگران نماند و خود به تنهایی در سرزمینتان ساکن شوید.
|
||
\v 9 خداوند لشکرهای آسمان به من فرمود که این خانههای بزرگ و زیبا ویران و خالی از سکنه خواهند شد.
|
||
\v 10 از ده جریب تاکستان، یک بشکه شراب نیز به دست نخواهد آمد و ده من دانه، حتی یک من غله نیز نخواهد داد!
|
||
\p
|
||
\v 11 وای بر شما که صبح زود بلند میشوید و تا نیمهشب به عیش و نوش میپردازید.
|
||
\v 12 با بربط و چنگ، دف و نی و شراب محفل خود را گرم میکنید، اما به کارهای خداوند نمیاندیشید.
|
||
\v 13 بنابراین، ای قوم من، به خاطر این نابخردی به سرزمینهای دور دست تبعید خواهید شد. رهبرانتان از گرسنگی و مردم عادی از تشنگی خواهند مرد.
|
||
\v 14 دنیای مردگان با ولع زیاد دهان خود را باز کرده، تا آنها را به کام خود فرو برد. بزرگان و اشرافزادگان اورشلیم همراه مردم عادی که شادی میکنند، همگی طعمهٔ مرگ خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 15 در آن روز، متکبران پست خواهند شد و همه خوار و ذلیل خواهند گردید،
|
||
\v 16 اما خداوند لشکرهای آسمان برتر از همه خواهد بود، زیرا فقط او مقدّس، عادل و نیکوست.
|
||
\v 17 در آن روزها، حیوانات در میان ویرانههای دولتمندان اورشلیم خواهند چرید؛ آنجا چراگاه برهها و گوسالهها و بزها خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 18 وای بر آنانی که مثل حیوانی که به گاری بسته شده باشد، گناهانشان را با طناب به دنبال خود میکشند،
|
||
\v 19 و با تمسخر میگویند: «ای خدا، زود باش ما را تنبیه کن! میخواهیم ببینیم چه کاری از دستت برمیآید!»
|
||
\v 20 وای بر شما که خوب را بد و بد را خوب میدانید؛ تاریکی را به جای نور و نور را به جای تاریکی میگذارید، تلخی را شیرینی و شیرینی را تلخی میخوانید.
|
||
\p
|
||
\v 21 وای بر شما که خود را دانا میپندارید و به نظر خود عاقل مینمایید؛
|
||
\v 22 وای بر شما که استادید اما نه در اجرای عدالت، بلکه در شرابخواری و میگساری!
|
||
\v 23 از بدکاران رشوه میگیرید و آنان را تبرئه میکنید و حق نیکوکاران را پایمال مینمایید.
|
||
\v 24 بنابراین مانند کاه و علف خشک که در آتش میافتد و میسوزد، ریشههایتان خواهد گندید و شکوفههایتان خشک خواهد شد، زیرا قوانین خداوند لشکرهای آسمان را دور انداخته، کلام خدای مقدّس اسرائیل را خوار شمردهاید.
|
||
\v 25 خداوند بر قوم خود خشمناک است و دست خود را دراز کرده تا ایشان را مجازات کند. تپهها به لرزه در میآیند، و لاشههای مردم مثل زباله در خیابانها انداخته میشوند. با وجود این، خشم و غضب او پایان نمییابد و او دست از مجازات ایشان برنمیدارد.
|
||
\p
|
||
\v 26 خداوند قومهایی را از دور دست فرا خواهد خواند تا به اورشلیم بیایند. آنها به سرعت خواهند آمد
|
||
\v 27 و در راه خسته نخواهند شد و پایشان نخواهد لغزید و توقف نخواهند کرد. کمربندها و بند کفشهایشان باز نخواهند شد. خواهند دوید بدون آنکه استراحت کنند یا بخوابند.
|
||
\v 28 تیرهایشان تیز و کمانهایشان خمیده است. سم اسبهای ایشان مانند سنگ خارا محکم است و چرخهای ارابههایشان مثل گردباد میچرخند.
|
||
\v 29 ایشان چون شیر میغرند و بر سر شکار فرود میآیند و آن را با خود به جایی میبرند که کسی نتواند از چنگشان نجات دهد.
|
||
\v 30 در آن روز، آنها مانند دریای خروشان بر سر قوم من خواهند غرید و تاریکی و اندوه سراسر اسرائیل را فرا خواهد گرفت و آسمان آن تیره خواهد شد.
|
||
\c 6
|
||
\s1 رسالت اشعیا
|
||
\p
|
||
\v 1 در سالی که عزیای پادشاه درگذشت، خداوند را دیدم که بر تختی بلند و باشکوه نشسته بود و معبد از جلال او پر شده بود.
|
||
\v 2 اطراف تخت را فرشتگان احاطه کرده بودند. هر فرشته شش بال داشت که با دو بال صورت خود را میپوشاند، و با دو بال پاهای خود را، و با دو بال دیگر پرواز میکرد.
|
||
\v 3 آنها یکدیگر را صدا زده میگفتند: «قدوس، قدوس، قدوس است خداوند لشکرهای آسمان؛ تمام زمین از جلال او پر است!»
|
||
\v 4 صدای سرود آنها چنان با قدرت بود که پایههای معبد را میلرزاند. سپس تمام خانه از دود پر شد.
|
||
\p
|
||
\v 5 آنگاه گفتم: «وای بر من که هلاک شدم! زیرا من مردی ناپاک لب هستم و در میان قومی ناپاک لب زندگی میکنم، و چشمانم پادشاه، خداوند لشکرهای آسمان را دیده است!»
|
||
\p
|
||
\v 6 سپس یکی از فرشتگان به طرف مذبح پرواز کرد و با انبری که در دست داشت زغالی افروخته برداشت
|
||
\v 7 و آن را روی دهانم گذاشت و گفت: «حال این زغال افروخته لبهایت را لمس کرده است، تقصیرت رفع شده و تمام گناهانت بخشیده شده است.»
|
||
\p
|
||
\v 8 آنگاه شنیدم که خداوند میگفت: «چه کسی را بفرستم تا پیغام ما را به این قوم برساند؟»
|
||
\p گفتم: «خداوندا، من حاضرم بروم. مرا بفرست.»
|
||
\p
|
||
\v 9 فرمود: «برو و به این قوم بگو: ”به دقت گوش دهید، اما چیزی نفهمید. خوب نگاه کنید، اما درک نکنید.“
|
||
\v 10 دل این قوم را سخت ساز، گوشهایشان را سنگین کن و چشمانشان را ببند، مبادا با چشمان خود ببینند و با گوشهای خود بشنوند و با دلهای خود بفهمند و به سوی من بازگشت کرده، شفا یابند.»\f + \fr 6:9‑10 \ft در نسخۀ یونانی چنین آمده: فرمود: «برو و به این قوم بگو: ”وقتی آنچه را که میگویم، بشنوید، آن را درک نخواهید کرد. وقتی آنچه را که انجام میدهم، ببینید، آن را نخواهید فهمید.“ زیرا دل این مردمان سخت شده، و گوشهایشان قادر به شنیدن نیست، و چشمان خود را بستهاند، بهگونهای که چشمانشان نمیتوانند ببینند، و گوشهایشان قادر به شنیدن نیستند، و دلشان نمیتواند درک کند، و نمیتوانند نزد من بازگردند تا شفایشان بخشم.» مقایسه کنید با \+xt متی ۱۳:۱۴‑۱۵؛ مَرقُس ۴:۱۲؛ لوقا ۸:۱۰؛ اعمال ۲۸:۲۶‑۲۷\+xt*.\f*
|
||
\p
|
||
\v 11 گفتم: «خداوندا، تا به کی این وضع ادامه خواهد داشت؟»
|
||
\p پاسخ داد: «تا وقتی که شهرهایشان خراب شوند و کسی در آنها باقی نماند و تمام سرزمینشان ویران گردد،
|
||
\v 12 و من همهٔ آنها را به سرزمینهای دور دست بفرستم و سرزمین آنها متروک شود.
|
||
\v 13 در آن زمان هر چند یک دهم از قوم من در سرزمین خود باقی میمانند، اما آنان نیز از بین خواهند رفت. با این حال قوم اسرائیل مانند بلوط و چنار خواهند بود که چون قطع شود کندهاش در زمین باقی میماند و دوباره رشد میکند.»
|
||
\c 7
|
||
\s1 عمانوئیل
|
||
\p
|
||
\v 1 در زمانی که آحاز (پسر یوتام و نوهٔ عزیا) بر یهودا سلطنت میکرد، رصین، پادشاه سوریه و فقح (پسر رملیا)، پادشاه اسرائیل به اورشلیم حمله کردند، ولی نتوانستند آن را تصرف کنند.
|
||
\p
|
||
\v 2 وقتی به خاندان داوود خبر رسید که سوریه و اسرائیل با هم متحد شدهاند تا با یهودا بجنگند، دل پادشاه یهودا و قوم او از ترس لرزید، همانطور که درختان جنگل در برابر طوفان میلرزند.
|
||
\p
|
||
\v 3 سپس خداوند به اشعیا فرمود: «تو با پسرت شاریاشوب\f + \fr 7:3 \ft شاریاشوب. این نام به زبان عبری به معنی «باقیماندگانی باز خواهند گشت» میباشد.\f* به دیدن آحاز پادشاه برو. او را در جادهای که رختشویها در آن کار میکنند، در انتهای قنات حوض بالایی پیدا خواهی کرد.
|
||
\v 4 به او بگو که نگران نباشد، فقط آماده باشد و آرام بنشیند. آتش خشم رصین پادشاه سوریه و فقح پسر رملیا مانند دودی است که از دو تکه هیزم بلند میشود؛ بگو از آنها نترسد.
|
||
\v 5 بله، پادشاهان سوریه و اسرائیل بر ضد یهودا با هم تبانی کرده، میگویند:
|
||
\v 6 ”بیایید به یهودا لشکرکشی کنیم و مردمانش را به وحشت اندازیم و آن را تسخیر کرده، پسر طبئیل را بر تخت پادشاهی بنشانیم.“
|
||
\p
|
||
\v 7 «اما من که خداوند هستم میگویم که این نقشه عملی نخواهد شد،
|
||
\v 8-9 \vp ۸و۹\vp* زیرا قدرت سوریه محدود است به پایتختش دمشق و قدرت دمشق نیز محدود است به پادشاهش رصین. همچنین اسرائیل نیز قدرتی بیش از پایتختش سامره و سامره نیز قدرتی بیش از پادشاهش فقح ندارد. بدانید که پادشاهی اسرائیل در عرض شصت و پنج سال از بین خواهد رفت. آیا این را باور میکنید؟ اگر سخنان مرا باور نکنید شما نیز از بین خواهید رفت.»
|
||
\p
|
||
\v 10 سپس خداوند پیام دیگری برای آحاز پادشاه فرستاد:
|
||
\p
|
||
\v 11 «ای آحاز، از من علامتی بخواه تا مطمئن شوی که دشمنانت را شکست خواهم داد. هر علامتی که بخواهی، چه در زمین باشد چه در آسمان، برایت انجام خواهد شد.»
|
||
\p
|
||
\v 12 اما پادشاه قبول نکرد و گفت: «این کار را نخواهم کرد و خداوند را امتحان نخواهم نمود.»
|
||
\v 13 پس اشعیا گفت: «ای خاندان داوود، آیا این کافی نیست که مردم را از خود بیزار کردهاید؟ اینک میخواهید خدای مرا نیز از خود بیزار کنید؟
|
||
\v 14 حال که چنین است خداوند خودش علامتی به شما خواهد داد. آن علامت این است که باکره آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد و نامش را عمانوئیل\f + \fr 7:14 \ft به زبان عبری عمانوئیل یعنی «خدا با ما است».\f* خواهد گذاشت.
|
||
\v 15-16 \vp ۱۵و۱۶\vp* قبل از اینکه این پسر از شیر گرفته شود و خوب و بد را تشخیص دهد، سرزمین این دو پادشاه که اینقدر از آنها وحشت دارید، متروک خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 17 «اما پس از آن خداوند، تو و قومت و خاندانت را به آنچنان بلایی دچار خواهد ساخت که از زمانی که پادشاهی سلیمان به دو مملکت اسرائیل و یهودا تقسیم شد، تاکنون نظیرش دیده نشده است. بله، او پادشاه آشور را به سرزمینت خواهد فرستاد.»
|
||
\v 18 خداوند سپاهیان مصر را فرا خواهد خواند و آنها مانند مگس بر شما هجوم خواهند آورد و سربازان آشور را احضار خواهد کرد و ایشان مثل زنبور بر سر شما خواهند ریخت.
|
||
\v 19 آنها در دستههای بزرگ آمده، در سراسر مملکتتان پخش خواهند شد. آنها نه فقط در زمینهای حاصلخیزتان ساکن خواهند گردید، بلکه حتی درههای بایر، غارها و زمینهای پر از خار را نیز اشغال خواهند کرد.
|
||
\v 20 در آن روز، خداوند تیغی از ماورای رود فرات اجیر خواهد کرد، یعنی پادشاه آشور را، تا بهوسیلۀ او هر چه را که دارید بتراشد: سرزمینتان، محصولاتتان و مردمانتان.\f + \fr 7:20 \ft عبری: «بتراشد: موی سر، موی پاها و ریش».\f*
|
||
\p
|
||
\v 21-22 \vp ۲۱و۲۲\vp* «پس از این غارت و کشتار، تمام سرزمینتان به چراگاه تبدیل خواهد شد. همهٔ گلهها و رمهها از بین خواهند رفت. کسی بیش از یک گاو و دو گوسفند نخواهد داشت. ولی فراوانی چراگاه باعث خواهد شد که شیر زیاد شود. کسانی که در این سرزمین باقی مانده باشند خوراکشان کره و عسل صحرائی خواهد بود.
|
||
\v 23 در آن زمان تاکستانهای آباد و پرثمر به زمینهای بایر و پر از خار تبدیل خواهند شد.
|
||
\v 24 مردم با تیر و کمان از آنجا عبور خواهند کرد، زیرا تمام زمین به صحرای حیوانات وحشی تبدیل خواهد شد.
|
||
\v 25 دیگر کسی به دامنهٔ تپهها که زمانی آباد بودند نخواهد رفت، چون این تپهها را خار و خس خواهد پوشاند و فقط گاوان و گوسفندان در آنجا خواهند چرید.»
|
||
\c 8
|
||
\s1 پادشاه آشور، وسیلهای در دست خداوند
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند به من فرمود که لوحی بزرگ بگیرم و با خط درشت روی آن بنویسم: «مهیر شلال حاش بز»\f + \fr 8:1 \ft «مهیر شلال حاش بز» در لغت به معنی «غارت سریع و یغمای شتابزده» است. در اینجا مقصود آن است که دشمنان بهزودی نابود خواهند شد.\f*
|
||
\v 2 من از اوریای کاهن و زکریا (پسر یبرکیا) که مردانی امین هستند خواستم هنگام نوشتن حاضر باشند و شهادت دهند که من آن را نوشتهام.
|
||
\v 3 پس از چندی، همسرم حامله شد و هنگامی که پسرمان به دنیا آمد خداوند فرمود: «نام او را مهیر شلال حاش بز بگذار.
|
||
\v 4 پیش از آنکه این پسر بتواند ”پدر“ و ”مادر“ بگوید، پادشاه آشور به دمشق و سامره یورش خواهد برد و اموال آنها را غارت خواهد کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 5 پس از آن، باز خداوند به من فرمود:
|
||
\v 6 «حال که مردم یهودا آبهای ملایم نهر شیلوه را خوار میشمارند و دلشان با رصین پادشاه و فقح پادشاه خوش است،
|
||
\v 7 من سیلابی نیرومند از رود فرات، یعنی پادشاه آشور را با تمامی شکوهش، بر آنها خواهم آورد. این سیلاب بر تمامی آبراههای خود طغیان کرده،
|
||
\v 8 به سوی یهودا پیش خواهد رفت و آن را تا به گردن خواهد پوشاند؛ و بالهایش را باز کرده، سرتاسر سرزمین تو را، ای عِمانوئیل، پر خواهد ساخت.»
|
||
\s1 خدایا به داد ما برس!
|
||
\p
|
||
\v 9 ای قومها هر کاری از دستتان برمیآید بکنید، ولی بدانید که موفق نخواهید شد و شکست خواهید خورد. ای همهٔ دشمنان گوش دهید: برای جنگ آماده شوید، ولی بدانید که پیروز نخواهید شد.
|
||
\v 10 با هم مشورت کنید و نقشهٔ حمله را بکشید، اما بدانید که نقشهٔ شما عملی نخواهد شد، زیرا خدا با ما است!
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند به تأکید به من امر کرد که راه مردم یهودا را در پیش نگیرم، و فرمود:
|
||
\v 12 «هر آنچه این قوم توطئه مینامند، شما نپذیرید، و از آنچه میترسند شما از آن بیم و هراس نداشته باشید.
|
||
\v 13 بدانید که خداوند لشکرهای آسمان، مقدّس است و تنها از او باید بترسید.
|
||
\v 14 او برای شما پناهگاه است. اما برای یهودا و اسرائیل سنگی خواهد بود که سبب لغزش شود و صخرهای که باعث سقوط گردد. او برای ساکنان اورشلیم دامی پنهان خواهد بود.
|
||
\v 15 بسیاری از آنان لغزیده، خواهند افتاد و خرد خواهند شد و بسیاری دیگر در دام افتاده، گرفتار خواهند گردید.»
|
||
\p
|
||
\v 16 ای شاگردان من، شما باید کلام و دستورهایی را که خدا به من داده است مهر و موم کرده، حفظ کنید.
|
||
\v 17 من منتظرم تا خداوند ما را یاری کند، هر چند اکنون خود را از قوم خویش پنهان کرده است. بر او امیدوار خواهم بود.
|
||
\v 18 من و فرزندانی که خداوند به من داده است، از طرف خداوند لشکرهای آسمان که در اورشلیم ساکن است برای اسرائیل علامت و نشانه هستیم.
|
||
\p
|
||
\v 19 وقتی مردم به شما میگویند که با فالگیران و جادوگرانی که زیر لب ورد میخوانند مشورت کنید، شما در جواب بگویید: «آیا از مردگان دربارهٔ زندگان مشورت بخواهیم؟ چرا از خدای خود مشورت نخواهیم؟»
|
||
\p
|
||
\v 20 مردم موافق کلام و دستورهای خدا سخن نمیگویند و کلامشان عاری از نور حقیقت است.
|
||
\v 21 ایشان در تنگی و گرسنگی قرار خواهند گرفت و آواره خواهند شد. از شدت گرسنگی و پریشانی پادشاه و خدای خود را نفرین خواهند کرد. به آسمان خواهند نگریست
|
||
\v 22 و به زمین نگاه خواهند کرد، ولی چیزی جز تنگی و پریشانی و تاریکی نخواهند دید، و به سوی تاریکی محض رانده خواهند شد.
|
||
\c 9
|
||
\s1 اسم او عجیب خواهد بود!
|
||
\p
|
||
\v 1 اما این تاریکی برای قوم خدا که در تنگی هستند تا ابد باقی نخواهد ماند. خدا سرزمین قبایل زبولون و نفتالی را در گذشته خوار و ذلیل ساخته بود، اما در آینده او تمام این سرزمین را از دریای مدیترانه گرفته تا آن سوی اردن و تا خود جلیل که بیگانگان در آن زندگی میکنند، مورد احترام قرار خواهد داد.
|
||
\v 2 مردمانی که در تاریکی راه میروند، نوری عظیم خواهند دید، و بر آنان که در دیار ظلمت غلیظ ساکن بودند، نوری خواهد تابید.
|
||
\v 3 ای خداوند، تو خوشی قوم خود را افزودی و به ایشان شادمانی بخشیدی. آنها همچون کسانی که با شادی محصول را درو میکنند، و مانند آنانی که با خوشحالی غنایم را بین خود تقسیم مینمایند، در حضور تو شادمانی میکنند.
|
||
\v 4 زیرا تو یوغی را که بر گردن آنها بود شکستی و ایشان را از دست قوم تجاوزگر رهانیدی، همچنانکه در گذشته مدیانیها را شکست داده، قومت را آزاد ساختی.
|
||
\p
|
||
\v 5 تمام اسلحهها و لباسهای جنگی که به خون آغشتهاند خواهند سوخت و از بین خواهند رفت.
|
||
\v 6 زیرا فرزندی برای ما به دنیا آمده! پسری به ما بخشیده شده! او بر ما سلطنت خواهد کرد. نام او «عجیب»، «مشیر»، «خدای قدیر»، «پدر جاودانی» و «سرور سلامتی» خواهد بود.
|
||
\v 7 او بر تخت پادشاهی داوود خواهد نشست و بر سرزمین او تا ابد سلطنت خواهد کرد. پایهٔ حکومتش را بر عدل و انصاف استوار خواهد ساخت، و گسترش فرمانروایی صلحپرور او را انتهایی نخواهد بود. خداوند لشکرهای آسمان چنین اراده فرموده و این را انجام خواهد داد.
|
||
\s1 مجازات قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند برضد خاندان یعقوب سخن گفته، او قوم اسرائیل را مجازات خواهد کرد،
|
||
\v 9 و تمام قوم که در سامره و سایر شهرها هستند خواهند فهمید که او این کار را کرده است؛ زیرا این قوم مغرور شدهاند و میگویند:
|
||
\v 10 «هر چند خشتهای خانههای ما ریخته، ولی با سنگها آنها را بازسازی خواهیم کرد. هر چند درختان انجیر ما بریده شدهاند، اما به جای آنها درختان سرو خواهیم کاشت.»
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند دشمنان اسرائیل را علیه او برانگیخته است.
|
||
\v 12 او سوریها را از شرق و فلسطینیها را از غرب فرستاده تا اسرائیل را ببلعند. با این حال، خشم خداوند فروکش نکرده و دست او همچنان برای مجازات دراز است.
|
||
\p
|
||
\v 13 اما اسرائیل توبه نمیکند و به سوی خداوند لشکرهای آسمان برنمیگردد.
|
||
\v 14 بنابراین، خداوند در یک روز مردم اسرائیل و رهبرانشان را مجازات خواهد کرد و سر و دم این قوم را خواهد برید!
|
||
\v 15 ریشسفیدان و اشراف اسرائیل سر قوم هستند و انبیای کاذبش دم آن.
|
||
\v 16 اینها که هادیان قوم هستند قوم را به گمراهی و نابودی کشاندهاند.
|
||
\v 17 خداوند جوانانشان را مجازات خواهد کرد و حتی بر بیوهزنان و یتیمانشان نیز رحم نخواهد نمود، زیرا همهٔ ایشان خدانشناس و شرور و دروغگو هستند. به این سبب است که هنوز خشم خدا فروکش نکرده و دست او برای مجازات ایشان دراز است.
|
||
\p
|
||
\v 18-19 \vp ۱۸و۱۹\vp* شرارت این قوم باعث شده غضب خداوند لشکرهای آسمان افروخته گردد و مانند آتشی که خار و خس را میسوزاند و تمام جنگل را فرا میگیرد و دود غلیظی به آسمان میفرستد، همه را بسوزاند. مردم مانند هیزم میسوزند و حتی برادر به برادر کمک نمیکند.
|
||
\v 20 لقمه را از دست یکدیگر میقاپند و میخورند اما سیر نمیشوند. از شدت گرسنگی حتی بچههای خودشان را نیز میخورند!
|
||
\v 21 قبیلهٔ منسی و قبیلهٔ افرایم بر ضد یکدیگر، و هر دو بر ضد یهودا برخاستهاند. ولی با وجود این خشم خداوند فروکش نمیکند و دست او هنوز برای مجازات ایشان دراز است.
|
||
\c 10
|
||
\p
|
||
\v 1-2 \vp ۱و۲\vp* وای بر قاضیان بیانصاف که قوانین غیر عادله وضع میکنند تا حق فقیران و بیوهزنان و یتیمان قوم مرا پایمال کنند و اموالشان را به غارت ببرند و بر ایشان ظلم کنند.
|
||
\v 3 در روز بازخواست، وقتی خدا از سرزمین دور دست بر شما مصیبت بفرستد، چه خواهید کرد؟ به چه کسی پناه خواهید برد؟ گنجهایتان را کجا مخفی خواهید کرد؟
|
||
\v 4 در آن روز هر چه دارید زیر پای اسیران و کشتهشدگان از بین خواهد رفت. با این حال، غضب خدا فروکش نخواهد کرد و دست او برای مجازات شما همچنان دراز خواهد بود.
|
||
\s1 پادشاه آشور، وسیلهای در دست خدا
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند میفرماید: «وای بر آشور که عصای خشم من است. من آشور را مانند چوب تنبیه به دست خواهم گرفت و برای مجازات آنانی که بر ایشان خشمناک هستم به کار خواهم برد.
|
||
\v 6 قوم آشور را بر ضد این قوم خدانشناس که مورد خشم من هستند خواهم فرستاد تا آنها را غارت کنند و مانند گل، زیر پاهای خود لگدمال نمایند.»
|
||
\p
|
||
\v 7 اما پادشاه آشور نمیداند که وسیلهای است در دست خدا. آرزوی دل او این است که اقوام بسیاری را نابود کند.
|
||
\v 8 میگوید: «سرداران من هر یک پادشاهی هستند!
|
||
\v 9 شهرهای کرکمیش و کلنو و حمات و ارفاد را تسخیر کردیم؛ سامره و دمشق نیز تسلیم ما شدند.
|
||
\v 10 ممالکی را که بتهایشان بیش از بتهای اورشلیم و سامره بودند از بین بردیم.
|
||
\v 11 ما سامره را با تمام بتهایش نابود کردیم و همین کار را نیز با اورشلیم و بتهایش خواهیم کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 12 پس از آن که خداوند پادشاه آشور را برای مجازات کوه صهیون و اورشلیم به کار گرفت، آنگاه برمیگردد و پادشاه مغرور و متکبر آشور را نیز مجازات میکند.
|
||
\p
|
||
\v 13 پادشاه آشور میگوید: «من به قدرت و حکمت و دانش خود در این جنگها پیروز شدهام. من به نیروی خود مرزهای ممالک را از میان برداشتم و پادشاهان را سرکوب کردم و گنجهایشان را به یغما بردم.
|
||
\v 14 ممالک دنیا را مانند آشیانهٔ پرندگان تکان دادم و ثروت آنان را که مثل تخمهای پرندگان به زمین میریخت جمع کردم بدون این که کسی جرأت کند بالی برایم تکان دهد و یا دهانش را باز کرده، جیکجیک کند.»
|
||
\p
|
||
\v 15 اما خداوند میفرماید: «آیا تبر به خود میبالد که قدرتش بیش از هیزم شکن است؟ آیا اره خود را بالاتر از کسی میداند که اره میکند؟ آیا عصا انسان را بلند میکند یا انسان عصا را؟»
|
||
\p
|
||
\v 16 خداوند لشکرهای آسمان بر جنگاوران تنومند پادشاه آشور بلایی خواهد فرستاد تا آنها را ضعیف و نحیف کند و مانند آتش آنها را بسوزاند.
|
||
\v 17 خدای پاک که نور اسرائیل است همچون شعلهٔ آتش در یک روز همه چیز را مانند خار و خس خواهد سوزاند.
|
||
\v 18 جنگل و مزارع پهناور آنها از بین خواهد رفت درست مانند بیماری که جسم و جانش تباه میشود.
|
||
\v 19 درختان جنگل به قدری کم خواهد شد که یک کودک نیز خواهد توانست آنها را بشمارد.
|
||
\s1 باقی ماندگان اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 20 زمانی فرا خواهد رسید که کسانی که در اسرائیل و یهودا باقی مانده باشند، دیگر تکیهگاهشان آشور نخواهد بود، بلکه از صمیم قلب بر خداوند که یگانه قدوس اسرائیل است توکل خواهند داشت.
|
||
\v 21 تعداد کمی، یعنی باقی ماندگان یعقوب به سوی خدای قادر مطلق باز خواهند گشت.
|
||
\v 22 هر چند اکنون قوم اسرائیل مانند شنهای ساحل دریا بیشمارند، ولی در آن زمان عدهٔ کمی از ایشان باقی خواهند ماند و این عده به وطن باز خواهند گشت، زیرا مجازات عادلانهای که تعیین شده، اجرا خواهد شد.
|
||
\v 23 خداوند، آن خداوند لشکرهای آسمان، بدون درنگ و با قطعیت تمام سرزمین ایشان را ویران خواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 24 خداوند، آن خداوند لشکرهای آسمان، میفرماید: «ای قوم من که در صهیون ساکنید، از آشوریان نترسید، حتی اگر مانند مصریان در قدیم بر شما ظلم کنند.
|
||
\v 25 زیرا پس از مدت کوتاهی از مجازات شما دست خواهم کشید و به هلاک کردن آنها خواهم پرداخت.»
|
||
\v 26 خداوند لشکرهای آسمان ایشان را مجازات خواهد کرد همانگونه که مدیانیها را در کنار صخرهٔ غراب، و مصریها را در دریا هلاک کرد.
|
||
\v 27 در آن روز خداوند به اسارت شما پایان خواهد داد و شما قوی خواهید شد و یوغ بندگی از گردن شما خواهد افتاد.
|
||
\p
|
||
\v 28 سربازان دشمن به شهر عای رسیدهاند! از مغرون عبور کرده و ساز و برگ خود را در مکماش گذاشتهاند.
|
||
\v 29 از گذرگاه گذشتهاند و میخواهند شب را در جبع به سر برند. اهالی شهر رامه هراسانند. تمام مردم جِبعه، شهر شائول، از ترس جان خود فرار میکنند.
|
||
\v 30 ای مردم جلیم فریاد برآورید! ای اهالی لیشه و ای مردم بیچارهٔ عناتوت گوش دهید!
|
||
\v 31 اهالی مدمینه و ساکنان جیبیم فراری شدهاند.
|
||
\v 32 امروز دشمن در نوب توقف میکند. او مشت خود را گره کرده و به طرف اورشلیم که بر کوه صهیون قرار دارد تکان میدهد.
|
||
\p
|
||
\v 33-34 \vp ۳۳و۳۴\vp* اما همانگونه که هیزم شکن درختان جنگل لبنان را با ضربههای تبر قطع میکند، خداوند، آن خداوند لشکرهای آسمان، نیز آن درخت بزرگ را با یک ضربه قطع خواهد کرد، و شاخههای بلند و تنومند آن کنده شده به زمین خواهند افتاد.
|
||
\c 11
|
||
\s1 پادشاهی از خاندان داوود
|
||
\p
|
||
\v 1 کُندۀ خاندان داوود\f + \fr 11:1 \ft عبری: کُندۀ یَسا؛ همچنین در آیۀ \+xt ۱۰\+xt*. (یَسا پدر داوود بود.)\f* جوانه خواهد زد! بله، از ریشهٔ کهنۀ آن شاخهای تازه میوه خواهد داد.
|
||
\v 2 روح خداوند بر آن شاخه قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم، روح مشورت و قوت، و روح شناخت و ترس از خداوند.
|
||
\v 3 تمام خوشی او در اطاعت از خداوند خواهد بود. او بر اساس آنچه دیده یا شنیده میشود داوری نخواهد کرد؛
|
||
\v 4 بلکه از حق فقرا و مظلومان دفاع خواهد کرد. جهان را به عصای دهانش خواهد زد و بدکاران را به نَفَس لبهایش هلاک خواهد کرد.
|
||
\v 5 عدالت را همچون کمربند به کمر خواهد بست و حقیقت را مانند شال کمر.
|
||
\v 6 در آن زمان گرگ و بره در کنار هم به سر خواهند برد، پلنگ و بزغاله با هم خواهند خوابید، گوساله با شیر راه خواهد رفت؛ و یک کودک آنها را به هر جا که بخواهد، خواهد راند.
|
||
\v 7 گاو در کنار خرس خواهد چرید، بچه خرس و گوساله در کنار هم خواهند خوابید، و شیر مانند گاو علف خواهد خورد.
|
||
\v 8 بچهٔ شیرخوار در میان مارها، بدون خطر بازی خواهد کرد؛ و طفلی که از شیر گرفته شده باشد دست خود را داخل لانهٔ افعی خواهد کرد بیآنکه آسیب ببیند.
|
||
\v 9 هیچ بدی و گزندی در کوه مقدّس خدا وجود نخواهد داشت، زیرا همانگونه که دریا از آب پر است همچنان جهان از شناخت خداوند پر خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 10 در آن روز، وارث تخت داوود پرچم نجاتی برای تمام قومها خواهد بود و مردم به سوی او خواهند آمد و سرزمین او از شکوه و جلال پر خواهد شد.
|
||
\v 11 در آن زمان خداوند بار دیگر دست خود را دراز خواهد کرد و بازماندگان قوم خود را از آشور، مصر، سودان، حبشه، عیلام، بابِل، حمات، و از تمام جزایر و بنادر دور دست به اسرائیل باز خواهد آورد.
|
||
\v 12 او در میان قومها پرچمی برخواهد افراشت و مردم اسرائیل و یهودا را که پراکنده شدهاند، از گوشه و کنار دنیا جمع خواهد کرد.
|
||
\v 13 سرانجام دشمنی و کینهای که میان اسرائیل و یهودا بود از بین خواهد رفت و آن دو دیگر با هم نخواهند جنگید.
|
||
\v 14 آنان با هم متحد شده، بر فلسطینیان که در غرب هستند یورش خواهند برد و اقوامی را که در شرق سکونت دارند غارت خواهند کرد. سرزمین ادوم و موآب را تصرف خواهند کرد و سرزمین عمون را مطیع خود خواهند ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 15 خداوند خلیج دریای مصر را خشک خواهد ساخت و دست خود را بر رود فرات بلند خواهد کرد و باد تندی خواهد فرستاد تا آن را به هفت نهر تقسیم کند؛ آنگاه مردم را از آن خشکی عبور خواهد داد.
|
||
\v 16 برای بازماندگان قوم او در آشور شاهراهی خواهد بود تا آنان مانند اجداد خود که از مصر بیرون آمدند، به سرزمین خود بازگردند.
|
||
\c 12
|
||
\s1 سرود شکرگزاری
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز، اسرائیل این سرود را خواهد خواند: «ای خداوند، تو را شکر میکنم، زیرا بر من غضبناک بودی، اما اینک مرا تسلی میدهی و دیگر غضبناک نیستی.
|
||
\v 2 براستی خدا نجاتدهندۀ من است؛ بر او توکل خواهم کرد و نخواهم ترسید. خداوند یهوه قوت و سرود من است؛ او نجات من است.»
|
||
\p
|
||
\v 3 پس با شادمانی از چشمههای نجات آب خواهید کشید،
|
||
\v 4 و در آن روز خواهید گفت: «خداوند را شکر کنید! نام او را ستایش نمایید! اعمال او را به دنیا اعلام کنید! بگویید که او عظیم است!
|
||
\v 5 برای خداوند سرود بسرایید، زیرا کارهای بزرگی انجام داده است. بگذارید تمام جهان بداند که او چه کرده است.
|
||
\v 6 بگذارید مردم اورشلیم فریاد شادی سر دهند، زیرا خدای قدوس اسرائیل عظیم است و در میان قومش حضور دارد.»
|
||
\c 13
|
||
\s1 سقوط بابِل
|
||
\p
|
||
\v 1 این است پیامی که اشعیا پسر آموص دربارهٔ بابِل از خدا دریافت کرد:
|
||
\p
|
||
\v 2 پرچم جنگ را بر تپهای بلند برافرازید و سربازان را فرا خوانید و دروازههای مجلل بابِل را به آنها نشان دهید تا به سوی آنها یورش برند.
|
||
\v 3 من این سربازان را آماده کردهام، و جنگاورانم را فرا خواندهام تا خشم خود را جاری سازم، و آنها بر پیروزی من شادی خواهند کرد.
|
||
\v 4 صدایی در کوهها به گوش میرسد! این صدا، صدای جمع شدن قومهای جهان است. خداوند لشکرهای آسمان آنها را برای جنگ آماده میکند.
|
||
\v 5 آنها از سرزمینهای بسیار دور میآیند، ایشان همچون اسلحهای در دست خداوند هستند تا توسط آنها تمامی خاک بابِل را ویران کند و غضب خود را فرو نشاند.
|
||
\v 6 ناله کنید، زیرا روز خداوند نزدیک است روزی که خدای قادر مطلق شما را هلاک کند.
|
||
\v 7 در آن روز، دستهای همه از ترس سست خواهد شد و دلها آب خواهد گردید.
|
||
\v 8 همه هراسان خواهند شد و دردی شدید مانند درد زنی که میزاید وجودشان را فرا خواهد گرفت. بر یکدیگر نظر خواهند افکند و از دیدن صورتهای دگرگون شدهٔ یکدیگر به وحشت خواهند افتاد.
|
||
\v 9 اینک روز هولناک خشم و غضب خداوند فرا میرسد! زمین ویران خواهد شد و گناهکاران هلاک خواهند گردید.
|
||
\v 10 آسمان بالای سرشان تاریک خواهد شد و ستارگان نور نخواهند داشت، خورشید هنگام طلوع تاریک خواهد شد و ماه روشنایی نخواهد بخشید.
