1525 lines
209 KiB
Plaintext
1525 lines
209 KiB
Plaintext
\id DEU - Biblica® Open Persian Contemporary Bible
|
||
\usfm 3.0
|
||
\ide UTF-8
|
||
\h تثنیه
|
||
\toc1 تثنیه
|
||
\toc2 تثنیه
|
||
\toc3 deu
|
||
\mt1 تثنیه
|
||
|
||
\c 1
|
||
\p
|
||
\v 1 در این کتاب، سخنرانی موسی خطاب به قوم اسرائیل، زمانی که آنها در بیابانِ شرق رود اردن بودند، ثبت شده است. آنها در عربه که مقابل سوف، و بین فاران در یک طرف و توفل، لابان، حضیروت و دی ذهب در طرف دیگر قرار داشت، اردو زدند.
|
||
\v 2-5 فاصلهٔ کوه حوریب تا قادش برنیع از طریق کوه سعیر یازده روز است\f + \fr 1:2-5 \ft ولی بنیاسرائیل این فاصله کوتاه را در مدت چهل سال طی کردند. قادش برنیع در مرز جنوبی سرزمین موعود قرار داشت.\f*. این سخنرانی در روز اول ماه یازدهم سال چهلم بعد از خروج بنیاسرائیل از مصر ایراد شد. در آن زمان، سیحون، پادشاه اموریها که در حشبون حکومت میکرد شکست خورده بود و عوج، پادشاه سرزمین باشان که در عشتاروت حکومت میکرد، در اَدَرعی مغلوب شده بود. موسی در این سخنرانی به شرح قوانین و دستورهای خداوند میپردازد:
|
||
\s1 دستور ترک حوریب
|
||
\p
|
||
\v 6 وقتی ما در کوه حوریب بودیم یهوه خدایمان به ما فرمود: «به اندازه کافی در اینجا ماندهاید.
|
||
\v 7 اکنون بروید و سرزمین کوهستانی اموریها، نواحی درهٔ اردن، دشتها و کوهستانها، صحرای نِگِب و تمامی سرزمین کنعان و لبنان یعنی همهٔ نواحی سواحل مدیترانه تا رود فرات را اشغال نمایید.
|
||
\v 8 تمامی آن را به شما میدهم. داخل شده، آن را تصرف کنید، چون این سرزمینی است که قسم خوردهام آن را به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آیندهٔ ایشان بدهم.»
|
||
\s1 برگزیدن رهبران قبایل
|
||
\p
|
||
\v 9 در آن روزها به مردم گفتم: «شما برای من بار سنگینی هستید و من نمیتوانم به تنهایی این بار را به دوش بکشم،
|
||
\v 10 چون یهوه خدایتان شما را مثل ستارگان زیاد کرده است.
|
||
\v 11 خداوند، خدای نیاکانتان، شما را هزار برابر افزایش دهد و طبق وعدهاش شما را برکت دهد.
|
||
\v 12 ولی من چگونه میتوانم به تنهایی تمامی دعواها و گرفتاریهایتان را حل و فصل نمایم؟
|
||
\v 13 بنابراین از هر قبیله چند مرد دانا و باتجربه و فهمیده انتخاب کنید و من آنها را به رهبری شما منصوب خواهم کرد.»
|
||
\v 14 ایشان با این امر موافقت کردند
|
||
\v 15 و من افرادی را که آنها از هر قبیله انتخاب کرده بودند برایشان گماردم تا مسئولیت گروههای هزار، صد، پنجاه و ده نفری را به عهده گرفته، به حل دعواهای آنان بپردازند.
|
||
\v 16 به آنها دستور دادم که در همه حال، عدالت را کاملاً رعایت کنند، حتی نسبت به غریبهها.
|
||
\v 17 به آنها گوشزد کردم: «هنگام داوری از کسی جانبداری نکنید، بلکه نسبت به بزرگ و کوچک یکسان قضاوت نمایید. از مردم نترسید، چون شما از طرف خدا داوری میکنید. هر مسئلهای که حل آن برایتان مشکل است نزد من بیاورید تا من به آن رسیدگی کنم.»
|
||
\v 18 در همان وقت دستورهای دیگری را هم که قوم میبایست انجام دهند، به ایشان دادم.
|
||
\s1 بررسی سرزمین کنعان
|
||
\p
|
||
\v 19-21 آنگاه طبق دستور خداوند، خدایمان کوه حوریب را ترک گفته، از بیابان بزرگ و ترسناک گذشتیم و سرانجام به میان کوهستانهای اموریها رسیدیم. بعد به قادش برنیع رسیدیم و من به قوم گفتم: «خداوند، خدایمان این سرزمین را به ما داده است. بروید و همچنانکه به ما امر فرموده آن را تصرف کنید. نترسید و هراس به دلتان راه ندهید.»
|
||
\p
|
||
\v 22 ولی آنها جواب دادند: «بیایید افرادی به آنجا بفرستیم تا آن سرزمین را بررسی کنند و گزارشی از شهرهای آنجا به ما بدهند تا ما بدانیم از چه راهی میتوانیم به آنجا رخنه کنیم.»
|
||
\p
|
||
\v 23 این پیشنهاد را پسندیدم و دوازده نفر، یعنی از هر قبیله یک نفر، انتخاب کردم.
|
||
\v 24-25 \vp ۲۴و۲۵\vp* آنها از میان کوهستانها گذشته، به وادی اشکول رسیده، آنجا را بررسی کردند و با نمونههایی از میوههای آن سرزمین بازگشته، گفتند: «سرزمینی که خداوند، خدایمان به ما داده است سرزمین حاصلخیزی است.»
|
||
\v 26 ولی قوم از ورود به آنجا خودداری نموده، علیه دستور یهوه خدایتان قیام کردند.
|
||
\v 27 آنها در خیمههایشان غرغر و شکایت کرده، گفتند: «لابد خداوند از ما بیزار است که ما را از مصر به اینجا آورده تا به دست اموریها کشته شویم.
|
||
\v 28 کار ما به کجا خواهد کشید؟ برادران ما که آن سرزمین را بررسی کردهاند با خبرهایشان ما را ترساندهاند. آنها میگویند که مردم آن سرزمین بلند قد و قوی هیکل هستند و شهرهایشان بزرگ است و حصارهایشان سر به فلک میکشد. آنها غولهایی از بنیعناق نیز در آنجا دیدهاند.»
|
||
\p
|
||
\v 29 ولی من به ایشان گفتم: «نترسید و هراس به دلتان راه ندهید.
|
||
\v 30-31 \vp ۳۰و۳۱\vp* خداوند، خدای شما هادی شماست و برای شما جنگ خواهد کرد، همانطور که قبلاً در مصر و در این بیابان این کار را برای شما کرد. دیدهاید که در تمام طول راه از شما مراقبت کرده است همانطور که یک پدر از بچهاش مواظبت میکند.»
|
||
\v 32 ولی با این همه به یهوه خدایتان اعتماد نکردند،
|
||
\v 33 هر چند خداوند در طول راه آنها را هدایت مینمود و پیشاپیش آنها حرکت میکرد تا مکانی برای بر پا کردن اردویشان پیدا کند، و شبها با ستونی از آتش و روزها با ستونی از ابر آنها را راهنمایی مینمود.
|
||
\s1 خداوند قوم اسرائیل را تنبیه میکند
|
||
\p
|
||
\v 34-35 \vp ۳۴و۳۵\vp* آری، خداوند شکوههایشان را شنید و بسیار خشمگین شد و قسم خورده، گفت: «حتی یک نفر از تمامی این نسل شریر زنده نخواهد ماند تا سرزمین حاصلخیزی را که به پدرانشان وعده داده بودم ببیند
|
||
\v 36 مگر کالیب پسر یَفُنه. من زمینی را که او بررسی کرده است به او و به نسلش خواهم داد، زیرا از من اطاعت کامل نمود.»
|
||
\p
|
||
\v 37 خداوند به خاطر آنها بر من نیز خشمناک شد و به من فرمود: «تو نیز به سرزمین موعود داخل نخواهی شد.
|
||
\v 38 به جای تو، دستیارت یوشع (پسر نون) قوم را هدایت خواهد کرد. او را تشویق کن تا برای به عهده گرفتن رهبری آماده شود.»
|
||
\p
|
||
\v 39 سپس خداوند خطاب به همهٔ ما فرمود: «من سرزمین موعود را به همان اطفالی که میگفتید دشمنان، آنها را به اسارت خواهند برد، به ملکیت خواهم داد.
|
||
\v 40 اما شما اکنون برگردید و از راهی که به سوی دریای سرخ میرود به بیابان بروید.»
|
||
\p
|
||
\v 41 آنگاه قوم اسرائیل اعتراف نموده، به من گفتند: «ما گناه کردهایم؛ اما اینک به آن سرزمین میرویم و همانطور که خداوند، خدایمان به ما امر فرموده است برای تصاحب آن خواهیم جنگید.» پس اسلحههایشان را به کمر بستند و گمان کردند که غلبه بر تمامی آن ناحیه آسان خواهد بود.
|
||
\p
|
||
\v 42 ولی خداوند به من گفت: «به ایشان بگو که این کار را نکنند، زیرا من با ایشان نخواهم رفت و دشمنانشان آنها را مغلوب خواهند کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 43 من به ایشان گفتم، ولی گوش ندادند. آنها مغرور شده، فرمان خداوند را اطاعت نکردند و برای جنگیدن به کوهستان برآمدند.
|
||
\v 44 ولی اموریهایی که در آنجا ساکن بودند برای مقابله با آنها بیرون آمده، مثل زنبور ایشان را دنبال کردند و از سعیر تا حرمه آنها را کشتند.
|
||
\v 45 آنگاه قوم اسرائیل بازگشته، در حضور خداوند گریستند، ولی خداوند گوش نداد.
|
||
\v 46 سپس آنها مدت مدیدی در قادش ماندند.
|
||
\c 2
|
||
\s1 سالهای آوارگی در بیابان
|
||
\p
|
||
\v 1-2 \vp ۱و۲\vp* آنگاه طبق دستور خداوند بازگشتیم و از راهی که به سوی دریای سرخ میرود به بیابان رفتیم. سالهای زیادی در اطراف ناحیهٔ کوه سعیر سرگردان بودیم. سرانجام خداوند فرمود:
|
||
\p
|
||
\v 3 «به اندازهٔ کافی در این کوهستان سرگردان بودهاید. حال به سمت شمال بروید.
|
||
\v 4 به قوم بگو که ایشان از مرز سرزمینی خواهند گذشت که به برادرانشان ادومیها تعلق دارد. (ادومیها از نسل عیسو هستند و در سعیر زندگی میکنند.) آنها از شما خواهند ترسید،
|
||
\v 5 ولی شما با ایشان نجنگید، چون من تمام سرزمین کوهستانی سعیر را به عنوان ملک دائمی به ایشان دادهام و حتی یک وجب از زمین ایشان را به شما نخواهم داد.
|
||
\v 6 در آنجا به ازای آب و غذایی که مصرف میکنید، پول بپردازید.
|
||
\v 7 خداوند، خدایتان در تمام چهل سالی که در این بیابان بزرگ سرگردان بودهاید با شما بوده و قدم به قدم از شما مراقبت نموده است. او در تمام کارهایتان به شما برکت داده و شما هیچوقت محتاج به چیزی نبودهاید.»
|
||
\p
|
||
\v 8 بنابراین ما از کنار سعیر که برادرانمان از نسل عیسو در آنجا زندگی میکردند گذشتیم و جادهای را که به سمت جنوب به اِیلَت و عصیون جابر میرود قطع نموده، رو به شمال به طرف بیابان موآب کوچ کردیم.
|
||
\p
|
||
\v 9 آنگاه خداوند به ما چنین هشدار داد: «با موآبیها که از نسل لوط هستند کاری نداشته باشید و با ایشان وارد جنگ نشوید. من شهر عار را به ایشان دادهام و هیچ زمینی را از سرزمین ایشان به شما نخواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 10 (ایمیها که قبیلهٔ بسیار بزرگی بودند قبلاً در آن ناحیه سکونت داشتند و مثل غولهای عناقی بلند قد بودند.
|
||
\v 11 ایمیها و عناقیها غالباً رفائی خوانده میشوند، ولی موآبیها ایشان را ایمی میخوانند.
|
||
\v 12 در روزگار پیشین حوریها در سعیر سکونت داشتند، ولی ادومیها یعنی قوم عیسو آنها را بیرون رانده، جایشان را گرفتند، همانطور که اسرائیل مردم کنعان را که خداوند سرزمینشان را به اسرائیل بخشیده بود، بیرون راندند.)
|
||
\p
|
||
\v 13 خداوند فرمود: «اکنون برخیزید و از رود زارَد بگذرید.» ما چنین کردیم.
|
||
\v 14 سی و هشت سال پیش، ما قادش را ترک گفته بودیم. همانطور که خداوند فرموده بود، در این مدت تمام جنگجویان ما از بین رفتند.
|
||
\v 15 خداوند بر ضد آنها بود و سرانجام همهٔ آنها را از بین برد.
|
||
\v 16 پس از اینکه تمام جنگجویان مردند
|
||
\v 17 خداوند به من فرمود:
|
||
\v 18 «امروز باید از شهر عار که در مرز موآب است بگذرید.
|
||
\v 19 وقتی به سرزمین عمونیها که از نسل لوط هستند نزدیک شدید با آنها کاری نداشته باشید و با ایشان وارد جنگ نشوید، زیرا هیچ زمینی را از سرزمینی که به ایشان بخشیدهام، به شما نخواهم داد.»
|
||
\p
|
||
\v 20 (آن ناحیه نیز زمانی محل سکونت رفائیها که عمونیها ایشان را زَمزُمی میخوانند، بود.
|
||
\v 21 آنها قبیلهٔ بسیار بزرگی بودند و مثل عناقیها قد بلندی داشتند، ولی خداوند ایشان را هنگام ورود عمونیها از بین برد و عمونیها به جای ایشان در آنجا سکونت کردند.
|
||
\v 22 خداوند به همین گونه به قوم عیسو در کوه سعیر کمک کرده بود و آنها حوریها را که قبل از ایشان در آنجا سکونت داشتند از بین برده و تا امروز به جای ایشان ساکن شدهاند.
|
||
\v 23 وضع مشابه دیگر، زمانی اتفاق افتاد که مردم کفتور به قبیلهٔ عِویها که تا حدود غزه در دهکدههای پراکندهای سکونت داشتند حمله نموده، آنها را هلاک کردند و به جای ایشان ساکن شدند.)
|
||
\p
|
||
\v 24 آنگاه خداوند فرمود: «از رود ارنون گذشته، به سرزمین سیحونِ اموری، پادشاه حشبون داخل شوید. من او را و سرزمینش را به شما دادهام. با او بجنگید و سرزمین او را به تصرف خود درآورید.
|
||
\v 25 از امروز ترس شما را بر دل مردم سراسر جهان میگذارم. آنها آوازهٔ شما را میشنوند و به وحشت میافتند.»
|
||
\s1 شکست سیحون پادشاه
|
||
\p
|
||
\v 26 سپس از صحرای قدیموت سفیرانی با پیشنهاد صلح نزد سیحون، پادشاه حِشبون فرستادم.
|
||
\v 27 پیشنهاد ما این بود: «اجازه دهید از سرزمین شما عبور کنیم. از جادهٔ اصلی خارج نخواهیم شد و به طرف مزارع اطراف آن نخواهیم رفت.