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند میفرماید: «من دنیا را به خاطر شرارتش، و بدکاران را به سبب گناهانشان مجازات خواهم کرد. تمام متکبران را خوار خواهم ساخت و همهٔ ستمگران را پست خواهم کرد.
|
||
\v 12 مردمان را کمیابتر از طلای خالص و طلای اوفیر خواهم ساخت.
|
||
\v 13 من، خداوند لشکرهای آسمان، در روز خشم طوفانی خود، آسمانها را خواهم لرزاند و زمین را از جای خود تکان خواهم داد.
|
||
\p
|
||
\v 14 «بیگانگانی که در بابِل ساکن باشند به سرزمینهای خود خواهند رفت. آنان مانند گلهای پراکنده و آهویی که مورد تعقیب شکارچی قرار گرفته باشد به وطن خود فرار خواهند کرد.
|
||
\v 15 هر که گیر بیفتد با شمشیر یا نیزه کشته خواهد شد.
|
||
\v 16 اطفال کوچک در برابر چشمان والدینشان به زمین کوبیده خواهند شد؛ خانهها غارت و زنان بیعصمت خواهند گردید.
|
||
\p
|
||
\v 17 «من مادها را که توجهی به طلا و نقره ندارند به ضد بابِلیها برخواهم انگیخت تا بابِلیها نتوانند با پیشکش کردن ثروت خود جان خود را نجات دهند.
|
||
\v 18 سپاهیان مهاجم بر جوانان و کودکان رحم نخواهند کرد و آنها را با تیر و کمان هدف قرار خواهند داد.
|
||
\v 19 به این ترتیب، خدا بابِل را که جلال ممالک و زینت فخر کلدانیان است مانند سدوم و عموره با خاک یکسان خواهد کرد.
|
||
\v 20 بابِل دیگر هرگز آباد و قابل سکونت نخواهد شد. حتی اعراب چادرنشین نیز در آنجا خیمه نخواهند زد و چوپانان گوسفندان خود را در آن مکان نخواهند چرانید.
|
||
\v 21 تنها حیوانات وحشی در آنجا به سر خواهند برد و روباهها در آن محل لانه خواهند کرد. جغدها در خانههای آنجا ساکن خواهند شد و بزهای وحشی در آنجا جست و خیز خواهند کرد.
|
||
\v 22 صدای زوزهٔ گرگها و شغالها از درون کاخهای زیبای بابِل به گوش خواهد رسید. آری، زمان نابودی بابِل نزدیک است!»
|
||
\c 14
|
||
\s1 بازگشت اسرائیل از تبعید
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند بر قوم اسرائیل ترحم خواهد کرد و بار دیگر آنها را برخواهد گزید و در سرزمینشان ساکن خواهد ساخت. بیگانگان مهاجر در آنجا با خاندان یعقوب زندگی خواهند کرد.
|
||
\v 2 قومهای جهان به ایشان کمک خواهند کرد تا به وطن خود بازگردند. قوم اسرائیل در سرزمینی که خداوند به ایشان داده قومهای دیگر را به بردگی خواهند گرفت. آنانی که قوم اسرائیل را اسیر کرده بودند، خود به اسارت ایشان در خواهند آمد و بنیاسرائیل بر دشمنان خود فرمانروایی خواهند کرد.
|
||
\s1 انهدام پادشاه بابِل
|
||
\p
|
||
\v 3 هنگامی که خداوند قوم خود را از درد و اضطراب، بندگی و بردگی رهایی بخشد،
|
||
\v 4 آنگاه ایشان با ریشخند به پادشاه بابِل چنین خواهند گفت:
|
||
\p «ای پادشاه ظالم سرانجام نابود شدی و ستمکاریهایت پایان گرفت
|
||
\v 5 خداوند حکومت ظالمانه و شرارتآمیز تو را در هم شکست.
|
||
\v 6 تو با خشم و غضب، مردم را پیوسته شکنجه و آزار میدادی،
|
||
\v 7 اما اکنون تمام مردم از دست تو آسوده شده، در آرامش زندگی میکنند و از شادی سرود میخوانند.
|
||
\v 8 حتی صنوبرها و سروهای لبنان نیز با شادمانی میسرایند: ”از زمانی که تو سقوط کردی دیگر کسی نیست که ما را قطع کند!“
|
||
\p
|
||
\v 9 «دنیای مردگان آماده میشود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سالها پیش مردهاند، آنجا در انتظار تو هستند.
|
||
\v 10 آنها وقتی تو را ببینند به تو خواهند گفت: ”تو نیز مانند ما ضعیف شدی و با ما فرقی نداری!
|
||
\v 11 حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربطهای کاخ تو دیگر به گوش نمیرسد. اکنون تشک تو کرمها هستند و لحافت موریانهها.“
|
||
\p
|
||
\v 12 «ای ستارهٔ درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! ای که بر قومهای جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی!
|
||
\v 13 در دل خود میگفتی: ”تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قلهٔ کوهی در شمال که خدایان بر آن اجتماع میکنند جلوس خواهم کرد.
|
||
\v 14 به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.“
|
||
\v 15 اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی.
|
||
\v 16 اینک وقتی مردگان تو را میبینند به تو خیره شده، میپرسند: ”آیا این همان کسی است که زمین و قدرتهای جهان را میلرزاند؟
|
||
\v 17 آیا این همان کسی است که دنیا را ویران میکرد و شهرها را از بین میبرد و بر اسیران خود رحم نمیکرد؟“
|
||
\p
|
||
\v 18 «پادشاهان جهان، شکوهمندانه در قبرهایشان آرامیدهاند،
|
||
\v 19 ولی جنازهٔ تو مثل شاخهای شکسته، دور انداخته شده است. نعش تو در قبر روباز است و روی آن را جنازههای کشتهشدگان جنگ پوشانده و مانند لاشۀ پایمال شده، تا به سنگهای ته گودال فرو رفته است.
|
||
\v 20 تو مانند پادشاهان دیگر دفن نخواهی شد، زیرا مملکت خود را از بین بردی و قوم خود را به نابودی کشاندی. از خاندان شرور تو کسی زنده نخواهد ماند.
|
||
\v 21 پسران تو به خاطر شرارت اجدادشان کشته خواهند شد، و کسی از آنها باقی نخواهد ماند تا دنیا را فتح کند و شهرها در آن بسازد.»
|
||
\p
|
||
\v 22 خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «من خود بر ضد بابِل برخواهم خاست و آن را نابود خواهم کرد. نسل بابِلیها را ریشهکن خواهم کرد تا دیگر کسی از آنها زنده نماند.»
|
||
\p
|
||
\v 23 خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «بابِل را به باتلاق تبدیل خواهم کرد تا جغدها در آن منزل کنند. با جاروی هلاکت، بابِل را جارو خواهم کرد تا هر چه دارد از بین برود.»
|
||
\v 24 خداوند لشکرهای آسمان قسم خورده، میگوید: «آنچه اراده نموده و تقدیر کردهام به یقین واقع خواهد شد.
|
||
\v 25 من سپاه آشور را هنگامی که به سرزمین من اسرائیل برسد، شکست خواهم داد و سربازانش را روی کوههایم تار و مار خواهم کرد. قوم من دیگر بردهٔ آنها نخواهد بود و آنها را بندگی نخواهد کرد.
|
||
\v 26 دست توانای خود را دراز خواهم کرد و قومها را مجازات خواهم نمود. این است آنچه برای قومها تقدیر کردهام.»
|
||
\v 27 بله خداوند لشکرهای آسمان این را تقدیر کرده است. پس چه کسی میتواند آن را باطل کند؟ این دست اوست که دراز شده است، بنابراین چه کسی میتواند آن را بازگرداند؟
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ سقوط فلسطین
|
||
\p
|
||
\v 28 در سالی که آحاز پادشاه درگذشت، این پیغام از سوی خدا نازل شد:
|
||
\p
|
||
\v 29 ای فلسطینیها، از مرگ پادشاهی که بر شما ظلم میکرد شادی نکنید، زیرا پسرش از او بدتر خواهد کرد! از مار، افعی به وجود میآید و از افعی، اژدهای آتشین!
|
||
\v 30 خداوند بیچارگان قوم خود را شبانی خواهد کرد و آنها در چراگاه او راحت خواهند خوابید، اما بر شما فلسطینیها قحطی خواهد فرستاد و شما را هلاک خواهد کرد.
|
||
\v 31 ای شهرهای فلسطین گریه و شیون کنید و بلرزید، زیرا قشونی قدرتمند همچون دودی سیاه از شمال در حرکت است و سربازانش برای جنگیدن به جلو میتازند!
|
||
\v 32 پس به فرستادگانی که از فلسطین میآیند چه باید گفت؟ باید گفت که خداوند اورشلیم را بنیاد نهاده تا قوم رنجدیدهٔ او در آن پناه گیرند.
|
||
\c 15
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ سقوط موآب
|
||
\p
|
||
\v 1 این است پیغام خدا برای سرزمین موآب:
|
||
\p شهرهای عار و قیرِ موآب در یک شب ویران میشوند.
|
||
\v 2 در دیبون قوم عزادار موآب به بتخانهها پناه میبرند تا برای شهرهای نبو و میدبا گریه کنند. همهٔ مردم موی سر و ریش خود را تراشیده،
|
||
\v 3 لباس عزا پوشیدهاند و در کوچهها راه میروند. از هر خانهای صدای شیون و زاری بلند است.
|
||
\v 4 صدای گریهٔ شهرهای حشبون و العاله تا یاهص نیز شنیده میشود. حتی جنگاوران موآب نیز ناله میکنند و از شدت ترس میلرزند.
|
||
\p
|
||
\v 5 دلم برای موآب نالان است. مردم موآب به صوغر و عجلت شلشیا فرار میکنند؛ با گریه از گردنهٔ لوحیت بالا میروند؛ صدای نالهٔ ایشان در طول راه حورونایم به گوش میرسد.
|
||
\v 6 رودخانهٔ نمریم خشک شده است! علف سرسبز کنار رودخانهها پلاسیده و نهالها از بین رفتهاند.
|
||
\v 7 مردم اندوختهٔ خود را برمیدارند تا از راه درهٔ بیدها فرار کنند.
|
||
\v 8 شیون موآب در مرزهای آن طنین افکنده است و صدای زاری آن تا به اجلایم و بئرایلیم رسیده است.
|
||
\v 9 رودخانهٔ دیمون از خون سرخ شده است، ولی خدا باز هم اهالی دیمون را مجازات خواهد کرد. بازماندگان و فراریان موآب نیز جان به در نخواهند برد و طعمهٔ شیر خواهند شد.
|
||
\c 16
|
||
\p
|
||
\v 1 آوارگان موآب از شهر سالع که در صحراست، برای پادشاه یهودا برهای به عنوان خراج میفرستند.
|
||
\v 2 دختران موآب مانند پرندگان بیآشیانه، در کنارهٔ رود ارنون آواره شدهاند.
|
||
\v 3 از مردم یهودا کمک میخواهند و با التماس میگویند: «ما را زیر سایهٔ خود پناه دهید. از ما حمایت کنید. نگذارید به دست دشمن بیفتیم.
|
||
\v 4 اجازه دهید ما آوارگان در میان شما بمانیم. ما را از نظر دشمنانمان پنهان کنید!»
|
||
\p (سرانجام ظالم نابود خواهد شد و ستمکار و تاراج کننده از بین خواهد رفت.
|
||
\v 5 آنگاه کسی از نسل داوود بر تخت پادشاهی خواهد نشست و با عدل و انصاف بر مردم حکومت خواهد کرد. حکومت او بر رحمت و راستی استوار خواهد بود.)
|
||
\p
|
||
\v 6 مردم یهودا میگویند: «ما دربارهٔ موآبیها شنیدهایم. میدانیم چقدر متکبرند و به خود فخر میکنند، اما فخر آنها بیاساس است.»
|
||
\p
|
||
\v 7 مردم موآب برای سرزمین خود گریه میکنند؛ نان کشمشی قیرحارست را به یاد میآورند و آه میکشند.
|
||
\v 8 مزرعههای حشبون و تاکستانهای سبمه از بین رفتهاند؛ درختان انگور را فرماندهان سپاه دشمن بریدهاند. زمانی شاخههای این درختان انگور تا به شهر یعزیز میرسید و از بیابان گذشته، تا دریای مرده امتداد مییافت.
|
||
\v 9 برای یعزیز و باغهای انگور سبمه گریه میکنم و ماتم میگیرم. اشکم چون سیل برای حشبون و العاله جاری میشود، زیرا میوهها و محصولش تلف شده است.
|
||
\v 10 شادی و خوشحالی برداشت محصول از بین رفته است؛ در باغهای انگور، دیگر نغمههای شاد به گوش نمیرسد؛ دیگر کسی انگور را در چرخشتها، زیر پا نمیفشرد؛ صدای شادمانی خاموش شده است.
|
||
\v 11 دل من مانند بربط برای موآب مینالد و برای قیرحارس آه میکشد.
|
||
\v 12 اهالی موآب بیجهت به سوی بتخانههای خود بالا میروند تا دعا کنند؛ آنها بیجهت خود را خسته میکنند، زیرا دعایشان مستجاب نخواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 13 این بود پیغامی که خداوند از قبل دربارهٔ موآب فرموده بود.
|
||
\v 14 اما اینک خداوند میفرماید: «درست پس از سه سال، شکوه و جلال موآب از بین خواهد رفت و از جماعت زیاد آن عدهٔ کمی باقی خواهند ماند و آنها نیز قوت خود را از دست خواهند داد.»
|
||
\c 17
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ سوریه و اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 این است پیغام خدا دربارهٔ دمشق:
|
||
\p «دمشق از بین خواهد رفت و تبدیل به ویرانه خواهد شد.
|
||
\v 2 شهرهای ”عروعیر“ متروک خواهند شد و گوسفندان در آنجا خواهند خوابید و کسی نخواهد بود که آنها را بترساند.
|
||
\v 3 اسرائیل قدرتش را از دست خواهد داد و دمشق سقوط خواهد کرد. بازماندگان سوریه مانند قوم اسرائیل خوار و ضعیف خواهند شد.» این را خداوند لشکرهای آسمان فرموده است.
|
||
\p
|
||
\v 4 خداوند میفرماید: «عظمت اسرائیل محو خواهد شد و ثروتش از بین خواهد رفت.
|
||
\v 5 در آن روز، اسرائیل مانند کشتزارهای درهٔ رفائیم خواهد بود که پس از درو، چیزی در آن باقی نمیماند.
|
||
\v 6 عدهٔ بسیار کمی از قوم اسرائیل باقی خواهند ماند، همانگونه که پس از چیدن زیتون دو سه دانه روی شاخههای بلند، و چهار پنج دانه نوک شاخههای کوچک باقی میماند.» این را یهوه، خدای اسرائیل فرموده است.
|
||
\p
|
||
\v 7 در آن روز، مردم به سوی آفرینندهٔ خود که خدای قدوس اسرائیل است روی خواهند آورد،
|
||
\v 8 و دیگر به مذبحها و بتهایی که به دست خود ساختهاند، یعنی اشیریم و بتهای آفتاب، رو نخواهند نمود.
|
||
\v 9 در آن روز، شهرهای مستحکم ویران خواهند شد همچون شهرهای حویها و اموریها که ساکنانشان آنها را در حین فرار برای اسرائیلیها واگذاشتند.
|
||
\p
|
||
\v 10 ای اسرائیل، تو خدای نجاتدهندۀ خود و صخرهٔ مستحکم خویش را فراموش کردهای و درختان میکاری تا در زیر آنها بتها را بپرستی.\f + \fr 17:10 \ft بتپرستها باغهای مخصوصی غرس میکردند تا در آنجا بتها را بپرستند و میوهٔ درختان آن را به بتها وقف کنند. نگاه کنید به \+xt ۱:۲۹\+xt*.\f*
|
||
\v 11 ولی بدان که حتی اگر در همان روزی که درختان را میکاری آنها نمو کرده، شکوفه آورند، با وجود این محصولی نخواهند داد. در آن روز، آنچه نصیب شما میشود بلای کشنده و درد علاجناپذیر خواهد بود.
|
||
\p
|
||
\v 12 قومهای جهان مثل دریا میخروشند و همچون طوفان غرش میکنند
|
||
\v 13 و مانند سیل یورش میآورند. اما خدا آنها را خاموش میکند و به عقب میراند. ایشان مانند کاه در برابر باد، و خاک در برابر گردباد هستند.
|
||
\v 14 در شب رعب و وحشت ایجاد میکنند، ولی پیش از فرا رسیدن صبح نابود میشوند. این سزای کسانی است که سرزمین ما را تاراج میکنند و به یغما میبرند.
|
||
\c 18
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ حبشه
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن سوی رودخانههای حبشه سرزمینی هست که قایقهای بادبانی در آبهایش رفت و آمد میکنند.
|
||
\v 2 سرزمینی که سفیران خود را بر قایقهایی ساخته شده از نی، به رود نیل میفرستد. ای سفیران تندرو به آن سرزمینی بروید که بین رودخانهها است و قومی بلند بالا و نیرومند در آن زندگی میکنند قومی که همه جا خوف و هراس ایجاد کردهاند.
|
||
\p
|
||
\v 3 ای مردم دنیا توجه کنید! به پرچمی که بر قلهٔ کوهها برافراشته میشود بنگرید و به صدای شیپوری که برای جنگ نواخته میشود گوش دهید!
|
||
\v 4 خداوند به من چنین فرموده است: «من از مکان خود به آرامی نظر خواهم کرد، به آرامی یک روز باصفای تابستانی و یک صبح دلپذیر پائیزی در وقت حصاد.»
|
||
\v 5 زیرا پیش از این که حصاد را جمع کنند، درست پس از ریخته شدن شکوفهها و رسیدن انگور، حبشه مانند درخت انگوری که شاخههایش را با اره بریده باشند، نابود خواهد شد.
|
||
\v 6 سربازان حبش در صحرا خواهند مرد و اجسادشان برای پرندگان شکاری و حیوانات وحشی واگذاشته خواهد شد. پرندگان شکاری در تابستان، و حیوانات وحشی در زمستان، از لاشههای آنها تغذیه خواهند کرد.
|
||
\p
|
||
\v 7 اما زمانی خواهد رسید که این قوم قدبلند و نیرومند که همه جا خوف و هراس ایجاد میکردند و سرزمینشان میان رودخانهها بود به اورشلیم که خداوند لشکرهای آسمان نام خود را در آن قرار داده است خواهند آمد و برای او هدیه خواهند آورد.
|
||
\c 19
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ مصر
|
||
\p
|
||
\v 1 پیامی برای مصر:
|
||
\p خداوند بر ابری تندرو سوار شده و به جنگ مصر میآید. بتهای مصر در برابر او میلرزند و دلهای مصریها از ترس ضعف میکنند.
|
||
\v 2 خداوند میفرماید: «مصریها را بر ضد یکدیگر خواهم برانگیخت تا برادر با برادر، همسایه با همسایه، شهر با شهر، و مملکت با مملکت بجنگند.
|
||
\v 3 تدبیرهایی را که مصریها اندیشیدهاند بیاثر خواهم کرد و آنان روحیهٔ خود را خواهند باخت. ایشان برای دریافت کمک، به بتهایشان پناه خواهند برد و برای چارهجویی، به احضارکنندگان ارواح و افسونگران و جادوگران متوسل خواهند شد.»
|
||
\p
|
||
\v 4 خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «من مصریها را به دست حاکمی ستمگر و بیرحم تسلیم میکنم تا بر آنها حکمرانی کند.»
|
||
\p
|
||
\v 5 آب رود نیل کم خواهد شد و بعد از مدتی خشک خواهد گردید.
|
||
\v 6 نهرها متعفن خواهند شد و آب جویها کم شده، خواهند خشکید. نی و بوریا پژمرده خواهند گردید،
|
||
\v 7 تمام سبزهها و مزرعههای کنار رود نیل خشک شده، از بین خواهند رفت و تمام محصول تلف خواهد شد.
|
||
\v 8 همهٔ ماهیگیرانی که تور و قلاب به رود نیل میاندازند نومید خواهند شد و زاری خواهند کرد.
|
||
\v 9 پارچهبافانی که با کتان پارچه میبافتند مأیوس خواهند گردید،
|
||
\v 10 و همهٔ بافندگان و کارگران نومید و دل شکسته خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 11 بزرگان شهر صوعن نادانند و هر مشورت و پندی که به پادشاه مصر میدهند احمقانه است. پس چگونه به پادشاه میگویند: «ما از نسل حکیمان و پادشاهان قدیم هستیم!»
|
||
\v 12 ای پادشاه مصر مشاوران دانای تو کجا هستند؟ بگذار آنها به تو اطلاع دهند که خداوند لشکرهای آسمان بر ضد مصر چه اراده کرده است.
|
||
\v 13 رهبران صوعن و ممفیس و تمام بزرگان مصر نادان و گمراهند و مصر را به نابودی کشاندهاند.
|
||
\v 14 خداوند سرگیجه به آنها داده و آنها مردم مصر را مانند اشخاص مست که بر قی خود میافتند و بلند میشوند و نمیدانند به کجا میروند، گمراه کردهاند.
|
||
\v 15 هیچکس نمیتواند مصر را نجات دهد نه بزرگ نه کوچک، نه ثروتمند و نه فقیر.
|
||
\p
|
||
\v 16 در آن روز، مصریها مانند زنان ضعیف خواهند شد و هنگامی که ببینند خداوند لشکرهای آسمان دستش را برای مجازات آنان دراز کرده است از ترس خواهند لرزید.
|
||
\v 17 ایشان با شنیدن اسم سرزمین یهودا به وحشت خواهند افتاد. این را خداوند لشکرهای آسمان اراده نموده است.
|
||
\v 18 در آن زمان، پنج شهر در سرزمین مصر از خداوند لشکرهای آسمان پیروی نموده، به زبان کنعانیان سخن خواهند گفت، و یکی از این شهرها «شهر آفتاب»\f + \fr 19:18 \ft یا «شهر هلاکت».\f* نامیده خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 19 در آن روز، مذبحی در وسط مصر، و ستون یادبودی در مرز آن، برای خداوند بر پا خواهد شد.
|
||
\v 20 اینها نشان دهندهٔ حضور خداوند لشکرهای آسمان در سرزمین مصر خواهند بود. از آن پس، هرگاه مصریها دعا کرده، از خداوند بخواهند تا آنها را از دست ظالمان برهاند، او برای ایشان حامی و نجات دهندهای خواهد فرستاد و ایشان را نجات خواهد داد.
|
||
\v 21 خداوند خود را به مصریها آشکار خواهد کرد و ایشان خداوند را خواهند شناخت. مردم مصر با تقدیم قربانیها و هدایا او را عبادت خواهند کرد و نذرهای خود را به وی ادا خواهند نمود.
|
||
\v 22 به این ترتیب، خداوند اول مصریها را تنبیه خواهد کرد، سپس برگشته ایشان را شفا خواهد داد. بله، مصریها به سوی خداوند بازگشت خواهند کرد و او دعایشان را شنیده، آنان را شفا خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 23 در آن روز، شاهراهی از مصر به آشور کشیده خواهد شد، و مصریها و آشوریها به سرزمینهای یکدیگر رفت و آمد خواهند کرد و هر دو یک خدا را خواهند پرستید.
|
||
\v 24 اسرائیل نیز با ایشان متحد خواهد شد و هر سه مملکت با هم باعث برکت تمام جهان خواهند گردید.
|
||
\v 25 خداوند لشکرهای آسمان آنها را برکت داده، خواهد گفت: «متبارک باد قوم من مصر و صنعت دست من آشور و میراث من اسرائیل!»
|
||
\c 20
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ مصر و حبشه
|
||
\p
|
||
\v 1 سرگن، پادشاه آشور، سردار سپاه خود را به شهر اشدود در فلسطین فرستاد و آن را تسخیر کرد.
|
||
\v 2 سه سال پیش از این رویداد، خداوند به اشعیا پسر آموص فرموده بود که لباس و کفش خود را از تن در بیاورد و عریان و پا برهنه راه برود، و اشعیا چنین کرد.
|
||
\v 3 هنگامی که اشدود به دست آشور افتاد خداوند فرمود: «خدمتگزار من اشعیا مدت سه سال عریان و پا برهنه راه رفته است. این نشانهٔ بلاهای هولناکی است که من بر مصر و حبشه خواهم آورد.
|
||
\v 4 پادشاه آشور مردم مصر و حبشه را اسیر خواهد کرد و کوچک و بزرگ را مجبور خواهد ساخت عریان و پا برهنه راه بروند تا مصر را رسوا کند.
|
||
\v 5-6 \vp ۵و۶\vp* آنگاه مردمی که در سواحل فلسطین زندگی میکنند و تکیهگاهشان حبشه، و فخرشان مصر است، پریشان و رسوا شده، خواهند گفت: ”اگر بر سر مصر که میخواستیم از دست آشور به او پناه ببریم چنین بلایی آمد، پس بر سر ما چه خواهد آمد؟“»
|
||
\c 21
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ بابِل
|
||
\p
|
||
\v 1 این پیام برای بابِل است:
|
||
\p مهاجمی از سرزمین دهشت، مانند گردباد بیابانی، به سوی بابِل میآید.
|
||
\v 2 رؤیای ترسناکی میبینم، رویای خیانت و نابودی!
|
||
\p ای لشکر عیلام حمله کن! ای لشکر ماد محاصره کن! خدا به نالهٔ قومهایی که زیر دست بابِل هستند پایان میدهد.
|
||
\p
|
||
\v 3 با دیدن و شنیدن این چیزها مدهوش شدم و دردی چون درد زایمان همهٔ وجودم را فرا گرفت.
|
||
\v 4 میترسیدم و قلبم به شدت میتپید. آرزو میکردم هر چه زودتر شب فرا رسد، ولی آرامش شب نیز جای خود را به وحشت داده بود.
|
||
\p
|
||
\v 5 در رؤیا دیدم فرشها پهن شده و سفره چیده شده است و عدهای مشغول خوردن و نوشیدنند. ناگهان فرمانی صادر میشود: «ای سرداران برخیزید و سپرهای خود را برای جنگ آماده سازید!»
|
||
\p
|
||
\v 6 در این هنگام خداوند به من فرمود: «یک دیدبان تعیین کن تا هر چه را میبیند، خبر دهد.
|
||
\v 7 هنگامی که ببیند سواران جفتجفت بر الاغ و شتر میآیند باید دقت کند.»
|
||
\p
|
||
\v 8-9 \vp ۸و۹\vp* پس دیدبان را بالای حصار گذاشتم. یک روز او فریاد زد: «ای سرورم، روزها و شبها بر دیدبانگاه خود ایستاده دیدبانی کردهام. اینک فوج سواران را میبینم که جفتجفت میآیند!»
|
||
\p در این هنگام، صدایی شنیدم که میگفت: «بابِل سقوط کرد! بابِل سقوط کرد! همهٔ بتهای بابِل خرد شدند و روی زمین افتادند!»
|
||
\p
|
||
\v 10 ای قوم من اسرائیل، ای قومی که مانند گندم کوبیده و غربال شدهاید، به این خبر خوشی که از جانب خداوند لشکرهای آسمان، خدای اسرائیل، به شما اعلام کردم، گوش دهید.
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ ادوم
|
||
\p
|
||
\v 11 این پیام برای دومَه\f + \fr 21:11 \ft واژۀ «دومَه» شبیه واژۀ «اَدوم» است و به معنی «سکوت» میباشد.\f* است:
|
||
\p یک نفر از ادوم مرا صدا میزند: «ای دیدبان، از شب چه خبر؟ چقدر مانده شب تمام شود؟»
|
||
\p
|
||
\v 12 من جواب میدهم: «بهزودی روز داوری شما فرا میرسد. به سوی خدا بازگشت کنید تا من خبر خوشی به شما دهم. او را بطلبید و دوباره بیایید و بپرسید.»
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ عربستان
|
||
\p
|
||
\v 13 این پیام برای عربستان است:
|
||
\p ای مردم ددان که در بیابانهای عربستان اردو میزنید،
|
||
\v 14 به تشنگانی که نزد شما میآیند آب دهید؛ ای مردم تیما به فراریان خوراک دهید.
|
||
\v 15 اینها از شمشیر برهنه و کمان کشیده و از جنگِ سخت گریختهاند.
|
||
\v 16 خداوند به من گفت: «درست پس از یک سال قدرت و شوکت قبیلهٔ قیدار از بین خواهد رفت
|
||
\v 17 و از تیراندازان و جنگاوران این قبیله بیش از چند نفر باقی نخواهند ماند. من که یهوه خدای اسرائیل هستم این را میگویم.»
|
||
\c 22
|
||
\s1 نبوّت دربارهٔ اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 این پیغام دربارۀ اورشلیم، وادی رویا است:
|
||
\p چه شده است؟ چرا مردم شهر به پشت بامها میدوند؟
|
||
\v 2 در تمام شهر غوغا برپاست! برای این شهر شاد و پر جنب و جوش چه پیش آمده است؟
|
||
\p مردان اورشلیم کشته شدهاند اما نه در جنگ، و نه با شمشیر.
|
||
\v 3 همهٔ رهبران با هم فرار کردند و بدون اینکه تیری بیفکنند تسلیم شدند. وقتی دشمن هنوز دور بود مردم با هم گریختند و اسیر گردیدند.
|
||
\v 4 پس مرا به حال خود بگذارید تا برای مصیبت قومم، به تلخی بگریم. کوشش نکنید مرا تسلی دهید،
|
||
\v 5 زیرا اینک زمان آن رسیده که خداوند، خداوند لشکرهای آسمان اورشلیم را دچار مصیبت و آشفتگی و انهدام کند. دیوارهای شهر ما فرو ریخته است. فریاد مردم در کوهها طنین میافکند.
|
||
\v 6 سپاهیان عیلام تیر و کمان را آماده کرده، بر اسبهای خود سوار شدهاند و سربازان سرزمین «قیر» سپرهای خود را به دست گرفتهاند.
|
||
\v 7 دشتهای سرسبز یهودا از ارابههای دشمن پر شده است و سواران دشمن به پشت دروازههای شهر رسیدهاند.
|
||
\v 8 نیروی دفاعی یهودا در هم شکسته است.
|
||
\p برای آوردن اسلحه به اسلحهخانه میدوید.
|
||
\v 9-10 \vp ۹و۱۰\vp* رخنههای حصار شهر داوود را بررسی میکنید، سپس خانههای اورشلیم را میشمارید تا آنها را خراب کنید و مصالحشان را برای تعمیر حصار به کار ببرید. برای ذخیره کردن آب،
|
||
\v 11 آب انبار در داخل شهر درست میکنید تا آب برکهٔ قدیمی تحتانی را در آن بریزید. تمام این کارها را میکنید اما به خدا که سازندهٔ همه چیز است توجهی ندارید.
|
||
\v 12 خداوند، خداوند لشکرهای آسمان از شما میخواهد که گریه و ماتم کنید، موی خود را بتراشید و پلاس بپوشید.
|
||
\v 13 اما شما شادی میکنید، گاو و گوسفند سر میبرید تا گوشتشان را با شراب بخورید و خوش بگذرانید. میگویید: «بیاید بخوریم و بنوشیم، چون فردا میمیریم.»
|
||
\v 14 خداوند لشکرهای آسمان به من گفته که این گناه شما تا به هنگام مرگ هرگز آمرزیده نخواهد شد. بله، این را خداوند لشکرهای آسمان فرموده است.
|
||
\p
|
||
\v 15 خداوند، خداوند لشکرهای آسمان به من فرمود که نزد «شبنا» وزیر دربار بروم و به او چنین بگویم:
|
||
\v 16 «تو در اینجا چه میکنی؟ چه کسی به تو اجازه داده در اینجا قبری برای خود بکنی؟ ای کسی که قبر خود را در این صخرۀ بلند میتراشی،
|
||
\v 17 هر مقامی که داشته باشی، خداوند تو را برمیدارد و دور میاندازد.
|
||
\v 18 تو را مانند یک گوی برمیدارد و به سرزمینی دور پرتاب میکند. در آنجا تو در کنار ارابههایت که به آنها افتخار میکردی خواهی مرد. تو مایهٔ ننگ دربار هستی،
|
||
\v 19 پس خداوند تو را از این مقام و منصبی که داری برکنار خواهد کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 20 خداوند به شبنا چنین میگوید: «در آن روز، خدمتگزار خود، اِلیاقیم، پسر حلقیا را به جای تو خواهم نشاند.
|
||
\v 21 لباس تو را به او خواهم پوشاند و کمربندت را به کمرش خواهم بست و اقتدار تو را به او خواهم داد. او برای مردم اورشلیم و خاندان یهودا پدر خواهد بود.
|
||
\v 22 کلید دربار داوود پادشاه را به او خواهم داد و او هر دری را بگشاید کسی آن را نخواهد بست و هر دری را ببندد کسی آن را نخواهد گشود!
|
||
\v 23 او را مانند میخی، محکم در جای خود خواهم کوبید و او مایهٔ سربلندی خاندان خود خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 24 «اما تمام خاندان و فرزندان او مانند کاسهها و کوزههایی که بر میخ میآویزند بر او خواهند آویخت.
|
||
\v 25 وقتی چنین شود آن میخی که محکم به دیوار کوبیده شده است، شل شده، خواهد افتاد و باری که بر آن است متلاشی خواهد شد.» این را خداوند لشکرهای آسمان فرموده است.
|
||
\c 23
|
||
\s1 نبوّت دربارۀ فنیقیه
|
||
\p
|
||
\v 1 پیامی برای صور:
|
||
\p ای کشتیهای ترشیش که از سرزمینهای دور دست باز میگردید، برای صور گریه کنید، زیرا چنان ویران شده که نه خانهای و نه بندرگاهی برایش باقی مانده است! آنچه در قبرس دربارهاش شنیدید حقیقت دارد.
|
||
\v 2-3 \vp ۲و۳\vp* زمانی بندر صور مرکز تجارت دنیا محسوب میشد. کشتیهای صیدون که از مصر غله و از رود نیل حصاد میآوردند تا تاجران صیدون با آن با تمام دنیا تجارت کنند، در این بندر لنگر میانداختند. اما اینک صور در سکوت مرگبار فرو رفته است!
|
||
\p
|
||
\v 4 شرم بر تو باد ای صیدون، ای فرزند مستحکم دریا! زیرا دریا میگوید: «من هرگز درد نکشیده و نزاییدهام و کودکی پرورش ندادهام.»
|
||
\v 5 چون خبر خرابی صور به مصر رسد او نیز سخت خواهد ترسید.
|
||
\p
|
||
\v 6 ای مردم فنیقیه، گریهکنان به ترشیش فرار کنید!
|
||
\v 7 آیا این همان شهر تاریخی و پرشکوه شما، صور است که چنین ویران گشته؟ زمانی مردم صور به جاهای دور میرفتند تا سرزمینها را تصاحب کرده آنها را محل سکونت خود سازند.
|
||
\v 8 چه کسی این مصیبت را بر سر این شهر سلطنتی که تجار و بازرگانانش در تمام جهان معروفند، آورده است؟
|
||
\v 9 خداوند لشکرهای آسمان این کار را کرده تا غرور صور را بشکند و آنانی را که در جهان معروفند خوار سازد.
|
||
\p
|
||
\v 10 ای مردم ترشیش، سرزمین خود را مثل کنارههای رود نیل حاصلخیز کنید، زیرا دیگر مانعی بر سر راه شما نیست.
|
||
\v 11 خداوند دست خود را بر دریا دراز کرده ممالک دنیا را تکان میدهد. او دستور داده که شهرهای تجاری فنیقیه را ویران کنند.
|
||
\v 12 ای مردم بلا دیدهٔ صیدون، شما دیگر از آسایش برخوردار نخواهید شد. اگر به قبرس نیز فرار کنید در آنجا راحت نخواهید بود.
|
||
\v 13 به بابِل نگاه کنید! ببینید چگونه مردم این سرزمین از بین رفتند! آشوریها بابِل را به محلی جهت وحوش صحرا تبدیل کردند؛ آنها شهر را محاصره کرده، با منجنیقهایشان کاخهایش را در هم کوبیدند و این سرزمین را با خاک یکسان کردند.
|
||
\v 14 ای کشتیهای ترشیش که در دریا هستید زاری کنید، زیرا بندرگاه شما ویران شده است.
|
||
\p
|
||
\v 15 صور مدت هفتاد سال، که طول عمر یک پادشاه است، به فراموشی سپرده خواهد شد. پس از آن هفتاد سال، صور مانند فاحشهٔ آن سرودی خواهد بود که کلماتش چنین است:
|
||
\q1
|
||
\v 16 «ای فاحشهٔ فراموش شده،
|
||
\q2 چنگ را به دست بگیر و در شهر بگرد.
|
||
\q1 خوش بنواز و آوازهای بسیار بخوان،
|
||
\q2 تا مردم دوباره تو را به یاد آورند.»
|
||
\p
|
||
\v 17 بله، پس از گذشت آن هفتاد سال، خداوند اجازه خواهد داد صور دوباره رونق یابد و با مشتریان خود در تمام دنیا تجارت کند.
|
||
\v 18 اما سودی که عاید صور شود در خزانهٔ او ذخیره نخواهد شد، بلکه وقف خداوند خواهد گردید تا به مصرف خوراک و پوشاک پیروان راه خداوند برسد.
|
||
\c 24
|
||
\s1 خداوند زمین را ویران میکند
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند زمین را ویران و متروک خواهد کرد؛ پوستهاش را خراب کرده، ساکنانش را پراکنده خواهد ساخت.
|
||
\v 2 همه به یک سرنوشت دچار خواهند شد: کاهن و غیرکاهن، نوکر و ارباب، کنیز و خاتون، خریدار و فروشنده، قرض دهنده و قرض گیرنده، برنده و بازنده.
|
||
\v 3 زمین به کلی خالی و غارت خواهد شد. این را خداوند فرموده است.
|
||
\p
|
||
\v 4 زمین خشک و پژمرده میشود و بلندیهای آن پست میگردد.
|
||
\v 5 مردم روی زمین از احکام و اوامر خدا سرپیچی کرده، عهد جاودانی او را شکستهاند؛
|
||
\v 6 بنابراین جهان دچار لعنت شده است. ساکنان آن تاوان گناهان خود را پس میدهند. زمین سوخته و عدۀ کمی از مردم باقی ماندهاند.
|
||
\v 7 محصول انگور کم شده و شراب نایاب گردیده است. آنانی که شاد بودند اکنون غمگینند.
|
||
\v 8 دیگر نوای دلنشین دف و چنگ شنیده نمیشود. آن روزهای خوش به سر آمده است.
|
||
\v 9 دیگر بزم می و مطرب وجود ندارد و شراب به کام نوشندگانش تلخ است.
|
||
\v 10 در شهر هرج و مرج است و مردم درِ خانهٔ خود را محکم میبندند تا کسی وارد نشود.
|
||
\v 11 در کوچهها فریاد آنانی به گوش میرسد که به دنبال شراب میگردند. شادیها از بین رفته و خوشیها از روی زمین رخت بربسته است.
|
||
\v 12 شهر ویران گشته و دروازههایش شکسته شده و از بین رفتهاند.
|
||
\v 13 در تمام ممالک دنیا این اتفاق خواهد افتاد. دنیا مانند درخت زیتونی خواهد بود که تکانیده شده باشد، و یا خوشهٔ انگوری که میوهاش را چیده باشند.
|
||
\p
|
||
\v 14 کسانی که باقی بمانند از شادی فریاد خواهند زد و آواز خواهند خواند. آنان که در غرب هستند بزرگی خداوند را خواهند ستود.
|
||
\v 15 و آنانی که در شرق هستند او را سپاس خواهند گفت. ساکنان جزایر نیز یهوه خدای اسرائیل را پرستش خواهند کرد
|
||
\v 16 و از سرزمینهای دور دست صدای مردم را خواهیم شنید که در وصف خدای عادل سرود میخوانند.
|
||
\p اما افسوس! افسوس که بدکاران و خیانتپیشگان به شرارت خود ادامه میدهند. این مرا غمگین و ناامید میکند.
|
||
\v 17 ای مردم دنیا بدانید که ترس و گودال و دام در انتظار شماست.
|
||
\v 18 اگر از ترس فرار کنید در گودال خواهید افتاد، و اگر از گودال بیرون بیایید در دام گرفتار خواهید شد. از آسمان به شدت باران خواهد بارید و اساس زمین تکان خواهد خورد.
|
||
\v 19 زمین در هم خواهد شکست و خرد شده، از هم خواهد پاشید.
|
||
\v 20 زمین مانند مستی است که افتان و خیزان راه میرود و مثل خیمهای است که در برابر طوفان تکان میخورد. دنیا زیر بار گناهش خم شده و یک روز خواهد افتاد و دیگر برنخواهد خاست.
|
||
\p
|
||
\v 21 در آن روز، خداوند نیروهایی را که در آسمان هستند و قدرتمندانی را که بر زمین حکومت میکنند مجازات خواهد کرد.
|
||
\v 22 آنان مانند اسیرانی که در سیاهچال زندانی هستند نگه داری خواهند شد تا روز محاکمه فرا رسد.
|
||
\v 23 ماه تاریک خواهد شد و خورشید دیگر نور نخواهد داد، زیرا خداوند لشکرهای آسمان سلطنت خواهد کرد. او بر کوه صهیون جلوس فرموده، در اورشلیم حکومت خواهد کرد و رهبران دنیا شکوه و جلال او را خواهند دید.
|
||
\c 25
|
||
\s1 سپاسگزاری از خداوند
|
||
\p
|
||
\v 1 ای خداوند، تو را ستایش میکنم و نامت را گرامی میدارم، چون تو خدای من هستی. تو کارهای شگفتانگیز کردهای و آنچه را که از قدیم اراده نمودهای در کمال درستی و امانت به انجام رسانیدهای.
|
||
\v 2 شهرها را با خاک یکسان کردهای و قلعههای مستحکم را از بین بردهای. کاخهای دشمنان ما ویران شدهاند و هرگز بنا نخواهند شد.
|
||
\v 3 بنابراین، قویترین قومهای جهان تو را خواهند پرستید و ظالمترین قومها از تو خواهند ترسید.
|
||
\p
|
||
\v 4 ای خداوند، تو برای فقیران و بیکسان به هنگام سختی پناهگاه هستی، در برابر طوفان سر پناه، و در گرمای روز سایه. نفس ستمگران مانند سیلابی است که بر دیوار گلی یورش میبرد
|
||
\v 5 و همچون گرمایی است که زمین را میسوزاند. اما تو، ای خداوند، صدای دشمنان ما را خاموش کردی، و مانند ابری که گرمای روز را کاهش میدهد، سرود ستمگران را خاموش ساختی.
|
||
\p
|
||
\v 6 خداوند لشکرهای آسمان در اورشلیم، بر کوه صهیون، ضیافتی برای تمام قومهای جهان بر پا خواهد کرد و سفرهای رنگین با انواع غذاهای لذیذ و شرابهای کهنهٔ گوارا خواهد گستراند.
|
||
\v 7 در آنجا او ابر تیره را که بر تمام مردم دنیا سایه افکنده است کنار خواهد زد
|
||
\v 8 و مرگ را برای همیشه نابود خواهد کرد. خداوند اشکها را از چشمها پاک خواهد کرد و ننگ قوم خود را از روی تمام زمین برخواهد داشت. این را خداوند فرموده است.
|
||
\p
|
||
\v 9 در آن روز، مردم خواهند گفت: «این همان خدای ماست که بر او امید بسته بودیم. این همان خداوند ماست که منتظرش بودیم. اینک او ما را نجات داده است، پس بیایید برای این نجات شاد و مسرور باشیم.»
|
||
\s1 خداوند موآب را مجازات خواهد کرد
|
||
\p
|
||
\v 10 دست خداوند کوه صهیون را حفظ خواهد کرد، اما مردم موآب زیر پای او له خواهند شد همانگونه که کاه در گنداب له میشود.
|
||
\v 11 آنها دستهای خود را مثل شناگران، با مهارت باز خواهند کرد تا شنا کنند، اما خدا دستهایشان را سست خواهد کرد و غرور آنها را در هم خواهد شکست.
|
||
\v 12 او قلعههای موآب را با حصارهای بلندشان در هم کوبیده، بر زمین خواهد ریخت و با خاک یکسان خواهد کرد.
|
||
\c 26
|
||
\s1 سرود ستایش
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز، این سرود در سرزمین یهودا خوانده خواهد شد:
|
||
\p شهر ما قوی و محکم است و خدا با حصار نجاتبخش خود ما را حفظ میکند.
|
||
\v 2 دروازهها را بگشایید تا قوم عادل و با ایمان وارد شوند.
|
||
\v 3 ای خداوند، کسانی را که به تو توکل دارند و در عزم خود راسخند در آرامش کامل نگاه خواهی داشت.
|
||
\v 4 همیشه بر خداوند توکل کنید؛ او جان پناه جاودانی ماست!
|
||
\v 5 خدا اشخاص مغرور را پست گردانیده و شهر مستحکم آنان را با خاک یکسان کرده است.
|
||
\v 6 کسانی که زیر ظلم و ستم بودهاند اینک پیروزمندانه بر خرابههای شهر قدم میگذارند و آن را لگدمال میکنند.
|
||
\p
|
||
\v 7 راه درستکاران راست است؛ پس ای خدای راستی راه ایشان را هموار ساز.
|
||
\v 8 ای خداوند، ما از خواست تو پیروی میکنیم و به تو امید بستهایم؛ اشتیاق قلب ما تنها تو هستی.
|
||
\v 9 شب را در اشتیاق تو به سر میبرم و هنگام سپیده دم تو را میطلبم. هنگامی که تو جهان را داوری کنی آنگاه مردم مفهوم عدالت را خواهند آموخت.
|
||
\p
|
||
\v 10 هر چند تو نسبت به گناهکاران رحیم هستی، اما آنان هرگز یاد نمیگیرند که خوبی کنند. آنان در این سرزمین خوبان به بدکاری خود ادامه میدهند و به جلال و عظمت تو توجه نمیکنند.
|
||
\v 11 دشمنانت نمیدانند که تو آنها را مجازات خواهی کرد. خداوندا، آنها را مجازات کن و نشان بده که قومت را دوست داری. بگذار سرافکنده شوند؛ بگذار در آتش خشم تو بسوزند.
|
||
\p
|
||
\v 12 خداوندا، میدانیم تو برای ما صلح و سلامتی به ارمغان خواهی آورد، زیرا تا به حال هر موفقیتی که کسب کردهایم، در واقع تو به ما عنایت فرمودهای.
|
||
\v 13 ای خداوند، اربابان بسیاری بر ما حکومت کردهاند، اما ارباب واقعی ما تو هستی و ما تنها تو را پرستش خواهیم کرد.
|
||
\v 14 آنان مردند و از بین رفتند و دیگر هرگز باز نمیگردند. تو آنها را به سزای اعمالشان رساندی و نابود کردی و نامشان را از خاطرها محو ساختی.
|
||
\v 15 ای خداوند، قوم خود را افزودی و مملکت ما را وسیع ساختی. این سبب شده است که تو معروف شوی و نامت بر سر زبانها بیفتد.
|
||
\p
|
||
\v 16 خداوندا، تو قومت را تنبیه کردی و ایشان هنگام سختی، در خفا به درگاه تو دعا کردند.
|
||
\v 17 ای خداوند، ما در حضور تو مثل زن حاملهای هستیم که هنگام زاییدن درد میکشد و فریاد برمیآورد.
|
||
\v 18 هر چند حامله شده، درد کشیدیم، ولی چیزی نزاییدیم! نتوانستیم برای ساکنان زمین نجات به ارمغان آوریم، و به دنیا حیات ببخشیم.
|
||
\p
|
||
\v 19 اما مردگان قوم تو زنده شده، از خاک برخواهند خاست؛ زیرا شبنم تو بر بدنهای ایشان خواهد نشست و به آنها حیات خواهد بخشید. کسانی که در خاک زمین خفتهاند بیدار شده، سرود شادمانی سر خواهند داد.
|
||
\s1 مجازات و رستگاری اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 20 ای قوم من، به خانههای خود بروید و درها را پشت سر خود ببندید. مدت کوتاهی خود را پنهان کنید تا غضب خدا بگذرد.
|
||
\v 21 زیرا خداوند از آسمان میآید تا مردم دنیا را به سبب گناهانشان مجازات کند. زمین تمام خونهای ریخته شده را آشکار خواهد ساخت و دیگر اجساد کشتهشدگان را در خود پنهان نخواهد کرد.
|
||
\c 27
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روز، خداوند با شمشیر بسیار تیز و برندهٔ خود، لِویاتان\f + \fr 27:1 \ft حیوانی عظیمالجثۀ دریایی که مشخصات دقیقش روشن نیست.\f* را که ماری تیزرو و پیچنده است به سزای اعمالش خواهد رساند و آن اژدها را که در دریاست خواهد کشت.\f + \fr 27:1 \ft در این آیه منظور از «لویاتان» و «اژدها» دشمنان قوم اسرائیل هستند که بر این قوم ظلم میکردند.\f*
|
||
\p
|
||
\v 2 در آن روز، خداوند دربارهٔ تاکستان پر بار خود خواهد گفت:
|
||
\p
|
||
\v 3 «من یهوه، از این تاکستان مراقبت مینمایم و مرتب آن را آبیاری میکنم. روز و شب مواظب هستم تا کسی به آن آسیبی نرساند.
|
||
\v 4-5 \vp ۴و۵\vp* دیگر بر تاکستان خود خشمگین نیستم. اگر ببینم خارها مزاحمش هستند، آنها را یکجا آتش خواهم زد، مگر اینکه دشمنان قوم من تسلیم شوند و از من تقاضای صلح کنند.»
|
||
\p
|
||
\v 6 زمانی خواهد رسید که اسرائیل ریشه خواهد زد، غنچه و شکوفه خواهد آورد و دنیا را از میوه پر خواهد ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 7 خداوند به اندازهای که دشمنان قوم اسرائیل را تنبیه کرده است این قوم را تنبیه نکرده است.
|
||
\v 8 او برای مجازات اسرائیل، آنها را از سرزمینشان به دیار دور تبعید کرد گویی باد شرقی وزید و آنان را با خود برد.
|
||
\v 9 او این کار را کرد تا گناه قوم اسرائیل را کفاره کند؛ و این ثمرۀ کامل پاک شدن گناه آنها خواهد بود. وقتی او تمام سنگهای مذبح را همچون سنگ آهک تکهتکه کند، ستونهای اشیره و مذبحهای بخور دیگر برپا نخواهند ماند.
|
||
\p
|
||
\v 10 شهرهای مستحکم اسرائیل خالی از سکنه شده و مانند بیابان متروک گردیدهاند. در آنجا گاوها میچرند و شاخ و برگ درختان را میخورند.
|
||
\v 11 وقتی شاخههای درختان خشک میشوند، از درخت میافتند و زنها آنها را جمع کرده، در اجاق میسوزانند. این قوم فهم ندارد، پس صانع و خالق آنها بر آنها رحم و شفقت نخواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 12 اما زمانی خواهد رسید که خداوند مانند کسی که خوشههای گندم را دانهدانه برمیچیند و از پوستش جدا میکند، بنیاسرائیل را از رود فرات تا مرز مصر جمع خواهد کرد.
|
||
\v 13 در آن روز، شیپور بزرگ نواخته خواهد شد و بسیاری از قوم یهود که به آشور و مصر تبعید شدهاند باز خواهند گشت و خداوند را در اورشلیم بر کوه مقدّسش پرستش خواهند کرد.
|
||
\c 28
|
||
\s1 اخطار به اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر سامره! وای بر این شهری که با درههای حاصلخیز احاطه شده و مایۀ افتخار میگساران اسرائیل است! شراب، رهبران اسرائیل را از پای درآورده است. جلال اسرائیل که همانند تاج گلی بر سر رهبرانش بود، در حال پژمردن است.
|
||
\v 2 خداوند کسی را دارد که زورآور و توانا است. خداوند او را مانند تگرگ شدید و طوفان مهلک و سیلاب خروشان بر سرزمین اسرائیل میفرستد تا آن را فرا بگیرد.
|
||
\v 3 آنگاه شهری که مایهٔ افتخار میگساران اسرائیل است زیر پاها پایمال خواهد شد.
|
||
\v 4 شکوه و زیبایی درههای حاصلخیز آن ناگهان از بین خواهد رفت درست مانند نوبر انجیر که به محض دیده شدن بر سر شاخهها، چیده و خورده میشود.
|
||
\p
|
||
\v 5 روزی خواهد آمد که خداوند لشکرهای آسمان، خود برای بازماندگان قومش تاج جلال و زیبایی خواهد بود.
|
||
\v 6 او به قضات توانایی تشخیص خواهد بخشید و به سربازان قدرت خواهد داد تا از دروازههای شهر دفاع کنند.
|
||
\p
|
||
\v 7 اما اینک اشخاص مست اورشلیم را اداره میکنند! حتی کاهنان و انبیا نیز مستند؛ شراب ایشان را چنان مست و گیج کرده که قادر نیستند پیامهای خدا را دریابند و آنها را به مردم رسانده، آنان را ارشاد کنند.
|
||
\v 8 سفرههایشان پر از استفراغ و کثافت است و هیچ جای پاکیزهای دیده نمیشود.
|
||
\p
|
||
\v 9 آنها میگویند: «اشعیا به چه کسی تعلیم میدهد؟ چه کسی به تعلیم او احتیاج دارد؟ تعلیم او فقط برای بچهها خوب است!
|
||
\v 10 او هر مطلبی را بارها برای ما تکرار میکند و کلمه به کلمه توضیح میدهد.»
|
||
\p
|
||
\v 11 چون مردم به این تعلیم گوش نمیدهند، خدا قوم بیگانهای را خواهد فرستاد تا به زبان بیگانه با قوم خود سخن بگوید!
|
||
\v 12 خدا به قوم خود فرموده بود: «اینجا جای استراحت است؛ پس خستگان استراحت کنند. اینجا مکان آرامی است.» اما ایشان نخواستند بشنوند.
|
||
\v 13 پس خداوند هر مطلبی را بارها برای ایشان تکرار خواهد کرد و آن را کلمه به کلمه توضیح خواهد داد. این قوم افتاده، خرد خواهند شد و در دام خواهند افتاد و سرانجام اسیر خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 14 پس ای حکمرانان اورشلیم که همه چیز را به باد مسخره میگیرید، به آنچه خداوند میفرماید توجه کنید.
|
||
\v 15 شما با فخر میگویید: «با مرگ معامله کردهایم و با دنیای مردگان قرارداد بستهایم. اطمینان داریم که هرگاه مصیبتی رخ دهد هیچ گزندی به ما نخواهد رسید؛ زیرا با دروغ و فریب برای خود مخفیگاه ساختهایم.»
|
||
\v 16 پس خداوند یهوه چنین میفرماید: «اینک من سنگ بنیادی در صهیون مینهم، سنگ گرانبها و آزموده شده. این یک سنگ زاویۀ مطمئنی است که میشود بر آن بنا کرد. هر که توکل کند ترسان و لرزان نخواهد شد.
|
||
\v 17 انصاف، ریسمان آن و عدالت، شاقول آن خواهد بود.»
|
||
\p بارش تگرگ پناهگاه شما را که بر دروغ استوار است ویران خواهد کرد و سیل مخفیگاه شما را خواهد برد.
|
||
\v 18 قراردادی که با مرگ و دنیای مردگان بستهاید باطل خواهد شد، بنابراین وقتی مصیبت بیاید شما را از پای درمیآورد.
|
||
\v 19 مصیبت روز و شب به سراغتان خواهد آمد و شما را گرفتار خواهد کرد. هر بار که پیامی از خدا بشنوید وحشت سراپایتان را فرا خواهد گرفت.
|
||
\v 20 شما مانند کسی خواهید بود که میخواهد بخوابد اما بسترش کوتاهتر از آنست که بر آن دراز بکشد و لحافش تنگتر از آنکه او را بپوشاند.
|
||
\v 21 خداوند با خشم و غضب خواهد آمد تا کارهای شگفتانگیز خود را به انجام رساند همانگونه که در کوه فراصیم و درهٔ جبعون این کار را کرد.
|
||
\v 22 پس، از تمسخر دست بردارید مبادا مجازات شما سنگینتر شود، زیرا خداوند، خداوند لشکرهای آسمان به من گفته که قصد دارد تمام زمین را نابود کند.
|
||
\s1 حکمت خداوند
|
||
\p
|
||
\v 23 به من گوش کنید! به سخنان من توجه کنید!
|
||
\v 24 آیا کشاورز تمام وقت خود را صرف شخم زدن زمین میکند و در آن هیچ بذری نمیکارد؟ آیا او فقط به آماده کردن خاک سرگرم است و بس؟
|
||
\v 25 البته او میداند که باید آن را آماده کند تا در آن تخم بکارد. میداند تخم گشنیز و زیره را کجا بپاشد و بذر گندم و جو و ذرت را کجا بکارد.
|
||
\v 26 او میداند چه کند زیرا خدایش به او یاد داده است.
|
||
\v 27 او هرگز برای کوبیدن گشنیز و زیره از خرمنکوب استفاده نمیکند، بلکه با چوب آنها را میکوبد.
|
||
\v 28 برای تهیهٔ آرد، او میداند چه مدت باید گندم را خرمنکوبی کند و چگونه چرخ ارابهٔ خود را بر آن بگرداند بدون اینکه اسبان ارابه، گندم را له کنند.
|
||
\v 29 تمام این دانش از خداوند لشکرهای آسمان که رأی و حکمتش عجیب و عظیم است صادر میگردد.
|
||
\c 29
|
||
\s1 سرنوشت اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر اَریئیل\f + \fr 29:1 \ft «اریئیل» در زبان عبری به معنی «شیر خدا» است و نیز با واژۀ «مذبح» شباهت آوایی دارد.\f*، شهر داوود! هر سال قربانیهای زیادتری به خدا تقدیم میکنی،
|
||
\v 2 ولی خدا تو را سخت مجازات خواهد کرد و تو را که به اَریئیل معروف هستی به مذبحی پوشیده از خون تبدیل خواهد کرد.
|
||
\v 3 او از هر طرف تو را محاصره کرده، بر تو یورش خواهد برد.
|
||
\v 4 تو سقوط خواهی کرد و نالهات مانند صدای ارواح مردگان، از زیر خاک به زحمت شنیده خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 5-6 \vp ۵و۶\vp* اما دشمنان تو نیز خرد خواهند شد و کسانی که بر تو ظلم میکردند همچون کاه در برابر باد، رانده و پراکنده خواهند شد. در یک چشم به هم زدن خداوند لشکرهای آسمان با رعد و زلزله و صدای مهیب، با گردباد و طوفان و شعلهٔ آتش به کمک تو خواهد شتافت
|
||
\v 7 و تمام سپاهیان دشمن را که تو را محاصره کرده و مورد یورش خود قرار دادهاند و با تو میجنگند مثل خواب و رؤیای شبانه محو و نابود خواهد کرد.
|
||
\v 8 ای اورشلیم، آنانی که با تو جنگ میکنند مانند شخص گرسنهای خواهند بود که خواب میبیند که خوراک میخورد، اما وقتی بیدار میشود هنوز گرسنه است، و یا شخص تشنهای که در خواب میبیند که آب مینوشد، اما وقتی بیدار میشود عطش او همچنان باقی است.
|
||
\p
|
||
\v 9 ای شکاکان، در حیرت و کوری خود باقی بمانید! شما مست هستید اما نه از میگساری، سرگیجه گرفتهاید اما نه از شرابخواری!
|
||
\v 10 خداوند خواب سنگینی به شما داده است. او چشمان انبیا و رؤیابینندگان شما را بسته است،
|
||
\v 11 آن گونه که رؤیاها و الهامهایی را که داده میشود نمیتوانند ببینند. این رؤیاها برای ایشان مانند طوماری است مهر و موم شده که اگر آن را به دست کسی که خواندن میداند بدهید، میگوید: «نمیتوانم بخوانم چون مهر و موم شده است»،
|
||
\v 12 و اگر به کسی بدهید که خواندن نمیداند او نیز میگوید: «نمیتوانم بخوانم چون خواندن نمیدانم.»
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند میفرماید: «این قوم میگویند قوم منند. آنها با زبان خود مرا تکریم میکنند، ولی دلشان از من دور است. پرستش ایشان توخالی و چیزی جز ساختۀ بشر نیست.
|
||
\v 14 پس با ضربات غیرمنتظرهٔ خود، این قوم را به حیرت خواهم انداخت. حکمت حکیمان ایشان نابود خواهد شد و فهم فهیمان ایشان از بین خواهد رفت.»
|
||
\p
|
||
\v 15 وای بر آنانی که کوشش میکنند نقشههای خود را از خداوند پنهان کنند. آنان نقشههای خود را در تاریکی به اجرا میگذارند و میگویند: «چه کسی میتواند ما را ببیند؟ چه کسی میتواند ما را بشناسد؟»
|
||
\v 16 آنان در اشتباه هستند و فرقی بین کوزه و کوزهگر قائل نیستند. آیا مصنوع به صانع خود میگوید: «تو مرا نساختهای؟» و یا به او میگوید: «تو نمیدانی چه میکنی»؟
|
||
\p
|
||
\v 17 پس از مدت کوتاهی لبنان دوباره به بوستان پرثمر و جنگل پر درخت تبدیل خواهد شد.
|
||
\v 18 در آن روز، ناشنوایان کلمات کتابی را که خوانده شود خواهند شنید و نابینایان که در تاریکی زندگی کردهاند با چشمانشان خواهند دید.
|
||
\v 19 بار دیگر فقیران و فروتنان وجد و شادی خود را در خداوند، خدای قدوس اسرائیل، باز خواهند یافت.
|
||
\v 20 زیرا ستمگران و مسخرهکنندگان از بین خواهند رفت و تمام کسانی که شرارت میکنند نابود خواهند شد.
|
||
\v 21 کسانی که با شهادت دروغ بیگناه را مجرم میسازند، با نیرنگ رأی دادگاه را تغییر میدهند و با سخنان بیاساس باعث میشوند حق به حقدار نرسد، جان به در نخواهند برد.
|
||
\p
|
||
\v 22 بنابراین، خداوندی که ابراهیم را رهانید دربارهٔ اسرائیل چنین میگوید: «ای قوم من، از این به بعد دیگر سرافکنده نخواهید شد و رنگ چهرهتان از ترس نخواهد پرید.
|
||
\v 23 وقتی فرزندان خود را که من به شما میبخشم ببینید، آنگاه با ترس و احترام مرا که خدای قدوس اسرائیل هستم ستایش خواهید کرد.
|
||
\v 24 اشخاص گمراه حقیقت را خواهند شناخت و افراد سرکش تعلیم پذیر خواهند شد.»
|
||
\c 30
|
||
\s1 عهد یهودا با مصر
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «وای بر فرزندان یاغی من! آنان نقشهها میکشند که نقشههای من نیست. پیمانهایی میبندند که از روح من نیست، و بدین ترتیب گناه بر گناه میافزایند.
|
||
\v 2 آنان بدون آنکه با من مشورت کنند به مصر میروند تا از فرعون کمک بگیرند، زیرا بر قدرت او امید بستهاند.
|
||
\v 3 ولی امید بستن بر قدرت پادشاه مصر جز نومیدی و رسوایی سودی نخواهد داشت.
|
||
\v 4 هر چند تسلط فرعون تا شهرهای صوعن و حانیس میرسد،
|
||
\v 5 اما همۀ آنانی که به او امید بستهاند، شرمسار خواهند شد. او هیچ کمکی به شما نخواهد کرد. او فقط مایۀ شرمساری و سرافکندگی شما خواهد شد.»
|
||
\p
|
||
\v 6 این پیام دربارۀ حیوانات نِگِب است:
|
||
\p «ببینید چگونه گنجهایشان را بار الاغها و شتران کرده، به طرف مصر در حرکتند! ایشان از میان بیابانهای هولناک و خطرناک که پر از شیرهای درنده و مارهای سمی است میگذرند تا نزد قومی برسند که هیچ کمکی به ایشان نخواهد کرد.
|
||
\v 7 کمک مصر بیهوده و بیفایده است؛ به همین دلیل است که مصر را ”اژدهای بیخاصیت“\f + \fr 30:7 \ft در عبری: «رَهَبِ نشسته در جایش». «رَهَب» در ادبیات باستان نام موجودی افسانهای است که در دریا میزیست و سمبول هرج و مرج و آشفتگی قلمداد میشد؛ اینجا استعارهای است برای مصر.\f* لقب دادهام.»