|
||
\v 28 هنگام عبور برای هر لقمه نانی که بخوریم و هر جرعه آبی که بنوشیم، پول خواهیم داد. تنها چیزی که میخواهیم، اجازهٔ عبور از سرزمین شماست.
|
||
\v 29 ادومیهای نسل عیسو که ساکن سعیرند اجازهٔ عبور از سرزمین خود را به ما دادند. موآبیها هم که پایتختشان در عار است همین کار را کردند. ما از راه اردن به سرزمینی که خداوند، خدایمان به ما داده است میرویم.»
|
||
\p
|
||
\v 30 ولی سیحون پادشاه حِشبون موافقت نکرد، زیرا خداوند، خدای شما او را سختدل گردانید تا او را به دست اسرائیل نابود کند، همچنانکه الان شده است.
|
||
\p
|
||
\v 31 آنگاه خداوند به من فرمود: «اکنون به تدریج سرزمین سیحون پادشاه را به شما میدهم. پس شروع به تصرف و تصاحب این سرزمین کن.»
|
||
\p
|
||
\v 32 آنگاه سیحون پادشاه به ما اعلان جنگ داد و نیروهایش را در یاهص بسیج کرد.
|
||
\v 33-34 \vp ۳۳و۳۴\vp* ولی خداوند، خدایمان او را به ما تسلیم نمود و ما او را با تمام پسران و افرادش کشتیم و تمامی شهرهایش را به تصرف خود درآورده، همهٔ مردان و زنان و اطفال را از بین بردیم.
|
||
\v 35 به غیر از گلههایشان، موجود دیگری را زنده نگذاشتیم. این گلهها را هم با غنایمی که از تسخیر شهرها به چنگ آورده بودیم با خود بردیم.
|
||
\v 36 ما از عروعیر که در کنارهٔ درهٔ ارنون است تا جلعاد، همهٔ شهرها را به تصرف خود درآوردیم. حتی یک شهر هم در برابر ما قادر به مقاومت نبود، زیرا خداوند، خدایمان تمامی آنها را به ما داده بود.
|
||
\v 37 ولی ما به سرزمین بنیعمون و به رود یبوق و شهرهای کوهستانی یعنی جاهایی که خداوند، خدایمان قدغن فرموده بود، نزدیک نشدیم.
|
||
\c 3
|
||
\s1 شکست عوج پادشاه
|
||
\p
|
||
\v 1-2 \vp ۱و۲\vp* سپس به سوی سرزمین باشان روی آوردیم. عوج، پادشاه باشان لشکر خود را بسیج نموده، در اَدَرعی به ما حمله کرد. ولی خداوند به من فرمود که از او نترسم. خداوند به من گفت: «تمام سرزمین عوج و مردمش در اختیار شما هستند. با ایشان همان کنید که با سیحون، پادشاه اموریها در حشبون کردید.»
|
||
\v 3 بنابراین خداوند، خدای ما عوج پادشاه و همهٔ مردمش را به ما تسلیم نمود و ما همهٔ آنها را کشتیم.
|
||
\v 4 تمامی شصت شهرش یعنی سراسر ناحیهٔ ارجوب باشان را به تصرف خود درآوردیم.
|
||
\v 5 این شهرها با دیوارهای بلند و دروازههای پشتبنددار محافظت میشد. علاوه بر این شهرها، تعداد زیادی آبادی بیحصار نیز بودند که به تصرف ما درآمدند.
|
||
\v 6 ما سرزمین باشان را مثل قلمرو سیحون پادشاه واقع در حشبون، کاملاً نابود کردیم و تمام اهالی آن را چه مرد، چه زن و چه کودک، از بین بردیم؛
|
||
\v 7 ولی گلهها و غنایم جنگی را برای خود نگهداشتیم.
|
||
\p
|
||
\v 8 پس ما بر تمام سرزمین دو پادشاه اموری واقع در شرق رود اردن، یعنی بر تمامی اراضی از دره ارنون تا کوه حرمون، مسلط شدیم.
|
||
\v 9 (صیدونیها کوه حرمون را سریون و اموریها آن را سنیر میخوانند.)
|
||
\v 10 ما تمامی شهرهای واقع در آن جلگه و تمامی سرزمین جلعاد و باشان را تا شهرهای سلخه و ادرعی تصرف کردیم.
|
||
\p
|
||
\v 11 ناگفته نماند که عوج، پادشاه باشان آخرین بازماندهٔ رفائیهای غولپیکر بود. تختخواب آهنی او که در شهر رَبَت، یکی از شهرهای عمونیها نگهداری میشود حدود چهار متر طول و دو متر عرض دارد.
|
||
\s1 قبیلههای شرق رود اردن
|
||
\p
|
||
\v 12 در آن موقع، من سرزمین تسخیر شده را به قبیلههای رئوبین و جاد دادم. به قبیلههای رئوبین و جاد ناحیهٔ شمال عروعیر را که در کنار رود ارنون است به اضافهٔ نصف کوهستان جلعاد را با شهرهایش دادم،
|
||
\v 13 و به نصف قبیلهٔ منسی باقیماندهٔ سرزمین جلعاد و تمام سرزمین باشان را که قلمرو قبلی عوج پادشاه بود واگذار کردم. (منطقهٔ ارجوب در باشان را سرزمین رفائیها نیز مینامند.)
|
||
\v 14 طایفهٔ یائیر از قبیلهٔ منسی تمامی منطقهٔ ارجوب (باشان) را تا مرزهای جشوریها و معکیها گرفتند و آن سرزمین را به اسم خودشان نامگذاری کرده، آنجا را همچنانکه امروز هم مشهور است حَووتیائیر (یعنی «دهستانهای یائیر») نامیدند.
|
||
\v 15 بعد جلعاد را به طایفهٔ ماخیر دادم.
|
||
\v 16 اما به قبیلههای رئوبین و جاد منطقهای را بخشیدم که از رود یبوق در جلعاد (که سرحد عمونیها بود) شروع میشد و تا وسط جلگهٔ رود ارنون در جنوب، امتداد مییافت.
|
||
\v 17 مرز غربی ایشان رود اردن بود که از دریاچهٔ جلیل تا دریای مرده و کوه پیسگاه ادامه مییافت.
|
||
\p
|
||
\v 18 آنگاه من به قبیلههای رئوبین و جاد و نصف قبیلهٔ منسی یادآوری کردم که اگرچه خداوند آن سرزمین را به ایشان داده است با این حال حق سکونت در آنجا را نخواهند داشت تا زمانی که مردان مسلحشان در پیشاپیش بقیه قبیلهها، آنها را به آن سوی رود اردن یعنی به سرزمینی که خدا به ایشان وعده داده، برسانند.
|
||
\p
|
||
\v 19 به ایشان گفتم: «ولی زنان و فرزندانتان میتوانند اینجا در این شهرهایی که خداوند به شما داده است سکونت کرده، از گلههایتان (که میدانم تعدادشان زیاد است) مواظبت کنند.
|
||
\v 20 شما به برادران خود کمک کنید تا خداوند به آنها نیز پیروزی بدهد. وقتی آنها سرزمینی را که خداوند، خدایتان در آن طرف رود اردن به ایشان داده است تصرف کردند، آنگاه شما میتوانید به سرزمین خود بازگردید.»
|
||
\p
|
||
\v 21 بعد به یوشع فرمان داده، گفتم: «تو با چشمانت دیدی که یهوه خدایتان با آن دو پادشاه چگونه عمل نمود. او با تمامی ممالک آن طرف رود اردن نیز همین کار را خواهد کرد.
|
||
\v 22 از مردم آنجا نترسید، چون خداوند، خدایتان برای شما خواهد جنگید.»
|
||
\s1 خدا به موسی اجازهٔ ورود به سرزمین موعود را نمیدهد
|
||
\p
|
||
\v 23-25 آنگاه از خداوند چنین درخواست نمودم: «ای خداوند، التماس میکنم اجازه فرمایی از این رود گذشته، وارد سرزمین موعود بشوم، به سرزمین حاصلخیز آن طرف رود اردن با رشته کوههای آن و به سرزمین لبنان. آرزومندم نتیجه بزرگی و قدرتی را که به ما نشان دادهای ببینم. کدام خدا در تمام آسمان و زمین قادر است آنچه را که تو برای ما کردهای بکند؟»
|
||
\p
|
||
\v 26 ولی خداوند به سبب گناهان شما بر من غضبناک بود و به من اجازهٔ عبور نداد. او فرمود: «دیگر از این موضوع سخنی بر زبان نیاور.
|
||
\v 27 به بالای کوه پیسگاه برو. از آنجا میتوانی به هر سو نظر اندازی و سرزمین موعود را از دور ببینی؛ ولی از رود اردن عبور نخواهی کرد.
|
||
\v 28 یوشع را به جانشینی خود بگمار و او را تقویت و تشویق کن، زیرا او قوم را برای فتح سرزمینی که تو از قلهٔ کوه خواهی دید، به آن طرف رودخانه هدایت خواهد کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 29 بنابراین ما در درهٔ نزدیک بیتفغور ماندیم.
|
||
\c 4
|
||
\s1 موسی قوم را ترغیب به اطاعت میکند
|
||
\p
|
||
\v 1 اکنون ای اسرائیل، به قوانینی که به شما یاد میدهم به دقت گوش کنید و اگر میخواهید زنده مانده، به سرزمینی که خداوند، خدای پدرانتان به شما داده است داخل شوید و آن را تصاحب کنید از این دستورها اطاعت نمایید.
|
||
\v 2 قوانین دیگری به اینها نیفزایید و چیزی کم نکنید، بلکه فقط این دستورها را اجرا کنید؛ زیرا این قوانین از جانب خداوند، خدایتان میباشد.
|
||
\v 3 دیدید که چگونه یهوه خدایتان در بعل فغور همهٔ کسانی را که بت بعل را پرستیدند از بین برد،
|
||
\v 4 ولی همگی شما که به خداوند، خدایتان وفادار بودید تا به امروز زنده ماندهاید.
|
||
\p
|
||
\v 5 تمام قوانینی را که یهوه، خدایم به من داده است، به شما یاد دادهام. پس وقتی به سرزمین موعود وارد شده، آن را تسخیر نمودید از این قوانین اطاعت کنید.
|
||
\v 6 اگر این دستورها را اجرا کنید به داشتن حکمت و بصیرت مشهور خواهید شد. زمانی که قومهای مجاور، این قوانین را بشنوند خواهند گفت: «این قوم بزرگ از چه حکمت و بصیرتی برخوردار است!»
|
||
\v 7 هیچ قومی، هر قدر هم که بزرگ باشد، مثل ما خدایی مانند یهوه خدای ما ندارد که در بین آنها بوده، هر وقت او را بخوانند، فوری جواب دهد.
|
||
\v 8 هیچ قومی، هر قدر هم که بزرگ باشد، چنین احکام و قوانین عادلانهای که امروز به شما یاد دادم، ندارد.
|
||
\p
|
||
\v 9 ولی مواظب باشید و دقت کنید مبادا در طول زندگیتان آنچه را که با چشمانتان دیدهاید فراموش کنید. همهٔ این چیزها را به فرزندان و نوادگانتان تعلیم دهید.
|
||
\v 10 به یاد آورید آن روزی را که در کوه حوریب در برابر خداوند ایستاده بودید و او به من گفت: «مردم را به حضور من بخوان و من به ایشان تعلیم خواهم داد تا یاد بگیرند همیشه مرا احترام کنند و دستورهای مرا به فرزندانشان بیاموزند.»
|
||
\v 11 شما در دامنهٔ کوه ایستاده بودید. ابرهای سیاه و تاریکی شدید اطراف کوه را فرا گرفته بود و شعلههای آتش از آن به آسمان زبانه میکشید.
|
||
\v 12 آنگاه خداوند از میان آتش با شما سخن گفت. شما کلامش را میشنیدید، ولی او را نمیدیدید.
|
||
\v 13 او قوانینی را که شما باید اطاعت کنید یعنی «ده فرمان» را اعلام فرمود و آنها را بر دو لوح سنگی نوشت.
|
||
\v 14 آری، در همان وقت بود که خداوند به من دستور داد قوانینی را که باید بعد از رسیدن به سرزمین موعود اجرا کنید به شما یاد دهم.
|
||
\s1 نهی از بتپرستی
|
||
\p
|
||
\v 15 شما در آن روز در کوه حوریب وقتی که خداوند از میان آتش با شما سخن میگفت، شکل و صورتی از او ندیدید. پس مواظب باشید
|
||
\v 16 مبادا با ساختن مجسمهای از خدا خود را آلوده سازید، یعنی با ساختن بُتی به هر شکل، چه به صورت مرد یا زن،
|
||
\v 17 و چه به صورت حیوان یا پرنده،
|
||
\v 18 خزنده یا ماهی.
|
||
\v 19 همچنین وقتی به آسمان نگاه میکنید و تمامی لشکر آسمان یعنی خورشید و ماه و ستارگان را که یهوه خدایتان برای تمام قومهای روی زمین آفریده است میبینید، آنها را پرستش نکنید.
|
||
\v 20 خداوند شما را از مصر، از آن کورهٔ آتش، بیرون آورد تا قوم خاص او و میراث او باشید، چنانکه امروز هستید.
|
||
\v 21 ولی به خاطر شما نسبت به من خشمناک گردید و به تأکید اعلام فرمود که من به آن سوی رود اردن یعنی به سرزمین حاصلخیزی که یهوه خدایتان به شما به میراث داده است نخواهم رفت.
|
||
\v 22 من اینجا در این سوی رودخانه خواهم مرد، ولی شما از رودخانه عبور خواهید کرد و آن زمین حاصلخیز را تصرف خواهید نمود.
|
||
\v 23 هوشیار باشید مبادا عهدی را که خداوند، خدایتان با شما بسته است بشکنید! اگر دست به ساختن هرگونه بُتی بزنید آن عهد را میشکنید، چون خداوند، خدایتان این کار را به کلی منع کرده است.
|
||
\v 24 زیرا یهوه خدای شما آتشی سوزاننده و خدایی غیور است.
|
||
\p
|
||
\v 25 حتی اگر سالها در سرزمین موعود ساکن بوده، در آنجا صاحب فرزندان و نوادگان شده باشید، ولی با ساختن بت خود را آلوده کرده با گناهانتان یهوه خدایتان را خشمگین سازید،
|
||
\v 26 زمین و آسمان را شاهد میآورم که در آن سرزمینی که با گذشتن از رود اردن آن را تصاحب خواهید کرد، نابود خواهید شد. عمرتان در آنجا کوتاه خواهد بود و به کلی نابود خواهید شد.
|
||
\v 27 خداوند شما را در میان قومها پراکنده خواهد کرد و تعدادتان بسیار کم خواهد شد.
|
||
\v 28 در آنجا، بتهایی را که از چوب و سنگ ساخته شدهاند پرستش خواهید کرد، بتهایی که نه میبینند، نه میشنوند، نه میبویند و نه میخورند.
|
||
\p
|
||
\v 29 ولی اگر شما دوباره شروع به طلبیدن خداوند، خدایتان کنید، زمانی او را خواهید یافت که با تمام دل و جانتان او را طلبیده باشید.
|
||
\v 30 وقتی در سختی باشید و تمام این حوادث برای شما رخ دهد، آنگاه سرانجام به خداوند، خدایتان روی آورده، آنچه را که او به شما بگوید اطاعت خواهید کرد.