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند به من گفت که تمام اینها را در طوماری بنویسم و ثبت کنم تا برای آیندگان سندی ابدی باشد از یاغیگری این قوم.
|
||
\v 9 زیرا قوم اسرائیل قومی یاغی هستند و نمیخواهند از قوانین خداوند اطاعت کنند.
|
||
\v 10 آنها به انبیا میگویند: «برای ما نبوّت نکنید و حقیقت را نگویید. سخنان دلپذیر به ما بگویید و رؤیاهای شیرین برای ما تعریف کنید.
|
||
\v 11 نمیخواهیم دربارهٔ خدای قدوس اسرائیل چیزی بشنویم. پس راه و رسم او را به ما تعلیم ندهید.»
|
||
\p
|
||
\v 12 اما پاسخ خدای قدوس اسرائیل این است:
|
||
\p «شما به پیام من اعتنا نمیکنید، بلکه به ظلم و دروغ تکیه میکنید.
|
||
\v 13 پس بدانید که این گناهتان باعث نابودی شما خواهد شد. شما مانند دیوار بلندی هستید که در آن شکاف ایجاد شده و هر لحظه ممکن است فرو ریزد. این دیوار ناگهان فرو خواهد ریخت و در هم خواهد شکست،
|
||
\v 14 و شکستگی آن مانند شکستگی کوزهای خواهد بود که ناگهان از دست کوزهگر میافتد و چنان میشکند و خرد میشود که نمیتوان از تکههای آن حتی برای گرفتن آتش از آتشدان و یا برداشتن آب از حوض استفاده کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 15 خداوند یهوه، خدای قدوس اسرائیل چنین میفرماید: «به سوی من بازگشت کنید و با خیالی آسوده به من اعتماد کنید، تا نجات یابید و قدرت کسب کنید.» اما شما این کار را نمیکنید،
|
||
\v 16 بلکه در این فکر هستید که بر اسبان تیزرو سوار شده، از چنگ دشمن فرار کنید. البته شما به اجبار فرار خواهید کرد اما اسبان تعقیبکنندگان تیزروتر از اسبان شما خواهند بود.
|
||
\v 17 یک نفر از آنان هزار نفر از شما را فراری خواهد داد و پنج نفر از آنان همهٔ شما را تار و مار خواهند کرد به طوری که از تمام لشکر شما جز یک پرچم بر نوک تپه، چیزی باقی نماند.
|
||
\s1 برکت برای قوم خداوند
|
||
\p
|
||
\v 18 با این حال، خداوند هنوز منتظر است تا به سوی او بازگشت نمایید. او میخواهد بر شما رحم کند، چون یهوه خدای با انصافی است. خوشا به حال کسانی که به او اعتماد میکنند.
|
||
\p
|
||
\v 19 ای قوم اسرائیل که در اورشلیم زندگی میکنید، شما دیگر گریه نخواهید کرد، زیرا خداوند دعای شما را خواهد شنید و به یاری شما خواهد آمد.
|
||
\v 20 گرچه خداوند به شما نان مشقت و آبِ مصیبت داد، اما او خودش با شما خواهد بود و شما را راهنمایی خواهد کرد. او را با چشمانتان خواهید دید و خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
|
||
\v 21 هرگاه به طرف راست یا چپ بروید، از پشت سر خود صدای او را خواهید شنید که میگوید: «راه این است، از این راه بروید.»
|
||
\v 22 همهٔ بتهای خود را که با روکش نقره و طلا پوشیده شدهاند مانند اشیاء کثیف بیرون خواهید ریخت و از خود دور خواهید کرد.
|
||
\p
|
||
\v 23 آنگاه خدا به هنگام کشت به شما باران خواهد بخشید تا محصول پر بار و فراوان داشته باشید. رمههایتان در چراگاههای سرسبز خواهند چرید
|
||
\v 24 و الاغها و گاوهایتان که زمین را شخم میزنند از بهترین علوفه تغذیه خواهند کرد.
|
||
\v 25 در آن روز، برجهای دشمنانتان فرو خواهند ریخت و خودشان نیز کشته خواهند شد، اما برای شما از هر کوه و تپهای چشمهها و جویهای آب جاری خواهند گشت.
|
||
\v 26 ماه مثل آفتاب روشنایی خواهد داد و آفتاب هفت برابر روشنتر از همیشه خواهد تابید. همهٔ اینها هنگامی روی خواهند داد که خداوند قوم خود را که مجروح کرده، شفا دهد و زخمهایشان را ببندد!
|
||
\s1 مجازات آشور
|
||
\p
|
||
\v 27 اینک خداوند از جای دور میآید! خشم او شعلهور است و دود غلیظی او را احاطه کرده است. او سخن میگوید و کلماتش مثل آتش میسوزاند.
|
||
\v 28 نفس دهان او مانند سیل خروشانی است که تا به گردن دشمنانش میرسد. او قومهای متکبر را غربال کرده، نابود خواهد ساخت و بر دهانشان لگام زده آنها را به هلاکت خواهد برد.
|
||
\v 29 اما شما ای قوم خدا با شادی سرود خواهید خواند، درست مانند وقتی که در جشنهای مقدّس میخوانید، و شادمان خواهید شد درست همانند کسانی که روانه میشوند تا با آهنگ نی به سوی خانهٔ خداوند که پناهگاه اسرائیل است پیش بروند.
|
||
\p
|
||
\v 30 خداوند صدای پرجلال خود را به گوش مردم خواهد رساند و مردم قدرت و شدت غضب او را در شعلههای سوزان و طوفان و سیل و تگرگ مشاهده خواهند کرد.
|
||
\v 31 با شنیده شدن صدای خداوند نیروی آشور ضربه خورده، در هم خواهد شکست.
|
||
\v 32 همزمان با ضرباتی که خداوند در جنگ با آشوریها بر آنان وارد میآورد قوم خدا با ساز و آواز به شادی خواهند پرداخت!
|
||
\v 33 از مدتها پیش «توفت»\f + \fr 30:33 \ft «توفِت» محلی بود بیرون از اورشلیم که مردم کودکان خود را همچون قربانی برای مولِک، خدای عَمّونیان میسوزاندند.\f* برای سوزاندن خدای آشور آماده شده است. در آنجا هیزم فراوان روی هم انباشته شده و نَفَس خداوند همچون آتش آتشفشان بر آن دمیده، آن را به آتش خواهد کشید.
|
||
\c 31
|
||
\s1 حمایت خدا از اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر کسانی که برای گرفتن کمک به مصر روی میآورند و به جای اینکه به خدای قدوس اسرائیل چشم امید داشته باشند و از او کمک بخواهند، بر سربازان قوی و ارابههای بیشمار مصر توکل میکنند.
|
||
\v 2 خداوند نیز میداند چه کند. او از تصمیم خود برنمیگردد و بر کسانی که بدی میکنند و با بدکاران همدست میشوند، بلا میفرستد.
|
||
\v 3 مصریها انسانند، و نه خدا! اسبان ایشان نیز جسمند و نه روح! هنگامی که خداوند دست خود را برای مجازات بلند کند، هم مصریها و هم کسانی که از مصر کمک میجویند، خواهند افتاد و هلاک خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 4-5 \vp ۴و۵\vp* خداوند به من فرمود: «وقتی شیر، گوسفندی را میدرد، و بیآنکه از داد و فریاد چوپانان بترسد مشغول خوردن شکار خود میشود؛ همینگونه من نیز که خداوند لشکرهای آسمان هستم برای دفاع از کوه صهیون خواهم آمد و از کسی نخواهم ترسید. مانند پرندهای که در اطراف آشیانۀ خود پر میزند تا از جوجههایش حمایت کند، من نیز از اورشلیم حمایت خواهم کرد و آن را نجات خواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 6 خدا میفرماید: «ای بنیاسرائیل، شما نسبت به من گناهان زیادی مرتکب شدهاید، اما الان به سوی من برگردید!
|
||
\v 7 روزی خواهد آمد که همهٔ شما بتهای طلا و نقره را که با دستهای گناهآلود خود ساختهاید، دور خواهید ریخت.
|
||
\v 8 در آن روز آشوریها هلاک خواهند شد، ولی نه با شمشیر انسان، بلکه با شمشیر خدا. سپاه آنان تارومار خواهد شد و جوانانشان اسیر خواهند گردید.
|
||
\v 9 فرماندهان آشور وقتی پرچم جنگ اسرائیل را ببینند از ترس خواهند لرزید و فرار خواهند کرد.» این را خداوند میفرماید خداوندی که آتشش بر مذبح اورشلیم روشن است.
|
||
\c 32
|
||
\s1 پادشاه عادل
|
||
\p
|
||
\v 1 زمانی خواهد رسید که پادشاهی عادل بر تخت سلطنت خواهد نشست و رهبرانی با انصاف مملکت را اداره خواهند کرد.
|
||
\v 2 هر یک از آنان پناهگاهی در برابر باد و طوفان خواهد بود. آنان مانند جوی آب در بیابان خشک، و مثل سایهٔ خنک یک صخرهٔ بزرگ در زمین بیآب و علف خواهند بود؛
|
||
\v 3 و چشم و گوش خود را نسبت به نیازهای مردم باز نگه خواهند داشت.
|
||
\v 4 آنان بیحوصله نخواهند بود بلکه با فهم و متانت با مردم سخن خواهند گفت.
|
||
\p
|
||
\v 5 در آن زمان، افراد پست و خسیس دیگر سخاوتمند و نجیب خوانده نخواهند شد.
|
||
\v 6 هر که شخص بدکاری را ببیند، او را خواهد شناخت و کسی فریب آدمهای ریاکار را نخواهد خورد؛ بر همه آشکار خواهد شد که سخنان آنان در مورد خداوند دروغ بوده و آنان هرگز به گرسنگان کمک نکردهاند.
|
||
\v 7 نیرنگ و چاپلوسی اشخاص شرور و دروغهایی که آنان برای پایمال کردن حق فقیران در دادگاه میگویند، افشا خواهد گردید.
|
||
\v 8 اما اشخاص خوب در حق دیگران بخشنده و باگذشت خواهند بود و خدا ایشان را به خاطر کارهای خوبشان برکت خواهد داد.
|
||
\s1 مجازات و احیای اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 9 ای زنانی که راحت و آسوده زندگی میکنید، به من گوش دهید.
|
||
\v 10 شما که الان بیغم هستید، سال دیگر همین موقع پریشانحال خواهید شد، زیرا محصول انگور و سایر میوههایتان از بین خواهد رفت.
|
||
\v 11 ای زنان آسوده خیال، بترسید و بلرزید، لباسهای خود را از تن درآورید و رخت عزا بپوشید
|
||
\v 12 و ماتم بگیرید، زیرا مزرعههای پر محصولتان بهزودی از دست میروند و باغهای بارور انگورتان نابود میشوند.
|
||
\v 13 بله، ای قوم من، برای خانههای شادتان و برای شهر پر افتخارتان گریه کنید، زیرا سرزمین شما پوشیده از خار و خس خواهد شد.
|
||
\v 14 کاخهایتان ویران و شهرهای پر جمعیتتان خالی از سکنه خواهند شد. برجهای دیدبانیتان خراب خواهند شد و حیوانات وحشی و گورخران و گوسفندان در آنجا خواهند چرید.
|
||
\p
|
||
\v 15 اما یک بار دیگر، خدا روح خود را از آسمان بر ما خواهد ریخت. آنگاه بیابان به بوستان تبدیل خواهد شد و بوستان به جنگل.
|
||
\v 16 انصاف بر بیابان حکفرما خواهد شد و عدالت بر بوستان.
|
||
\v 17 و ما از صلح و آرامش و اطمینان و امینت همیشگی برخوردار خواهیم شد.
|
||
\p
|
||
\v 18 قوم خدا در کمال امنیت و آسایش در خانههایشان زندگی خواهند کرد.
|
||
\v 19 حتی جنگل از بارش تگرگ صاف خواهد شد و شهر با خاک یکسان خواهد گردید.
|
||
\v 20 بله، خدا قوم خود را برکت خواهد داد آن گونه که به هنگام کشت زمین، محصول فراوان خواهد رویید و گلهها و رمههایشان در چراگاههای سبز و خرم خواهند چرید.
|
||
\c 33
|
||
\s1 پیامی دربارۀ آشور
|
||
\p
|
||
\v 1 وای بر شما ای آشوریها که همه را غارت میکنید و پیمانهایی را که با قومهای دیگر بستهاید زیر پا میگذارید. بهزودی این غارت و خیانت شما پایان خواهد یافت و آنگاه خود شما مورد غارت و خیانت واقع خواهید شد.
|
||
\p
|
||
\v 2 ای خداوند، بر ما رحم کن، زیرا چشم امید ما به توست. هر بامداد به ما قدرت عطا کن و ما را از سختی نجات ده.
|
||
\v 3 دشمن وقتی صدایت را بشنود خواهد گریخت؛ زمانی که تو برخیزی قومها پراکنده خواهند شد.
|
||
\v 4 اموال دشمنان ما، مانند مزرعهای که مورد هجوم ملخ واقع شده باشد، غارت خواهد گردید.
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند بزرگ و والاست و بر همه چیز تسلط دارد. او اورشلیم را از عدل و انصاف پر خواهد ساخت
|
||
\v 6 و به قوم یهودا استحکام خواهد بخشید. او همیشه از قوم خود حمایت میکند و به ایشان حکمت و بصیرت میبخشد. خداترسی گنج بزرگ ایشان است!
|
||
\p
|
||
\v 7 اما در حال حاضر فرستادگان قوم یهودا از شدت ناامیدی گریانند، زیرا آشور تقاضای ایشان را برای صلح نپذیرفته است.
|
||
\v 8 شاهراههای یهودا خراب شده و دیگر اثری از مسافران نیست. آشوریها پیمان صلح را زیر پا نهادهاند\f + \fr 33:8 \ft نگاه کنید به \+xt ۲پادشاهان ۱۸:۱۴‑۱۷\+xt*.\f* و به وعدههایی که در حضور گواهان دادهاند توجهی ندارند؛ آنها به هیچکس اعتنا نمیکنند.
|
||
\v 9 سرزمین اسرائیل از بین رفته، لبنان نابود شده، شارون به بیابان تبدیل گشته و برگهای درختان باشان و کرمل ریخته است.
|
||
\p
|
||
\v 10 اما خداوند میفرماید: «برمیخیزم و قدرت و توانایی خود را نشان میدهم!
|
||
\v 11 ای آشوریها، هر چه تلاش کنید سودی نخواهد داشت. نفس خودتان به آتش تبدیل شده، شما را خواهد کشت.
|
||
\v 12 سپاهیان شما مثل خارهایی که در آتش انداخته میشوند، سوخته و خاکستر خواهند شد.
|
||
\v 13 ای قومهایی که دور هستید، به آنچه کردهام توجه کنید؛ و ای قومهایی که نزدیک هستید، به قدرت من پی ببرید.»
|
||
\p
|
||
\v 14 گناهکاران و خدانشناسانی که در اورشلیم هستند از ترس میلرزند و فریاد برمیآورند: «کدام یک از ما میتواند از آتش سوزان و دائمی مجازات خدا جان به در برد؟»
|
||
\v 15 کسی میتواند از این آتش جان به در برد که درستکار باشد و به راستی عمل نماید، به خاطر منافع خود ظلم نکند، رشوه نگیرد، و با کسانی که شرارت و جنایت میکنند همدست نشود.
|
||
\v 16 چنین اشخاص در امنیت به سر خواهند برد و صخرههای مستحکم، پناهگاه ایشان خواهند بود.
|
||
\s1 آیندهٔ پرجلال
|
||
\p
|
||
\v 17 بار دیگر چشمان شما پادشاهتان را در شکوه و زیباییاش خواهند دید و سرزمین وسیعی را که او بر آن سلطنت میکند مشاهده خواهند کرد.
|
||
\v 18 در آن زمان به روزهای ترسناکی که در گذشته داشتید فکر خواهید کرد روزهایی که سرداران آشور برجهای شما را میشمردند تا ببینند چقدر غنیمت میتوانند از شما به دست آورند.
|
||
\v 19 ولی آن روزها گذشته است و از آن قوم ستمگری که زبانشان را نمیفهمیدید دیگر اثری نیست.
|
||
\v 20 به اورشلیم، این شهر جشنهای مقدّس نگاه کنید و ببینید چگونه در صلح و امنیت به سر میبرد! اورشلیم محکم و پا برجا خواهد بود درست مانند خیمهای که میخهایش کنده نمیشود و طنابهایش پاره نمیگردد.
|
||
\v 21 خداوند پرجلال ما را همچون رودخانهای وسیع محافظت خواهد کرد تا هیچ دشمنی نتواند از آن عبور کرده، به ما یورش برد!
|
||
\v 22 خداوند پادشاه و رهبر ماست؛ او از ما مراقبت خواهد کرد و ما را نجات خواهد داد.
|
||
\v 23 طناب کشتیهای دشمن سست خواهد شد و پایههای دکل را نگه نخواهد داشت و افراد دشمن نخواهند توانست بادبانها را بکشند. ما تمام غنایم دشمن را به چنگ خواهیم آورد؛ حتی لنگان نیز سهمی از این غنایم خواهند برد.
|
||
\v 24 هر که در سرزمین ما باشد دیگر نخواهد گفت: «بیمار هستم»؛ و تمام گناهان ساکنان این سرزمین بخشیده خواهد شد.
|
||
\c 34
|
||
\s1 خدا دشمنانش را مجازات میکند
|
||
\p
|
||
\v 1 ای قومهای روی زمین نزدیک آیید و به این پیام گوش دهید. ای مردم دنیا، سخنان مرا بشنوید:
|
||
\v 2 خداوند بر تمام قومها و سپاهیانشان خشمگین است. او آنها را به مرگ محکوم کرده است و آنها را خواهد کشت.
|
||
\v 3 جنازههای آنان دفن نخواهند شد و بوی تعفن آنها زمین را پر خواهد ساخت و خون ایشان از کوهها جاری خواهد گردید.
|
||
\v 4 خورشید و ماه نابود خواهند شد و آسمان مثل طوماری به هم خواهد پیچید. ستارگان مانند برگ مو و همچون میوههای رسیده که از درخت میافتند، فرو خواهند ریخت.
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند شمشیر خود را در آسمان آماده کرده است تا بر قوم ادوم که مورد غضب او هستند، فرود آورد.
|
||
\v 6 شمشیر خداوند از خون آنها پوشیده خواهد شد و آنها را مانند بره و بزغالهٔ ذبحی، سر خواهد برید. بله، خداوند در سرزمین ادوم مذبح بزرگی ترتیب خواهد داد و کشتار عظیمی به راه خواهد انداخت.
|
||
\v 7 نیرومندان هلاک خواهند شد، جوانان و اشخاص کارآزموده از بین خواهند رفت. زمین از خون سیراب و خاک از چربی حاصلخیز خواهد گردید.
|
||
\v 8 زیرا آن روز، روز انتقام گرفتن از ادوم است و سال تلافی کردن ظلمهایی که به اسرائیل کرده است.
|
||
\v 9 نهرهای ادوم پر از قیر گداخته و زمین آن از آتش پوشیده خواهد شد.
|
||
\v 10 ادوم روز و شب خواهد سوخت و تا ابد دود از آن برخواهد خاست؛ نسل اندر نسل، ویران خواهد ماند و دیگر کسی در آنجا زندگی نخواهد کرد،
|
||
\v 11 جغدها و کلاغها آن سرزمین را اشغال خواهند نمود؛ زیرا خداوند ادوم را به نابودی محکوم کرده است.
|
||
\v 12 از طبقهٔ اشراف کسی باقی نخواهد ماند تا بتواند پادشاه شود. تمام رهبرانش از بین خواهند رفت.
|
||
\v 13 قصرها و قلعههایش پوشیده از خار خواهند شد و شغالها و شترمرغها در آنجا لانه خواهند کرد.
|
||
\v 14 حیوانات وحشی در ادوم گردش خواهند کرد و زوزهٔ آنها در شب، همه جا خواهد پیچید. هیولاهای شب بر سر یکدیگر فریاد خواهند زد و غولها برای استراحت به آنجا خواهند رفت.
|
||
\v 15 در آنجا جغدها آشیانه خواهند کرد، تخم خواهند گذاشت، جوجههایشان را از تخم بیرون خواهند آورد و آنها را زیر بال و پر خود پرورش خواهند داد. لاشخورها با جفتهای خود در آنجا جمع خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 16 کتاب خداوند را مطالعه و بررسی کنید و از آنچه که او انجام خواهد داد آگاه شوید. تمام جزئیات این کتاب واقع خواهد شد. هیچ لاشخوری بدون جفت در آن سرزمین نخواهد بود خداوند این را فرموده است و روح او به آن جامهٔ عمل خواهد پوشاند.
|
||
\v 17 خداوند این سرزمین را پیموده و تقسیم کرده و آن را به این جانوران واگذار نموده است تا برای همیشه، نسل اندر نسل در آن زندگی کنند.
|
||
\c 35
|
||
\s1 شادی نجات یافتگان
|
||
\p
|
||
\v 1 بیابان به وجد خواهد آمد، صحرا پر از گل خواهد شد
|
||
\v 2 و سرود و شادی همه جا را پر خواهد ساخت. بیابانها مانند کوههای لبنان سبز و خرم خواهند شد و صحراها همچون چراگاههای کرمل و چمنزارهای شارون حاصلخیز خواهند گردید. خداوند شکوه و زیبایی خود را نمایان خواهد ساخت و همه آن را خواهند دید.
|
||
\p
|
||
\v 3 مردم دلسرد و مأیوس را با این خبر شاد کنید.
|
||
\v 4 به آنانی که میترسند، قوت قلب دهید و بگویید: «دلیر باشید و نترسید، زیرا خدای شما میآید تا از دشمنانتان انتقام بگیرد و آنها را به سزای اعمالشان برساند.»
|
||
\v 5 وقتی او بیاید چشمهای کوران را بینا و گوشهای کران را شنوا خواهد ساخت.
|
||
\v 6 لنگ مانند آهو جست و خیز خواهد کرد و لال سرود خواهد خواند. در بیابان، چشمهها و در صحرا، نهرها جاری خواهند شد.
|
||
\v 7 شورهزار به برکه، و زمین خشک و تشنه به چشمه تبدیل خواهند گردید. آنجا که شغالها در آن میخوابیدند از علف و بوریا و نی پر خواهد شد.
|
||
\v 8 در زمین ویران راهی باز خواهد شد و آن را «شاهراه مقدّس» خواهند نامید و هیچ شخص بدکار از آن عبور نخواهد کرد. در آنجا خداوند همراه شما خواهد بود و کسانی که در آن گام بردارند اگرچه جاهل باشند گمراه نخواهند شد.
|
||
\v 9 در کنار آن راه نه شیری کمین خواهد کرد و نه حیوان درندۀ دیگری. نجات یافتگان در آن سفر خواهند کرد.
|
||
\v 10 و کسانی که خداوند آزادشان کرده، سرودخوانان با شادی جاودانی، از آن راه به اورشلیم خواهند آمد. غم و نالهٔ آنان برای همیشه پایان خواهد یافت و جای خود را به شادی و سرود خواهد داد.
|
||
\c 36
|
||
\s1 آشوریها اورشلیم را محاصره میکنند
|
||
\p
|
||
\v 1 در چهاردمین سال سلطنت حِزِقیا؛ سنحاریب، پادشاه آشور تمام شهرهای حصاردار یهودا را محاصره نموده، تسخیر کرد.
|
||
\v 2 سپس لشکری را به سرپرستی فرماندهٔ قوای خود از لاکیش به اورشلیم نزد حِزِقیای پادشاه فرستاد. او بر سر راه مزرعهٔ رخت شورها نزد قنات برکهٔ بالا اردو زد.
|
||
\v 3 اِلیاقیم (پسر حلقیا)، سرپرست امور دربار حِزِقیای پادشاه؛ شبنا، کاتب و یوآخ (پسر آساف)، وقایعنگار دربار نزد او رفتند.
|
||
\p
|
||
\v 4 فرماندهٔ قوای آشور این پیغام را برای حِزِقیا فرستاد: «پادشاه بزرگ آشور میگوید که تو به چه کسی امید بستهای؟
|
||
\v 5 تو که از تدابیر جنگی و قدرت نظامی برخوردار نیستی، بگو چه کسی تکیهگاه توست که اینچنین بر ضد من قیام کردهای؟
|
||
\v 6 اگر به مصر تکیه میکنی، بدان که این عصای دست تو، نی ضعیفی است که طاقت وزن تو را ندارد و بهزودی میشکند و به دستت فرو میرود. هر که به پادشاه مصر امید ببندد عاقبتش همین است!
|
||
\v 7 اگر شما بگویید به یهوه، خدای خود تکیه میکنیم، بدانید که او همان خدایی است که حِزِقیا تمام معبدهای او را که بر فراز تپهها بودند خراب کرده و دستور داده است که همهٔ مردم در برابر مذبح اورشلیم عبادت کنند.
|
||
\v 8 من از طرف آقایم، پادشاه آشور حاضرم با شما شرط ببندم. اگر بتوانید دو هزار اسب سوار پیدا کنید من دو هزار اسب به شما خواهم داد تا بر آنها سوار شوند!
|
||
\v 9 حتی اگر مصر هم به شما اسب سوار بدهد باز به اندازهٔ یک افسر سادهٔ آقایم قدرت نخواهید داشت.
|
||
\v 10 آیا خیال میکنید من بدون دستور خداوند به اینجا آمدهام؟ نه! خداوند به من فرموده است تا به سرزمین شما هجوم آورم و نابودش کنم!»
|
||
\p
|
||
\v 11 آنگاه اِلیاقیم، شبنا و یوآخ به او گفتند: «تمنا میکنیم به زبان ارامی صحبت کنید، زیرا ما آن را میفهمیم. به زبان عبری حرف نزنید، چون مردمی که بر بالای حصارند به حرفهای شما گوش میدهند.»
|
||
\p
|
||
\v 12 ولی فرماندهٔ آشور جواب داد: «مگر سرورم مرا فرستاده است که فقط با شما و پادشاه صحبت کنم؟ مگر مرا نزد این مردمی که روی حصار جمع شدهاند نفرستاده است؟ آنها هم به سرنوشت شما محکومند تا از نجاست خود بخورند و از ادرار خود بنوشند!»
|
||
\p
|
||
\v 13 آنگاه فرماندهٔ آشور با صدای بلند به زبان عبری به مردمی که روی حصار شهر بودند گفت: «به پیغام پادشاه بزرگ آشور گوش دهید:
|
||
\v 14 نگذارید حِزِقیای پادشاه شما را فریب دهد. او هرگز نمیتواند شما را از چنگ من برهاند.
|
||
\v 15 او شما را وادار میکند به خدا توکل کنید و میگوید: خداوند بدون شک ما را خواهد رهانید و این شهر به دست پادشاه آشور نخواهد افتاد!
|
||
\p
|
||
\v 16 «اما شما به حِزِقیای پادشاه گوش ندهید. پادشاه آشور میگوید که تسلیم شوید و در سرزمین خود با امنیت و آرامش زندگی کنید
|
||
\v 17 تا زمانی که بیایم و شما را به سرزمینی دیگر ببرم که مانند سرزمین شما پر از نان و شراب، غله و عسل، و درختان انگور و زیتون است. اگر چنین کنید زنده خواهید ماند.
|
||
\v 18 پس به حِزِقیا گوش ندهید، زیرا شما را فریب میدهد و میگوید که خداوند شما را خواهد رهانید. آیا تاکنون خدایان دیگر هرگز توانستهاند بندگان خود را از چنگ پادشاه آشور نجات دهند؟
|
||
\v 19 بر سر خدایان حمات، ارفاد و سفروایم چه آمد؟ آیا آنها توانستند سامره را نجات دهند؟
|
||
\v 20 کدام خدا هرگز توانسته است سرزمینی را از چنگ من نجات دهد؟ پس چه چیز سبب شده است فکر کنید که خداوندِ شما میتواند اورشلیم را نجات دهد؟»
|
||
\p
|
||
\v 21 مردمی که روی حصار بودند سکوت کردند، زیرا پادشاه دستور داده بود که چیزی نگویند.
|
||
\p
|
||
\v 22 سپس اِلیاقیم، شبنا و یوآخ لباسهای خود را پاره کرده، نزد حِزِقیای پادشاه رفتند و آنچه را که فرماندهٔ قوای آشور گفته بود، به عرض او رساندند.
|
||
\c 37
|
||
\s1 پادشاه از خداوند کمک میخواهد
|
||
\p
|
||
\v 1 وقتی حِزِقیای پادشاه این خبر را شنید، لباس خود را پاره کرده، پلاس پوشید و به خانهٔ خداوند رفت تا دعا کند.
|
||
\v 2 سپس به اِلیاقیم، شبنا و کاهنان ریشسفید گفت که پلاس بپوشند و نزد اشعیا نبی (پسر آموص) بروند
|
||
\v 3 و به او بگویند که حِزِقیای پادشاه چنین میگوید: «امروز روز مصیبت و سختی و اهانت است. وضعیت ما مثل وضعیت زنی است که منتظر وضع حمل است، اما قدرت زاییدن ندارد.
|
||
\v 4 یهوه خدای تو سخنان اهانتآمیز این سردار آشور را که به خدای زنده اهانت کرده است، بشنود و او را مجازات نماید. برای بازماندگان قوم ما دعا کن.»
|
||
\p
|
||
\v 5 وقتی فرستادگان حِزِقیا این پیغام را به اشعیا دادند،
|
||
\v 6 او در جواب گفت: «خداوند میفرماید که به آقای خود بگویید از سخنان کفرآمیز آشوریها نترسد؛
|
||
\v 7 زیرا من کاری میکنم که پادشاه آشور با شنیدن خبری به وطنش بازگردد و در آنجا کشته شود.»
|
||
\p
|
||
\v 8 سردار آشور شنید که پادشاه آشور از لاکیش برای جنگ به لبنه رفته است، پس او نیز به لبنه رفت.
|
||
\v 9 طولی نکشید خبر به پادشاه آشور رسید که ترهاقه، پادشاه حبشه، لشکر خود را برای حمله به او بسیج کرده است. بنابراین پادشاه پیش از رفتن به جنگ، برای حِزِقیای پادشاه نامهای با این مضمون فرستاد:
|
||
\p
|
||
\v 10 «آن خدایی که بر او تکیه میکنی تو را فریب ندهد. وقتی میگوید که پادشاه آشور اورشلیم را فتح نخواهد کرد، سخنش را باور نکن.
|
||
\v 11 تو خود شنیدهای که پادشاهان آشور به هر جا رفتهاند چه کردهاند و چگونه شهرها را از بین بردهاند. پس خیال نکن که تو میتوانی از چنگ من فرار کنی.
|
||
\v 12 آیا خدایان اقوامی چون جوزان، حاران، رصف و خدای مردم عدن که در سرزمین تلسار زندگی میکنند، ایشان را نجات دادند؟ اجداد ما تمام آنها را از میان برداشتند.
|
||
\v 13 بر سر پادشاه حمات و پادشاه ارفاد و سلاطین سفروایم، هینع، و عوا چه آمد؟»
|
||
\v 14 حِزِقیا نامه را از قاصدان گرفت و خواند. سپس به خانهٔ خداوند رفت و آن نامه را در حضور خداوند پهن کرد.
|
||
\v 15 بعد چنین دعا کرد:
|
||
\p
|
||
\v 16 «ای خداوند لشکرهای آسمان، ای خدای اسرائیل که بر تخت خود در میان کروبیان نشستهای. تو تنها خدای تمام ممالک جهان هستی. تو آسمان و زمین را آفریدهای.
|
||
\v 17 ای خداوند، سخنان سنحاریب را بشنو و ببین این مرد چگونه به تو، ای خدای زنده توهین میکند.