|
||
\v 31 یهوه، خدای شما رحیم است، پس او شما را ترک نکرده، نابود نخواهد نمود و عهدی را که با پدران شما بسته است فراموش نخواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 32 در تمامی تاریخ، از وقتی که خدا انسان را روی زمین آفرید، از یک گوشهٔ آسمان تا گوشهٔ دیگر جستجو کنید و ببینید آیا میتوانید چیزی شبیه به این پیدا کنید که
|
||
\v 33 قومی صدای خدا را که از میان آتش با آنها سخن گفته است مثل شما شنیده و زنده مانده باشد!
|
||
\v 34 و آیا تا به حال خدایی کوشیده است که با فرستادن بلاهای ترسناک و آیات و معجزات و جنگ، و با دست نیرومند و بازوی افراشته و اعمال عظیم و ترسناک، قومی را از بردگی قومی دیگر رها سازد؟ ولی یهوه خدایتان همۀ این کارها را در برابر چشمان شما در مصر برای شما انجام داد.
|
||
\v 35 خداوند این کارها را کرد تا شما بدانید که فقط او خداست و کسی دیگر مانند او وجود ندارد.
|
||
\v 36 او هنگامی که از آسمان به شما تعلیم میداد اجازه داد که شما صدایش را بشنوید؛ او گذاشت که شما ستون بزرگ آتشش را روی زمین ببینید. شما حتی کلامش را از میان آتش شنیدید.
|
||
\p
|
||
\v 37 چون او پدران شما را دوست داشت و اراده نمود که فرزندانشان را برکت دهد، پس شخص شما را از مصر با نمایش عظیمی از قدرت خود بیرون آورد.
|
||
\v 38 او قومهای دیگر را که قویتر و بزرگتر از شما بودند پراکنده نمود و سرزمینشان را به طوری که امروز مشاهده میکنید، به شما بخشید.
|
||
\v 39 پس امروز به خاطر آرید و فراموش نکنید که خداوند، هم خدای آسمانها و هم خدای زمین است و هیچ خدایی غیر از او وجود ندارد!
|
||
\v 40 شما باید قوانینی را که امروز به شما میدهم اطاعت کنید تا خود و فرزندانتان کامیاب بوده، تا به ابد در سرزمینی که خداوند، خدایتان به شما میبخشد زندگی کنید.
|
||
\s1 شهرهای پناهگاه در شرق رود اردن
|
||
\p
|
||
\v 41 آنگاه موسی سه شهر در شرق رود اردن تعیین کرد
|
||
\v 42 تا اگر کسی ناخواسته شخصی را بکشد بدون اینکه قبلاً با او دشمنی داشته باشد، برای فرار از خطر به آنجا پناه ببرد.
|
||
\v 43 این شهرها عبارت بودند از: باصر واقع در اراضی مسطح بیابان برای قبیلهٔ رئوبین، راموت در جلعاد برای قبیلهٔ جاد، و جولان در باشان برای قبیلهٔ منسی.
|
||
\s1 ابلاغ قوانین خدا به قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 44-46 وقتی قوم اسرائیل از مصر خارج شده و در شرق رود اردن در کنار شهر بیتفغور اردو زده بودند، موسی قوانین خدا را به آنها داد. (این همان سرزمینی بود که قبلاً اموریها در زمان سلطنت سیحون پادشاه که پایتختش حشبون بود در آنجا سکونت داشتند و موسی و بنیاسرائیل وی را با مردمش نابود کردند.
|
||
\v 47 آنها بر سرزمین او و بر سرزمین عوج، پادشاه باشان که هر دو از پادشاهان اموریهای شرق رود اردن بودند غلبه یافتند.
|
||
\v 48 این سرزمین از عروعیر در کنار رود ارنون تا کوه سریون که همان حرمون باشد، امتداد مییافت
|
||
\v 49 و شامل تمام منطقهٔ شرق رود اردن که از جنوب به دریای مرده و از شرق به دامنهٔ کوه پیسگاه منتهی میشد، بود.)
|
||
\c 5
|
||
\s1 ده فرمان
|
||
\p
|
||
\v 1 موسی به سخنانش ادامه داده، گفت:
|
||
\p ای قوم اسرائیل، اکنون به فرایض و قوانینی که به شما میدهم، گوش کنید. آنها را یاد بگیرید و به دقت انجام دهید.
|
||
\p
|
||
\v 2 یهوه، خدایمان در کوه حوریب عهدی با ما بست.
|
||
\v 3 این عهد را نه با پدرانمان بلکه با ما که امروز زنده هستیم بست.
|
||
\v 4 او در آن کوه از میان آتش رو در رو با شما سخن گفت.
|
||
\v 5 من به عنوان واسطهای بین شما و خداوند ایستادم، زیرا شما از آن آتش میترسیدید و بالای کوه پیش او نرفتید. او با من سخن گفت و من قوانینش را به شما سپردم. آنچه فرمود این است:
|
||
\p
|
||
\v 6 «من خداوند، خدای تو هستم، همان خدایی که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 7 «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد.
|
||
\p
|
||
\v 8 «هیچگونه بُتی به شکل آنچه بالا در آسمان و آنچه بر زمین و آنچه در دریاست برای خود درست نکن.
|
||
\v 9 در برابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو میباشم، خدای غیوری هستم و کسانی را که از من نفرت دارند مجازات میکنم. این مجازات شامل حال فرزندان آنها تا نسل سوم و چهارم نیز میگردد.
|
||
\v 10 اما بر کسانی که مرا دوست بدارند و دستورهای مرا پیروی کنند، تا هزار پشت رحمت میکنم.
|
||
\p
|
||
\v 11 «نام یهوه، خدای خود را نابجا به کار نبر. اگر نام مرا با بیاحترامی بر زبان بیاوری یا به آن قسم دروغ بخوری، تو را بیسزا نخواهم گذاشت.
|
||
\p
|
||
\v 12 «روز شَبّات را به یاد داشته باش و آن را مقدّس بدار. من که خداوند، خدای تو هستم این را به تو امر میکنم.
|
||
\v 13 در هفته شش روز کار کن،
|
||
\v 14 ولی در روز هفتم که شَبّات یهوه خدای توست هیچ کاری نکن نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت و نه حتی چارپایانت. غلام و کنیزت باید مثل خودت استراحت کنند.
|
||
\v 15 به یاد آور که در سرزمین مصر غلام بودی و من که خداوند، خدای تو هستم با قدرت و قوت عظیم خود تو را از آنجا بیرون آوردم. به این دلیل است که به تو امر میکنم شَبّات را نگه داری.
|
||
\p
|
||
\v 16 «پدر و مادر خود را گرامی بدار، زیرا این فرمان خداوند، خدای توست. اگر چنین کنی، در سرزمینی که خداوند، خدایت به تو خواهد بخشید، عمری طولانی و پربرکت خواهی داشت.
|
||
\p
|
||
\v 17 «قتل نکن.
|
||
\p
|
||
\v 18 «زنا نکن.
|
||
\p
|
||
\v 19 «دزدی نکن.
|
||
\p
|
||
\v 20 «بر همنوع خود شهادت دروغ نده.
|
||
\p
|
||
\v 21 «به زن همسایهات طمع نکن. و حسرت خانۀ همسایه خود، یا مزرعۀ او، یا غلام و کنیزش، یا گاو و الاغش، یا اموالش را نخور.»
|
||
\s1 ترس مردم
|
||
\p
|
||
\v 22 این بود قوانینی که خداوند در کوه سینا به شما داد. او این قوانین را با صدای بلند از میان آتش و ابر غلیظ اعلام فرمود و غیر از این قوانین، قانون دیگری نداد. آنها را روی دو لوح سنگی نوشت و به من داد.
|
||
\v 23 ولی وقتی که آن صدای بلند از درون تاریکی به گوشتان رسید و آتش مهیب سر کوه را دیدید کلیهٔ رهبران قبایل و مشایخ شما نزد من آمدند
|
||
\v 24 و گفتند: «امروز خداوند، خدایمان جلال و عظمتش را به ما نشان داده است، ما حتی صدایش را از درون آتش شنیدیم. اکنون میدانیم که ممکن است خدا با انسان صحبت کند و او نمیرد.
|
||
\v 25 پس چرا جان خود را به خطر بیاندازیم؟ بدون شک اگر یهوه خدایمان دوباره با ما سخن بگوید خواهیم مرد. این آتش هولناک، ما را خواهد سوزانید.
|
||
\v 26 چه کسی میتواند صدای خدای زنده را که از درون آتش سخن میگوید، بشنود و زنده بماند؟
|
||
\v 27 پس تو برو و به تمامی سخنانی که یهوه خدای ما میگوید گوش کن، بعد آمده، آنها را برای ما بازگو کن و ما آنها را پذیرفته، اطاعت خواهیم کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 28 خداوند درخواستتان را پذیرفت و به من گفت: «آنچه که قوم اسرائیل به تو گفتند شنیدم و آنچه گفتند نیکوست.
|
||
\v 29 ای کاش همیشه چنین دلی داشته باشند و از من بترسند و تمام اوامر مرا بجا آورند. در آن صورت زندگی خودشان و زندگی فرزندانشان در تمام نسلها با خیر و برکت خواهد گذشت.
|
||
\v 30 اکنون برو و به آنها بگو که به خیمههایشان بازگردند.
|
||
\v 31 سپس برگشته، اینجا در کنار من بایست و من تمامی اوامرم را به تو خواهم داد. تو باید آنها را به قوم تعلیم دهی تا فرایض و قوانین مرا در سرزمینی که به ایشان میدهم اطاعت کنند.»
|
||
\p
|
||
\v 32 پس بایستی تمام اوامر یهوه، خدایتان را اطاعت کنید و دستورهای او را به دقت بهجا آورید
|
||
\v 33 و در طریقی که یهوه خدایتان به شما امر کرده گام بردارید و بمانید. اگر چنین کنید در سرزمینی که به تصرف درمیآورید زندگی طولانی و پربرکتی خواهید داشت.
|
||
\c 6
|
||
\s1 فرمان بزرگ
|
||
\p
|
||
\v 1 یهوه، خدایتان به من فرمود که تمامی این فرمانها و فرایض و قوانین را به شما تعلیم دهم تا در سرزمینی که بهزودی وارد آن میشوید، آنها را بجا آورید،
|
||
\v 2 و بدین ترتیب شما و پسران و نوادگانتان یهوه، خدایتان را با اطاعت از تمامی فرایض و فرمانهای او در تمام طول زندگی خود احترام کنید تا عمر طولانی داشته باشید.
|
||
\v 3 بنابراین ای اسرائیل به هر یک از فرامین به دقت گوش کنید و مواظب باشید آنها را اطاعت کنید تا زندگی پربرکتی داشته باشید. اگر این دستورها را بجا آورید در سرزمین حاصلخیزی که در آن شیر و عسل جاری است همچنانکه خداوند، خدای پدرانتان به شما وعده فرمود، قوم بزرگی خواهید شد.
|
||
\p
|
||
\v 4 بشنو، ای اسرائیل، یهوه خدای ما، خداوندِ یکتاست.
|
||
\v 5 یهوه خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی قوّت خود دوست بدار.
|
||
\v 6 این قوانینی که امروز به شما میدهم باید دائم در فکر و دلتان باشد.
|
||
\v 7 آنها را به فرزندان خود بیاموزید و همیشه دربارهٔ آنها صحبت کنید خواه در خانه باشید خواه در بیرون، خواه هنگام خواب باشد خواه اول صبح.
|
||
\v 8 آنها را همچون نشان روی انگشت و پیشانی خود ببندید؛
|
||
\v 9 آنها را بر سر در منازل خود و بر دروازههایتان بنویسید.
|
||
\p
|
||
\v 10-12 وقتی که خداوند، خدایتان شما را به سرزمینی که با سوگند به پدرانتان ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده است برساند یعنی به شهرهای بزرگ و زیبایی که شما بنا نکردهاید و خانههایی پر از چیزهای خوب که شما آنها را تهیه نکردهاید، چاههایی که شما نکندهاید، تاکستانها و درختان زیتونی که شما نکاشتهاید، آنگاه وقتی که خوردید و سیر شدید مواظب باشید خداوند را که شما را از سرزمین بندگی مصر بیرون آورد فراموش نکنید.
|
||
\v 13 از خداوند، خدایتان بترسید، او را عبادت کنید و تنها به نام او قسم بخورید.
|
||
\p
|
||
\v 14 خدایان قومهای همسایه را پرستش نکنید؛
|
||
\v 15 زیرا خداوند، خدایتان که در میان شما زندگی میکند خدای غیوری است و ممکن است خشم او بر شما افروخته شده، شما را از روی زمین نابود کند.
|
||
\v 16 یهوه، خدای خود را آزمایش نکنید، چنانکه در مَسّا این کار را کردید.
|
||
\p
|
||
\v 17 فرمانهای یهوه خدای خود، یعنی همۀ قوانین و فرایض او را نگاه دارید.
|
||
\v 18 آنچه را که خداوند میپسندد انجام دهید تا زندگیتان پربرکت شود و به سرزمین حاصلخیزی که خداوند به پدرانتان وعده داده، وارد شوید و آن را تصرف کنید
|
||
\v 19 و تمام دشمنان را به کمک خداوند بیرون رانید، همانطور که خداوند به شما وعده داده است.
|
||
\p
|
||
\v 20 در سالهای آینده، زمانی که پسرانتان از شما بپرسند: «منظور از این قوانین، فرایض و مقرراتی که خداوند، خدایمان به ما داده است چیست؟»
|
||
\v 21 به ایشان بگویید: «ما بردگان فرعون مصر بودیم و خداوند با قدرت عظیمش
|
||
\v 22 و با معجزات بزرگ و بلاهای وحشتناکی که بر مصر و فرعون و تمام افرادش نازل کرد ما را از سرزمین مصر بیرون آورد. ما همهٔ این کارها را با چشمان خود دیدیم.
|
||
\v 23 او ما را از زمین مصر بیرون آورد تا بتواند این سرزمین را که با سوگند به پدرانمان وعده داده بود به ما بدهد.
|
||
\v 24 او به ما امر فرموده است که تمامی این قوانین را اطاعت کرده، به یهوه خدایمان احترام بگذاریم. اگر چنین کنیم او ما را برکت میدهد و زنده نگه میدارد، چنانکه تا امروز کرده است.
|
||
\v 25 اگر هر چه را یهوه خدایمان فرموده است با اطاعت کامل انجام دهیم، او ما را عادل خواهد شمرد.»
|
||
\c 7
|
||
\s1 قوم خاص خدا
|
||
\p
|
||
\v 1 هنگامی که یهوه خدایتان شما را به سرزمینی که برای تصرفش میروید، ببرد، این هفت قوم را که همگی از شما بزرگتر و قویترند نابود خواهد ساخت: حیتیها، جرجاشیها، اموریها، کنعانیها، فرزیها، حویها و یبوسیها.
|
||
\v 2 زمانی که خداوند، خدایتان آنها را به شما تسلیم کند و شما آنها را مغلوب نمایید، باید همهٔ آنها را بکشید. با آنها معاهدهای نبندید و به آنها رحم نکنید، بلکه ایشان را به کلی نابود سازید.
|
||
\v 3 با آنها ازدواج نکنید و نگذارید فرزندانتان با پسران و دختران ایشان ازدواج کنند.
|
||
\v 4 چون در نتیجهٔ ازدواج با آنها جوانانتان به بتپرستی کشیده خواهند شد و همین سبب خواهد شد که خشم خداوند نسبت به شما افروخته شود و شما را به کلی نابود سازد.
|
||
\p
|
||
\v 5 مذبحهایشان را بشکنید، ستونهایی را که میپرستند خرد کنید و مجسمههای شرمآور را تکهتکه نموده، بتهایشان را بسوزانید؛
|
||
\v 6 چون شما قوم مقدّسی هستید که به خداوند، خدایتان اختصاص یافتهاید. او از بین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده است تا گنج خاص او باشید.
|
||
\v 7 شما کوچکترین قوم روی زمین بودید، پس خداوند شما را به سبب اینکه قومی بزرگتر از سایر قومها بودید برنگزید و محبت نکرد،
|
||
\v 8 بلکه به این دلیل که شما را دوست داشت و میخواست عهد خود را که با پدرانتان بسته بود بجا آورد. به همین دلیل است که او شما را با چنین قدرت و معجزات عجیب و بزرگی از بردگی و از چنگ فرعون پادشاه مصر رهانید.
|
||
\s1 برکات اطاعت از خدا
|
||
\p
|
||
\v 9 پس بدانید که تنها خدایی که وجود دارد یهوه، خدایتان است و او همان خدای امینی است که تا هزاران نسل عهد خود را نگاه داشته، پیوسته کسانی را که او را دوست میدارند و دستورهایش را اطاعت میکنند محبت مینماید.
|
||
\v 10 ولی آنانی را که از او نفرت دارند بیدرنگ مجازات و نابود میکند.
|
||
\v 11 بنابراین تمام فرمانها و فرایض و قوانینی را که امروز به شما میدهم اجرا کنید.
|
||
\p
|
||
\v 12 اگر به این قوانین توجه کرده، آنها را اطاعت نمایید، یهوه، خدایتان عهدی را که از روی رحمت خویش برای پدرانتان سوگند خورد، ادا خواهد کرد.
|
||
\v 13 او شما را دوست خواهد داشت و برکت خواهد داد و از شما قومی بزرگ به وجود خواهد آورد. او شما را بارور نموده، زمین و حیواناتتان را برکت خواهد داد تا محصول زیادی از گندم، انگور، زیتون و گلههای گاو و گوسفند داشته باشید. تمام این برکات را در سرزمینی که با سوگند به پدرانتان وعده فرمود، به شما خواهد بخشید.
|
||
\v 14 بیشتر از تمامی قومهای روی زمین برکت خواهید یافت و در میان شما و حتی میان گلههایتان نازا وجود نخواهد داشت.
|
||
\v 15 خداوند تمام بیماریهایتان را از شما دور نموده، اجازه نخواهد داد به هیچکدام از بیماریهای هولناکی که در مصر دیدهاید دچار شوید. او همهٔ این بیماریها را به دشمنانتان خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 16 تمامی قومهایی را که خداوند، خدایتان به دست شما گرفتار میسازد نابود کنید. به ایشان رحم نکنید و خدایان ایشان را پرستش ننمایید، و گرنه در دام مهلکی گرفتار خواهید شد.
|
||
\v 17 شاید پیش خودتان فکر کنید: «چگونه میتوانیم بر این قومهایی که از ما قویترند پیروز شویم؟»
|
||
\v 18 ولی از آنها باک نداشته باشید! کافیست آنچه را خداوند، خدایتان با فرعون و سراسر سرزمین مصر کرد به خاطر آورید.
|
||
\v 19 آیا بلاهای وحشتناکی را که خداوند بر سر آنها آورد و شما با چشمان خود آن را دیدید و نیز معجزات بزرگ و قوت و قدرت خداوند را که بدان وسیله شما را از سرزمین مصر بیرون آورد به خاطر دارید؟ پس بدانید که خداوند، خدایتان همین قدرت را علیه مردمی که از آنها میترسید به کار خواهد برد.
|
||
\v 20 از این گذشته، خداوند، خدایتان زنبورهای سرخ و درشتی خواهد فرستاد تا آن عده از دشمنانتان را نیز که خود را پنهان کردهاند، نابود سازد.
|
||
\p
|
||
\v 21 بنابراین از آن قومها نترسید، زیرا خداوند، خدایتان در میان شماست. او خدایی است بزرگ و مهیب.
|
||
\v 22 یهوه خدایتان به تدریج آنها را بیرون خواهد راند. این کار را به سرعت انجام نخواهد داد، زیرا اگر چنین کند حیوانات وحشی بهزودی افزایش یافته، برای شما ایجاد خطر خواهند کرد.
|
||
\v 23 اما یهوه خدایتان این کار را به تدریج انجام خواهد داد و شما هم به آن قومها حمله نموده، آنها را از بین خواهید برد.
|
||
\v 24 او پادشاهان آنها را به دست شما خواهد سپرد و شما نام ایشان را از صفحهٔ روزگار محو خواهید کرد. هیچکس یارای مقاومت در برابر شما را نخواهد داشت، و شما همگی آنها را نابود خواهید کرد.
|
||
\p
|
||
\v 25 بتهایشان را بسوزانید و به طلا و نقرهای که این بتها از آن ساخته شدهاند طمع نکنید و آن را برندارید و گرنه گرفتار خواهید شد، زیرا خداوند، خدایتان از بتها متنفر است.
|
||
\v 26 بُتی را به خانهٔ خود نبرید، چون همان لعنتی که بر آن است بر شما نیز خواهد بود. از بتها نفرت و کراهت داشته باشید، چون لعنت شدهاند.
|
||
\c 8
|
||
\s1 خداوند را فراموش نکنید
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر تمام فرامینی را که امروز به شما میدهم اطاعت کنید نه تنها زنده خواهید ماند، بلکه تعدادتان نیز افزایش خواهد یافت و به سرزمینی که خداوند با سوگند به پدرانتان وعده نموده، خواهید رفت و آن را تصرف خواهید کرد.
|
||
\v 2 به خاطر آورید چگونه یهوه خدایتان شما را در بیابان چهل سال تمام هدایت کرد و شما را در تنگی قرار داده، آزمایش کرد تا ببیند واکنش شما چیست و آیا براستی از او اطاعت میکنید یا نه.
|
||
\v 3 آری، او شما را در سختی و گرسنگی نگه داشت و بعد به شما خوراک مَنّا را داد تا بخورید، غذایی که شما و پدرانتان قبلاً از آن بیاطلاع بودید. او چنین کرد تا به شما بفهماند که انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی که از دهان خداوند صادر میشود.
|
||
\v 4 در تمام این چهل سال لباسهایتان کهنه نشد و پاهایتان تاول نزد.
|
||
\v 5 بنابراین باید بفهمید چنانکه پدر پسر خود را تنبیه میکند، یهوه خدایتان نیز شما را تأدیب نموده است.
|
||
\p
|
||
\v 6 فرمانهای یهوه، خدایتان را اطاعت کنید. از او پیروی نمایید و از وی بترسید.
|
||
\v 7 خداوند، خدایتان شما را به سرزمین حاصلخیزی میبرد، سرزمینی که در درهها و کوههایش نهرها و رودها و چشمهها جاری است.
|
||
\v 8 آنجا سرزمین گندم و جو، انگور و انجیر، انار و زیتون، و عسل است.
|
||
\v 9 سرزمینی است که در آن آهن مثل ریگ، فراوان است و مسِ بسیار در تپههایش یافت میشود. سرزمینی است که خوراک در آن فراوان است و شما محتاج به چیزی نخواهید بود.
|
||
\p
|
||
\v 10 در آنجا خواهید خورد و سیر خواهید شد و خداوند، خدایتان را به خاطر سرزمین حاصلخیزی که به شما داده است شکر خواهید کرد.
|
||
\p
|
||
\v 11 اما مواظب باشید که در هنگام فراوانی، یهوه خدایتان را فراموش نکنید و از فرمانها و قوانین و فرایض او که امروز به شما میدهم سرپیچی ننمایید.
|
||
\v 12-13 \vp ۱۲و۱۳\vp* زیرا وقتی که شکمتان سیر شود و برای سکونت خود خانههای خوبی بسازید و گلهها و رمههایتان فراوان شوند و طلا و نقره و اموالتان زیاد گردد،
|
||
\v 14 همان وقت است که باید مواظب باشید مغرور نشوید و خداوند، خدایتان را که شما را از بردگی در مصر بیرون آورد فراموش نکنید.
|
||
\v 15 مواظب باشید خدایی را که شما را در بیابان ترسناک و بزرگ، در آن زمین خشک و بیآب و علف که پر از مارهای سمی و عقربها بود، هدایت کرد فراموش نکنید. او از دل صخره به شما آب داد!
|
||
\v 16 او با مَنّا شما را در بیابان سیر کرد، غذایی که پدرانتان از آن بیاطلاع بودند، و او شما را در تنگی قرار داد و آزمایش کرد تا در آخر به شما برکت دهد.
|
||
\v 17 او چنین کرد تا شما هیچگاه تصور نکنید که با قدرت و توانایی خودتان ثروتمند شدید.
|
||
\v 18 همیشه به خاطر داشته باشید که خداوند، خدایتان است که توانایی ثروتمند شدن را به شما میدهد. او این کار را میکند تا وعدهای را که با سوگند به پدرانتان داد، بجا آورد.
|
||
\p
|
||
\v 19-20 \vp ۱۹و۲۰\vp* ولی اگر خداوند، خدایتان را فراموش کنید و به دنبال خدایان دیگر رفته، آنها را پرستش کنید بدون شک نابود خواهید شد، درست همانطور که خداوند قومهای دیگر را که با شما مقابله میکنند نابود میسازد. اگر از خداوند، خدایتان اطاعت نکنید سرنوشت شما نیز چنین خواهد بود.
|
||
\c 9
|
||
\s1 نافرمانی قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 1-2 \vp ۱و۲\vp* ای قوم اسرائیل گوش کنید! امروز باید از رود اردن بگذرید تا سرزمین آن سوی رودخانه را تصرف کنید. قومهایی که در آنجا زندگی میکنند بزرگتر و قویتر از شما هستند و شهرهایی بزرگ با حصارهایی سر به فلک کشیده دارند. آنها غولهایی هستند از نسل عمالیق معروف که گفته میشود کسی نمیتواند در برابر ایشان ایستادگی کند.
|
||
\v 3 ولی بدانید که خداوند، خدایتان مثل آتشی سوزاننده پیشاپیش شما در حرکت خواهد بود و آنها را هلاک خواهد کرد. همانطور که خداوند فرموده است شما بهزودی بر آنها پیروز شده، آنها را از سرزمینشان بیرون خواهید راند.
|
||
\p
|
||
\v 4 پس از آنکه یهوه خدایتان این کار را برایتان کرد، نگویید: «چون ما مردم خوبی هستیم خداوند، ما را به این سرزمین آورده تا آن را تصاحب کنیم.» زیرا خداوند به دلیل شرارت اقوام این سرزمین است که آنها را از آنجا بیرون میراند.
|
||
\v 5 یهوه خدایتان به هیچ وجه به سبب اینکه شما قومی خوب و درستکار هستید این سرزمین را به شما نمیدهد، بلکه به سبب شرارت این اقوام و برای وعدههایی که با سوگند به پدرانتان ابراهیم و اسحاق و یعقوب داده است این کار را میکند.
|
||
\v 6 باز هم تکرار میکنم: خداوند، خدایتان به این دلیل این سرزمین حاصلخیز را به شما نمیدهد که مردم خوبی هستید. شما مردمی سرکش هستید.
|
||
\p
|
||
\v 7 فراموش نکنید که از روزی که از مصر بیرون آمدید تا به حال مدام خداوند، خدایتان را در بیابان به خشم آوردهاید و در تمام این مدت علیه او قیام کردهاید.
|
||
\v 8 او را در کوه حوریب خشمگین ساختید به حدی که خواست شما را نابود کند.
|
||
\v 9 من به کوه رفته بودم تا عهدی را که خداوند، خدایتان با شما بسته بود یعنی همان لوحهای سنگی که قوانین روی آنها حک شده بود، بگیرم. چهل شبانه روز در آنجا بودم و در تمام این مدت لب به غذا نزدم و حتی یک جرعه آب هم ننوشیدم.
|
||
\v 10-11 \vp ۱۰و۱۱\vp* در پایان آن چهل شبانه روز، خداوند آن دو لوح سنگی را که قوانین عهد خود را بر آنها نوشته بود، به من داد. این همان قوانینی بود که او هنگامی که مردم در پای کوه جمع شده بودند از درون آتش اعلام فرموده بود.
|
||
\v 12 سپس خداوند به من گفت: «بلند شو! بیدرنگ به پایین کوه برو، زیرا قوم تو که ایشان را از مصر بیرون آوردی، خود را به فساد کشیدهاند. آنها خیلی زود از احکام من روی گردان شده، برای خود بُتی از طلای ریخته شده ساختهاند.»
|
||
\p
|
||
\v 13-14 \vp ۱۳و۱۴\vp* خداوند به من گفت: «مرا واگذار تا این قوم سرکش را نابود کنم و نامشان را از زیر آسمان محو ساخته، قوم دیگری از تو به وجود آورم، قومی که بزرگتر و قویتر از ایشان باشد.»
|
||
\p
|
||
\v 15 من در حالی که دو لوح عهد خداوند را در دست داشتم از کوه که شعلههای آتش آن را فرا گرفته بود، پایین آمدم.
|
||
\v 16 در آنجا دیدم چگونه شما به یهوه خدای خود گناه ورزیده، بت گوساله شکلی از طلای ریخته شده برای خود ساخته بودید. چه زود از فرمان خداوند سرپیچی کرده، نسبت به او گناه ورزیدید!
|
||
\v 17 من لوحها را به زمین انداختم و در برابر چشمانتان آنها را خرد کردم.
|
||
\v 18 آنگاه به مدت چهل شبانه روز دیگر، در حضور خداوند رو بر زمین نهادم. نه نانی خوردم و نه آبی نوشیدم، زیرا شما گناه بزرگی مرتکب شده بودید و آنچه خداوند از آن بیزار است انجام داده، او را به خشم آورده بودید.
|
||
\v 19 میترسیدم از شدت خشم، شما را نابود کند. ولی یک بار دیگر خداوند خواهش مرا اجابت کرد.
|
||
\v 20 هارون نیز در خطر بزرگی بود چون خداوند بر او غضبناک شده، میخواست او را بکشد، ولی من دعا کردم و خداوند او را بخشید.
|
||
\v 21 من آن گوساله را که شما از طلا ساخته بودید و مظهر گناه شما بود برداشته، در آتش انداختم، بعد آن را کوبیدم و به صورت غباری نرم درآورده، به داخل نهری که از دل کوه جاری بود ریختم.
|
||
\p
|
||
\v 22 شما در تَبعیره\f + \fr 9:22 \ft یعنی: «محل سوختن»؛ رجوع کنید به \+xt اعداد ۱۱:۱‑۳\+xt*.\f* و مَسّا\f + \fr 9:22 \ft یعنی: «مکان آزمایش»؛ رجوع کنید به \+xt خروج ۱۷:۱‑۷\+xt*.\f* و قبروت هتاوه\f + \fr 9:22 \ft یعنی: «قبرستان هوسها»؛ رجوع کنید به \+xt اعداد ۱۱:۳۱‑۳۵\+xt*.\f* نیز خشم خداوند را برافروختید.