|
||
\v 18 خداوندا، راست است که پادشاهان آشور تمام آن اقوام را از بین بردهاند و سرزمین ایشان را ویران کردهاند،
|
||
\v 19 و خدایان آنها را سوزاندهاند. اما آنها خدا نبودند. آنها نابود شدند، چون ساختهٔ دست انسان و از چوب و سنگ بودند.
|
||
\v 20 ای یهوه خدای ما، التماس میکنیم که ما را از چنگ پادشاه آشور نجات دهی تا تمام قومهای جهان بدانند که تنها تو خدا هستی.»
|
||
\s1 پیغام اشعیا به پادشاه
|
||
\p
|
||
\v 21 اشعیای نبی برای حِزِقیای پادشاه این پیغام را فرستاد: «یهوه، خدای اسرائیل میفرماید که دعای تو را در مورد سنحاریب، پادشاه آشور شنیده است.
|
||
\v 22 و جواب او به سنحاریب این است: شهر اورشلیم از تو نمیترسد، بلکه تو را مسخره میکند.
|
||
\v 23 تو میدانی به چه کسی اهانت کرده و کفر گفتهای؟ میدانی صدایت را بر چه کسی بلند کردهای و بر چه کسی با تکبر نگریستهای؟ بر خدای قدوس اسرائیل!
|
||
\p
|
||
\v 24 «تو افرادت را نزد من فرستادی تا به من فخر بفروشی و بگویی که با ارابههایت کوههای بلند لبنان و قلههای آن را فتح کردهای، بلندترین درختان سرو آزاد و بهترین صنوبرهایش را قطع نموده و به دورترین نقاط جنگلش رسیدهای.
|
||
\v 25 تو افتخار میکنی که چاههای آب زیادی را تصرف کرده و از آنها آب نوشیدهای و پای تو به رود نیل مصر رسیده، آن را خشک کرده است.
|
||
\p
|
||
\v 26 «آیا نمیدانی که این من بودم که به تو اجازهٔ انجام چنین کارهایی را دادم؟ من از قدیم چنین مقدر نموده بودم که تو آن شهرهای حصاردار را تصرف کرده، ویران نمایی.
|
||
\v 27 از این جهت بود که اهالی آن شهرها در برابر تو هیچ قدرتی نداشتند. آنها مانند علف صحرا و گیاه نورستهای بودند که در زیر آفتاب سوزان خشک شده، پیش از رسیدن پژمرده گردیدند.
|
||
\v 28 اما من از همهٔ فکرها و کارهای تو و تنفری که نسبت به من داری آگاهم.
|
||
\v 29 به سبب این غرور و تنفری که نسبت به من داری، بر بینی تو افسار زده و در دهانت لگام خواهم گذاشت و تو را از راهی که آمدهای باز خواهم گردانید.»
|
||
\p
|
||
\v 30 سپس اشعیا به حِزِقیا گفت: «علامت این رویدادها این است: امسال و سال دیگر از گیاهان خودرو استفاده خواهید کرد، اما در سال سوم خواهید کاشت و خواهید دروید، تاکستانها غرس خواهید نمود و از میوهشان خواهید خورد.
|
||
\v 31 بازماندگان یهودا بار دیگر در سرزمین خود ریشه دوانیده ثمر خواهند آورد
|
||
\v 32 و در اورشلیم باقی خواهند ماند، زیرا غیرت خداوند لشکرهای آسمان این امر را بجا خواهد آورد.
|
||
\p
|
||
\v 33 «خداوند دربارهٔ پادشاه آشور چنین میگوید: او به این شهر داخل نخواهد شد، سپر به دست در برابر آن نخواهد ایستاد، پشتهای در مقابل حصارش بنا نخواهد کرد و حتی یک تیر هم به داخل اورشلیم نخواهد انداخت.
|
||
\v 34 او از همان راهی که آمده است باز خواهد گشت،
|
||
\v 35 زیرا من به خاطر خود و به خاطر بندهام داوود از این شهر دفاع خواهم کرد و آن را نجات خواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 36 در همان شب فرشتهٔ خداوند صد و هشتاد و پنج هزار نفر از سربازان آشوری را کشت، به طوری که صبح روز بعد، تا آنجا که چشم کار میکرد، جنازه دیده میشد.
|
||
\p
|
||
\v 37 پس سنحاریب، پادشاه آشور عقبنشینی کرده، به نینوا برگشت.
|
||
\v 38 او در حالی که در معبد خدای خود نِسروک مشغول عبادت بود، پسرانش ادرملک و شرآصر او را با شمشیر کشتند و به سرزمین آرارات فرار کردند و یکی دیگر از پسرانش، به نام آسرحدون به جای او پادشاه آشور شد.
|
||
\c 38
|
||
\s1 بیماری و شفای حِزِقیای پادشاه
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روزها حِزِقیا سخت بیمار شد و نزدیک بود بمیرد. اشعیای نبی (پسر آموص) به عیادتش رفت و از جانب خداوند این پیغام را به او داد: «وصیتت را بکن، چون عمرت به آخر رسیده است؛ تو از این مرض شفا نخواهی یافت.»
|
||
\p
|
||
\v 2 حِزِقیا صورت خود را به طرف دیوار برگردانید و نزد خداوند دعا کرده، گفت:
|
||
\v 3 «خداوندا، به خاطر آور چقدر نسبت به تو وفادار و امین بودهام و چطور سعی کردهام مطابق میل تو رفتار کنم.» سپس بغض گلویش را گرفت و به تلخی گریست.
|
||
\p
|
||
\v 4 پیش از آنکه اشعیا قصر را ترک کند خداوند بار دیگر با او سخن گفت و فرمود:
|
||
\v 5 «نزد حِزِقیا رهبر قوم من برگرد و به او بگو که یهوه، خدای جدت داوود دعای تو را شنیده و اشکهایت را دیده است. او پانزده سال دیگر بر عمر تو خواهد افزود.
|
||
\v 6 او تو را و این شهر را از چنگ پادشاه آشور نجات خواهد داد.»
|
||
\p
|
||
\v 7 اشعیا به او گفت: «برای اینکه بدانی سخنانی را که خداوند به تو گفته، انجام خواهد داد، او علامتی به تو میدهد.
|
||
\v 8 آن علامت این است که خداوند سایهٔ ساعت آفتابی آحاز را ده درجه به عقب بر میگرداند.»
|
||
\p پس سایهٔ آفتاب ده درجه به عقب برگشت.
|
||
\p
|
||
\v 9 وقتی حِزِقیای پادشاه از بیماریای که داشت شفا یافت این شعر را سرایید:
|
||
\q1
|
||
\v 10 فکر میکردم در بهار عمر خویش زندگی را بدرود خواهم گفت،
|
||
\q1 و به دنیای مردگان خواهم شتافت.
|
||
\q1
|
||
\v 11 فکر میکردم در این دنیای زندگان
|
||
\q1 دیگر هرگز خداوند را نخواهم دید
|
||
\q1 و نگاهم بر هیچ انسانی نخواهد افتاد.
|
||
\q1
|
||
\v 12 مانند خیمهٔ شبانان که پایین میکشند و جمع میکنند،
|
||
\q1 حیات من فرو میریخت؛
|
||
\q1 همچون پارچهٔ دستباف که از دستگاه بافندگی جدا میکنند،
|
||
\q1 رشتهٔ عمرم پاره میشد.
|
||
\q1
|
||
\v 13 تمام شب ناله و زاری میکردم،
|
||
\q1 گویی شیری دندههایم را خرد میکرد؛
|
||
\q1 فکر میکردم خدا جانم را میگیرد.
|
||
\q1
|
||
\v 14 صدایم به زحمت شنیده میشد،
|
||
\q1 مانند قمری مینالیدم.
|
||
\q1 از بس به آسمان چشم دوخته بودم،
|
||
\q1 چشمانم ضعیف شده بود.
|
||
\q1 دعا کردم که خداوند کمکم کند.
|
||
\q1
|
||
\v 15 چه بگویم که خداوند مرا بدین روز انداخته بود.
|
||
\q1 از تلخی جان، خواب از چشمانم رفته بود.
|
||
\q1
|
||
\v 16 ای خداوند، تنبیه تو مفید است و به انسان حیات میبخشد.
|
||
\q1 تو مرا سلامتی و شفا بخشیدی
|
||
\q1 تو عمر دوباره به من دادی.
|
||
\q1
|
||
\v 17 بله، به نفع من شد
|
||
\q1 که این همه زحمت دیدم.
|
||
\q1 زیرا تو مرا محبت کردی،
|
||
\q1 از مرگ نجاتم دادی
|
||
\q1 و همهٔ گناهان مرا بخشیدی و فراموش کردی.
|
||
\q1
|
||
\v 18 کسی در دنیای مردگان نمیتواند تو را تمجید کند،
|
||
\q1 و یا به وفاداریت توکل کند.
|
||
\q1
|
||
\v 19 زندگانند که تو را ستایش میکنند،
|
||
\q1 چنانکه من امروز تو را سپاس میگویم.
|
||
\q1 بله، زندگانند که برای فرزندان خود
|
||
\q1 تعریف میکنند که تو امین و وفادار هستی.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 20 خداوندا، تو مرا شفا دادی،
|
||
\q1 و من در تمام روزهای عمرم
|
||
\q1 تو را با سرود ستایش خواهم کرد.
|
||
\p
|
||
\v 21 و اما اشعیا به افراد حِزِقیای پادشاه گفته بود که مقداری انجیر بگیرند و آن را له کرده، روی دمل حِزِقیا بگذارند و او شفا خواهد یافت.
|
||
\v 22 و حِزِقیا پرسیده بود: «برای اینکه ثابت شود که خداوند مرا شفا خواهد داد و من خواهم توانست به خانهٔ خداوند بروم او چه نشانهای به من میدهد؟»
|
||
\c 39
|
||
\s1 فرستادگان بابِلی
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن روزها «مردوک بلدان» (پسر «بلدان») پادشاه بابِل، نامهای همراه با هدیهای برای حِزِقیا فرستاد، زیرا شنیده بود که پس از یک بیماری سخت اینک بهبود یافته است.
|
||
\v 2 حِزِقیا فرستادگان بابِلی را به خوشی پذیرفت و آنان را به کاخ سلطنتی برد و تمام خزانههای طلا و نقره، عطریات و روغنهای معطر، و نیز اسلحهخانهٔ خود را به ایشان نشان داد. بدین ترتیب، فرستادگان بابِلی تمام خزاین او را دیدند و چیزی از نظر آنان پوشیده نماند.
|
||
\p
|
||
\v 3 آنگاه اشعیای نبی نزد حِزِقیای پادشاه رفت و از او پرسید: «این مردان از کجا آمده بودند و چه میخواستند؟»
|
||
\p حِزِقیا جواب داد: «از جای دور! آنها از بابِل آمده بودند.»
|
||
\p
|
||
\v 4 اشعیا پرسید: «در کاخ تو چه دیدند؟»
|
||
\p حِزِقیا جواب داد: «تمام خزاین مرا.»
|
||
\p
|
||
\v 5 اشعیا به او گفت: «پس به این پیام که از سوی خداوند لشکرهای آسمان است گوش کن:
|
||
\p
|
||
\v 6 «زمانی میرسد که هر چه در کاخ داری و گنجهایی که اجدادت اندوختهاند به بابِل برده خواهد شد و چیزی از آنها باقی نخواهد ماند.
|
||
\v 7 بابِلیها برخی از پسرانت را به اسارت گرفته، آنان را خواجه خواهند کرد و در کاخ پادشاه بابِل به خدمت خواهند گماشت.»
|
||
\p
|
||
\v 8 حِزِقیا جواب داد: «پیامی که از جانب خداوند به من دادی، نیکوست.» زیرا با خود فکر میکرد که: «دستکم تا وقتی که زندهام این اتفاق نخواهد افتاد و صلح و امنیت برقرار خواهد بود.»
|
||
\c 40
|
||
\s1 سخنان تسلیبخش
|
||
\p
|
||
\v 1 خدای اسرائیل میفرماید: «تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید!
|
||
\v 2 اهالی اورشلیم را دلداری دهید و به آنان بگویید که روزهای سخت ایشان به سر آمده و گناهانشان بخشیده شده، زیرا من به اندازهٔ گناهانشان آنها را تنبیه کردهام.»
|
||
\p
|
||
\v 3 صدایی میشنوم که میگوید: «راهی از وسط بیابان برای آمدن خداوند آماده کنید. راه او را در صحرا صاف کنید.
|
||
\v 4 درهها را پر کنید؛ کوهها و تپهها را هموار سازید؛ راههای کج را راست و جادههای ناهموار را صاف کنید.
|
||
\v 5 آنگاه شکوه و جلال خداوند ظاهر خواهد شد و همهٔ مردم آن را خواهند دید. خداوند این را وعده فرموده است.»
|
||
\p
|
||
\v 6 بار دیگر آن صدا میگوید: «با صدای بلند بگو!»
|
||
\p پرسیدم: «با صدای بلند چه بگویم؟»
|
||
\p گفت: «با صدای بلند بگو که انسان مانند علف است. تمام زیبایی او همچون گل صحراست که پژمرده میشود.
|
||
\v 7 وقتی خدا میدمد علف خشک میشود و گل پژمرده. بله، انسان مانند علف از بین میرود.
|
||
\v 8 گیاه خشک میشود و گل پژمرده میگردد، اما کلام خدای ما برای همیشه باقی میماند.»
|
||
\p
|
||
\v 9 ای قاصد خوش خبر، از قلهٔ کوه، اورشلیم را صدا کن. پیامت را با تمام قدرت اعلام کن و نترس. به شهرهای یهودا بگو: «خدای شما میآید!»
|
||
\v 10 بله، خداوند یهوه میآید تا با قدرت حکومت کند. پاداشش همراه او است و هر کس را مطابق اعمالش پاداش خواهد داد.
|
||
\v 11 او مانند شبان، گلهٔ خود را خواهد چرانید؛ برهها را در آغوش خواهد گرفت و میشها را با ملایمت هدایت خواهد کرد.
|
||
\s1 خدای بینظیر اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 12 آیا کسی غیر از خدا میتواند اقیانوس را در دست نگه دارد و یا آسمان را با وجب اندازه گیرد؟ آیا کسی غیر از او میتواند خاک زمین را در ترازو بریزد و یا کوهها و تپهها را با قَپّان وزن کند؟
|
||
\v 13 کیست که بتواند به روح خداوند پند دهد؟ کیست که بتواند معلم یا مشاور او باشد؟
|
||
\v 14 آیا او تا به حال به دیگران محتاج بوده است که به او حکمت و دانش بیاموزند و راه راست را به او یاد دهند؟
|
||
\v 15 به هیچ وجه! تمام مردم جهان در برابر او مثل قطرهٔ آبی در سطل و مانند غباری در ترازو، ناچیز هستند. همهٔ جزایر دنیا برای او گردی بیش نیستند و او میتواند آنها را از جایشان تکان دهد.
|
||
\v 16 اگر تمام حیوانات لبنان را برای خدا قربانی کنیم باز کم است و اگر تمام جنگلهای لبنان را برای روشن کردن آتش قربانی به کار بریم باز کافی نیست.
|
||
\v 17 تمام قومها در نظر او هیچ هستند و ناچیز به شمار میآیند.
|
||
\p
|
||
\v 18 چگونه میتوان خدا را توصیف کرد؟ او را با چه چیز میتوان مقایسه نمود؟
|
||
\v 19 آیا میتوان او را با یک بت مقایسه کرد؟ بُتی که بت ساز آن را ساخته و با طلا پوشانده و به گردنش زنجیر نقرهای انداخته است؟
|
||
\v 20 فقیری که نمیتواند خدایانی از طلا و نقره درست کند، درختی مییابد که چوبش با دوام باشد و آن را به دست صنعتگری ماهر میدهد تا برایش خدایی بسازد، خدایی که حتی قادر به حرکت نیست!
|
||
\p
|
||
\v 21 آیا تا به حال ندانستهاید و نشنیدهاید و کسی به شما نگفته که دنیا چگونه به وجود آمده است؟
|
||
\v 22 خدا دنیا را آفریده است؛ همان خدایی که بر فراز کرهٔ زمین نشسته و مردم روی زمین در نظر او مانند مورچه هستند. او آسمانها را مثل پرده پهن میکند و از آنها خیمهای برای سکونت خود میسازد.
|
||
\v 23 او رهبران بزرگ دنیا را ساقط میکند و از بین میبرد.
|
||
\v 24 هنوز ریشه نزده خدا بر آنها میدمد، و آنها پژمرده شده، مثل کاه پراکنده میگردند.
|
||
\p
|
||
\v 25 خداوند قدوس میپرسد: «شما مرا با چه کسی مقایسه میکنید؟ چه کسی میتواند با من برابری کند؟»
|
||
\p
|
||
\v 26 به آسمانها نگاه کنید! کیست که همهٔ این ستارگان را آفریده است؟ کسی که آنها را آفریده است از آنها مثل یک لشکر سان میبیند، تعدادشان را میداند و آنها را به نام میخواند. قدرت او آنقدر عظیم است که نمیگذارد هیچکدام از آنها گم شوند.
|
||
\p
|
||
\v 27 پس، ای اسرائیل، چرا میگویی خداوند رنجهای مرا نمیبیند و با من به انصاف رفتار نمیکند؟
|
||
\v 28 آیا تا به حال ندانسته و نشنیدهای که یهوه خدای سرمدی، خالق تمام دنیا هرگز درمانده و خسته نمیشود و هیچکس نمیتواند به عمق افکار او پی ببرد؟
|
||
\v 29 او به خستگان نیرو میبخشد و به ضعیفان قدرت عطا میکند.
|
||
\v 30 حتی جوانان هم درمانده و خسته میشوند و دلاوران از پای در میآیند،
|
||
\v 31 اما آنانی که به خداوند امید بستهاند نیروی تازه مییابند و مانند عقاب پرواز میکنند؛ میدوند و خسته نمیشوند، راه میروند و ناتوان نمیگردند.
|
||
\c 41
|
||
\s1 مددکار اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «ای سرزمینهای دور دست، ساکت باشید و به من گوش دهید! قویترین دلایل خود را ارائه دهید. نزدیک بیایید و سخن بگویید. دادگاه آمادهٔ شنیدن سخنان شماست.
|
||
\p
|
||
\v 2 «چه کسی این مرد\f + \fr 41:2 \ft منظور کوروش، پادشاه پارس است. نگاه کنید به \+xt ۴۵:۱\+xt*.\f* را از مشرق آورده است که هر جا قدم میگذارد آنجا را فتح میکند؟ چه کسی او را بر قومها و پادشاهان پیروز گردانیده است؟ شمشیر او سپاهیان آنان را مثل غبار به زمین میاندازد و کمانش آنان را چون کاه پراکنده میکند.
|
||
\v 3 آنان را تا جاهای دور که قبل از آن پایش به آنجا نرسیده بود تعقیب میکند و به سلامت پیش میرود.
|
||
\v 4 چه کسی این کارها را کرده است؟ کیست که سیر تاریخ را تعیین نموده است؟ مگر نه من، که یهوه خداوند ازلی و ابدی هستم؟
|
||
\p
|
||
\v 5 «مردم سرزمینهای دور دست وقتی کارهای مرا دیدند از ترس لرزیدند. اینک آنها دور هم جمع شدهاند
|
||
\v 6 و یکدیگر را کمک و تشویق میکنند
|
||
\v 7 تا بُتی بسازند. نجار و زرگر و آهنگر به یاری هم میشتابند، قسمتهای مختلف بت را به هم وصل میکنند و با میخ آن را به دیوار میکوبند تا نیفتد!
|
||
\p
|
||
\v 8 «اما ای اسرائیل، ای بندهٔ من، تو قوم برگزیدهٔ من هستی. تو از خاندان دوست من ابراهیم هستی.
|
||
\v 9 من تو را از اقصای جهان فرا خواندم و گفتم که تو بندهٔ من هستی. من تو را برگزیدهام و ترکت نخواهم کرد.
|
||
\v 10 نترس، چون من با تو هستم؛ نگران نشو، زیرا من خدای تو هستم. من تو را تقویت خواهم کرد و یاری خواهم داد و تو را حمایت کرده، نجات خواهم بخشید.
|
||
\p
|
||
\v 11 «دشمنانت که بر تو خشمگین هستند رسوا خواهند شد و کسانی که با تو مخالفت میکنند هلاک خواهند گردید.
|
||
\v 12 همهٔ آنان از بین خواهند رفت و اثری از آنان باقی نخواهد ماند.
|
||
\v 13 من که یهوه، خدای تو هستم دست راستت را گرفتهام و میگویم نترس، زیرا تو را یاری خواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 14 خداوند میگوید: «ای اسرائیل، هر چند کوچک و ضعیف هستی، ولی نترس، زیرا تو را یاری خواهم داد. من، خدای مقدّس اسرائیل، خداوند و نجاتدهندۀ تو هستم.
|
||
\v 15 تو مانند خرمنکوب تازه با دندانههای تیز خواهی بود و همهٔ دشمنانت را در هم کوبیده، خرد خواهی کرد و آنها را مانند کاه جمع کرده، کوهی از آنها خواهی ساخت.
|
||
\v 16 آنها را به هوا خواهی افشاند و باد همه را خواهد برد و گردباد آنها را پراکنده خواهد ساخت. آنگاه من که خداوند، خدای مقدّس اسرائیل هستم مایهٔ شادمانی تو خواهم بود و تو به من افتخار خواهی کرد.
|
||
\p
|
||
\v 17 «وقتی فقرا و نیازمندان دنبال آب بگردند و پیدا نکنند و زبانشان از تشنگی خشک شود، من به دعای ایشان جواب خواهم داد. من که یهوه، خدای اسرائیل هستم هرگز آنان را ترک نخواهم کرد.
|
||
\v 18 بر تپههای خشک برای ایشان رودخانه جاری میکنم و در میان درهها، به آنان چشمههای آب میدهم. بیابان را به برکهٔ آب و زمین خشک را به چشمه مبدل میسازم.
|
||
\v 19 کاری میکنم که در زمین بایر، درخت سرو آزاد و آس و زیتون و شمشاد و صنوبر و کاج بروید.
|
||
\v 20 هر کس این را ببیند و در آن تفکر کند خواهد فهمید که من خداوند، خدای مقدّس اسرائیل این کار را کردهام.»
|
||
\p
|
||
\v 21 خداوند که پادشاه اسرائیل است چنین میگوید: «بگذارید خدایان قومهای دیگر بیایند و قویترین دلایل خود را ارائه دهند!
|
||
\v 22 بگذارید آنچه را در گذشته اتفاق افتاده برای ما شرح دهند. بگذارید از آینده به ما خبر دهند و پیشگویی کنند تا بدانیم چه پیش خواهد آمد.
|
||
\v 23 بله، اگر آنها براستی خدا هستند بگذارید بگویند که چه اتفاقاتی بعد از این خواهد افتاد. بگذارید معجزهای بکنند که از دیدنش حیران شویم.
|
||
\v 24 اما بدانید آنها هیچ هستند و کاری از دستشان برنمیآید، و هر که آنها را انتخاب کند خود را آلوده میسازد.
|
||
\p
|
||
\v 25 «اما من مردی\f + \fr 41:25 \ft منظور کورش، پادشاه پارس است. نگاه کنید به \+xt ۴۵:۱\+xt*.\f* را از شرق برگزیدهام و او را از شمال به جنگ قومها خواهم فرستاد. او نام مرا خواهد خواند و من او را بر پادشاهان مسلط خواهم ساخت. مثل کوزهگری که گل را لگدمال میکند، او نیز آنها را پایمال خواهد کرد.
|
||
\v 26 آیا کسی تا به حال این را پیشگویی کرده است؟ آیا کسی به شما خبر داده که چنین واقعهای رخ خواهد داد تا بگوییم که او درست پیشگویی میکند؟
|
||
\v 27 من اولین کسی بودم که به اورشلیم مژده داده، گفتم: ای اورشلیم، قوم تو به وطن باز خواهند گشت.
|
||
\v 28 هیچیک از بتها چیزی برای گفتن نداشتند. وقتی از آنها سؤال کردم جوابی نشنیدم.
|
||
\v 29 تمام این خدایان اجسام بیجان هستند و هیچ کاری از دستشان برنمیآید.»
|
||
\c 42
|
||
\s1 خادم خداوند
|
||
\p
|
||
\v 1 «این است خدمتگزار من که او را تقویت میکنم. او برگزیدهٔ من است و مایۀ خشنودی من. روح خود را بر او خواهم نهاد. او عدل و انصاف را برای قومها به ارمغان خواهد آورد.
|
||
\v 2 او فریاد نخواهد زد و صدایش را در کوی و برزن بلند نخواهد کرد.
|
||
\v 3 نی خرد شده را نخواهد شکست، و شعلۀ شمعی را که سوسو میزند، خاموش نخواهد کرد. او عدل و انصاف واقعی را به اجرا در خواهد آورد.
|
||
\v 4 دلسرد و نومید نخواهد شد و عدالت را بر زمین استوار خواهد ساخت. مردم سرزمینهای دور دست منتظرند تعالیم او را بشنوند.»
|
||
\p
|
||
\v 5 یهوه، خدایی که آسمانها را آفرید و گسترانید و زمین و هر چه را که در آن است به وجود آورد و نفس و حیات به تمام مردم جهان میبخشد، به خدمتگزار خود چنین میگوید:
|
||
\p
|
||
\v 6 «من که خداوند هستم تو را خواندهام و به تو قدرت دادهام تا عدالت را برقرار سازی. توسط تو با تمام قومهای جهان عهد میبندم و بهوسیلۀ تو به مردم دنیا نور میبخشم.
|
||
\v 7 تو چشمان کوران را باز خواهی کرد و آنانی را که در زندانهای تاریک اسیرند آزاد خواهی ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 8 «من یهوه هستم و نام من همین است. جلال خود را به کسی نمیدهم و بتها را شریک ستایش خود نمیسازم.
|
||
\v 9 آنچه تا به حال پیشگویی کردهام، انجام گرفته است. اینک پیشگوییهای جدیدی میکنم و شما را از آینده خبر میدهم.»
|
||
\s1 سرود ستایش
|
||
\p
|
||
\v 10 ای جزیرههای دور دست و ای کسانی که در آنها زندگی میکنید، در وصف خداوند سرودی تازه بخوانید. ای دریاها و ای همهٔ کسانی که در آنها سفر میکنید، او را پرستش نمایید.
|
||
\v 11 صحرا و شهرهایش خدا را ستایش کنند. اهالی «قیدار» او را بپرستند. ساکنان «سالع» از قلهٔ کوهها فریاد شادی سر دهند!
|
||
\v 12 کسانی که در سرزمینهای دور دست زندگی میکنند جلال خداوند را بیان کنند و او را ستایش نمایند.
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند همچون جنگاوری توانا به میدان جنگ خواهد آمد و فریاد برآورده، دشمنان خود را شکست خواهد داد.
|
||
\v 14 او خواهد گفت: «مدت مدیدی است که سکوت کرده و جلوی خشم خود را گرفتهام. اما دیگر ساکت نخواهم ماند، بلکه مانند زنی که درد زایمان او را گرفته باشد، فریاد خواهم زد.
|
||
\v 15 کوهها و تپهها را با خاک یکسان خواهم کرد و تمام گیاهان را از بین خواهم برد و همهٔ رودخانهها و نهرها را خشک خواهم کرد.
|
||
\v 16 قوم کورباطن خود را به راهی که پیشتر آن را ندیده بودند هدایت خواهم کرد. تاریکی را پیش روی ایشان روشن خواهم ساخت و راه آنها را صاف و هموار خواهم کرد.
|
||
\v 17 آنگاه کسانی که به بتها اعتماد میکنند و آنها را خدا مینامند مأیوس و رسوا خواهند شد.
|
||
\s1 اسرائیل، قومی کور و کر
|
||
\p
|
||
\v 18-20 «ای کران بشنوید، و ای کوران ببینید. من شما را برگزیدهام تا رسولان مطیع من باشید، اما شما به آنچه دیده و شنیدهاید توجه نمیکنید. شما قومی کور و کر هستید.»
|
||
\p
|
||
\v 21 خداوند قوانین عالی خود را به قوم خویش عطا فرمود تا ایشان آن را محترم بدارند و توسط آن عدالت او را به مردم جهان نشان دهند.
|
||
\v 22 اما قوم او از عهدهٔ انجام این کار برنمیآیند. زیرا آنها تاراج شدهاند و در سیاهچال زندانی هستند. ایشان غارت شدهاند و کسی نیست به دادشان برسد.
|
||
\p
|
||
\v 23 آیا در میان شما کسی هست که به این سخنان توجه کند و درس عبرت گیرد؟
|
||
\v 24 چه کسی اجازه داد اسرائیل غارت و تاراج شود؟ آیا این همان خداوندی نیست که به او گناه کردند؟ بله، آنها راههای او را دنبال نکردند و از قوانین او اطاعت ننمودند،
|
||
\v 25 برای همین بود که خداوند اینچنین بر قوم خود خشمگین شد و بلای جنگ را دامنگیر ایشان ساخت. آتش خشم او سراسر قوم را فرا گرفت، اما ایشان باز درس عبرت نگرفتند.
|
||
\c 43
|
||
\s1 یگانه نجاتدهندۀ اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 اما ای اسرائیل، خداوند که تو را آفریده است اینک چنین میفرماید: «نترس! زیرا من بهای آزادی تو را پرداختهام. من تو را به نام خواندهام. تو مال من هستی.
|
||
\v 2 هنگامی که از آبهای عمیق بگذری من با تو خواهم بود. هنگامی که سیل مشکلات بر تو هجوم آورد، نخواهم گذاشت غرق شوی! هنگامی که از میان آتش ظلم و ستم عبور کنی، شعلههایش تو را نخواهند سوزاند!
|
||
\v 3 زیرا من یهوه، خدای مقدّس تو هستم و تو را نجات میدهم. مصر و حبشه و سبا را فدای آزادی تو میکنم.
|
||
\v 4 تمام ممالک جهان را فدای تو خواهم کرد، زیرا تو برای من گرانبها و عزیز هستی و من تو را دوست دارم.
|
||
\p
|
||
\v 5 «نترس، زیرا من با تو هستم. فرزندانت را از مشرق و مغرب،
|
||
\v 6 از شمال و جنوب جمع خواهم کرد. پسران و دخترانم را از گوشه و کنار جهان برخواهم گردانید.
|
||
\v 7 تمام کسانی که مرا خدای خود میدانند، خواهند آمد، زیرا ایشان را برای جلال خود آفریدهام.»