|
||
\v 23 در قادش برنیع خداوند به شما گفت: «به سرزمینی که به شما دادهام داخل شوید.» اما شما از یهوه خدایتان اطاعت ننمودید زیرا باور نکردید که او به شما کمک خواهد کرد.
|
||
\v 24 آری، از اولین روزی که شما را شناختم، علیه خداوند یاغیگری کردهاید.
|
||
\v 25 پس خداوند خواست شما را هلاک کند، ولی من چهل شبانه روز در برابر او به خاک افتادم
|
||
\v 26 و التماس کرده، گفتم: «ای خداوند، قوم خود را نابود نکن. آنها میراث تو هستند که با قدرت عظیمت از مصر نجات یافتند.
|
||
\v 27 خدمتگزارانت ابراهیم و اسحاق و یعقوب را به یاد آور و از سرسختی و عصیان و گناه این قوم چشمپوشی کن.
|
||
\v 28 زیرا اگر آنها را از بین ببری مصریها خواهند گفت که خداوند قادر نبود آنها را به سرزمینی که به ایشان وعده داده بود برساند. آنها خواهند گفت که خداوند ایشان را نابود کرد، چون از ایشان بیزار بود و آنها را به بیابان برد تا آنها را بکشد.
|
||
\v 29 ای خداوند، آنها قوم تو و میراث تو هستند که آنها را با قدرت عظیم و دست توانای خود از مصر بیرون آوردی.»
|
||
\c 10
|
||
\s1 ده فرمان بار دیگر نوشته میشود
|
||
\p
|
||
\v 1 در آن هنگام خداوند به من فرمود: «دو لوح سنگی دیگر مانند لوحهای قبلی بتراش و یک صندوق چوبی برای نگهداری آنها بساز و لوحها را همراه خود نزد من به کوه بیاور.
|
||
\v 2 من روی آن لوحها همان فرامینی را که روی لوحهای اولی بود و تو آنها را شکستی، دوباره خواهم نوشت. آنگاه آنها را در صندوق بگذار.»
|
||
\p
|
||
\v 3 بنابراین من یک صندوق از چوب اقاقیا ساخته، دو لوح سنگی مانند لوحهای اول تراشیدم و لوحها را برداشته، از کوه بالا رفتم.
|
||
\v 4 خداوند دوباره ده فرمان را روی آنها نوشت و آنها را به من داد. (آنها همان فرمانهایی بودند که وقتی همگی شما در پایین کوه جمع شده بودید، از درون آتش روی کوه به شما داده بود.)
|
||
\p
|
||
\v 5 آنگاه از کوه پایین آمدم و طبق فرمان خداوند لوحها را در صندوقی که ساخته بودم گذاشتم. آن لوحها تا امروز هم در آنجا قرار دارند.
|
||
\p
|
||
\v 6 سپس قوم اسرائیل از بئیروت بنییعقان به موسیره کوچ کردند. در آنجا هارون درگذشت و به خاک سپرده شد و پسرش العازار به جای او به خدمت کاهنی پرداخت.
|
||
\v 7 آنگاه به جُدجوده و از آنجا به یُطبات که نهرهای فراوانی داشت، سفر کردند.
|
||
\v 8 در آنجا بود که خداوند قبیلهٔ لاوی را برای حمل صندوقی که در آن ده فرمان خداوند قرار داشت انتخاب نمود تا در حضور او بایستند و او را خدمت کنند و به نام او برکت دهند، به طوری که تا امروز هم این کار را انجام میدهند.
|
||
\v 9 (به همین دلیل است که برای قبیلهٔ لاوی مثل قبایل دیگر سهمی در سرزمین موعود در نظر گرفته نشده است، زیرا یهوه خدایتان به ایشان فرموده بود که او خود میراث ایشان است.)
|
||
\p
|
||
\v 10 چنانکه قبلاً هم گفتم برای دومین بار چهل شبانه روز در حضور خداوند در بالای کوه ماندم و خداوند بار دیگر التماسهای مرا اجابت فرمود و از نابود کردن شما چشم پوشید.
|
||
\v 11 او به من فرمود: «برخیز و بنیاسرائیل را به سرزمینی که به پدرانشان وعده دادهام هدایت کن تا به آنجا داخل شده، آن را تصاحب کنند.»
|
||
\s1 انتظار خدا از قوم اسرائیل
|
||
\p
|
||
\v 12 اکنون ای قوم اسرائیل، یهوه خدایتان از شما چه میخواهد، جز اینکه از یهوه خدایتان بترسید و در همه راههایش گام بردارید و او را دوست داشته، با تمامی دل و جان او را عبادت کنید،
|
||
\v 13 و برای خیر و آسایش خود، فرمانها و فرایض خداوند را که من امروز به شما میدهم اطاعت کنید.
|
||
\p
|
||
\v 14 اینک بلندترین آسمانها و زمین و هرآنچه در آن است از آنِ یهوه، خدای شماست.
|
||
\v 15 با وجود این، او آنقدر به پدرانتان علاقمند بود و به حدی ایشان را دوست میداشت که شما را که فرزندان آنها هستید انتخاب نمود تا بالاتر از هر قوم دیگری باشید، همچنانکه امروز آشکار است.
|
||
\v 16 پس دلهای خود را ختنه کنید و دست از سرکشی بردارید.
|
||
\p
|
||
\v 17 خداوند، خدایتان، خدای خدایان و رب الارباب است. او خدایی بزرگ و تواناست، خدای مهیبی که از هیچکس جانبداری نمیکند و رشوه نمیگیرد.
|
||
\v 18 به داد بیوهزنان و یتیمان میرسد. غریبان را دوست میدارد و به آنها غذا و لباس میدهد.
|
||
\v 19 پس شما هم باید غریبان را دوست بدارید، زیرا خودتان هم در سرزمین مصر غریب بودید.
|
||
\v 20 باید از خداوند، خدایتان بترسید و او را پرستش کنید و از او جدا نشوید و فقط به نام او سوگند یاد کنید.
|
||
\v 21 تنها او خدای شماست و تنها اوست که شایسته پرستش است، خدایی که معجزات عظیمی برای شما انجام داد و خود شاهد آنها بودهاید.
|
||
\v 22 وقتی که اجداد شما به مصر رفتند فقط هفتاد نفر بودند، ولی اکنون خداوند، خدایتان شما را به اندازهٔ ستارگان آسمان افزایش داده است!
|
||
\c 11
|
||
\s1 خداوند را دوست بدارید و اطاعت کنید
|
||
\p
|
||
\v 1 یهوه، خدایتان را دوست بدارید و خواستهها و فرایض و قوانین و فرامین او را همیشه بهجا آورید.
|
||
\v 2 گوش کنید! من با فرزندان شما سخن نمیگویم که مزهٔ تنبیه یهوه خدایتان را نچشیده و بزرگی و قدرت مهیبش را ندیدهاند.
|
||
\v 3 ایشان آنجا نبودند تا معجزاتی را که او در مصر علیه فرعون و تمامی سرزمینش انجام داد ببینند.
|
||
\v 4 آنها ندیدهاند که خداوند با لشکر مصر و با اسبان و ارابههای ایشان چه کرد و چگونه کسانی را که در تعقیب شما بودند در دریای سرخ غرق نموده، هلاک کرد.
|
||
\v 5 آنها ندیدهاند در طول سالهایی که شما در بیابان سرگردان بودید، چگونه خداوند بارها از شما مراقبت کرده است تا شما را به اینجا برساند.
|
||
\v 6 آنها آنجا نبودند وقتی که داتان و ابیرام، پسران الیاب، از نسل رئوبین، مرتکب گناه شدند و زمین دهان باز کرده، جلوی چشم تمامی قوم اسرائیل آنها را با خانواده و خیمه و اموالشان بلعید.
|
||
\p
|
||
\v 7 ولی شما با چشمانتان این معجزات عظیم خداوند را دیدهاید.
|
||
\v 8 پس این فرمانهایی را که امروز به شما میدهم با دقت اطاعت کنید تا توانایی آن را داشته باشید که سرزمینی را که بهزودی وارد آن میشوید تصرف کنید.
|
||
\p
|
||
\v 9 اگر از این اوامر اطاعت کنید در سرزمینی که خداوند با سوگند به پدرانتان و به شما که فرزندان ایشان هستید وعده داد، عمر طولانی و خوبی خواهید داشت، در سرزمینی که شیر و عسل در آن جاری است.
|
||
\v 10 چون سرزمینی که بهزودی وارد آن میشوید و آن را تصاحب میکنید مثل سرزمین مصر که از آنجا آمدهاید نیست و احتیاجی به آبیاری ندارد.
|
||
\v 11 سرزمینی که شما برای تصرفش به آن عبور میکنید، سرزمین کوهها و دشتهاست که باران فراوان بر آن میبارد،
|
||
\v 12 و سرزمینی است که یهوه، خدایتان خود از آن مراقبت میکند و چشمان او دائم در تمامی سال بر آن دوخته شده است.
|
||
\p
|
||
\v 13 اگر شما تمام فرامین او را که من امروز به شما میدهم با دقت اطاعت کنید و اگر یهوه خدایتان را با تمامی دل و جان دوست داشته باشید و او را عبادت کنید
|
||
\v 14 آنگاه او باز هم باران را به موقع خواهد فرستاد تا غله، شراب تازه و روغن زیتون فراوان داشته باشید.
|
||
\v 15 او به شما مراتع سرسبز برای چریدن گلههایتان خواهد داد و خود نیز غذای کافی خواهید داشت که بخورید و سیر شوید.
|
||
\p
|
||
\v 16 ولی هوشیار باشید که دلهایتان از خداوند برنگردد تا خدایان دیگر را بپرستید،
|
||
\v 17 چون اگر چنین کنید خشم خداوند نسبت به شما افروخته شده، آسمانها را خواهد بست و دیگر باران نخواهد بارید و شما محصولی نخواهید داشت، و بهزودی در سرزمین حاصلخیزی که خداوند به شما داده است نابود خواهید شد.
|
||
\v 18 بنابراین، این فرمانها را در دل و جان خود جای دهید. آنها را به دستهای خود و همچنین به پیشانیتان ببندید تا همیشه به خاطر داشته باشید که باید آنها را اطاعت کنید.
|
||
\v 19 آنها را به فرزندان خود بیاموزید و همیشه دربارهٔ آنها صحبت کنید، خواه در خانه باشید خواه در بیرون، خواه هنگام خواب باشد خواه اول صبح.
|
||
\v 20 آنها را بر چارچوبِ درِ خانۀ خود و بر دروازههایتان بنویسید.
|
||
\v 21 آنگاه تا زمین و آسمان باقی است شما و فرزندانتان در سرزمینی که خداوند با سوگند به پدرانتان وعده داد زندگی خواهید کرد.
|
||
\p
|
||
\v 22 اگر با دقت همهٔ دستورهایی را که به شما میدهم اطاعت کرده، خداوند، خدایتان را دوست بدارید و آنچه را که او میخواهد انجام داده، از او جدا نشوید
|
||
\v 23 آنگاه خداوند همهٔ قومهایی را که با شما مقاومت میکنند، هر قدر هم از شما بزرگتر و قویتر باشند، بیرون خواهد کرد و شما زمینهایشان را تسخیر خواهید نمود.
|
||
\v 24 هر جا که قدم بگذارید به شما تعلق خواهد داشت. مرزهایتان از بیابان نِگِب در جنوب تا لبنان در شمال، و از رود فرات در مشرق تا دریای مدیترانه در مغرب خواهد بود.
|
||
\v 25 هیچکس یارای مقاومت با شما را نخواهد داشت، چون خداوند، خدایتان همانطور که قول داده است هر جا که بروید ترس شما را در دل مردمی که با آنها روبرو میشوید، خواهد گذاشت.
|
||
\p
|
||
\v 26 من امروز به شما حق انتخاب میدهم تا بین برکت و لعنت یکی را انتخاب کنید.
|
||
\v 27 اگر فرامین یهوه خدایتان را که امروز به شما میدهم اطاعت کنید برکت خواهید یافت
|
||
\v 28 و اگر از آنها سرپیچی کرده، خدایان قومهای دیگر را پرستش کنید، مورد لعنت قرار خواهید گرفت.
|
||
\v 29 وقتی که خداوند، خدایتان شما را وارد سرزمینی میکند که باید آن را تصرف کنید، از کوه جَرِزیم برکت و از کوه عیبال، لعنت اعلام خواهد شد.
|
||
\v 30 (جَرِزیم و عیبال کوههایی هستند در غرب رود اردن، یعنی در سرزمین کنعانیهایی که در آنجا در اراضی بیابانی نزدیک جلجال زندگی میکنند، بلوطستان موره هم در آنجا قرار دارد.)
|
||
\v 31 شما بهزودی از رود اردن عبور کرده، در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما میدهد ساکن خواهید شد.
|
||
\v 32 فراموش نکنید که در آنجا باید همهٔ فرایض و قوانینی را که امروز به شما میدهم اطاعت کنید.
|
||
\c 12
|
||
\s1 مکانی معین جهت عبادت
|
||
\p
|
||
\v 1 وقتی به سرزمینی میرسید که خداوند، خدای پدرانتان آن را به شما داده است، باید این فرایض و قوانین را تا وقتی که در آن سرزمین زندگی میکنید، اطاعت نمایید.
|
||
\p
|
||
\v 2 در هر جا که بتخانهای میبینید، چه در بالای کوهها و تپهها، و چه در زیر هر درخت سبز، باید آن را نابود کنید.
|
||
\v 3 مذبحهای بتپرستان را بشکنید، ستونهایی را که میپرستند خرد کنید، مجسمههای شرمآورشان را بسوزانید و بتهای آنها را قطعهقطعه کنید و چیزی باقی نگذارید که شما را به یاد آنها بیندازد.
|
||
\p
|
||
\v 4-5 \vp ۴و۵\vp* مانند بتپرستان در هر جا برای خداوند، خدایتان قربانی نکنید، بلکه در محلی که خودش در میان قبیلههای اسرائیل به عنوان عبادتگاه خود انتخاب میکند، او را عبادت نمایید.
|
||
\v 6 قربانیهای سوختنی و سایر قربانیها، یک دهم داراییتان، هدایای مخصوص، هدایای نذری، هدایای داوطلبانه، و نخستزادههای گلهها و رمههایتان را به آنجا بیاورید.
|
||
\v 7 در آنجا شما و خانوادههایتان در حضور خداوند، خدایتان خواهید خورد و از دسترنج خود لذت خواهید برد، زیرا او شما را برکت داده است.
|
||
\p
|
||
\v 8-9 \vp ۸و۹\vp* وقتی به سرزمینی که در آنجا خداوند، خدایتان به شما صلح و آرامش میبخشد رسیدید، دیگر نباید مثل امروز هر جا که خواستید او را عبادت کنید.
|
||
\v 10 زمانی که از رود اردن بگذرید و در آن سرزمین اقامت کنید و یهوه خدایتان به شما آرامش ببخشد و شما را از دست دشمنانتان حفظ کند،
|
||
\v 11 آنگاه باید تمام قربانیها و هدایای خود را که به شما امر کردهام به عبادتگاه یهوه خدایتان در محلی که خود انتخاب خواهد کرد بیاورید: قربانیهای سوختنی و دیگر قربانیها، دهیکها، هدایای مخصوص و همۀ بهترین هدایای نذری خود را که برای خداوند نذر کردهاید.