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند میگوید: «قوم مرا که چشم دارند، اما نمیبینند و گوش دارند، ولی نمیشنوند، به حضور من فرا خوانید.
|
||
\v 9 همهٔ قومها را جمع کنید و به آنها بگویید از آن همه بتهایی که دارند، کدام یک هرگز چنین رویدادهایی را پیشگویی کرده است؟ کدام یک میتواند بگوید فردا چه میشود؟ چه کسی دیده است که آنها یک کلمه حرف بزنند؟ هیچکس گواهی نمیدهد، پس باید اعتراف کنند که تنها من میتوانم از آینده خبر دهم.»
|
||
\p
|
||
\v 10 خداوند میفرماید: «ای اسرائیل، شما شاهدان و خدمتگزاران من هستید. شما را انتخاب کردهام تا مرا بشناسید و ایمان بیاورید و بفهمید که تنها من خدا هستم و خدایی دیگر هرگز نبوده و نیست و نخواهد بود.
|
||
\v 11 من خداوند هستم و غیر از من نجات دهندهای نیست.
|
||
\v 12 من بودم که از آینده خبر میدادم و به کمک شما میشتافتم. خدای دیگری نبوده که این کارها را برای شما انجام داده است. شما شاهدان من هستید.
|
||
\v 13 من خدا هستم و همیشه نیز خدا خواهم بود. کسی نمیتواند از دست من بگریزد و هیچکس نمیتواند مانع کار من بشود.»
|
||
\s1 رحمت خداوند و ناسپاسی اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 14 خدای مقدّس که خداوند و نجاتدهندۀ اسرائیل است میفرماید: «ای اسرائیل، برای نجات شما، سپاهی به بابِل میفرستم تا بابِلیها را اسیر کرده، آنان را در کشتیهایی بریزند که به آنها فخر میکردند و از وطنشان دور کنند.
|
||
\v 15 ای اسرائیل، من خدای مقدّس شما هستم. من آفریننده و پادشاه شما هستم.
|
||
\v 16 من همان خداوندی هستم که آبها را کنار زده، از میان دریا راهی باز کردم
|
||
\v 17 و سربازان قوی مصر را با همهٔ ارابهها و اسبانشان بیرون آوردم تا زیر امواج دریا فرو روند و شمع زندگیشان تا ابد خاموش شود.
|
||
\p
|
||
\v 18 «اما آن را فراموش کنید، زیرا در برابر آنچه که میخواهم انجام دهم هیچ است!
|
||
\v 19 میخواهم کار تازه و بیسابقهای انجام دهم. هم اکنون آن را انجام میدهم، آیا آن را نمیبینید؟ در بیابان جهان برای قومم جادهای میسازم تا به سرزمین خود بازگردند. برای ایشان در صحرا نهرها به وجود میآورم!
|
||
\v 20 حیوانات صحرا، شغالها و شترمرغها از من تشکر خواهند کرد که در بیابان به آنها آب میدهم. بله، چشمهها در بیابان جاری میسازم تا قوم برگزیدهام را سیراب کنم.
|
||
\v 21 ای بنیاسرائیل، شما را برای خود به وجود آوردم تا در برابر قومهای دیگر مرا ستایش کنید.
|
||
\p
|
||
\v 22 «ولی ای قوم من، شما مرا ستایش نمیکنید و از من خسته شدهاید.\f + \fr 43:22 \ft عبری: ولی تو ای یعقوب، مرا نخواندی، و تو ای اسرائیل، از من خسته شدی.\f*
|
||
\v 23 گوسفند برای قربانی سوختنی به من تقدیم نکردهاید. با قربانیهای خود مرا احترام ننمودهاید. من از شما نخواستهام هدیه و بخور برای من بیاورید، تا باری بر شما نگذاشته باشم و شما را خسته نکرده باشم.
|
||
\v 24 نه بخور خوشبو برای من خریدهاید و نه با تقدیم چربی قربانیها خشنودم کردهاید. به جای آنها بار گناهانتان را به من تقدیم کردهاید و با خطاهایتان مرا خسته کردهاید.
|
||
\v 25 با وجود این من خدایی هستم که به خاطر خودم گناهان شما را پاک میسازم و آنها را دیگر هرگز به یاد نخواهم آورد.
|
||
\p
|
||
\v 26 «آیا دلیل قانع کنندهای دارید که به من ارائه دهید و ثابت کنید که شما بیگناه هستید؟
|
||
\v 27 جدّ اول\f + \fr 43:27 \ft اشارهای است به یعقوب یا ابراهیم و یا حتی آدم.\f* شما نسبت به من گناه ورزید و رهبران شما احکام و قوانین مرا شکستند.
|
||
\v 28 به همین علّت من کاهنانتان را برکنار نمودم و شما را دچار مصیبت ساختم و گذاشتم تا رسوا شوید.»
|
||
\c 44
|
||
\s1 حامی اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «ای قوم برگزیدهٔ من و ای خدمتگزار من اسرائیل، گوش کن.
|
||
\v 2 من همان خداوندی هستم که تو را آفریدم و از بدو تولد یاور تو بودهام. ای اسرائیل، تو خدمتگزار من و قوم برگزیدهٔ من هستی، پس نترس.
|
||
\v 3 بر زمین تشنهات آب خواهم ریخت و مزرعههای خشک تو را سیراب خواهم کرد. روح خود را بر فرزندانت خواهم ریخت و ایشان را با برکات خود پر خواهم ساخت.
|
||
\v 4 آنان مانند سبزههای آبیاری شده و درختان بید کنار رودخانه رشد و نمو خواهند کرد.
|
||
\v 5 هر یک از آنان لقب ”اسرائیلی“ را بر خود خواهد گرفت و بر دستهای خویش نام خداوند را خواهد نوشت و خواهد گفت: ”من از آن خداوند هستم.“»
|
||
\p
|
||
\v 6 خداوند لشکرهای آسمان که پادشاه و حامی اسرائیل است چنین میفرماید: «من ابتدا و انتها هستم و غیر از من خدایی نیست.
|
||
\v 7 چه کسی میتواند کارهایی را که من کردهام انجام بدهد و یا آنچه را که در آینده رخ خواهد داد از اول تا آخر پیشگویی کند؟
|
||
\v 8 ای قوم من نترسید، چون آنچه را که میبایست رخ دهد از اول به شما خبر دادم و شما شاهدان من هستید. آیا غیر از من خدای دیگری هست؟» نه! ما صخرهٔ دیگری و خدای دیگری را نمیشناسیم!
|
||
\s1 حماقت بتپرستی
|
||
\p
|
||
\v 9 چه نادانند کسانی که بت میسازند و آن را خدای خود میدانند. آنها خود شاهدند که بت نه میبیند و نه میفهمد، بنابراین هیچ سودی به آنان نخواهد رساند. کسانی که بت میپرستند عاقبت نومید و شرمسار خواهند شد.
|
||
\v 10 کسی که با دستهای خود خدایش را بسازد چه کمکی میتواند از او انتظار داشته باشد؟
|
||
\v 11 تمام بتپرستان همراه با کسانی که خود انسانند، ولی ادعا میکنند که خدا میسازند با سرافکندگی در حضور خدا خواهند ایستاد و ترسان و شرمسار خواهند شد.
|
||
\v 12 آنها آهن را از کوره در میآورند و به نیروی بازوی خود آنقدر با پتک بر آن میکوبند تا ابزاری از آن بسازند. در حین کار گرسنه و تشنه و خسته میشوند.
|
||
\v 13 سپس تکه چوبی برداشته، آن را اندازه میگیرند و با قلم نشان میگذارند و آن را با ابزاری که ساختهاند میتراشند و از آن بُتی به شکل انسان میسازند بُتی که حتی نمیتواند از جایش حرکت کند!
|
||
\v 14 برای تهیهٔ چوب از درختان سرو یا صنوبر یا بلوط استفاده میکنند، و یا درخت شمشاد در جنگل میکارند تا باران آن را نمو دهد.
|
||
\v 15 قسمتی از درخت را برای گرم کردن خود و پختن نان میسوزانند، و با باقیماندهٔ آن خدایی میسازند و در برابرش سجده میکنند.
|
||
\v 16 با قسمتی از چوب درخت غذا میپزند و با قسمت دیگر آتش درست میکنند و خود را گرم کرده، میگویند: «بهبه! چه گرم است!»
|
||
\v 17 آنگاه با تکه چوبی که باقی مانده برای خود بُتی میسازند و در برابرش زانو زده، عبادت میکنند و نزد آن دعا کرده، میگویند: «تو خدای ما هستی، ما را نجات ده!»
|
||
\p
|
||
\v 18 آنها فهم و شعور ندارند، زیرا چشم باطن خود را نسبت به حقیقت بستهاند.
|
||
\v 19 کسی که بت میسازد آنقدر شعور ندارد که بگوید: «قسمتی از چوب را سوزاندم تا گرم شوم و با آن نانم را پختم تا سیر شوم و گوشت را روی آن کباب کرده، خوردم، حال چگونه میتوانم با بقیهٔ همان چوب خدایی بسازم و آن را سجده کنم؟»
|
||
\v 20 کسی که چنین کاری میکند مانند آن است که به جای نان، خاکستر بخورد! او چنان اسیر افکار احمقانهٔ خود است که قادر نیست بفهمد که آنچه انسان با دستهای خود میسازد نمیتواند خدا باشد.
|
||
\p
|
||
\v 21 خداوند میفرماید: «ای اسرائیل، به خاطر داشته باش که تو خدمتگزار من هستی. من تو را به وجود آوردهام و هرگز تو را فراموش نخواهم کرد.
|
||
\v 22 گناهانت را محو کردهام؛ آنها مانند شبنم صبحگاهی، به هنگام ظهر ناپدید شدهاند! بازگرد، زیرا بهای آزادی تو را پرداختهام.»
|
||
\p
|
||
\v 23 ای آسمانها سرود بخوانید. ای اعماق زمین بانگ شادی برآورید! ای کوهها و جنگلها و ای تمام درختان، ترنم نمایید، زیرا خداوند بهای آزادی اسرائیل را پرداخته و با این کار عظمت خود را نشان داده است.
|
||
\s1 بازسازی اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 24 خداوند که آفریننده و حامی اسرائیل است میفرماید: «من خداوند هستم. همه چیز را من آفریدهام. من به تنهایی آسمانها را گسترانیدم و زمین و تمام موجودات آن را به وجود آوردم.
|
||
\v 25 من همان کسی هستم که دروغ جادوگران را برملا میسازم و خلاف پیشگویی رمالان عمل میکنم؛ سخنان حکیمان را تکذیب کرده، حکمت آنان را به حماقت تبدیل میکنم.
|
||
\p
|
||
\v 26 «اما سخنگویان و رسولان من هر چه بگویند، همان را انجام میدهم. آنان گفتهاند که خرابههای اورشلیم بازسازی خواهد شد و شهرهای یهودا بار دیگر آباد خواهد شد. پس بدانید که مطابق گفتهٔ ایشان انجام خواهد شد.
|
||
\v 27 وقتی من به دریا میگویم خشک شود، خشک میشود.
|
||
\v 28 اکنون نیز دربارهٔ کوروش میگویم که او رهبری است که من برگزیدهام و خواست مرا انجام خواهد داد. او اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و خانهٔ مرا دوباره بنیاد خواهد نهاد.»
|
||
\c 45
|
||
\s1 برگزیدهٔ خداوند، کوروش
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند کوروش را برگزیده و به او توانایی بخشیده تا پادشاه شود و سرزمینها را فتح کند و پادشاهان مقتدر را شکست دهد. خداوند دروازههای بابِل را به روی او باز میکند؛ دیگر آنها بروی کوروش بسته نخواهند ماند.
|
||
\v 2 خداوند میفرماید: «ای کوروش، من پیشاپیش تو حرکت میکنم، کوهها را صاف میکنم، دروازههای مفرغین و پشتبندهای آهنی را میشکنم.
|
||
\v 3 گنجهای پنهان شده در تاریکی و ثروتهای نهفته را به تو میدهم. آنگاه خواهی فهمید که من یهوه، خدای اسرائیل هستم و تو را به نام خواندهام.
|
||
\v 4 من تو را برگزیدهام تا به اسرائیل که خدمتگزار من و قوم برگزیدهٔ من است یاری نمایی. هنگامی که تو هنوز مرا نمیشناختی، من تو را به نام خواندم.
|
||
\v 5 من یهوه هستم و غیر از من خدایی نیست. زمانی که مرا نمیشناختی، من به تو توانایی بخشیدم،
|
||
\v 6 تا مردم سراسر جهان بدانند که غیر از من خدایی دیگر وجود ندارد، من یهوه هستم و دیگری نیست.
|
||
\v 7 من آفرینندهٔ نور و تاریکی هستم، من پدید آورندهٔ رویدادهای خوب و بد هستم. من که خداوند هستم همهٔ این چیزها را به وجود میآورم.
|
||
\v 8 ای آسمان، عدالت را از بالا بباران. زمین بشکافد تا نجات و عدالت با هم برویند. من که خداوند هستم اینها را آفریدهام.»
|
||
\p
|
||
\v 9 وای بر کسی که با خالق خود میجنگد! آیا کوزه با سازندهٔ خود مجادله میکند؟ آیا گل به کوزهگر میگوید: «این چیست که تو میسازی؟» یا کوزه سر او فریاد میزند: «چقدر بیمهارت هستی»؟
|
||
\v 10 وای بر فرزندی که به پدر و مادرش میگوید: «چرا مرا به این شکل به دنیا آوردید؟»
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند، خدای مقدّس اسرائیل که آینده در دست اوست، میفرماید: «شما حق ندارید دربارهٔ آنچه به وجود آوردهام از من بازخواست کنید و یا به من بگویید که چه باید بکنم.
|
||
\v 12 من زمین را ساختم و انسان را بر روی آن خلق کردم. با دست خود آسمانها را گسترانیدم. ماه و خورشید و ستارگان زیر فرمان من هستند.
|
||
\v 13 اکنون نیز کوروش\f + \fr 45:13 \ft عبری: «او».\f* را برانگیختهام تا به هدف عادلانهٔ من جامهٔ عمل بپوشاند. من تمام راههایش را راست خواهم ساخت. او بیآنکه انتظار پاداش داشته باشد، شهر من اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و قوم اسیر مرا آزاد خواهد ساخت.» این است کلام خداوند لشکرهای آسمان.
|
||
\p
|
||
\v 14 خداوند به اسرائیل میفرماید: «مصریها، حبشیها، و مردم بلند قد سبا تابع تو خواهند شد و تمام کالاهای تجارتی آنان از آن تو خواهد گردید. آنان در زنجیرهای اسارت نزد تو خواهند آمد و در برابرت زانو زده، خواهند گفت: ”یک خدا وجود دارد، آن هم خدای توست!
|
||
\v 15 ای خدای نجاتدهندۀ اسرائیل، براستی کارهایت شگفتانگیز است!“»
|
||
\p
|
||
\v 16 تمام پرستندگان بتها مأیوس و شرمسار خواهند شد.
|
||
\v 17 اما اسرائیل هرگز مأیوس و شرمسار نخواهد شد، زیرا خداوند نجات جاودانی نصیب او خواهد ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 18 خداوند آسمانها و زمین را آفریده و آنها را استوار نموده است. او جهان را بیهوده نیافریده، بلکه برای سکونت و زندگی آن را ساخته است. او میفرماید: «من خداوند هستم و دیگری نیست!
|
||
\v 19 من وعدههایم را واضح و روشن اعلام میکنم و در نهان سخن نمیگویم تا همه مقصود مرا بفهمند. من به اسرائیل گفتهام که آنچه را به ایشان وعده دادهام بیشک بجا خواهم آورد. من که یهوه هستم به راستی و صداقت سخن میگویم.
|
||
\p
|
||
\v 20 «ای قومهایی که از دست کوروش میگریزید، جمع شوید و نزدیک آیید و به سخنان من گوش دهید. چه نادانند آنانی که بتهای چوبی را با خود حمل میکنند و نزد خدایانی که نمیتوانند نجاتشان دهند، دعا میکنند.
|
||
\v 21 با هم مشورت کنید، و اگر میتوانید دلیل بیاورید و ثابت کنید که بتپرستی عمل درستی است! غیر از من که یهوه هستم، چه کسی گفته که این چیزها در مورد کوروش عملی خواهد شد؟ غیر از من خدایی نیست. من خدای عادل و نجات دهنده هستم و دیگری نیست! تا حال کدام بت به شما گفته است که این وقایع رخ خواهند داد؟
|
||
\v 22 ای تمام ساکنان زمین نزد من آیید تا نجات یابید، زیرا من خدا هستم و خدایی دیگر نیست.
|
||
\v 23 به ذات خود قسم خوردهام و هرگز از قسم خود برنمیگردم که هر زانویی در برابر من خم خواهد شد و هر زبانی به من سوگند وفاداری یاد خواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 24 «مردم خواهند گفت: ”عدالت و قوت ما از خداوند است.“ و کسانی که از من خشمناک بودند، شرمنده خواهند شد.
|
||
\v 25 من تمام بنیاسرائیل را نجات خواهم داد و آنان مرا ستایش خواهند کرد.»
|
||
\c 46
|
||
\s1 خدایان بابِل
|
||
\p
|
||
\v 1 «زمانی مردم بابِل بتهای خود، ”بِل“ و ”نبو“ را میپرستیدند، اما اینک این دو بت روی گاری گذاشته شده و چارپایانِ خسته آنها را میکشند.
|
||
\v 2 خدایان بابِل اسیر شدهاند و به جای دیگری برده میشوند؛ آنها قادر نیستند خود را نجات دهند.
|
||
\p
|
||
\v 3 «ای بازماندگان بنیاسرائیل، به من گوش دهید. من شما را آفریدهام و از بدو تولد تاکنون از شما نگه داری کردهام.
|
||
\v 4 من خدای شما هستم و تا وقتی پیر شوید و موهایتان سفید شود از شما مراقبت خواهم کرد. من شما را آفریدهام و از شما نگه داری خواهم نمود. شما را با خود خواهم برد و نجاتدهندۀ شما خواهم بود.»
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند میگوید: «مرا با چه کسی مقایسه میکنید؟ آیا کسی را میتوانید پیدا کنید که با من برابری کند؟
|
||
\v 6 آیا مرا به بتها تشبیه میکنید که مردم با طلا و نقرهٔ خود آن را میسازند؟ آنها زرگر را اجیر میکنند تا ثروتشان را بگیرد و از آن خدایی بسازد؛ سپس زانو میزنند و آن را سجده میکنند!
|
||
\v 7 بت را بر دوش میگیرند و به این طرف و آن طرف میبرند. هنگامی که آن را بر زمین میگذارند همان جا میماند، چون نمیتواند حرکت کند! وقتی کسی نزدش دعا میکند، جوابی نمیدهد، چون بت نمیتواند ناراحتی او را برطرف سازد.
|
||
\p
|
||
\v 8 «ای گناهکاران این را فراموش نکنید،
|
||
\v 9 و به یاد داشته باشید که من بارها شما را از رویدادهای آینده آگاه ساختهام. زیرا تنها من خدا هستم و کسی دیگر مانند من نیست که
|
||
\v 10 بتواند به شما بگوید در آینده چه رخ خواهد داد. آنچه بگویم واقع خواهد شد و هر چه اراده کنم به انجام خواهد رسید.
|
||
\v 11 مردی\f + \fr 46:11 \ft منظور کوروش است.\f* را از مشرق، از آن سرزمین دور دست فرا میخوانم. او مانند یک پرندهٔ شکاری فرود خواهد آمد و آنچه را اراده نمودهام انجام خواهد داد. آنچه گفتهام واقع خواهد شد.
|
||
\v 12 ای مردم دیر باور که فکر میکنید آزادی شما دور است، به من گوش دهید.
|
||
\v 13 من روز آزادیتان را نزدیک آوردهام. من تأخیر نخواهم کرد و اورشلیم را نجات خواهم داد و اسرائیل را سرافراز خواهم ساخت.»
|
||
\c 47
|
||
\s1 سقوط بابِل
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میگوید: «ای بابِل، از تخت خود به زیر بیا و بر خاک بنشین، زیرا دوران عظمت تو به سر آمده است. تو زمانی مانند یک شاهزادهٔ باکره، لطیف و نازنین بودی، اما اینک بردهای بیش نیستی.
|
||
\v 2 دستاس را بگیر و گندم را آرد کن. روبندت را بردار، دامنت را بالا بگیر تا از نهرها عبور کنی.\f + \fr 47:2 \ft «از نهرها عبور کنی» احتمالاً اشارهای است به تبعید شدن بابِلیها.\f*
|
||
\v 3 تو عریان و رسوا خواهی شد. من از تو انتقام خواهم گرفت و به تو رحم نخواهم کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 4 بله، خدای قدوس اسرائیل که نامش خداوند لشکرهای آسمان است ما را از دست بابِل نجات خواهد داد!
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند به بابِل میگوید: «ای بابِل، در تاریکی بنشین و خاموش باش. دیگر تو را ”ملکهٔ ممالک“ نخواهند خواند.
|
||
\v 6 ای بابِل، من بر قوم خود اسرائیل خشمگین بودم و برای اینکه آنان را تنبیه کرده باشم، اجازه دادم به چنگ تو بیفتند، اما تو بر آنان رحم نکردی و حتی پیران را به انجام کارهای سخت واداشتی.
|
||
\v 7 تو گمان کردی همیشه ملکه خواهی بود؛ و هرگز به عاقبت کار خود نیندیشیدی.
|
||
\p
|
||
\v 8 «ای مملکت خوشگذران که فکر میکنی در امن و امان هستی، گوش کن. تو خود را مانند خدا، بینظیر میدانی. میگویی: ”من هرگز بیوه نخواهم شد. هیچگاه فرزندانم را از دست نخواهم داد.“
|
||
\v 9 اما با وجود تمام جادوگریهایت، در یک لحظه و در یک روز این دو بلا بر سرت خواهند آمد: هم بیوه میشوی و هم بیاولاد.
|
||
\p
|
||
\v 10 «تو با خیال راحت به شرارت خود ادامه دادی و گمان کردی هیچکس تو را نمیبیند. علم و دانش تو باعث شد منحرف شوی و به خود بگویی: ”من هستم، و غیر از من کسی نیست.“
|
||
\v 11 بنابراین، بلا بر تو خواهم فرستاد و تو نخواهی توانست با سحر و جادویت آن را دفع کنی. ویرانی غیرمنتظرهای که فکرش را نکردهای بر تو خواهد آمد.
|
||
\p
|
||
\v 12 «ارواح ناپاک را که طی این سالها پرستش میکردی احضار کن. آنها را صدا کن تا بیایند و به تو کمک کنند تا شاید باز بتوانی در دل دشمنانت ترس و وحشت ایجاد کنی!
|
||
\v 13 تو مشاوران زیادی داری طالعبینان و ستارهشناسانی که میکوشند تو را از رویدادهای آینده آگاه سازند. آنها را فرا خوان تا به تو کمک کنند.
|
||
\v 14 اما بدان که آنان همچون کاه در آتش خواهند سوخت. آنان قادر نخواهند بود حتی خود را نجات دهند، زیرا آن آتش، آتشی نخواهد بود که آنان بخواهند خود را با آن گرم کنند، بلکه آتشی که همه چیز را میسوزاند!
|
||
\v 15 تنها سودی که از این مشاوران دیرینه عایدت میشود همین است! همۀ آنان به راه خود خواهند رفت و تو را تنها خواهند گذاشت، و کسی نخواهد ماند تا تو را نجات دهد.»
|
||
\c 48
|
||
\s1 سرسختی قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 ای قوم اسرائیل، ای کسانی که از نسل یهودا هستید، گوش کنید: شما به نام خداوند قسم میخورید و ادعا میکنید که خدای اسرائیل را میپرستید، اما این کار را از روی صداقت و راستی انجام نمیدهید.
|
||
\v 2 با وجود این، افتخار میکنید که در شهر مقدّس زندگی میکنید و بر خدای اسرائیل که نامش خداوند لشکرهای آسمان است توکل دارید.
|
||
\p
|
||
\v 3 خداوند میگوید: «آنچه را که میبایست رخ دهد، از مدتها پیش به شما اطلاع دادم؛ سپس بهناگاه آنها را به عمل آوردم.
|
||
\v 4 میدانستم که دلهایتان همچون سنگ و سرهایتان مانند آهن سخت است.
|
||
\v 5 این بود که آنچه میخواستم برای شما انجام دهم از مدتها پیش به شما خبر دادم تا نگویید که بتهایتان آنها را بجا آوردهاند.
|
||
\p
|
||
\v 6 «پیشگوییهای مرا شنیدهاید و وقوع آنها را دیدهاید، اما نمیخواهید اعتراف کنید که پیشگوییهای من درست بوده است. اکنون چیزهای تازهای میگویم که تا به حال از وجود آنها بیاطلاع بودهاید.
|
||
\v 7 و چیزهایی را به وجود میآورم که پیش از این نبوده است و دربارهٔ آنها چیزی نشنیدهاید، تا دیگر نگویید: ”این چیزها را میدانستیم!“
|
||
\p
|
||
\v 8 «بله، چیزهای کاملاً تازه به شما میگویم، چیزهایی که هرگز نشنیدهاید، چون میدانم اشخاص خیانتکاری هستید و از طفولیت همیشه یاغی بودهاید.
|
||
\v 9 با وجود این، به خاطر حرمت نامم، خشم خود را فرو برده، شما را از بین نخواهم برد.
|
||
\v 10 شما را تصفیۀ کردم، اما نه مانند نقره؛ شما را در کورۀ مصیبت تصفیه کردم.
|
||
\v 11 بله، به خاطر خودم شما را از بین نخواهم برد مبادا اقوام بتپرست بگویند که بتهایشان مرا مغلوب کردند. من به بتهای آنها اجازه نمیدهم در جلال من شریک شوند.
|
||
\s1 آزادی اسرائیل از بابل
|
||
\p
|
||
\v 12 «ای اسرائیل، ای قوم برگزیدهٔ من، گوش کنید! تنها من خدا هستم. من اول و آخر هستم.
|
||
\v 13 دستهای من بود که زمین را بنیاد نهاد و آسمانها را گسترانید. آنها گوش به فرمان من هستند.
|
||
\p
|
||
\v 14 «همهٔ شما بیایید و بشنوید. هیچکدام از خدایان شما قادر نیست پیشگویی کند که مردی را که من برگزیدهام حکومت بابِل را سرنگون خواهد کرد و آنچه اراده کردهام بجا خواهد آورد.
|
||
\v 15 اما من این را پیشگویی میکنم. بله، من کوروش را خواندهام و به او این مأموریت را دادهام و او را کامیاب خواهم ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 16 «به من نزدیک شوید و گوش دهید. من همیشه آشکارا گفتهام که در آینده چه رخ خواهد داد تا شما بتوانید آن را بفهمید.»
|
||
\p (اکنون خداوند یهوه مرا با روح خود نزد شما فرستاده است.)
|
||
\p
|
||
\v 17 خداوند که نجاتدهندۀ قوم اسرائیل و خدای قدوس ایشان است چنین میگوید: «ای اسرائیل، من یهوه، خدای تو هستم، که آنچه برای تو نیکوست، آن را به تو تعلیم میدهم و تو را به راههایی که باید بروی هدایت میکنم.
|
||
\p
|
||
\v 18 «ای کاش به اوامر من گوش میدادید، آنگاه برکات مانند نهر برای شما جاری میشد و پیروزی مانند امواج دریا به شما میرسید.
|
||
\v 19 نسل شما مانند شنهای ساحل دریا بیشمار میشدند و من نمیگذاشتم ایشان هلاک شوند.»
|
||
\p
|
||
\v 20 ای قوم اسرائیل، از بابِل بیرون بیایید! از اسارت آزاد شوید! با صدای بلند سرود بخوانید و این پیام را به گوش تمام مردم جهان برسانید: «خداوند قوم اسرائیل را که خدمتگزاران او هستند، آزاد ساخته است!»
|
||
\v 21 هنگامی که خداوند قوم خود را از بیابان خشک عبور داد ایشان تشنگی نکشیدند، زیرا او صخره را شکافت و از آن، آب جاری ساخت تا ایشان بنوشند.
|
||
\p
|
||
\v 22 خداوند میفرماید: «شریران از سلامتی برخوردار نخواهند شد.»
|
||
\c 49
|
||
\s1 خدمتگزار خداوند
|
||
\p
|
||
\v 1 ای مردم سرزمینهای دور دست به من گوش دهید! پیش از آنکه من به دنیا بیایم خداوند مرا برگزید، و هنگامی که هنوز در شکم مادرم بودم او مرا به اسم خواند.
|
||
\v 2 خداوند سخنان مرا مانند شمشیر، تیز کرده است. او مرا زیر دستش پنهان نموده و مرا مانند یک تیر تیز در ترکش خود گذاشته است.
|
||
\p
|
||
\v 3 خداوند به من گفت: «تو خدمتگزار نیرومند من هستی.\f + \fr 49:3 \ft «تو خدمتگزار نیرومند من هستی» یا «ای اسرائیل، تو خدمتگزار من هستی».\f* تو باعث خواهی شد که مردم مرا بستایند.»
|
||
\p
|
||
\v 4 جواب دادم: «اما کار من برای مردم بیهوده بوده و من بیجهت نیروی خود را برای آنان صرف کردهام.» با این حال خدمت خود را تماماً به خداوند واگذار میکنم تا او آن را به ثمر رساند.
|
||
\p
|
||
\v 5 خداوند که مرا از شکم مادرم برای خدمتش برگزید و به من مأموریت داد تا قوم آوارهٔ او اسرائیل را به سوی او بازگردانم، و برای انجام این کار به من نیروی کافی بخشید و افتخار انجام آن را نصیبم کرد، به من فرمود:
|
||
\v 6 «اینک کاری مهمتر از باز آوردن و احیای اسرائیل به تو واگذار میکنم. ای خدمتگزار من، تو را برای قومهای جهان نور میسازم تا نجات مرا به کرانهای زمین برسانی.»
|
||
\p
|
||
\v 7 خداوند که نجات دهنده و خدای مقدّس اسرائیل است، به او که از طرف مردم حقیر و طرد شده و زیر دست حاکمان قرار گرفته است، چنین میفرماید: «وقتی پادشاهان تو را ببینند، به احترام تو از جای خود برخواهند خاست و شاهزادگان به تو تعظیم خواهند کرد، زیرا من که خداوند امین و خدای مقدّس اسرائیل هستم تو را برگزیدهام.»
|
||
\s1 احیای اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند میفرماید: «فریاد تو را در وقت مناسب خواهم شنید. در روز نجات به یاریات خواهم شتافت. تو را از هر گزندی حفظ خواهم نمود و توسط تو با قوم اسرائیل عهد خواهم بست و سرزمینشان را از نو آباد کرده، آن را به مردمش باز خواهم گرداند.
|
||
\v 9 من توسط تو کسانی را که اسیرند و در تاریکی زندگی میکنند آزاد کرده، به ایشان خواهم گفت: ”بیرون بیائید و در روشنایی زندگی کنید.“ آنان گوسفندان من خواهند بود و در چراگاههای سرسبز و بر تپههایی که قبلاً خشک و بیعلف بود خواهند چرید.
|
||
\v 10 گرسنه و تشنه نخواهند شد و حرارت خورشید به ایشان آسیب نخواهد رسانید، زیرا کسی که ایشان را دوست دارد آنان را هدایت خواهد کرد و نزد چشمههای آب رهبری خواهد نمود.
|
||
\p
|
||
\v 11 «من تمام کوههایم را برای قوم خود به راههای صاف تبدیل خواهم کرد و بر فراز درهها، جادهها خواهم ساخت تا ایشان از آن عبور کنند.
|
||
\v 12 قوم من از جاهای دور دست باز خواهند گشت عدهای از شمال، عدهای از غرب و عدهای از سرزمین جنوب.»
|
||
\p
|
||
\v 13 ای آسمانها، آواز شادی سر دهید! ای زمین، شادمان باش! و ای کوهها با شادی سرود بخوانید، زیرا خداوند بر قوم رنجدیدهٔ خود ترحم کرده، ایشان را تسلی میدهد.
|
||
\p
|
||
\v 14 با وجود این، ساکنان اورشلیم میگویند: «خداوند ما را ترک گفته و فراموش کرده است.»
|
||
\v 15 خداوند چنین پاسخ میدهد: «آیا یک مادر جگر گوشهٔ خود را فراموش میکند؟ یا بر پسر خود رحم نمیکند؟ حتی اگر مادری طفلش را فراموش کند، من شما را فراموش نخواهم کرد!
|
||
\v 16 ای اورشلیم، من نام تو را بر کف دستم نوشتهام و دیوارهایت همیشه در نظر من است.
|
||
\v 17 بهزودی فرزندان تو خواهند آمد تا تو را دوباره بنا کنند و تمام کسانی که تو را ویران کردهاند، از تو بیرون خواهند رفت.
|
||
\v 18 سرت را بالا کن و به اطراف خود نظر انداز. ببین چگونه قوم تو جمع شدهاند و به سوی تو میآیند. به حیات خود قسم که آنها نزد تو خواهند آمد و تو به آنها فخر خواهی کرد همانطور که یک عروس به زیورآلات خود فخر میکند.
|
||
\p
|
||
\v 19 «خرابهها و زمینهای ویران تو از مردم پر خواهند شد و دشمنانت که تو را اسیر کرده بودند، از تو دور خواهند شد.
|
||
\v 20 فرزندان تو که در دیار تبعید به دنیا آمدهاند به تو خواهند گفت: ”این سرزمین برای ما کوچک است. ما به جای وسیعتری نیاز داریم.“
|
||
\v 21 آنگاه از خود خواهی پرسید: ”چه کسی اینها را برای من زاییده است؟ چه کسی اینها را برای من بزرگ کرده است؟ بیشتر فرزندانم کشته شدهاند و بقیه به اسیری رفته مرا تنها گذاشتهاند. پس اینها از کجا آمدهاند؟“»
|
||
\p
|
||
\v 22 خداوند یهوه به قوم اسرائیل میفرماید: «اینک به اشارۀ من قومهای جهان پسرانت را در آغوش گرفته، دخترانت را بر دوش خواهند گذاشت و آنان را نزد تو باز خواهند آورد.
|
||
\v 23 پادشاهان و ملکهها مانند دایه از تو مراقبت خواهند کرد و در برابرت زانو زده، خاک پایت را خواهند لیسید. آنگاه خواهی دانست که من خداوند هستم و کسانی را که چشم امیدشان به من باشد، نومید نخواهم کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 24 چه کسی میتواند غنایم را از چنگ فاتح جنگ درآورد؟ چه کسی میتواند اسیران را از دست حاکم ستمگر برهاند؟
|
||
\p
|
||
\v 25 خداوند جواب میدهد: «من غنایم را از چنگ فاتح جنگ در خواهم آورد و اسیران را از دست حاکم ستمگر خواهم رهانید. من با دشمنان تو خواهم جنگید و فرزندانت را خواهم رهانید.
|
||
\v 26 کسانی را که به تو ظلم کنند به جان هم خواهم انداخت تا گوشت یکدیگر را بخورند و خون یکدیگر را بنوشند. آنگاه تمام مردم دنیا خواهند دانست که من یهوه، خدای قادر اسرائیل هستم که تو را نجات میدهم و حفظ میکنم.»
|
||
\c 50
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند به قوم خود میگوید: «آیا فکر میکنید من شما را از سرزمین خود بیرون کردم همانگونه که یک مرد زنش را طلاق داده، از خانه بیرون میکند؟ اگر چنین است، پس کجاست طلاقنامه؟ آیا فکر میکنید من بودم که شما را به اسارت فروختم چنانکه پدری فرزندانش را چون برده میفروشد؟ نه، هرگز! شما به سبب گناهان خود به اسارت برده شدید.
|
||
\p
|
||
\v 2 «چرا هنگامی که به نجاتتان آمدم مرا نپذیرفتید؟ چرا هنگامی که صدایتان کردم پاسخ ندادید؟ آیا فکر میکنید من قدرت ندارم شما را آزاد کنم؟ با یک اشاره دریا را خشک میسازم و رودخانه را به بیابان خشک تبدیل میکنم به طوری که ماهیهای آن از بیآبی میمیرند و میگندند.
|
||
\v 3 من همان هستم که پوششی بر آسمان میکشم و سراسر آن را تاریک میسازم.»
|
||
\s1 خدمتگزار مطیع خداوند
|
||
\p
|
||
\v 4 خداوند یهوه به من آموخته که چه بگویم و چگونه خستگان را به کلام خود توانایی بخشم. او هر صبح مرا بیدار میکند و فهم مرا روشن میسازد تا خواست او را بدانم.
|
||
\v 5 خداوند یهوه با من صحبت کرد و من به سخنانش گوش دادم. با او مخالفت نکردم و از او برنگشتم.
|
||
\v 6 پشتم را به ضرب شلّاق کسانی که مرا میزدند سپردم و در برابر کسانی که ریش مرا میکندند و به صورتم آب دهان میانداختند و به من اهانت میکردند، مقاومت نکردم.
|
||
\p
|
||
\v 7 از اهانت آنان ترسی ندارم، زیرا خداوند یهوه یاور من است. بنابراین، روی خود را همچون سنگ خارا ساختهام تا خواست خداوند را بجا آورم. یقین دارم پیروز خواهم شد،
|
||
\v 8 زیرا خداوند نزدیک است و از حق من دفاع خواهد کرد. پس کیست که جرأت کند با من بجنگد؟ دشمنان کجا هستند؟ بگذار جلو بیایند!
|
||
\v 9 خداوند یهوه پشتیبان من است، پس کیست که بتواند مرا محکوم سازد؟ تمام دشمنانم مانند لباس بید خورده از بین خواهند رفت!
|
||
\p
|
||
\v 10 ای کسانی که ترس خداوند را در دل دارید و مطیعِ خدمتگزار او هستید، به خداوند اعتماد کنید. هر چند راه شما تاریک باشد و هیچ نوری به آن نتابد، اما شما به خدای خود اطمینان داشته باشید.
|
||
\v 11 اما شما که به روشنایی خود اعتماد میکنید و خود را با آتش خویش گرم میکنید، این است آنچه از من دریافت خواهید کرد: در عذاب خواهید خوابید.
|
||
\c 51
|
||
\s1 نجاتدهندۀ اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «ای کسانی که میخواهید نجات یابید، ای کسانی که چشم امیدتان به من است، سخنان مرا بشنوید. به معدنی که از آن استخراج شدهاید و به صخرهای که از آن جدا گشتهاید، توجه نمایید.
|
||
\v 2 به اجدادتان ابراهیم و سارا فکر کنید که از ایشان به وجود آمدید. هنگامی که ابراهیم را دعوت کردم او فرزندی نداشت و تنها بود، اما من او را برکت دادم و قوم بزرگی از او به وجود آوردم.
|
||
\p
|
||
\v 3 «من بار دیگر اسرائیل را برکت خواهم داد و خرابههای آن را آباد خواهم ساخت. زمینهای بایر و بیابانهای خشک آن چون باغ عدن سرسبز خواهند شد. خوشی و شادمانی همه جا را پر خواهد ساخت، و شکرگزاری همراه با سرودهای شاد در همه جا به گوش خواهد رسید.
|
||
\p
|
||
\v 4 «ای قوم من، به من گوش دهید، ای مردم من، صدایم را بشنوید، زیرا احکام من صادر خواهد شد و عدالتم نوری برای قومهای جهان خواهد بود.
|
||
\v 5 بهزودی میآیم تا آنها را نجات دهم و با عدل و انصاف بر آنها حکومت کنم. چشم امید سرزمینهای دور دست به من است، و برای بازوی پرتوان من انتظار میکشند.
|
||
\v 6 چشمان خود را به آسمان بدوزید و به زمین زیر پایتان نگاه کنید، روزی خواهد آمد که آسمان مانند دود، ناپدید خواهد شد و زمین همچون لباس، پوسیده خواهد شد و مردمش خواهند مرد. اما نجاتی که من به ارمغان میآورم برای همیشه باقی خواهد ماند و عدالت من هرگز از بین نخواهد رفت.
|
||
\p
|
||
\v 7 «ای کسانی که احکام مرا دوست میدارید و خوب را از بد تشخیص میدهید، به من گوش کنید. از سرزنش و تهمت مردم نترسید؛
|
||
\v 8 زیرا بید، آنها را مانند لباس از بین خواهد برد و کرم، ایشان را همچون پشم خواهد خورد. اما عدالت من هرگز از بین نخواهد رفت و کار نجاتبخش من نسل اندر نسل باقی خواهد ماند.»
|
||
\p
|
||
\v 9 ای خداوند برخیز و با قدرتت ما را نجات ده همانگونه که در گذشته ما را نجات دادی. تو همان خدایی هستی که اژدهای رود نیل، یعنی مصر را نابود کردی.
|
||
\v 10 تو دریا را خشک ساختی و راهی از میان آن باز کردی تا قومی که آزاد ساخته بودی از آن عبور کنند.
|
||
\v 11 کسانی که خداوند آزادشان کرده، سرودخوانان با شادی جاودانی، از آن راه به اورشلیم خواهند آمد. غم و نالهٔ آنان برای همیشه پایان خواهد یافت و جای خود را به شادی و سرود خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 12 خداوند میفرماید: «من هستم که به شما تسلی میدهم و شما را شاد میسازم؛ پس چرا از انسان فانی میترسید انسانی که مانند گیاه، خشک شده، از بین میرود؟
|
||
\v 13 اما شما خداوند، آفرینندهٔ خود را فراموش کردهاید، او را که آسمان را همچون خیمه گسترانید و زمین را بنیان نهاد. چرا دائم از ظلم و ستم انسانها میترسید و تمام روز از خشم دشمنان میهراسید؟ کجاست خشم ستمکیش آنها؟
|
||
\v 14 شما اسیران، بهزودی آزاد خواهید شد. دیگر در سیاهچالها گرسنه نخواهید ماند و نخواهید مرد.
|
||
\v 15 من یهوه خدای شما هستم همان خداوند لشکرهای آسمان که از میان امواج خروشان دریا، راهی خشک برای شما پدید آورد!
|
||
\v 16 من که زمین را بنیاد نهادم و آسمانها را برقرار ساختم، به اسرائیل میگویم: شما قوم من هستید. من احکام خود را به شما دادهام و با دست خود شما را حفظ میکنم.»
|
||
\s1 پایان رنجهای اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 17 برخیز ای اورشلیم، برخیز! به اندازهٔ کافی از جام غضب خداوند نوشیدهای. آن را تا ته سر کشیدهای و سرگیجه گرفتهای.
|
||
\v 18 کسی از ساکنانت باقی نمانده تا دستت را بگیرد و تو را راهنمایی کند.
|
||
\v 19 بلای مضاعف بر تو عارض شده است؛ سرزمینت خراب شده و مردمانت از قحطی و شمشیر به هلاکت رسیدهاند. دیگر کسی باقی نمانده تا تو را دلداری و تسلی دهد.
|
||
\v 20 مردم تو مانند آهوانی هستند که در دام صیاد گیر کرده باشند؛ آنها در کوچههایت افتادهاند و قدرت ندارند از جا برخیزند، زیرا خداوند غضب خود را بر آنها نازل کرده است.
|
||
\v 21 اما ای مصیبتزده که مست و گیج هستی، اما نه از شراب، اکنون گوش بده.
|
||
\v 22 خداوند تو یهوه که مدافع توست چنین میگوید: «من کاسهٔ غضب خود را که باعث سرگیجهٔ تو شده از دست تو میگیرم و تو دیگر مجبور نخواهی شد از آن بنوشی.
|
||
\v 23 جام غضب خود را به دست کسانی خواهم داد که بر تو ظلم میکنند و به تو میگویند: ”در کوچهها دراز بکش تا تو را مانند خاک زمین لگدمال کنیم.“»
|
||
\c 52
|
||
\s1 خدا اورشلیم را نجات خواهد داد
|
||
\p
|
||
\v 1 برخیز ای اورشلیم، برخیز و بار دیگر خود را قوی ساز! ای شهر مقدّس، لباس زیبایت را بپوش، زیرا اشخاص ختنه نشده و نجس دیگر هرگز وارد تو نخواهند شد.
|
||
\v 2 ای اورشلیم، از میان خاک بلند شو! ای اسیرشدگان اورشلیم، بندهای اسارت را از گردن خود باز کنید!
|
||
\v 3 زیرا خداوند میفرماید: «مفت اسیر شدهاید و مفت نیز آزاد خواهید شد.»
|
||
\v 4 خداوند یهوه چنین میفرماید: «در گذشته با میل خود به مصر رفتید تا در آنجا زندگی کنید، اما بعد آشور شما را اسیر کرد؛
|
||
\v 5 و اینک در بابِل بیجهت بر شما ظلم میکنند. آنها شما را اسیر کردهاند و از شادی فریاد برمیآورند و هر روز نام مرا کفر میگویند.
|
||
\v 6 اما روزی خواهد آمد که شما، ای قوم من، به قدرتی که در نام من است پی خواهید برد و خواهید فهمید که این من هستم، بله من هستم، که با شما سخن میگویم.»
|
||
\p
|
||
\v 7 چه زیباست پاهای کسی که از کوهستان میآید و بشارت میآورد، بشارت صلح و نجات، و به صَهیون میگوید: «خدای تو سلطنت میکند!»
|
||
\v 8 دیدبانان از شادی با صدای بلند سرود میخوانند، زیرا با چشمان خود میبینند که خداوند دوباره به اورشلیم باز میگردد.
|
||
\v 9 ای خرابههای اورشلیم با صدای بلند آواز شادمانی سر دهید، زیرا خداوند اورشلیم را آزاد خواهد ساخت و قوم خود را تسلی خواهد داد.
|
||
\v 10 خداوند در برابر چشمان تمام قومها، قدرت مقدّس خود را به کار خواهد برد و قوم خود را نجات خواهد داد تا همه آن را ببینند.
|
||
\p
|
||
\v 11 اینک خود را از قید اسارت آزاد سازید و بابِل و تمام مظاهر آن را پشت سر بگذارید، زیرا آنها ناپاک هستند. شما قوم مقدّس خداوند هستید. ای همهٔ شما که ظروف خانهٔ خداوند را حمل میکنید و به وطن باز میگردید، خود را پاک سازید!
|
||
\v 12 این بار دیگر با عجله از سرزمین اسارتتان نخواهید رفت و لازم نخواهد بود که بگریزید، زیرا خداوند پیشاپیش شما خواهد رفت و خود خدای اسرائیل، حافظ شما خواهد بود.
|
||
\s1 خدمتگزار رنجدیدهٔ خداوند
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند میفرماید: «خدمتگزار من در کار خود کامیاب و بسیار سرافراز خواهد شد.
|
||
\v 14 بسیاری از مردم با دیدن او متحیر میشوند، زیرا صورت او به قدری عوض شده که دیگر شکل انسان ندارد.
|
||
\v 15 او خون خود را بر قومهای بسیار خواهد پاشید و آنها را از گناه پاک خواهد ساخت. پادشاهان جهان در حضور او دهان خود را خواهند بست، زیرا آنچه بدیشان گفته نشده بود، خواهند دید، و آنچه را نشنیده بودند، درک خواهند کرد.»
|
||
\c 53
|
||
\p
|
||
\v 1 چه کسی پیام ما را باور کرده، و بازوی توانای خداوند بر چه کسی آشکار شده است!
|
||
\v 2 در نظر خدا او مانند درخت سبزی بود که در زمین خشک و شورهزار روییده و ریشه دوانده باشد؛ اما در نظر ما او زیبایی و جلوهای نداشت که مشتاقش باشیم.
|
||
\p
|
||
\v 3 او را خوار شمردیم و رد کردیم، اما او درد و غم ما را تحمل کرد. همهٔ ما از او رو برگردانیدیم. او خوار شد و ما هیچ اهمیت ندادیم.
|
||
\v 4 این دردهای ما بود که او به جان گرفته بود، این رنجهای ما بود که او بر خود حمل میکرد؛ اما ما گمان کردیم این درد و رنج مجازاتی است که خدا بر او فرستاده است.
|
||
\v 5 برای گناهان ما بود که او مجروح شد و برای شرارت ما بود که او را زدند. او تنبیه شد تا ما سلامتی کامل داشته باشیم. از زخمهای او ما شفا یافتیم.
|
||
\v 6 ما همچون گوسفندانی که آواره شده باشند، گمراه شده بودیم؛ راه خدا را ترک کرده به راههای خود رفته بودیم. با وجود این، خداوند تقصیرها و گناهان همهٔ ما را به حساب او گذاشت!
|
||
\p
|
||
\v 7 با او با بیرحمی رفتار کردند، اما او تحمل کرد و زبان به شکایت نگشود. همچنانکه بَره را به سوی کشتارگاه میبرند، او را نیز به کشتارگاه بردند. او مثل گوسفندی که پشمهایش را میچینند، لب به اعتراض نگشود.
|
||
\v 8 به ناحق او را به مرگ سپردند و کسی از نسل او اعتراض نکرد. زیرا او از دنیای زندگان منقطع شد؛ آری، به سبب عصیان قوم من مجازات شد.
|
||
\v 9 هنگامی که خواستند او را همراه خطاکاران دفن کنند، او را در قبر مردی ثروتمند گذاشتند؛ اما هیچ خطایی از او سر نزده بود و هیچ حرف نادرستی از دهانش بیرون نیامده بود.
|
||
\p
|
||
\v 10 خداوند میفرماید: «این خواست من بود که او رنج بکشد و بمیرد. او جانش را قربانی کرد تا آمرزش گناهان را به ارمغان آورد، بنابراین صاحب فرزندان بیشمار خواهد شد. او زندگی را از سر خواهد گرفت\f + \fr 53:10 \ft «او زندگی را از سر خواهد گرفت» یا «عمر او طولانی خواهد شد».\f* و ارادهٔ من به دست او اجرا خواهد شد.
|
||
\v 11 هنگامی که ببیند عذابی که کشیده چه ثمری به بار آورده، راضی و خشنود خواهد شد. خدمتگزار عادل من بار گناهان بسیاری از مردم را به دوش خواهد گرفت و من به خاطر او آنها را خواهم بخشید.
|
||
\v 12 به او مقامی بزرگ و قدرتی عظیم خواهم داد، زیرا او خود را فدا کرد، از خطاکاران محسوب شد، بار گناهان بسیاری را بر دوش گرفت و برای خطاکاران شفاعت کرد.»
|
||
\c 54
|
||
\s1 جلال آیندۀ اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 ای اورشلیم، ای زن نازا، شاد باش و سرود بخوان، زیرا فرزندان تو زیادتر از فرزندان زنی خواهند شد که شوهرش او را ترک نگفته باشد!
|
||
\v 2 خیمهای را که در آن زندگی میکنی وسیعتر کن و پردههای آن را پهنتر ساز، طنابهایش را دراز کن و میخهایش را محکم ساز؛
|
||
\v 3 زیرا بهزودی جمعیت تو زیاد خواهد شد. فرزندانت نزد تو باز خواهند گشت و این سرزمین را که به دست بیگانگان افتاده، تصاحب خواهند کرد و شهرهای ویران را دوباره آباد خواهند ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 4 نترس و نگران نباش، زیرا دیگر رسوا و خوار نخواهی شد. خیانتی را که در جوانیت مرتکب شدهای به یاد نخواهی آورد و تنهایی زمان بیوگیات را فراموش خواهی کرد؛
|
||
\v 5 زیرا آفرینندهٔ تو که نامش خداوند لشکرهای آسمان است، شوهر تو خواهد بود. خدای قدوس اسرائیل که خدای تمام جهان است، نجاتدهندۀ تو خواهد بود.
|
||
\v 6 ای اسرائیل، تو مانند زن جوان رنجدیدهای هستی که شوهرش او را ترک گفته باشد. اما خداوند تو را دوباره نزد خود میخواند و میگوید:
|
||
\v 7 «برای اندک زمانی تو را ترک گفتم، اما اینک با محبتی عمیق تو را نزد خود برمیگردانم.»
|
||
\v 8 خداوند که حامی توست میفرماید: «در لحظهٔ غضب، روی خود را از تو برگردانیدم، اما اینک با محبت جاودانی تو را دوست خواهم داشت.
|
||
\p
|
||
\v 9 «همانگونه که در زمان نوح قسم خوردم که دیگر نگذارم طوفان جهان را فرا گیرد، اکنون نیز قسم میخورم که بار دیگر بر تو خشمگین نشوم و تو را تنبیه نکنم.
|
||
\v 10 هر چند کوهها جابهجا شوند و تپهها نابود گردند، اما محبت من نسبت به تو هرگز از بین نخواهد رفت و پیمان سلامتیای که با تو بستهام هیچوقت شکسته نخواهد شد.» خداوند که تو را دوست دارد این را میگوید.
|
||
\p
|
||
\v 11 «ای شهر داغدیده و رنجور من که تسلی نیافتهای، من تو را بازسازی خواهم کرد؛ تو را با سنگهای قیمتی بنیاد خواهم نهاد.
|
||
\v 12 برجهایت را با لعل و دروازهها و دیوارهایت را با گوهرهای درخشان بنا خواهم کرد.
|
||
\v 13 همهٔ فرزندانت از من تعلیم خواهند گرفت و سلامتی و کامیابی روز افزونی نصیب ایشان خواهد شد.
|
||
\v 14 عدل و انصاف در تو حکمفرما خواهد شد و تو از ظلم و آزار دیگران در امان خواهی ماند. در صلح و آرامش به سر خواهی برد و دیگر نخواهی ترسید.
|
||
\v 15 اگر قومی بر تو هجوم آورند، این امر با اجازهٔ من نخواهد بود. پس آنانی که با تو بجنگند، از پای در خواهند آمد.
|
||
\p
|
||
\v 16 «آهنگر را که آتش کوره را میدمد و اسلحه میسازد، من آفریدهام. سرباز را نیز که اسلحه به دست میگیرد و میجنگد، من به وجود آوردهام؛
|
||
\v 17 و من میگویم هر اسلحهای که بر ضد تو ساخته شود کاری از پیش نخواهد برد و تو بر تمام مدعیانت غالب خواهی شد. من خدمتگزارانم را حمایت میکنم و به آنان پیروزی میبخشم.» این است آنچه خداوند میفرماید.
|
||
\c 55
|
||
\s1 دعوت از تشنگان
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «ای همهٔ تشنگان، نزد آبها بیایید؛ ای همهٔ شما که پول ندارید، بیایید نان بخرید و بخورید! بیایید شیر و شراب را بدون پول بخرید و بنوشید!
|
||
\v 2 چرا پول خود را خرج چیزی میکنید که خوردنی نیست؟ چرا دسترنج خود را صرف چیزی میکنید که سیرتان نمیکند؟ به من گوش دهید و از من اطاعت کنید تا بهترین خوراک را بخورید و از آن لذت ببرید.
|
||
\p
|
||
\v 3 «ای قوم من، با گوشهای باز و شنوا نزد من بیایید تا زنده بمانید. من با شما عهدی جاودانی میبندم و برکاتی را که به داوود پادشاه وعده دادهام به شما میدهم.
|
||
\v 4 همانگونه که او سرزمینها را تسخیر کرد و قدرت مرا ظاهر ساخت،
|
||
\v 5 شما نیز قومهای بیگانه را فراخواهید خواند و آنها آمده، مطیع شما خواهند شد. من که یهوه خدای مقدّس اسرائیل هستم این کار را برای خودم خواهم کرد و به شما عزت و افتخار خواهم بخشید.»
|
||
\p
|
||
\v 6 خداوند را مادامی که یافت میشود بطلبید، و مادامی که نزدیک است او را بخوانید.
|
||
\v 7 ای گناهکاران، از کارها و فکرهای فاسد خود دست بکشید و به سوی خداوند بازگشت کنید، زیرا او بسیار بخشنده است و بر شما رحم خواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند میفرماید: «فکرهای من فکرهای شما نیست، و راههای من هم راههای شما نیست.
|
||
\v 9 به همان اندازه که آسمان بلندتر از زمین است، راههای من نیز از راههای شما و فکرهای من از فکرهای شما بلندتر و برتر است.
|
||
\p
|
||
\v 10 «کلام من مانند برف و باران است. همانگونه که برف و باران از آسمان میبارند و زمین را سیراب و بارور میسازند و به کشاورز بذر و به گرسنه نان میبخشند،
|
||
\v 11 کلام من نیز هنگامی که از دهانم بیرون میآید بیثمر نمیماند، بلکه مقصود مرا عملی میسازد و آنچه را اراده کردهام انجام میدهد.
|
||
\p
|
||
\v 12 «ای قوم من، شما با شادی از بابِل بیرون خواهید آمد و با آرامش آنجا را ترک خواهید گفت. کوهها و تپههای اطراف شما با شادی سرود خواهند خواند و درختان صحرا برای شما دست خواهند زد!
|
||
\v 13 به جای خار و خس، درختان سبز و خوشبویی چون صنوبر و آس خواهند رویید. این معجزه، یادبودی جاودانی خواهد بود از آنچه من انجام دادهام.»
|
||
\c 56
|
||
\s1 نجات قومهای جهان
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند به قوم خود چنین میگوید: «با انصاف رفتار کنید و آنچه را که راست و درست است انجام دهید، زیرا بهزودی میآیم تا شما را آزاد سازم.
|
||
\v 2 من کسانی را که حرمت روز ”شَبّات“ را نگاه میدارند و از انجام دادن هر کار بدی دوری میکنند، برکت خواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 3 قومهای غیریهود نیز وقتی خداوند را بپذیرند، از برکت او برخوردار خواهند شد. پس ایشان نگویند: «خداوند ما را از قوم خود نمیداند.» همچنین مردانی که نمیتوانند صاحب فرزند شوند گمان نکنند که از قوم خدا جدا هستند؛
|
||
\v 4 زیرا خداوند دربارهٔ آنها میگوید: «اگر ایشان حرمت روز شَبّات را نگه دارند و آنچه را که مورد پسند من است بجا آورند و به عهد من وفادار بمانند،
|
||
\v 5 آنگاه نام ایشان در خانهٔ من و در میان قوم من تا ابد به یادگار خواهد ماند و نامی پر افتخارتر از نام کسانی خواهد بود که صاحب فرزند هستند.»
|
||
\p
|
||
\v 6 همچنین خداوند در مورد قومهای غیریهود که به قوم او ملحق میشوند و او را خدمت میکنند، و او را دوست داشته، خدمتگزار او میشوند، چنین میگوید: «اگر حرمت روز شَبّات را نگاه دارند و به عهد من وفادار بمانند،
|
||
\v 7 ایشان را نیز به کوه مقدّس خود خواهم آورد و در خانهٔ عبادتم ایشان را شاد خواهم ساخت و قربانیها و هدایای ایشان را قبول خواهم کرد. خانهٔ من خانهٔ دعا برای همهٔ قومها خوانده خواهد شد.»
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند که بنیاسرائیل را از تبعید به وطن باز میگرداند، میفرماید: «علاوه بر قوم خود اسرائیل، قومهای دیگر را نیز جمع کرده، به اسرائیل خواهم آورد.»
|
||
\s1 محکومیت رهبران اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 9 خداوند به قومهای بیگانه دستور میدهد که مانند حیوانات درنده به قوم او حمله کنند و آنان را بدرند.
|
||
\v 10 او میگوید: «رهبران اسرائیل که میبایست قوم مرا از خطر آگاه سازند، خود کور هستند و فهم ندارند. مانند سگهای گلهای هستند که هنگام خطر پارس نمیکنند؛ فقط دوست دارند دراز بکشند و بخوابند.
|
||
\v 11 سگهای حریصی هستند که هرگز سیر نمیشوند. این رهبران قوم، فهم و شعور ندارند. هر چه دلشان میخواهد میکنند و فقط دنبال سود خود هستند.
|
||
\v 12 آنها میگویند: ”بیایید شراب بیاوریم و بنوشیم و مست شویم. زندگی همین است. فردا روز بهتری خواهیم داشت!“»
|
||
\c 57
|
||
\s1 محکومیت بدکاران اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 انسانهای خوب، دیده از جهان فرو میبندند و اشخاص خداشناس پیش از وقت میمیرند و کسی نیست که در این باره فکر کند و دلیل این امر را بفهمد. ایشان میمیرند تا از مصیبتی که در راه است نجات یابند.
|
||
\v 2 هنگامی که خداشناسان میمیرند، از آرامش برخوردار میشوند و استراحت مییابند.
|
||
\p
|
||
\v 3 و اما شما ای بدکاران، جلو بیایید! ای اولاد جادوگران و زناکاران، نزدیک بیایید!
|
||
\v 4-5 \vp ۴و۵\vp* شما چه کسی را مسخره میکنید؟ به چه کسی دهن کجی میکنید؟ ای آدمهای گناهکار و دروغگو، شما همان اشخاصی هستید که زیر سایهٔ درختان زنا میکنید و در درهها و زیر شکاف صخرههای بلند فرزندان خود را برای بتها قربانی میکنید.
|
||
\v 6 سنگهای صاف را از میان درهها بر میدارید و آنها را چون خدا میپرستید و هدایای گوناگون به آنها تقدیم میکنید. آیا فکر میکنید این رفتارتان خدا را خشنود میکند؟
|
||
\v 7 به کوههای بلند میروید تا در آنجا زنا کنید و برای بتهایتان قربانی کنید.
|
||
\v 8 شما بتهایتان را پشت درهای بسته قرار میدهید و آنها را میپرستید. این عمل شما زناکاری است، زیرا به جای اینکه خدا را دوست داشته باشید و عبادت کنید، به بتها عشق میورزید و آنها را میپرستید.
|
||
\v 9 با عطر و روغن به حضور بت «مولک» میروید تا آنها را تقدیمش کنید. به سفرهای دور و دراز میروید، حتی به جهنم هم پا میگذارید، تا شاید خدایان تازهای بیابید و به آنها دل ببندید.
|
||
\v 10 از جستجوی خود خسته و درمانده میشوید، ولی دست برنمیدارید. به خود قوت قلب میدهید و پیش میروید.
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند میفرماید: «این بتها چه هستند که از آنها میترسید و به من خیانت میکنید؟ چرا مرا دیگر به یاد نمیآورید؟ آیا علّت اینکه از من نمیترسید این نیست که سکوت کردهام و چیزی نگفتهام؟
|
||
\v 12 شما فکر میکنید کار درستی انجام میدهید، ولی وقتی من کارهای زشت شما را برملا سازم، آنگاه بتهای شما نیز قادر نخواهند بود شما را یاری دهند.
|
||
\v 13 از دست این بتهایی که برای خود جمع کردهاید کاری ساخته نیست و آنها به فریاد شما نخواهند رسید؛ آنها به قدری ضعیفند که یک وزش باد میتواند آنها را از جا برکند و با خود ببرد. اما بدانید کسانی که به من توکل دارند مالک زمین و وارث کوه مقدّس من خواهند شد.»
|
||
\s1 وعدهٔ آرامش
|
||
\p
|
||
\v 14 خداوند میگوید: «قوم من به سوی من باز میگردند! پس راه را آماده سازید و سنگها و موانع را از سر راه بردارید.»
|
||
\p
|
||
\v 15 خدای متعال و مقدّس که تا ابد زنده است، چنین میگوید: «من در مکانهای بلند و مقدّس ساکنم و نیز در وجود کسی که روحی متواضع و توبهکار دارد، تا دل او را زنده سازم و نیرویی تازه به او بخشم.
|
||
\v 16 من تا ابد شما را محکوم نخواهم کرد و بر شما خشمگین نخواهم ماند، زیرا اگر چنین کنم تمام جانهایی که آفریدهام از بین خواهند رفت.
|
||
\v 17 من به علّت طمعکاری شما غضبناک شدم و تنبیهتان کردم و شما را ترک گفتم. اما شما راه خود را ادامه دادید و از آن دست نکشیدید.
|
||
\v 18 کارهای شما را میبینم، اما با وجود این شما را شفا خواهم داد. شما را هدایت خواهم کرد و تسلی خواهم داد. به شما کمک خواهم کرد تا برای گناهانتان ماتم بگیرید و به آنها اعتراف کنید.
|
||
\v 19 همهٔ مردم از سلامتی برخوردار خواهند شد چه آنانی که دورند و چه آنانی که نزدیکند؛ زیرا من ایشان را شفا خواهم بخشید.
|
||
\v 20 اما شریران مانند دریای متلاطمی هستند که هرگز آرام نمیگیرد، بلکه همیشه گل و لجن بالا میآورد.
|
||
\v 21 برای شریران سلامتی و آرامش وجود ندارد.» این است آنچه خداوند میفرماید.
|
||
\c 58
|
||
\s1 روزهٔ حقیقی
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «صدای خود را چون شیپور بلند کن و گناهان قومم را به ایشان اعلام کن.
|
||
\v 2 آنها هر روز مرا عبادت میکنند و وانمود میکنند که مایلند احکام مرا بدانند و اوامر مرا اجرا کنند. میگویند که هرگز احکام عادلانهٔ مرا زیر پا نگذاشتهاند و همیشه از پرستش من لذت بردهاند.»
|
||
\p
|
||
\v 3 قوم اسرائیل میگویند: «چرا وقتی روزه میگیریم خداوند نمیبیند؟ چرا وقتی به خود ریاضت میدهیم او به ما توجه نمیکند؟»
|
||
\p خداوند چنین پاسخ میدهد: «دلیلش این است که در ایام روزهداری باز دنبال سود خود هستید و بر کارگران زیر دست خود ظلم میکنید.
|
||
\v 4 روزهداری شما باعث میشود با یکدیگر با خشونت رفتار کنید و بجنگید. آیا فکر میکنید این نوع روزه مقبول من است؟
|
||
\v 5 هنگامی که قصد دارید روزه بگیرید، خود را ریاضت میدهید و سرتان را مثل نی خم میکنید و روی پلاس و خاکستر دراز میکشید و گمان میکنید با این کارها مقبول من خواهید شد.
|
||
\p
|
||
\v 6 «روزهای که من میپسندم این است که زنجیرهای ظلم را پاره کنید و یوغ ستم را بشکنید و مظلومان را آزاد کنید؛
|
||
\v 7 خوراکتان را با گرسنگان تقسیم کنید و فقیران بیکس را به خانهٔ خود بیاورید؛ اشخاص برهنه را لباس بپوشانید و از کمک به بستگانتان دریغ نکنید.
|
||
\v 8 اگر چنین کنید من نیز رحمت خود را همچون سپیده دم بر شما خواهم تاباند و امراض شما را فوری شفا خواهم داد. حضور پرجلال من همیشه با شما خواهد بود و شما را از هر طرف محافظت خواهد کرد.
|
||
\v 9 وقتی دعا کنید اجابت خواهم کرد و هنگامی که کمک بطلبید، به یاری شما خواهم آمد.
|
||
\p «اگر از ظلم کردن به ضعفا دست بردارید و ناحق به کسی تهمت نزنید و سخنان دروغ شایع نکنید؛
|
||
\v 10 از خوراک خود به گرسنگان بدهید و به کسانی که در تنگنا هستند کمک کنید، آنگاه نور شما در تاریکی خواهد درخشید و تاریکی اطرافتان مانند روز روشن خواهد شد؛
|
||
\v 11 و من شما را همیشه هدایت نموده، با چیزهای خوب سیرتان خواهم کرد. شما را قوی و سالم نگاه خواهم داشت. شما مانند باغی پر بار و چشمهای پر آب خواهید بود.
|
||
\v 12 هموطنانتان خرابههای قدیمی شهرهایتان را دوباره بنا خواهند کرد و شما به قومی معروف خواهید شد که حصارها و شهرهای خود را بازسازی میکند.»