|
||
\v 12 در آنجا با پسران و دختران، غلامان و کنیزان خود، در حضور یهوه خدایتان شادی کنید. به خاطر داشته باشید که لاویان شهرتان را به جشن و شادی خود دعوت کنید، چون ایشان زمینی از خود ندارند.
|
||
\p
|
||
\v 13 قربانیهای سوختنی خود را نباید در هر جایی که رسیدید قربانی کنید.
|
||
\v 14 آنها را فقط در جایی میتوانید قربانی کنید که خداوند در میان یکی از قبیلههای شما انتخاب کرده باشد. در آنجا هر آنچه من به شما فرمان میدهم به جا آورید.
|
||
\v 15 ولی حیواناتی را که گوشتشان را میخورید میتوانید در هر جا سر ببرید همانطور که غزال و آهو را سر میبرید. از این گوشت هر قدر میل دارید و هر وقت که یهوه خدایتان به شما بدهد، بخورید. کسانی که نجس باشند نیز میتوانند آن را بخورند.
|
||
\v 16 تنها چیزی که نباید بخورید خون آن است که باید آن را مثل آب بر زمین بریزید.
|
||
\p
|
||
\v 17 ولی هیچکدام از هدایا را نباید در خانه بخورید، نه دهیک غله و شراب تازه و روغن زیتونتان و نه نخستزادهٔ گلهها و رمههایتان و نه چیزی که برای خداوند نذر کردهاید و نه هدایای داوطلبانه و نه هدایای مخصوصتان.
|
||
\v 18 همهٔ اینها را باید به مذبح بیاورید و همراه فرزندان خود و لاویانی که در شهر شما هستند، در آنجا در حضور خداوند، خدایتان آن خوراکیها را بخورید. او به شما خواهد گفت که این مذبح در کجا باید ساخته شود. در هر کاری که میکنید در حضور خداوند، خدایتان شادی کنید.
|
||
\v 19 مواظب باشید تا وقتی که در زمینِ خود زندگی میکنید، لاویان را فراموش نکنید.
|
||
\p
|
||
\v 20-23 هنگامی که خداوند، خدایتان طبق وعدهٔ خود مرزهایتان را توسعه دهد اگر مذبح از شما دور باشد آنگاه میتوانید گلهها و رمههایتان را که خداوند به شما میبخشد، در هر وقت و در هر جا که خواستید سر ببرید و بخورید، همانطور که غزال و آهویتان را سر میبرید و میخورید. حتی اشخاصی که نجس هستند میتوانند آنها را بخورند. اما مواظب باشید گوشت را با خونش که بدان حیات میبخشد، نخورید،
|
||
\v 24-25 \vp ۲۴و۲۵\vp* بلکه خون را مثل آب بر زمین بریزید. اگر چنین کنید، خداوند از شما راضی خواهد شد و زندگی شما و فرزندانتان به خیر خواهد بود.
|
||
\v 26-27 \vp ۲۶و۲۷\vp* آنچه را که به خداوند وقف میکنید، و هدایایی را که نذر کردهاید و قربانیهای سوختنی خود را به مذبح ببرید. اینها را باید فقط بر مذبح خداوند، خدایتان قربانی کنید. خون را باید روی مذبح ریخته، گوشت آن را بخورید.
|
||
\p
|
||
\v 28 مواظب باشید آنچه را که به شما امر میکنم، اطاعت کنید. اگر آنچه در نظر خداوند، خدایتان پسندیده است انجام دهید، همه چیز برای شما و فرزندانتان تا به ابد به خیر خواهد بود.
|
||
\v 29 وقتی یهوه خدای شما، قومهای سرزمینی را که در آن زندگی خواهید کرد نابود کند،
|
||
\v 30 در پرستیدن خدایانشان از ایشان پیروی نکنید و گرنه در دام مهلکی گرفتار خواهید شد. نپرسید که این قومها چگونه خدایانشان را میپرستند و بعد رفته مثل آنها پرستش کنید.
|
||
\v 31 هرگز نباید چنین اهانتی به خداوند، خدایتان بکنید. این قومها کارهای ناپسندی را که خداوند از آنها نفرت دارد، برای خدایانشان بجا میآورند. آنها حتی پسران و دخترانشان را برای خدایانشان میسوزانند.
|
||
\v 32 تمام فرمانهایی را که به شما میدهم اطاعت کنید. چیزی به آنها نیافزایید و چیزی هم از آنها کم نکنید.
|
||
\c 13
|
||
\s1 نهی از بتپرستی
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر در میان شما پیشگو یا تعبیرکنندهٔ خواب وجود دارد که آینده را پیشگویی میکند
|
||
\v 2 و پیشگوییهایش نیز درست از آب در میآیند، ولی میگوید: «بیایید تا خدایان قومهای دیگر را که شما نمیشناسید، بپرستیم»
|
||
\v 3 به حرف او گوش نکنید؛ چون یهوه خدایتان بدین ترتیب شما را امتحان میکند تا معلوم شود آیا براستی او را با تمامی دل و جانتان دوست دارید یا نه.
|
||
\v 4 فقط از خداوند، خدایتان پیروی کنید و او را احترام نمایید و اوامرش را به جا آورید، او را پرستش کنید و از او جدا مشوید.
|
||
\v 5 آن پیشگو یا تعبیر کنندهٔ خواب را که سعی میکند شما را گمراه سازد، بکشید، چون قصد داشته شما را بر ضد خداوند، خدایتان که شما را از بردگی در مصر بیرون آورد، برانگیزد. با کشتن او شرارت را از میان خود پاک خواهید کرد.
|
||
\p
|
||
\v 6 اگر نزدیکترین خویشاوند یا صمیمیترین دوست شما، حتی برادر، پسر، دختر و یا همسرتان در گوش شما نجوا کند که «بیا برویم و این خدایان بیگانه را بپرستیم»، خدایانی که نه شما آنها را میشناسید و نه اجدادتان،
|
||
\v 7 خدایان قومهایی که اطراف سرزمین شما هستند، خواه نزدیک به شما خواه دور،
|
||
\v 8 به او گوش ندهید. پیشنهاد ناپسندش را برملا سازید و بر او رحم نکنید.
|
||
\v 9 او را بکشید. دست خودتان باید اولین دستی باشد که او را سنگسار میکند و بعد دستهای تمامی قوم اسرائیل.
|
||
\v 10 او را سنگسار کنید تا بمیرد، چون قصد داشته است شما را از خداوند، خدایتان که شما را از مصر یعنی سرزمین بردگی بیرون آورد دور کند.
|
||
\v 11 آنگاه تمام بنیاسرائیل از کردار شرورانهاش آگاه شده، از ارتکاب چنین شرارتی در میان قوم خواهند ترسید.
|
||
\p
|
||
\v 12-14 هرگاه بشنوید در یکی از شهرهای اسرائیل میگویند که گروهی اوباش با پیشنهاد پرستیدن خدایان بیگانه همشهریان خود را گمراه کردهاند، اول حقایق را بررسی کنید و ببینید آیا آن شایعه حقیقت دارد یا نه. اگر دیدید حقیقت دارد و چنین عمل زشتی در میان شما در یکی از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما داده است اتفاق افتاده،
|
||
\v 15 باید بیدرنگ شهر و کلیهٔ ساکنانش را نابود کنید و گلههایشان را نیز از بین ببرید.
|
||
\v 16 سپس باید تمام غنایم را در میدان شهر انباشته، بسوزانید. پس از آن، تمام شهر را به عنوان قربانی سوختنی برای خداوند، خدایتان به آتش بکشید. آن شهر برای همیشه باید ویرانه بماند و نباید هرگز دوباره آباد گردد.
|
||
\v 17 ذرهای از این غنایم حرام را نگاه ندارید. آنگاه خداوند از غضب خود برمیگردد و شما را مورد لطف و مرحمت خویش قرار داده، همچنانکه با سوگند به پدرانتان وعده فرمود، تعداد شما را زیاد خواهد کرد،
|
||
\v 18 به شرطی که فقط از یهوه خدایتان و فرمانهای او که امروز به شما میدهم اطاعت نموده، آنچه را که در نظر یهوه خدایتان پسندیده است بجا آورید.
|
||
\c 14
|
||
\s1 نهی از عزاداری به روش بتپرستان
|
||
\p
|
||
\v 1 شما فرزندان یهوه خدای خود هستید، پس هنگام عزاداری برای مردگان خود، مثل بتپرستان، خود را زخمی نکنید و موی جلوی سرتان را نتراشید،
|
||
\v 2 زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدّسید، و او شما را از میان قومهای روی زمین برگزیده است تا قوم خاص او باشید.
|
||
\s1 حیوانات حلال و حرام گوشت
|
||
\p
|
||
\v 3-5 گوشت هیچ حیوانی را که من آن را حرام اعلام کردهام نباید بخورید. حیواناتی که میتوانید گوشت آنها را بخورید از این قرارند:
|
||
\p گاو، گوسفند، بز، آهو، غزال، گوزن و انواع بز کوهی.
|
||
\p
|
||
\v 6 هر حیوانی را که سم شکافته دارد و نشخوار میکند میتوانید بخورید.
|
||
\v 7 پس اگر حیوانی این دو خصوصیت را نداشته باشد، نباید آن را بخورید. بنابراین شتر، خرگوش و گورکن را نباید بخورید. اینها نشخوار میکنند، ولی سمهای شکافته ندارند.
|
||
\p
|
||
\v 8 خوک را نباید بخورید، چون با اینکه سم شکافته دارد نشخوار نمیکند. حتی به لاشهٔ چنین حیواناتی نباید دست بزنید.
|
||
\p
|
||
\v 9 از حیواناتی که در آب زندگی میکنند فقط آنهایی را که باله و فلس دارند میتوانید بخورید.
|
||
\v 10 تمام جانوران آبزی دیگر برای شما حرامند.
|
||
\p
|
||
\v 11 همۀ پرندگان طاهر را میتوانید بخورید.
|
||
\v 12 اما اینها را نباید بخورید:\f + \fr 14:12 \ft مشخصات بسیاری از این پرندگان نامعلوم است.\f* عقاب، لاشخور و لاشخور سیاه؛
|
||
\v 13 زَغَن، شاهین و شاهین به نوعش؛
|
||
\v 14 هر قسم کلاغ به نوعش؛
|
||
\v 15 شترمرغ، جغد، مرغ نوروزی و باز به نوعش؛
|
||
\v 16 بوم، جغد بزرگ، جغد سفید،
|
||
\v 17 و جغد صحرایی؛ کرکس، مرغ غواص،
|
||
\v 18 لکلک و مرغ ماهیخوار به نوعش؛ هُدهُد و خفاش.
|
||
\p
|
||
\v 19 همۀ حشرات بالدار برای شما حرامند، و نباید خورده شوند.
|
||
\v 20 اما همۀ پرندگان حلال گوشت را میتوانید بخورید.
|
||
\p
|
||
\v 21 حیوانی را که به مرگ طبیعی مرده است نخورید. آن را به غریبی که در میان شما باشد بدهید تا بخورد و یا آن را به بیگانگان بفروشید؛ ولی خودتان آن را نخورید، چون برای یهوه خدایتان قومی مقدّس هستید.
|
||
\p بزغاله را در شیر مادرش نپزید.
|
||
\s1 قانون دهیک
|
||
\p
|
||
\v 22 از تمامی محصولاتتان هر ساله باید یک دهم را کنار بگذارید.
|
||
\v 23 این دهیک را بیاورید تا در محلی که یهوه، خدایتان به عنوان عبادتگاه خود انتخاب خواهد کرد در حضورش بخورید. این شامل عشریههای غله، شراب تازه، روغن زیتون و نخستزادهٔ گلهها و رمههایتان میباشد. منظور از این کار این است که بیاموزید همیشه خداوند را در زندگی خود احترام کنید.
|
||
\v 24 اگر مکانی که خداوند به عنوان عبادتگاه خود انتخاب میکند به قدری دور باشد که براحتی نتوانید دهیکهای خود را از برکاتی که یهوه خدایتان به شما داده، به آنجا حمل کنید،
|
||
\v 25 آنگاه میتوانید دهیک محصولات و رمههایتان را بفروشید و پولش را به مکانی که یهوه خدایتان برمیگزیند، ببرید.
|
||
\v 26 وقتی که به آنجا رسیدید با آن پول هر چه خواستید بخرید گاو، گوسفند، شراب یا مشروبات دیگر تا در آنجا در حضور خداوند، خدایتان جشن گرفته، با خانوادهٔ خود به شادی بپردازید.
|
||
\v 27 در ضمن لاویان شهرتان را فراموش نکنید، چون آنها مثل شما صاحب ملک و محصول نیستند.
|
||
\p
|
||
\v 28 در آخر هر سه سال باید عشریهٔ تمام محصولات خود را در شهر خود جمع کنید
|
||
\v 29 تا آن را به لاویان که در میان شما ملکی ندارند، و همچنین غریبان، بیوهزنان و یتیمان داخل شهرتان بدهید تا بخورند و سیر شوند. آنگاه خداوند، خدایتان شما را در کارهایتان برکت خواهد داد.
|
||
\c 15
|
||
\s1 سال بخشیدن قرضها
|
||
\p
|
||
\v 1 در پایان هر هفت سال، باید تمام قرضهای بدهکاران خود را ببخشید.
|
||
\v 2 هر که از همسایه یا برادر یهودی خود طلبی داشته باشد باید آن طلب را لغو نماید. او نباید در صدد پس گرفتن طلبش باشد، زیرا خود خداوند این طلب را لغو نموده است.
|
||
\v 3 ولی این قانون شامل حال بدهکاران غیریهودی نمیشود.
|
||
\v 4-5 \vp ۴و۵\vp* اگر به دقت، تمام دستورهای خداوند، خدایتان را اطاعت کنید و اوامری را که امروز به شما میدهم اجرا نمایید در سرزمینی که خداوند به شما میدهد برکت زیادی خواهید یافت، به طوری که فقیری در میان شما نخواهد بود.
|
||
\v 6 یهوه خدایتان چنانکه وعده داده است برکتتان خواهد داد، به طوری که به قومهای زیادی پول قرض خواهید داد، ولی هرگز احتیاجی به قرض گرفتن نخواهید داشت. بر قومهای بسیاری حکومت خواهید کرد، ولی آنان بر شما حکومت نخواهند نمود.
|
||
\p
|
||
\v 7 وقتی به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما میدهد وارد شدید، اگر در بین شما اشخاص فقیری باشند نسبت به آنان دست و دل باز باشید،
|
||
\v 8 و هر قدر احتیاج دارند به ایشان قرض بدهید.
|
||
\v 9 این فکر پلید را به خود راه ندهید که سال بخشیدن قرض بهزودی فرا میرسد و در نتیجه از دادن قرض خودداری کنید؛ زیرا اگر از دادن قرض خودداری کنید و مرد محتاج پیش خداوند ناله کند این عمل برای شما گناه محسوب خواهد شد.
|
||
\v 10 باید آنچه نیاز دارد، از صمیم قلب به او بدهید و یهوه خدایتان هم به خاطر این امر، شما را در هر کاری برکت خواهد داد.
|
||
\v 11 در میان شما همیشه فقیر وجود خواهد داشت به همین دلیل است که به شما فرمان میدهم که با گشادهدستی به فقیران و برادران نیازمند خود قرض بدهید.
|
||
\s1 رفتار با غلامان
|
||
\p
|
||
\v 12 هرگاه یکی از برادران عبرانیِ شما، خواه مرد و خواه زن، به شما فروخته شود، و شش سال شما را خدمت کند، سال هفتم او را آزاد کرده، بگذارید از نزد شما برود.