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند میفرماید: «اگر روز مقدّس شَبّات را نگاه دارید و در آن روز کار نکنید و به خوشگذرانی نپردازید، بلکه آن را محترم و مقدّس بدارید و در آن روز مرا عبادت کنید، و در پی هوی و هوس خود نروید و سخنان بیهوده نگویید،
|
||
\v 14 آنگاه شادی من نصیب شما خواهد شد. من شما را در تمام جهان سربلند خواهم کرد و برکاتی را که به جدتان یعقوب وعده دادهام نصیب شما خواهم ساخت. من که خداوند هستم این را میگویم.»
|
||
\c 59
|
||
\s1 گناه قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1 ای مردم فکر نکنید که خداوند ضعیف شده و دیگر نمیتواند شما را نجات دهد. گوش او سنگین نیست؛ او دعاهای شما را میشنود.
|
||
\v 2 اما گناهان شما باعث شده او با شما قطع رابطه کند و دعاهای شما را جواب ندهد.
|
||
\v 3 دستهای شما به خون آلوده است و انگشتهایتان به گناه. لبهای شما سخنان دروغ میگوید و از زبانتان حرفهای زشت شنیده میشود.
|
||
\p
|
||
\v 4 کسی در دادگاه عدالت را اجرا نمیکند و مردم با دروغهای خود رأی دادگاه را به نفع خود تغییر میدهند. به شرارت آبستن میشوند و گناه میزایند.
|
||
\v 5-6 \vp ۵و۶\vp* نقشهٔ شومشان مانند تخم افعی است که وقتی شکسته میشود افعی از آن بیرون میآید و مردم را به هلاکت میرساند! اما نقشههایشان عملی نخواهند شد و هیچ فایدهای به ایشان نخواهند رسانید. آنها مانند لباسی هستند که از تار عنکبوت بافته شده باشند.
|
||
\v 7 پاهایشان برای شرارت میدوند و برای ریختن خون بیگناهان میشتابند! هر جا میروند ویرانی و خرابی برجای میگذارند.
|
||
\v 8 آنها عاری از صلح و آرامشاند. تمام کارهایشان از روی بیانصافی است. راههایشان کج هستند، و هر که در آنها قدم بگذارد از آسایش برخوردار نخواهد شد.
|
||
\s1 اعتراف قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 9 مردم میگویند: «الان فهمیدیم چرا خدا ما را از دست دشمنانمان نجات نمیدهد و چرا هنگامی که در انتظار نور بودیم، تاریکی به سراغمان آمد!
|
||
\v 10 مانند اشخاص نابینا، کورمال کورمال راه میرویم و در روز روشن جایی را نمیبینیم و به زمین میافتیم؛ گویی در دنیای مردگان زندگی میکنیم!
|
||
\v 11 همهٔ ما همچون خرسهای گرسنه خرناس میکشیم و مانند فاختهها مینالیم. به خداوند روی میآوریم تا ما را نجات دهد، اما بیفایده است؛ زیرا او از ما روگردان شده است.
|
||
\v 12 گناهانی که نسبت به خداوند مرتکب شدهایم در حضور او روی هم انباشته شده و علیه ما شهادت میدهند.
|
||
\p «ای خداوند، میدانیم که گناهکاریم.
|
||
\v 13 ما تو را ترک گفته و رد کردهایم و از پیروی تو دست برداشتهایم. ما ظالم و یاغی هستیم. فکرهای ما کج است و حرفهای ما پر از دروغ.
|
||
\v 14 انصاف را زیر پا گذاشتهایم؛ عدالت را از خود راندهایم؛ حقیقت را در کوچهها انداختهایم و صداقت را به بوتهٔ فراموشی سپردهایم.
|
||
\v 15 راستی از بین رفته است؛ و هر که بخواهد از ناراستی دوری کند، مورد سرزنش واقع میشود.»
|
||
\s1 رستگاری قوم اسرائیل
|
||
\p خداوند تمام این بدیها را دیده و غمگین است.
|
||
\v 16 او تعجب میکند که چرا کسی نیست به داد مظلومان برسد. پس او خود آماده میشود تا ایشان را نجات دهد، زیرا او خدای عادلی است.
|
||
\v 17 خداوند عدالت را مانند زره میپوشد و کلاهخود نجات را بر سر میگذارد. سراسر وجود او آکنده از حس عدالتخواهی است؛ او از ظالمان انتقام خواهد کشید.
|
||
\v 18 دشمنان خود را به سزای اعمالشان خواهد رسانید و مخالفان خود را حتی اگر در سرزمینهای دور دست نیز باشند، جزا خواهد داد.
|
||
\v 19 همهٔ مردم، از شرق تا غرب، از قدرت او خواهند ترسید و به او احترام خواهند گذاشت. او مانند سیلابی عظیم و طوفانی شدید خواهد آمد.
|
||
\p
|
||
\v 20 خداوند به قوم خود میگوید: «نجات دهندهای به اورشلیم خواهد آمد تا کسانی را که در اسرائیل از گناهانشان دست میکشند، نجات بخشد.
|
||
\v 21 و اما من با شما این عهد را میبندم: روح من که بر شماست و کلام من که در دهان شماست، هرگز از شما دور نخواهند شد. این است عهد من با شما و با نسلهای شما تا ابد.»
|
||
\c 60
|
||
\s1 آیندهٔ پرشکوه اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 ای اورشلیم برخیز و بگذار نور تو بدرخشد، زیرا جلال خداوند بر تو تابان است!
|
||
\v 2 تمام قومهای جهان در تاریکی فرو خواهند رفت، اما نور جلال خداوند بر تو خواهد تابید،
|
||
\v 3 و پادشاهان و قومها به سوی تو خواهند آمد تا نور جلال خداوند را که بر تو تابان است مشاهده کنند.
|
||
\p
|
||
\v 4 به اطراف خود نگاه کن و ببین چگونه قوم تو جمع شده به سوی تو میآیند. ایشان پسران و دخترانت را در آغوش گرفته، از راه دور به وطن باز میگردند.
|
||
\p
|
||
\v 5 تو این را به چشم خواهی دید و شاد خواهی شد و از شدت هیجان خواهی لرزید. گنجهای جهان از راه دریا به سوی تو خواهد آمد و ثروت قومها نزد تو جمع خواهد شد.
|
||
\v 6 کاروانهای شتر از مِدیان و عیفه و صبا خواهند آمد و با خود طلا و بخور خواهند آورد. مردم خداوند را ستایش خواهند کرد و کارهای او را بشارت خواهند داد.
|
||
\v 7 تمام گلههای قیدار و نبایوت را نزد تو خواهند آورد تا بر مذبح خانهٔ خداوند قربانی کنند. در آن روز خداوند خانهٔ پرشکوه خود را زینت خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 8 اینها کیستند که مانند ابر به سوی سرزمین اسرائیل در حرکتند؟ ایشان به کبوترهایی میمانند که به لانههای خود باز میگردند.
|
||
\v 9 اینها قوم خدا هستند که سوار بر کشتی از سرزمینهای دور دست به وطن باز میگردند و با خود طلا و نقره میآورند، زیرا خدای مقدّس اسرائیل که در تمام دنیا مشهور است، قوم خود را در نظر همهٔ قومها عزت و احترام بخشیده است.
|
||
\p
|
||
\v 10 خداوند به اورشلیم میگوید: «بیگانگان آمده، دیوارهای تو را بازسازی خواهند کرد و پادشاهان آنها تو را خدمت خواهند نمود، زیرا هر چند در خشم خود تو را مجازات کردم، اما به لطف خویش بر تو رحم خواهم کرد.
|
||
\v 11 روز و شب، دروازههایت باز خواهد بود تا پادشاهان جهان ثروت کشورهای خود را نزد تو بیاورند.
|
||
\v 12 هر قومی که نخواهد تو را خدمت کند، هلاک شده، از بین خواهد رفت.
|
||
\p
|
||
\v 13 «از جنگل لبنان چوبهای درختان صنوبر و کاج و چنار را برای تو ای اورشلیم خواهند آورد تا تو را بازسازی کنند و خانهٔ مرا تزئین نمایند و شهر مرا باشکوه سازند.
|
||
\v 14 پسران کسانی که بر تو ظلم کردهاند خواهند آمد و در مقابل تو زانو زده، تعظیم خواهند کرد و کسانی که تو را تحقیر کردهاند بر پاهایت خواهند افتاد و تو را سجده خواهند کرد. آنها تو را شهر خداوند و صَهیون قدوس اسرائیل خواهند نامید.
|
||
\p
|
||
\v 15 «تو زمانی متروک و مطرود بودی و کسی از تو عبور نمیکرد، اما اینک تو را برای همیشه باشکوه میسازم و تو تا ابد محل شادمانی خواهی بود.
|
||
\v 16 قومها و پادشاهان جهان نیازهای تو را برآورده خواهند ساخت و مانند یک مادر از تو مراقبت خواهند نمود. آنگاه خواهی فهمید که من یهوه خدای قادر اسرائیل، حامی و نجاتدهندۀ تو هستم.
|
||
\p
|
||
\v 17 «من مفرغ تو را به طلا تبدیل میکنم و آهن تو را به نقره، چوب تو را به مفرغ، و سنگ تو را به آهن. رهبران و حاکمانی به تو خواهم داد که با صلح و عدالت بر تو حکومت کنند.
|
||
\v 18 ظلم و خرابی را از تو دور خواهم کرد و مانند دیواری محافظ، تو را احاطه خواهم نمود و تو مرا سپاس خواهی گفت چرا که تو را نجات دادهام.
|
||
\p
|
||
\v 19 «تو دیگر به روشنایی خورشید و ماه احتیاج نخواهی داشت، زیرا من که خداوند هستم نور جاودانی تو و زیبایی تو خواهم بود.
|
||
\v 20 آفتاب تو هرگز غروب نخواهد کرد و ماه تو زوال نخواهد پذیرفت، زیرا من نور جاودانی تو خواهم بود، و روزهای سوگواریت پایان خواهند یافت.
|
||
\v 21 همهٔ افراد قوم تو مردمانی درستکار خواهند بود و سرزمین خود را تا ابد حفظ خواهند کرد. من ایشان را با دستان خود در آنجا خواهم کاشت تا عظمت و جلال خود را ظاهر کنم.
|
||
\v 22 حتی کوچکترین و ضعیفترین خاندان تو بزرگ شده، به قومی نیرومند تبدیل خواهد شد. هنگامی که زمان معین فرا رسد من که یهوه هستم این را بیدرنگ انجام خواهم داد.»
|
||
\c 61
|
||
\s1 مژدهٔ آزادی
|
||
\p
|
||
\v 1 روح خداوند یهوه بر من است، زیرا که خداوند مرا مسح کرده تا به بینوایان بشارت دهم. او مرا فرستاده تا دلشکستگان را تسلی بخشم، و به اسیران مژدهٔ آزادی دهم و رهایی را به زندانیان اعلام نمایم.\f + \fr 61:1 \ft نسخۀ یونانی: بینایی را به نابینایان اعلام نمایم.\f*
|
||
\v 2 او مرا فرستاده تا به قوم او که سوگوارند تسلی دهم و بگویم که زمان لطف خداوند برای ایشان و روز غضب او برای دشمنانشان فرا رسیده است.
|
||
\v 3 من غم مردم ماتم زده اورشلیم را به شادی و سرور، و نوحهٔ آنان را به سرود حمد و ستایش تبدیل خواهم کرد. آنان همچون درختان به دست خداوند کاشته خواهند شد و آنچه را که راست و درست است انجام داده، باعث سرافرازی و ستایش وی خواهند بود.
|
||
\v 4 ایشان خرابههای قدیمی را بازسازی خواهند کرد و شهرهایی را که از مدتها پیش ویران بودهاند آباد خواهند نمود.
|
||
\p
|
||
\v 5 ای قوم من، بیگانگان شما را خدمت خواهند کرد. ایشان گلههایتان را خواهند چرانید و زمینهایتان را شخم خواهند زد و از باغهایتان نگهداری خواهند کرد.
|
||
\v 6 شما «کاهنان خداوند» و «خدمتگزاران خدای ما» نامیده خواهید شد. گنجهای قومها را تصاحب خواهید کرد و ثروت آنان از آن شما خواهد شد.
|
||
\v 7 رسوایی و سرافکندگی شما پایان خواهد یافت و سعادت مضاعف و شادی ابدی نصیبتان خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند میفرماید: «عدل و انصاف را دوست دارم و از غارت و ستم بیزارم. پاداش رنج و زحمت قوم خود را خواهم داد و با ایشان عهد جاودانی خواهم بست.
|
||
\v 9 فرزندانشان در میان قومهای جهان معروف خواهند شد. هر که آنان را ببیند اعتراف خواهد کرد که قوم برگزیده و مبارک خداوند هستند.»
|
||
\p
|
||
\v 10 اورشلیم میگوید: «خداوند خوشی عظیمی به من داده و مرا شاد ساخته است! او لباس نجات و ردای عدالت را به من پوشانده است! من مانند دامادی هستم که بر سرش تاج نهادهاند و همچون عروسی هستم که با زیورآلات، خود را آراسته است.
|
||
\v 11 خداوند عدالت خود را در تمام جهان آشکار خواهد کرد و همهٔ قومها او را ستایش خواهند نمود. عدالت او در باغ جهان خواهد رویید و شکوفه خواهد آورد!»
|
||
\c 62
|
||
\s1 نام جدید اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 من برای اورشلیم دعا خواهم کرد و ساکت نخواهم نشست تا آن هنگام که اورشلیم نجات یابد و پیروزی او مانند مشعلی در تاریکی بدرخشد.
|
||
\v 2 ای اورشلیم، قومها پیروزی تو را به چشم خواهند دید و پادشاهان شکوه و عظمت تو را مشاهده خواهند کرد. خداوند نام جدیدی بر تو خواهد نهاد،
|
||
\v 3 و تو برای خداوند تاج افتخار خواهی بود.
|
||
\v 4 تو را دیگر «شهر متروک» نخواهند خواند و اسرائیل را «سرزمین ترک شده» نخواهند نامید. نام جدید تو «شهر محبوب خدا» و نام جدید اسرائیل، «عروس خدا» خواهد بود، زیرا خداوند به تو رغبت خواهد داشت و اسرائیل را همسر خود خواهد دانست.
|
||
\v 5 همانگونه که یک مرد جوان، دوشیزهای را به عقد خود درمیآورد، آفرینندهٔ تو نیز تو را همسر خود خواهد ساخت. همانگونه که داماد به تازه عروسش دل میبندد، خداوند نیز به تو دل خواهد بست.
|
||
\p
|
||
\v 6-7 \vp ۶و۷\vp* ای اورشلیم، بر حصارهایت دیدبانانی گماشتهام که روز و شب دعا میکنند. آنان ساکت نخواهند شد تا هنگامی که خداوند به وعدههایش عمل کند. ای کسانی که دعا میکنید، خداوند را آرامی ندهید تا هنگامی که اورشلیم را استوار کند و آن را محل عبادت تمام مردم جهان سازد.
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند برای اورشلیم قسم خورده و با قدرت خویش به آن عمل خواهد کرد. او گفته است: «دیگر اجازه نخواهم داد دشمنان تو بر تو یورش آورند و غله و شرابت را که برایش زحمت کشیدهای غارت کنند.
|
||
\v 9 ساکنان تو نانی را که از غلهٔ خود به دست آوردهاند خواهند خورد و خداوند را شکر خواهند گفت؛ آنها شرابی را که با دست خود درست کردهاند در صحن خانهٔ خداوند خواهند نوشید.»
|
||
\p
|
||
\v 10 ای مردم اورشلیم از شهر خارج شوید و جادهای برای بازگشت قوم خود آماده سازید! سنگها را از سر راه بردارید و پرچم را برافرازید تا قومها آن را ببینند و بدانند
|
||
\v 11 که خداوند به تمام مردم جهان اعلام میکند که به شما بگویند: «ای مردم اورشلیم، خداوند به نجات شما میآید و قوم خود را که آزاد ساخته است همراه خود میآورد!»
|
||
\v 12 ای مردم اورشلیم، شما «قوم مقدّس خدا» و «نجات یافتگان خداوند» نامیده خواهید شد و اورشلیم «شهر محبوب خدا» و «شهر مبارک خداوند» خوانده خواهد شد.
|
||
\c 63
|
||
\s1 پیروزی خداوند بر دشمنان
|
||
\p
|
||
\v 1 این کیست که از بصرهٔ ادوم میآید؟ این کیست که در لباسی باشکوه و سرخ رنگ، با قدرت و اقتدار گام بر زمین مینهد؟
|
||
\p «این منم، خداوند، که نجاتتان را اعلام میکنم! این منم که قدرت دارم نجات دهم.»
|
||
\p
|
||
\v 2 چرا لباس او اینچنین سرخ است؟ مگر او در چرخشت، انگور زیر پای خود فشرده است؟
|
||
\p
|
||
\v 3 خداوند پاسخ میدهد: «بله، من به تنهایی انگور را در چرخشت، زیر پا فشردم. کسی نبود به من کمک کند. در غضب خود، دشمنانم را مانند انگور زیر پا له کردم. خون آنان بر لباسم پاشید و تمام لباسم را آلوده کرد.
|
||
\v 4 وقتش رسیده بود که انتقام قوم خود را بگیرم و ایشان را از چنگ دشمنان نجات دهم.
|
||
\v 5 نگاه کردم ببینم کسی به کمک من میآید، اما با کمال تعجب دیدم کسی نبود. پس، خشم من مرا یاری کرد و من به تنهایی پیروز شدم.
|
||
\v 6 با خشم خود قومها را زار و ناتوان کرده، آنها را پایمال نمودم و خونشان را به زمین ریختم.»
|
||
\s1 دعا و نیایش
|
||
\p
|
||
\v 7 از لطف و مهربانی خداوند سخن خواهم گفت و به سبب تمام کارهایی که برای ما کرده است او را ستایش خواهم کرد. او با محبت و رحمت بیحد خویش قوم اسرائیل را مورد لطف خود قرار داد.
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند فرمود: «بنیاسرائیل قوم من هستند و به من خیانت نخواهند کرد.» او نجاتدهندۀ ایشان شد
|
||
\v 9 و در تمامی رنجهای ایشان، او نیز رنج کشید، و فرشتۀ حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و رحمت خود ایشان را رهانید. سالهای سال ایشان را بلند کرد و حمل نمود.
|
||
\v 10 اما ایشان نافرمانی کرده، روح قدوس او را محزون ساختند. پس، او نیز دشمن ایشان شد و با آنان جنگید.
|
||
\p
|
||
\v 11 آنگاه ایشان گذشته را به یاد آوردند که چگونه موسی قوم خود را از مصر بیرون آورد. پس، فریاد برآورده گفتند: «کجاست آن کسی که بنیاسرائیل را به رهبری موسی از میان دریا عبور داد؟ کجاست آن خدایی که روح قدوس خود را به میان قومش فرستاد؟
|
||
\v 12 کجاست او که وقتی موسی دست خود را بلند کرد، با قدرت عظیم خود دریا را در برابر قوم اسرائیل شکافت و با این کار خود شهرت جاودانی پیدا کرد؟
|
||
\v 13 چه کسی ایشان را در اعماق دریا رهبری کرد؟ آنان مانند اسبانی اصیل که در بیابان میدوند، هرگز نلغزیدند.
|
||
\v 14 آنان مانند گلهای بودند که آرام در دره میچرند، زیرا روح خداوند به ایشان آرامش داده بود.
|
||
\p «بله، تو قوم خود را رهبری کردی، و نام تو برای این کار شهرت یافت.»
|
||
\p
|
||
\v 15 ای خداوند از آسمان به ما نگاه کن و از جایگاه باشکوه و مقدّست به ما نظر انداز. کجاست آن محبتی که در حق ما نشان میدادی؟ کجاست قدرت و رحمت و دلسوزی تو؟
|
||
\v 16 تو پدر ما هستی! حتی اگر ابراهیم و یعقوب نیز ما را فراموش کنند، تو ای یهوه، از ازل تا ابد پدر و نجاتدهندۀ ما خواهی بود.
|
||
\v 17 خداوندا، چرا گذاشتی از راههای تو منحرف شویم؟ چرا دلهایی سخت به ما دادی تا از تو نترسیم؟ به خاطر بندگانت بازگرد! به خاطر قومت بازگرد!
|
||
\v 18 ما، قوم مقدّس تو، مدت زمانی کوتاه مکان مقدّس تو را در تصرف خود داشتیم، اما اینک دشمنان ما آن را ویران کردهاند.
|
||
\v 19 ای خداوند، چرا با ما طوری رفتار میکنی که گویا هرگز قوم تو نبودهایم و تو نیز هرگز رهبر ما نبودهای؟
|
||
\c 64
|
||
\p
|
||
\v 1 ای کاش آسمانها را میشکافتی و پایین میآمدی! حضور تو کوهها را میجنبانید
|
||
\v 2 و آنها را مانند آبی که بر روی آتش بجوش میآید، میلرزانید. ای کاش میآمدی و قدرت خود را به دشمنانت نشان میدادی و حضور تو آنها را به لرزه میانداخت.
|
||
\v 3 زمانی تو این کار را کردی؛ هنگامی که انتظار آن را نداشتیم تو آمدی و با حضور خود کوهها را لرزاندی.
|
||
\v 4 از آغاز جهان تا به حال، نه کسی دیده و نه کسی شنیده که خدای دیگری غیر از تو برای پرستندگانش چنین کارهایی بکند.
|
||
\p
|
||
\v 5 تو کسانی را نزد خود میپذیری که با خوشحالی آنچه را که راست است انجام میدهند. ولی ما آنچه را که راست است انجام ندادیم و تو بر ما غضبناک شدی. آیا برای ما که مدت زیادی در گناه غوطهور بودهایم امیدی هست؟
|
||
\v 6 همهٔ ما گناهکاریم؛ حتی کارهای خوب ما نیز تمام به گناه آلوده است. گناهانمان ما را مانند برگهای پاییزی خشک کرده، و خطایای ما همچون باد ما را با خود میبرد و پراکنده میکند.
|
||
\v 7 کسی نیست که دست دعا به سوی تو دراز کند و از تو یاری خواهد. تو روی خود را از ما برگردانیدهای و به سبب گناهانمان، ما را ترک کردهای.
|
||
\p
|
||
\v 8 اما ای خداوند، تو پدر ما هستی. ما گل هستیم و تو کوزهگر. همهٔ ما ساختهٔ دست تو هستیم.
|
||
\v 9 پس، ای خداوند، تا این حد بر ما خشمگین نباش و گناهان ما را تا به ابد به خاطر نسپار. بر ما نظر لطف بیفکن، زیرا ما قوم تو هستیم.
|
||
\v 10 شهرهای مقدّس تو ویران شدهاند. اورشلیم مانند بیابان متروک شده است.
|
||
\v 11 عبادتگاه مقدّس و زیبای ما که اجدادمان در آن تو را عبادت میکردند، سوخته و تمام گنجینههای ما از بین رفته است.
|
||
\v 12 ای خداوند، آیا پس از این همه مصیبت باز ساکت میمانی و میگذاری بیش از طاقت خود رنج بکشیم؟
|
||
\c 65
|
||
\s1 داوری و نجات
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «به آنانی که مرا نمیجستند، خود را آشکار ساختم؛ و مردمانی که در جستجوی من نبودند، مرا یافتند.
|
||
\v 2 تمام روز دستهایم را به سوی قومی سرکش دراز کردم. اما آنها به راههای گناهآلود و طریقهای کج خود میروند.
|
||
\v 3 آنها دائم مرا خشمگین میسازند. در مذبحهای باغهایشان به بتهای خویش قربانی تقدیم میکنند و برای آنها بخور میسوزانند.
|
||
\v 4 شبها به قبرستانهای داخل غارها میروند تا ارواح مردگان را پرستش کنند. گوشت خوک و خوراکهای حرام دیگر میخورند،
|
||
\v 5 ولی به دیگران میگویند: به ما نزدیک نشوید، ما را نجس نکنید، ما از شما مقدّستر هستیم.» این مردم مرا از خود سخت بیزار کردهاند و به آتش خشم من دامن زدهاند.
|
||
\p
|
||
\v 6 «حکم محکومیت این قوم در حضور من نوشته شده است. من دیگر تصمیم خود را گرفتهام و ساکت نخواهم نشست و آنان را به سزای اعمالشان خواهم رساند.
|
||
\v 7 آنان را برای گناهانی که خود و اجدادشان مرتکب شدهاند مجازات خواهم کرد. آنان بر روی کوهها برای بتها بخور سوزاندهاند و به من اهانت کردهاند. بنابراین، آنان را به سزای اعمالشان خواهم رساند.»
|
||
\p
|
||
\v 8 خداوند میفرماید: «هیچکس انگور خوب را از بین نمیبرد، بلکه از آن شراب تهیه میکند. من هم تمام قوم خود را از بین نخواهم برد، بلکه کسانی را که مرا خدمت میکنند، حفظ خواهم کرد.
|
||
\v 9 اسرائیلیهایی را که از قبیلهٔ یهودا هستند برکت خواهم داد و نسل آنان سرزمین کوهستانی مرا تصرف خواهند کرد. قوم برگزیدهٔ من که مرا خدمت میکنند در این سرزمین زندگی خواهند کرد.
|
||
\v 10 آنان مرا خواهند پرستید و بار دیگر گلههای خود را در دشتهای شارون و درهٔ عاکور خواهند چرانید.»
|
||
\p
|
||
\v 11 اما خداوند به بقیهٔ قوم خود که او را ترک کردهاند چنین میگوید: «شما عبادتگاه مرا به دست فراموشی سپردهاید و خدایان ”بخت“ و ”سرنوشت“ را میپرستید.
|
||
\v 12 پس بدانید که تیره بخت شده، به سرنوشت شومی دچار خواهید شد و از بین خواهید رفت! هنگامی که شما را صدا کردم جواب ندادید، و وقتی سخن گفتم گوش ندادید؛ بلکه آنچه را که در نظرم ناپسند بود انجام دادید.»
|
||
\p
|
||
\v 13 بنابراین خداوند لشکرهای آسمان میفرماید: «به شما میگویم که خدمتگزاران من سیر خواهند شد، ولی شما گرسنه خواهید ماند؛ آنان آب خواهند نوشید، اما شما تشنه خواهید بود؛ آنان شادی خواهند کرد، ولی شما غمگین و شرمنده خواهید شد؛
|
||
\v 14 آنان از خوشحالی آواز خواهند خواند، اما شما از غم و ناراحتی فریاد خواهید زد.
|
||
\v 15 نام شما در بین قوم من نامی ملعون خواهد بود. من که خداوند هستم شما را خواهم کشت و به خدمتگزاران راستین خود نامی جدید خواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 16 خداوند میفرماید: «روزی خواهد آمد که هر کس بخواهد برکتی بطلبد یا سوگندی یاد کند، تنها نام خدای حق را بر زبان خواهد راند. سختیهای گذشته به کلی فراموش شده، از بین خواهد رفت،
|
||
\v 17 زیرا من زمین جدیدی میسازم. هر چه در گذشته بوده کاملاً فراموش شده، دیگر به یاد آورده نخواهد شد.
|
||
\v 18 ای قوم من، از این آفرینش جدید، تا ابد شاد و مسرور باشید، زیرا اورشلیم را نیز از نو میآفرینم تا شهر شادی و سرور شما باشد.
|
||
\v 19 من خود نیز برای وجود اورشلیم و ساکنانش شادی خواهم کرد. در آنجا دیگر صدای گریه و زاری شنیده نخواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 20 «نوزادان دیگر در سن کم نخواهند مرد و صد سالگان جوان محسوب خواهند شد. تنها کسانی پیش از وقت خواهند مرد که گناه میکنند و زیر لعنت هستند.
|
||
\v 21-22 \vp ۲۱و۲۲\vp* در آن روزها، هر که خانهای بسازد خود در آن ساکن خواهد شد و هر که باغ انگوری غرس کند خود از میوهٔ آن خواهد خورد، زیرا دیگر خانهها و باغهای انگور قوم من به دست دشمن نخواهند افتاد. ایشان مانند درختان، عمر طولانی خواهند کرد و از دسترنج خود بهرهمند خواهند شد و لذت خواهند برد.
|
||
\v 23 دیگر زحمتهایشان بر باد نخواهد رفت و فرزندانشان رنگ مصیبت را نخواهند دید، زیرا هم آنان را و هم فرزندانشان را برکت خواهم داد.
|
||
\v 24 حتی پیش از آنکه مرا بخوانند به آنان جواب خواهم داد، و پیش از اینکه دعایشان را تمام کنند آن را اجابت خواهم کرد.
|
||
\v 25 گرگ و بره با هم خواهند چرید، شیر مانند گاو کاه خواهد خورد، اما خوراک مار خاک خواهد بود. در کوه مقدّس من هیچ چیز و هیچکس صدمه نخواهد دید و نابود نخواهد شد.»
|
||
\c 66
|
||
\s1 داوری و امید
|
||
\p
|
||
\v 1 خداوند میفرماید: «آسمان، تخت سلطنت من است، و زمین کرسی زیر پایم. آیا میتوانید معبدی اینچنین برایم بسازید؟ آیا میتوانید چنین مکانی برای آسودن برایم بنا کنید؟
|
||
\v 2 دست من تمام این هستی را آفریده است. من نزد کسی ساکن میشوم که فروتن و توبهکار است و از کلام من میترسد.
|
||
\p
|
||
\v 3 «اما من از آنان که به راههای خود میروند و گناهان خود را دوست میدارند، دور هستم و قربانیهایشان را قبول نمیکنم. این گونه افراد وقتی بر مذبح من گاوی قربانی میکنند، مانند آنست که انسانی را میکشند، و هنگامی که گوسفندی را ذبح میکنند، مانند آنست که سگی را قربانی میکنند. وقتی هدیهای به من تقدیم میکنند مثل آنست که خون خوک را تقدیم میکنند، و وقتی بخور میسوزانند مانند آنست که بت را میپرستند.
|
||
\v 4 من نیز مصیبتهایی را که از آن وحشت دارند بر آنها عارض میکنم، زیرا وقتی آنان را خواندم جواب ندادند و هنگامی که با آنان صحبت کردم گوش ندادند، بلکه آنچه را که در نظر من ناپسند بود انجام دادند و آنچه را که نخواستم اختیار کردند.»
|
||
\p
|
||
\v 5 ای کسانی که از خداوند میترسید و او را اطاعت میکنید، به کلام او گوش دهید. او میفرماید: «برادرانتان از شما نفرت دارند و شما را از خود میرانند، زیرا به من ایمان دارید. آنها شما را مسخره کرده، میگویند: ”خداوند بزرگ است و سرانجام شما را نجات خواهد داد و ما شادی شما را خواهیم دید!“ اما خود ایشان بهزودی رسوا و سرافکنده خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 6 «در شهر چه غوغایی است؟ این چه صدایی است که از خانهٔ خدا به گوش میرسد؟ این صدای خداوند است که از دشمنانش انتقام میگیرد.»
|
||
\p
|
||
\v 7-8 \vp ۷و۸\vp* خداوند میگوید: «چه کسی تا به حال چنین چیز عجیبی دیده یا شنیده است که قومی ناگهان در یک روز متولد شود؟ اما قوم اسرائیل در یک روز متولد خواهد شد؛ اورشلیم حتی قبل از اینکه درد زایمانش شروع شود، فرزندان خود را به دنیا خواهد آورد.
|
||
\v 9 آیا فکر میکنید که من قوم خود را تا به مرحلهٔ تولد میرسانم، اما او را همان جا رها میکنم تا متولد نشود؟ نه، هرگز!»
|
||
\p
|
||
\v 10 ای همهٔ کسانی که اورشلیم را دوست دارید و برایش سوگواری میکنید، اینک خوشحال باشید و با او به شادی بپردازید!
|
||
\v 11 مانند کودکی که از شیر مادر تغذیه میکند، شما نیز از وفور نعمت اورشلیم بهرهمند خواهید شد و لذت خواهید برد.
|
||
\v 12 زیرا خداوند میگوید: «من صلح و سلامتی در اورشلیم پدید خواهم آورد و ثروت قومهای جهان را مانند رودخانهای که آبش هرگز خشک نمیشود به آنجا سرازیر خواهم کرد. شما مانند کودکان شیرخوار، از اورشلیم تغذیه خواهید کرد و در آغوش او به خواب خواهید رفت و بر زانوانش نوازش خواهید شد.
|
||
\v 13 من مانند مادری که فرزندش را دلداری میدهد، شما را در اورشلیم تسلی خواهم داد.
|
||
\v 14 هنگامی که این رویدادها را ببینید، دل شما شاد خواهد شد و قوت و نشاط سراسر وجودتان را فرا خواهد گرفت. آنگاه خواهید فهمید من که خداوند هستم خدمتگزاران خود را یاری میدهم، اما با دشمنان خود با غضب رفتار میکنم.»
|
||
\p
|
||
\v 15 اینک خداوند با آتش و با ارابههای تندرو میآید تا کسانی را که مورد غضب او هستند به سختی مجازات کند.
|
||
\v 16 او با آتش و شمشیر خود تمام مردم گناهکار جهان را مجازات خواهد کرد و عدهٔ زیادی را خواهد کشت.
|
||
\p
|
||
\v 17 خداوند میگوید: «کسانی که در باغهای خود، در پشت درختان بت میپرستند و گوشت خوک و موش و خوراکهای حرام دیگر میخورند، هلاک خواهند شد.
|
||
\v 18 من از کارها و فکرهای آنان آگاهی کامل دارم. من میآیم تا همهٔ قومها و نژادهای جهان را جمع کنم و ایشان را به اورشلیم بیاورم تا جلال مرا ببینند.
|
||
\v 19 در آنجا معجزهای بر ضد آنان نشان خواهم داد و آنان را مجازات خواهم کرد. اما از بین ایشان عدهای را حفظ خواهم کرد و آنان را به سرزمینهای دور دست که هنوز نام مرا نشنیدهاند و به قدرت و عظمت من پی نبردهاند خواهم فرستاد، یعنی به ترشیش، لیبی، لیدیه (که تیراندازان ماهر دارد)، توبال و یونان. آری، ایشان را به این سرزمینها خواهم فرستاد تا عظمت مرا به مردم آنجا اعلام کنند.
|
||
\v 20 سپس ایشان هموطنان شما را از آن سرزمینها جمع خواهند کرد و آنان را بر اسبها، ارابهها، تختهای روان، قاطرها و شترها سوار کرده، به کوه مقدّس من در اورشلیم خواهند آورد و به عنوان هدیه به من تقدیم خواهند کرد، همانگونه که بنیاسرائیل هدایای خود را در ظروف پاک به خانهٔ من میآوردند و به من تقدیم میکردند.
|
||
\v 21 و من برخی از ایشان را کاهن و لاوی خود خواهم ساخت.
|
||
\p
|
||
\v 22 «همانگونه که آسمانها و زمین جدیدی که من میسازم در حضور من پایدار میماند. همچنان نسل شما و نام شما نیز پایدار خواهند ماند.
|
||
\v 23 همهٔ مردم ماه به ماه و هفته به هفته به اورشلیم خواهند آمد تا مرا پرستش کنند.
|
||
\v 24 هنگامی که آنان اورشلیم را ترک میکنند، جنازهٔ کسانی را که بر ضد من برخاسته بودند، ملاحظه خواهند کرد. کرمی که بدنهای آنها را میخورد هرگز نخواهد مرد و آتشی که ایشان را میسوزاند هرگز خاموش نخواهد شد. همهٔ مردم با نفرت به آنان نگاه خواهند کرد.»
|