|
||
\v 13 او را دست خالی روانه نکنید،
|
||
\v 14 بلکه هدیهای از گله و غله و شراب مطابق برکتی که خداوند، خدایتان به شما بخشیده است به وی بدهید.
|
||
\v 15 به خاطر بیاورید که در سرزمین مصر بَرده بودید و خداوند، خدایتان شما را نجات داد. به همین دلیل است که امروز این فرمان را به شما میدهم.
|
||
\p
|
||
\v 16 ولی اگر غلام عبرانی شما نخواهد برود و بگوید شما و خانوادهتان را دوست دارد و از بودن در خانهٔ شما لذت میبرد،
|
||
\v 17 آنگاه او را کنار در خانه قرار دهید و با درفشی گوشش را سوراخ کنید تا از آن پس، همیشه غلام شما باشد. با کنیزان خود نیز چنین کنید.
|
||
\v 18 اما وقتی که بردهای را آزاد میکنید نباید ناراحت شوید، زیرا طیِ شش سال به اندازۀ دو برابر دستمزد یک کارگر شما را خدمت کرده است. یهوه خدایتان شما را در هر کاری که بکنید، برکت خواهد داد.
|
||
\s1 نخستزادههای گاو و گوسفند
|
||
\p
|
||
\v 19 باید تمامی نخستزادههای نر گلهها و رمههایتان را برای یهوه خدایتان وقف کنید. از نخستزادههای رمههایتان جهت کار کردن در مزارع خود استفاده نکنید و پشم نخستزادههای گلههای گوسفندتان را قیچی نکنید.
|
||
\v 20 به جای آن، شما و خانوادهتان هر ساله گوشت این حیوانات را در حضور خداوند، خدایتان در محلی که او تعیین خواهد کرد بخورید.
|
||
\v 21 ولی اگر حیوان نخستزاده معیوب باشد، مثلاً لنگ یا کور بوده، یا عیب دیگری داشته باشد، نباید آن را برای یهوه خدایتان قربانی کنید.
|
||
\v 22 در عوض از آن برای خوراک خانوادهٔ خود در منزل استفاده کنید. هر کس میتواند آن را بخورد، حتی اگر نجس باشد، درست همانطور که غزال یا آهو را میخورد؛
|
||
\v 23 ولی خون آن را نخورید، بلکه آن را مثل آب بر زمین بریزید.
|
||
\c 16
|
||
\s1 عید پِسَح
|
||
\p
|
||
\v 1 همیشه به یاد داشته باشید که در ماه ابیب، مراسم عید پِسَح را به احترام یهوه خدایتان بجا آورید، زیرا در این ماه بود که او شما را شبانه، از سرزمین مصر بیرون آورد.
|
||
\v 2 برای عید پِسَح، شما باید یک بره یا یک گاو در محلی که خداوند، خدایتان به عنوان عبادتگاه خود برمیگزیند، برای او قربانی کنید.
|
||
\v 3 گوشت قربانی را با نان خمیرمایهدار نخورید. هفت روز نان بدون خمیرمایه یعنی نانِ مشقت بخورید. این نان، یادگار سختیهای شما در مصر و نیز یادگار روزی است که با عجله از مصر خارج شدید. این روز را در تمام عمر خود به خاطر داشته باشید.
|
||
\v 4 مدت هفت روز اثری از خمیرمایه در خانهٔ شما نباشد و از گوشت قربانی پِسَح تا صبح روز بعد چیزی باقی نماند.
|
||
\p
|
||
\v 5 قربانی پِسَح را نمیتوانید در هر شهری از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما میدهد، ذبح کنید.
|
||
\v 6 پِسَح را فقط باید در مکانی که یهوه خدایتان برای گرامیداشت نام خود تعیین میکند، ذبح نمایید. قربانی پِسَح را هنگام غروب سر ببرید، زیرا هنگامی که از مصر خارج شدید، غروب بود.
|
||
\v 7 گوشت قربانی را در همان جا که یهوه خدایتان برمیگزیند، بپزید و بخورید، و صبح روز بعد، راهی خانههایتان بشوید.
|
||
\v 8 تمام شش روز بعد را هم نان فطیر بخورید. در روز هفتم، تمام قوم برای عبادت یهوه خدایتان جمع شوند و هیچ کار دیگری نکنند.
|
||
\s1 عید هفتهها
|
||
\p
|
||
\v 9 هفت هفته پس از شروع فصل درو،
|
||
\v 10 عید دیگری در حضور خداوند، خدایتان خواهید داشت که عید هفتهها خوانده میشود. در این عید هدیهٔ داوطلبانهای مطابق برکتی که خداوند به شما داده است نزد خداوند بیاورید.
|
||
\v 11 در این عید با پسران و دختران، غلامان و کنیزان خود در حضور خداوند شادی کنید. فراموش نکنید که لاویان، غریبان، بیوهزنان و یتیمان شهرتان را هم دعوت کنید تا در مراسم جشن، در مکانی که خداوند به عنوان عبادتگاه خود تعیین میکند، شرکت کنند.
|
||
\v 12 این فرایض را بهدقت به جا آورید، زیرا خود شما هم در مصر برده بودهاید.
|
||
\s1 عید سایبانها
|
||
\p
|
||
\v 13 جشن دیگر، عید سایبانهاست که باید به مدت هفت روز در پایان فصل درو، پس از اینکه خرمن خود را کوبیدید و آب انگورتان را گرفتید، برگزار کنید.
|
||
\v 14 در این عید به اتفاق پسران و دختران، غلامان و کنیزان خود شادی نمایید. فراموش نکنید که لاویان، غریبان، یتیمان و بیوهزنان شهر خود را نیز دعوت کنید.
|
||
\p
|
||
\v 15 این عید را در محلی که خداوند تعیین خواهد کرد به مدت هفت روز برای او برگزار کنید. در این عید شادی کنید، زیرا خداوند محصول و دسترنج شما را برکت داده است.
|
||
\p
|
||
\v 16 مردان اسرائیلی باید سه بار در سال در حضور خداوند، خدایشان در محلی که خداوند تعیین خواهد کرد به خاطر این سه عید حاضر شوند: عید پِسَح، عید هفتهها و عید سایبانها. در هر کدام از این اعیاد، هدایایی برای خداوند بیاورید.
|
||
\v 17 تا جایی که از دستتان برمیآید به نسبت برکتی که از یهوه خدایتان یافتهاید هدیه بدهید.
|
||
\s1 قضات
|
||
\p
|
||
\v 18 برای هر یک از قبایل خود در شهرهایی که خداوند، خدایتان به شما میدهد قضات و رهبرانی تعیین کنید تا ایشان مردم را عادلانه داوری کنند.
|
||
\v 19 هنگام داوری از کسی طرفداری نکنید، عدالت را زیر پا نگذارید و رشوه نگیرید، چون رشوه حتی چشمان عادلان را کور میکند و راستگویان را به دروغگویی وا میدارد.
|
||
\v 20 عدل و انصاف را همیشه بجا آورید تا بتوانید زنده مانده، سرزمینی را که خداوند، خدایتان به شما میبخشد تصرف نمایید.
|
||
\s1 بتپرستی
|
||
\p
|
||
\v 21 هرگز مجسمههای شرمآور بتپرستان را در کنار مذبح یهوه خدایتان نسازید
|
||
\v 22 و ستونهای آنها را بر پا نکنید، چون خداوند از این بتها بیزار است.
|
||
\c 17
|
||
\p
|
||
\v 1 هرگز گاو یا گوسفند مریض و معیوب، برای خداوند، خدایتان قربانی نکنید. خداوند از این کار متنفر است.
|
||
\p
|
||
\v 2-3 \vp ۲و۳\vp* اگر بشنوید مرد یا زنی در یکی از شهرهای سرزمینتان از عهد یهوه خدایتان تخلف نموده، بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که خداوند پرستش آنها را اکیداً قدغن کرده، عبادت میکند،
|
||
\v 4 اول خوب تحقیق کنید و بعد که معلوم شد چنین گناهی در اسرائیل به وقوع پیوسته است،
|
||
\v 5 آنگاه آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارش کنید تا بمیرد.
|
||
\v 6 ولی هرگز شخصی را بنا به شهادت یک گواه به قتل نرسانید؛ حداقل باید دو یا سه شاهد وجود داشته باشند.
|
||
\v 7 اول، شاهدان باید سنگها را پرتاب کنند و سپس تمام مردم. به این طریق، این بدی را از میان خود پاک خواهید ساخت.
|
||
\s1 دادگاه
|
||
\p
|
||
\v 8 اگر واقعهای در میان شما اتفاق بیفتد که قضاوت راجع به آن برای شما سخت باشد چه قتل باشد، چه ضرب و جرح، و چه دعوا، در این صورت باید آن مرافعه را به محلی که خداوند، خدایتان تعیین میکند
|
||
\v 9 نزد کاهنان نسل لاوی و قاضی وقت ببرید تا ایشان در این مورد قضاوت کنند.
|
||
\v 10-11 \vp ۱۰و۱۱\vp* هر چه آنها در مکانی که خداوند تعیین کرده است بگویند باید بدون چون و چرا اجرا گردد. مواظب باشید که از احکام و دستورهای ایشان سرپیچی نکنید.
|
||
\v 12 اگر محکوم از قبول حکم قاضی یا کاهن که خادم یهوه خدایتان است، خودداری کند مجازات او مرگ است. اسرائیل را باید از وجود چنین گناهکارانی پاک نمود.
|
||
\v 13 آنگاه همهٔ مردم از این مجازات باخبر شده، خواهند ترسید و جرأت نخواهند کرد با رأی دادگاه مخالفت کنند.
|
||
\s1 پادشاه
|
||
\p
|
||
\v 14 هرگاه در سرزمینی که یهوه خدایتان آن را به شما خواهد داد، ساکن شده، به این فکر بیفتید که «ما هم باید مثل قومهای دیگری که اطراف ما هستند یک پادشاه داشته باشیم»،
|
||
\v 15 باید مردی را به پادشاهی برگزینید که خداوند، خدایتان انتخاب میکند. او باید اسرائیلی باشد و نه بیگانه.
|
||
\v 16 او نباید به فکر جمع کردن اسب باشد و افرادش را به مصر بفرستد تا از آنجا برایش اسب بیاورند، چون خداوند به شما گفته است: «هرگز بار دیگر به مصر باز نگردید.»
|
||
\v 17 او نباید زنان زیادی برای خود بگیرد مبادا دلش از خداوند دور شود؛ همچنین نباید برای خود ثروت بیندوزد.
|
||
\p
|
||
\v 18 وقتی او بر تخت پادشاهی نشست، باید نسخهای از قوانین خدا را که بهوسیلۀ کاهنان لاوی نگهداری میشود، برای خود تهیه کند.
|
||
\v 19 او باید این رونوشت قوانین را نزد خود نگه دارد و در تمام روزهای عمرش آن را مطالعه کند تا یاد بگیرد خداوند، خدایش را احترام کند و دستورها و قوانین او را اطاعت نماید.
|
||
\v 20 این کار او باعث خواهد شد خود را از دیگران برتر نداند و از هیچیک از اوامر خداوند انحراف نورزد. بدین ترتیب سلطنت او طولانی خواهد بود و پس از او نیز پسرانش، نسلهای زیادی بر اسرائیل سلطنت خواهند کرد.
|
||
\c 18
|
||
\s1 سهم کاهنان و لاویان
|
||
\p
|
||
\v 1 کاهنان و سایر افراد قبیلهٔ لاوی نباید در اسرائیل ملکی داشته باشند. بنابراین شما باید با آوردن قربانیها و هدایا به مذبح خداوند، زندگی ایشان را تأمین کنید.
|
||
\v 2 کاهنان و لاویان نباید ملکی داشته باشند، زیرا همانطور که خداوند وعده داده، خود او میراث ایشان است.
|
||
\v 3 شانه، دو بناگوش و شکمبهٔ هر گاو و گوسفندی را که برای قربانی میآورید به کاهنان بدهید.
|
||
\v 4 علاوه بر اینها، نوبر محصول خود یعنی نوبر غلات، شراب تازه، روغن زیتون و همچنین پشم گوسفندان خود را نیز به ایشان بدهید؛
|
||
\v 5 زیرا خداوند، خدایتان قبیلهٔ لاوی را از بین تمام قبیلهها انتخاب کرده است تا نسل اندر نسل خداوند را خدمت کنند.
|
||
\p
|
||
\v 6-7 \vp ۶و۷\vp* هر فرد لاوی، در هر گوشهای از سرزمین اسرائیل که باشد این حق را دارد که هر وقت بخواهد به مکانی که خداوند به عنوان عبادتگاه خود تعیین میکند آمده، به نام یهوه خدای خود خدمت کند، درست مانند دیگر برادران لاوی خود که به طور مداوم در آنجا خدمت میکنند.
|
||
\v 8 از قربانیها و هدایایی که به لاویان داده میشود به او نیز باید سهمی تعلق گیرد، چه محتاج باشد و چه نباشد.
|
||
\s1 آداب و رسوم نفرتانگیز بتپرستان
|
||
\p
|
||
\v 9 وقتی به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما میدهد، وارد شدید، مواظب باشید که از آداب و رسوم نفرتانگیز قومهایی که در آنجا زندگی میکنند پیروی نکنید.
|
||
\v 10-11 \vp ۱۰و۱۱\vp* مانند آنها فرزندان خود را روی آتش مذبح قربانی نکنید. هیچیک از شما نباید به جادوگری بپردازد یا غیبگویی و رمالی و فالگیری کند و یا ارواح مردگان را احضار نماید.
|
||
\v 12 خداوند از تمام کسانی که دست به چنین کارها میزنند متنفر است. به سبب انجام همین کارهاست که خداوند، خدایتان این قومها را ریشهکن میکند.
|
||
\v 13 شما باید در حضور خداوند، خدایتان پاک و بیعیب باشید.
|
||
\s1 وعدهٔ ظهور پیامبر
|
||
\p
|
||
\v 14 قومهایی که شما سرزمینشان را تصرف میکنید به غیبگویان و فالگیران گوش میدهند، ولی یهوه خدایتان به شما اجازه چنین کاری را نمیدهد.
|
||
\v 15 او از میان قوم اسرائیل پیامبری مانند من برای شما خواهد فرستاد و شما باید به او گوش دهید و از او اطاعت کنید.
|
||
\p
|
||
\v 16 روزی که در دامنهٔ کوه حوریب جمع شده بودید از یهوه خدایتان خواستید که صدای مهیب او را بار دیگر نشنوید و آن آتش هولناک را در بالای کوه نبینید، چون میترسیدید بمیرید.
|
||
\v 17 پس خداوند به من فرمود: «درخواست آنها بجاست.
|
||
\v 18 من از میان آنها پیامبری مانند تو برای ایشان خواهم فرستاد. به او خواهم گفت که چه بگوید و او سخنگوی من نزد مردم خواهد بود.
|
||
\v 19 هر که به او گوش ندهد و به پیامش که از جانب من است توجه نکند، من خود از او بازخواست خواهم کرد.
|
||
\v 20 هر پیامبری که به دروغ ادعا کند پیامش از جانب من است، خواهد مرد و هر پیامبری که ادعا کند پیامش از جانب خدایان دیگر است باید کشته شود.»
|
||
\p
|
||
\v 21 اگر دودل هستید که پیامی از جانب خداوند است یا نه،
|
||
\v 22 راه فهمیدنش این است: اگر چیزی که او میگوید اتفاق نیفتد، پیام او از جانب خداوند نبوده بلکه ساخته و پرداختهٔ خودش است؛ پس، از او نترسید.
|
||
\c 19
|
||
\s1 شهرهای پناهگاه
|
||
\p
|
||
\v 1 هنگامی که یهوه خدایتان قومهایی را که سرزمینشان را به شما میدهد، نابود کند و شما در شهرها و خانههایشان ساکن شوید،
|
||
\v 2-3 \vp ۲و۳\vp* آنگاه باید سه شهر به عنوان پناهگاه تعیین کنید تا اگر کسی نادانسته شخصی را بکشد، بتواند به آنجا فرار کرده، در امان باشد. کشورتان را به سه منطقه تقسیم کنید به طوری که هر کدام از این سه شهر در یکی از آن سه منطقه واقع گردد. جادههایی را که به این شهرها میروند خوب نگه دارید.
|
||
\p
|
||
\v 4 اگر کسی نادانسته مرتکب قتل شود میتواند به یکی از این شهرها فرار کرده، در آنجا پناه گیرد.
|
||
\v 5 برای مثال، اگر مردی با همسایهٔ خود برای بریدن هیزم به جنگل برود و سر تبر از دستهاش جدا شده، باعث قتل همسایهاش گردد، آن مرد میتواند به یکی از این شهرها گریخته، در امان باشد.
|
||
\v 6-7 \vp ۶و۷\vp* بدین ترتیب مدعی خون مقتول نمیتواند او را بکشد. این شهرها باید پراکنده باشند تا همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند و گرنه مدعی خشمگین، ممکن است قاتل بیگناه را بکشد.
|
||
\p
|
||
\v 8 اگر یهوه خدایتان طبق وعدهای که با سوگند به پدران شما داده است مرزهای سرزمینتان را وسیعتر کند و تمام سرزمینی را که وعده داده است، به شما ببخشد،
|
||
\v 9 در این صورت باید سه شهر پناهگاه دیگر نیز داشته باشید. (البته او وقتی این سرزمین را به شما خواهد داد که از کلیهٔ فرمانهایی که امروز به شما میدهم اطاعت نموده یهوه خدایتان را دوست بدارید و همواره در راه او گام بردارید.)
|
||
\v 10 چنین عمل کنید تا در سرزمینی که خداوند به شما میدهد اشخاص بیگناه کشته نشوند و خون کسی به گردن شما نباشد.
|
||
\p
|
||
\v 11 ولی اگر کسی از همسایهٔ خود نفرت داشته باشد و با قصد قبلی او را بکشد و سپس به یکی از شهرهای پناهگاه فرار نماید،
|
||
\v 12 آنگاه مشایخ شهر باید دنبال او فرستاده، او را بازگردانند و تحویل مدعی خون مقتول بدهند تا او را بکشد.
|
||
\v 13 به او رحم نکنید! اسرائیل را از خون بیگناه پاک کنید تا در همهٔ کارهایتان کامیاب باشید.
|
||
\s1 مرزهای ملک همسایه
|
||
\p
|
||
\v 14 هنگامی که وارد سرزمینی شدید که خداوند، خدایتان به شما میدهد، مواظب باشید مرزهای ملک همسایهتان را که از قدیم تعیین شده است به نفع خود تغییر ندهید.
|
||
\s1 شهادت در دادگاه
|
||
\p
|
||
\v 15 هرگز کسی را بر اساس شهادت یک نفر محکوم نکنید. حداقل دو یا سه شاهد باید وجود داشته باشند.
|
||
\v 16 اگر کسی شهادت دروغ بدهد و ادعا کند که شخصی را هنگام ارتکاب جرمی دیده است،
|
||
\v 17 هر دو نفر باید به نزد کاهنان و قضاتی که در آن موقع در حضور خداوند مشغول خدمتند، آورده شوند.
|
||
\v 18 قضات باید این امر را به دقت تحقیق کنند. اگر معلوم شد که شاهد دروغ میگوید،
|
||
\v 19 مجازاتش باید همان باشد که او فکر میکرد مرد دیگر به آن محکوم میشد. به این طریق شرارت را از میان خود پاک خواهید کرد.
|
||
\v 20 بعد از آن، کسانی که این خبر را بشنوند از دروغ گفتن در جایگاه شهود خواهند ترسید.
|
||
\v 21 به شاهد دروغگو نباید رحم کنید. حکم شما در این گونه موارد باید چنین باشد: جان به عوض جان، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست و پا به عوض پا.
|
||
\c 20
|
||
\s1 قوانین جنگ
|
||
\p
|
||
\v 1 زمانی که به جنگ میروید و در برابر خود لشکری نیرومندتر از خود با اسبها و ارابههای جنگی زیاد میبینید، وحشت نکنید. خداوند، خدایتان با شماست، همان خدایی که شما را از مصر بیرون آورد.
|
||
\v 2 قبل از شروع جنگ، کاهنی در برابر لشکر اسرائیل بایستد و بگوید:
|
||
\v 3 «ای مردان اسرائیلی به من گوش کنید! امروز که به جنگ میروید از دشمن نترسید و جرأت خود را از دست ندهید؛
|
||
\v 4 چون خداوند، خدایتان همراه شماست. او برای شما با دشمنانتان میجنگد و به شما پیروزی میبخشد.»
|
||
\p
|
||
\v 5 آنگاه سرداران سپاه باید سربازان را خطاب کرده، چنین بگویند: «آیا در اینجا کسی هست که به تازگی خانهای ساخته، ولی هنوز از آن استفاده نکرده باشد؟ اگر چنین کسی هست به خانه برگردد، چون ممکن است در این جنگ کشته شود و شخص دیگری از آن استفاده کند.
|
||
\v 6 آیا کسی هست که به تازگی تاکستانی غرس کرده، ولی هنوز میوهای از آن نخورده باشد؟ اگر چنین کسی هست به خانه بازگردد، چون ممکن است در این جنگ کشته شود و شخص دیگری میوهٔ آن را بخورد.
|
||
\v 7 آیا کسی به تازگی دختری را نامزد کرده است؟ اگر چنین کسی هست به خانهٔ خود بازگردد و با نامزدش ازدواج کند، چون ممکن است در این جنگ بمیرد و شخص دیگری نامزد او را به زنی بگیرد.»
|
||
\v 8 سپس سرداران بگویند: «آیا در اینجا کسی هست که میترسد و دلشوره دارد؟ اگر چنین کسی هست به خانه بازگردد تا روحیهٔ دیگران را تضعیف نکند.»
|
||
\v 9 پس از نطق سرداران، فرماندهانی برای سپاه تعیین شوند.
|
||
\p
|
||
\v 10 هنگامی که به شهری نزدیک میشوید تا با آن بجنگید، نخست به مردم آنجا فرصت دهید خود را تسلیم کنند.
|
||
\v 11 اگر آنها دروازههای شهر را به روی شما باز کردند، وارد شهر بشوید و مردم آنجا را اسیر کرده، به خدمت خود بگیرید؛
|
||
\v 12 ولی اگر تسلیم نشدند، شهر را محاصره کنید.
|
||
\v 13 هنگامی که خداوند، خدایتان آن شهر را به شما داد، همهٔ مردانِ آن را از بین ببرید؛
|
||
\v 14 ولی زنها و بچهها، گاوها و گوسفندها، و هر چه را که در شهر باشد میتوانید برای خود نگه دارید. تمام غنایمی را که از دشمن به دست میآورید مال شماست. خداوند آنها را به شما داده است.
|
||
\v 15 این دستورها فقط شامل شهرهای دور دست میباشند و نه شهرهایی که در خود سرزمین موعود هستند.
|
||
\p
|
||
\v 16 در شهرهای داخل مرزهای سرزمین موعود، هیچکس را نباید زنده بگذارید. هر موجود زندهای را از بین ببرید.
|
||
\v 17 حیتیها، اموریها، کنعانیها، فرزیها، حویها و یبوسیها را به کلی نابود کنید. این حکمی است که خداوند، خدایتان داده است.
|
||
\v 18 منظور از این فرمان آن است که نگذارد مردم این سرزمین، شما را فریب داده، در دام بتپرستی و آداب و رسوم قبیح خود گرفتار سازند و شما را وادارند گناه بزرگی نسبت به خداوند، خدایتان مرتکب شوید.
|
||
\p
|
||
\v 19 زمانی که شهری را برای مدت طولانی محاصره میکنید، درختان میوه را از بین نبرید. از میوهٔ آنها بخورید، ولی درختان را قطع نکنید. درختان، دشمنان شما نیستند!
|
||
\v 20 اما درختان دیگر را میتوانید قطع کنید و از آنها برای محاصرهٔ شهر استفاده کنید.
|
||
\c 21
|
||
\s1 طلب آمرزش برای قتلی که قاتلش معلوم نیست
|
||
\p
|
||
\v 1 در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما میدهد، هرگاه جسد مقتولی که قاتلش معلوم نیست در صحرا پیدا شود،
|
||
\v 2-3 \vp ۲و۳\vp* آنگاه مشایخ و قضات با اندازهگیری فاصلهٔ جسد تا شهرهای اطراف، نزدیکترین شهر را تعیین کنند. مشایخ آن شهر، باید گوسالهای را که تا به حال بر آن یوغ بسته نشده بگیرند
|
||
\v 4 و آن را به درهای ببرند که در آن آب جاری باشد، ولی زمینش هرگز شخم نخورده و کشت نشده باشد، و در آنجا گردن گوساله را بشکنند.
|
||
\v 5 آنگاه کاهنان لاوی نزدیک بیایند، زیرا یهوه خدایتان ایشان را انتخاب کرده است تا در حضور او خدمت کنند و به نام خداوند برکت دهند و در مرافعهها و مجازاتها تصمیم بگیرند.
|
||
\v 6 سپس مشایخ آن شهر، دستهای خود را روی آن گوساله بشویند
|
||
\v 7 و بگویند: «دستهای ما این خون را نریخته و چشمان ما هم آن را ندیده است.
|
||
\v 8 ای خداوند، قوم خود، اسرائیل را که نجات دادهای ببخش و آنها را به قتل مردی بیگناه متهم نکن. گناه خون این مرد را بر ما نگیر.»
|
||
\v 9 به این ترتیب با پیروی از دستورهای خداوند، شما این گناه را از بین خود دور خواهید کرد.
|
||
\s1 ازدواج با دختر اسیر
|
||
\p
|
||
\v 10 زمانی که به جنگ میروید و خداوند، خدایتان دشمنان شما را به دست شما تسلیم میکند و شما آنها را به اسارت خود درمیآورید،
|
||
\v 11 چنانچه در میان اسیران، دختر زیبایی را ببینید و عاشق او بشوید، و بخواهید او را به زنی بگیرید،
|
||
\v 12 میتوانید او را به خانهٔ خود بیاورید و بگذارید سرش را بتراشد، ناخنهایش را بگیرد
|
||
\v 13 و لباسهایش را که هنگام اسیر شدن پوشیده بود عوض کند. سپس یک ماه تمام در خانهٔ شما در عزای پدر و مادرش بنشیند. بعد از آن، میتوانید او را به زنی اختیار کنید.
|
||
\v 14 بعد اگر از او راضی نبودید، نباید او را بفروشید یا مثل برده با او رفتار کنید، زیرا او را به زنی گرفتهاید؛ پس، بگذارید هر جا میخواهد برود.
|
||
\s1 حق نخستزادگی
|
||
\p
|
||
\v 15 اگر مردی دو همسر داشته باشد، و از هر دو صاحب پسر شود و پسر بزرگترش فرزند همسر مورد علاقهاش نباشد،
|
||
\v 16 حق ندارد ارث بیشتری به پسر کوچکترش یعنی پسر زنی که وی او را دوست دارد بدهد.
|
||
\v 17 او باید دو سهم به پسر بزرگترش که نخستین نشانهٔ قدرتش بوده و حق نخستزادگی به او میرسد بدهد، هرچند وی پسر همسر مورد علاقهاش نباشد.
|
||
\s1 پسر سرکش
|
||
\p
|
||
\v 18 اگر مردی پسر لجوج و سرکشی داشته باشد که با وجود تنبیهات مکرر والدین، از ایشان اطاعت نکند،
|
||
\v 19 در این صورت باید پدر و مادرش او را نزد مشایخ شهر ببرند
|
||
\v 20 و بگویند: «این پسر ما لجوج و سرکش است، حرف ما را گوش نمیکند و به ولخرجی و میگساری میپردازد.»
|
||
\v 21 آنگاه اهالی شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد. به این طریق، شرارت را از میان خود دور خواهید کرد و همهٔ جوانان اسرائیل این واقعه را شنیده، خواهند ترسید.
|
||
\s1 قوانین گوناگون
|
||
\p
|
||
\v 22 اگر مردی مرتکب جرمی شده باشد که جزای آن مرگ است و پس از اعدام، جسد او را به درختی بیاویزند،
|
||
\v 23 جسد او نباید در طول شب روی درخت بماند. باید همان روز او را دفن کنید، زیرا کسی که بر دار آویخته شده باشد ملعون خداست. پس بدن او را دفن کنید تا سرزمینی که خداوند، خدایتان به شما داده است آلوده نشود.
|
||
\c 22
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر گاو یا گوسفند کسی را سرگردان دیدید، وانمود نکنید که آن را ندیدهاید، بلکه حتماً آن را به نزد صاحبش برگردانید.
|
||
\v 2 اگر صاحبش نزدیک شما زندگی نمیکند و یا او را نمیشناسید، آن را به مزرعهٔ خود ببرید و در آنجا نگه دارید تا زمانی که صاحبش به دنبال آن بیاید. آنگاه آن را به صاحبش بدهید.
|
||
\v 3 این قانون شامل الاغ، لباس یا هر چیز دیگری که پیدا میکنید نیز میشود. نسبت به آن بیاعتنا نباشید.
|
||
\p
|
||
\v 4 اگر کسی را دیدید که سعی میکند گاو یا الاغی را که زیر بار خوابیده است روی پاهایش بلند کند، رویتان را برنگردانید، بلکه به کمکش بشتابید.
|
||
\p
|
||
\v 5 زن نباید لباس مردانه بپوشد و مرد نباید لباس زنانه به تن کند. این کار در نظر خداوند، خدایتان نفرتانگیز است.
|
||
\p
|
||
\v 6 اگر آشیانهٔ پرندهای را روی زمین افتاده ببینید و یا آشیانهای را روی درختی ببینید که پرنده با جوجهها یا تخمهایش در داخل آن نشسته است، مادر و جوجههایش را با هم برندارید؛
|
||
\v 7 مادر را رها کنید برود و فقط جوجههایش را بردارید. اگر چنین کنید زندگیتان پربرکت و طولانی خواهد بود.
|
||
\p
|
||
\v 8 وقتی خانهٔ تازهای میسازید، باید دیوار کوتاهی دور تا دور پشت بام بکشید تا از افتادن اشخاص جلوگیری کرده، مسئول مرگ کسی نشوید.
|
||
\p
|
||
\v 9 در تاکستان خود بذر دیگری نکارید. اگر کاشتید، هم محصول بذر کاشته شده و هم انگورها تلف خواهند شد.
|
||
\p
|
||
\v 10 با گاو و الاغی که به هم یراق شدهاند شخم نکنید.
|
||
\p
|
||
\v 11 لباسی را که از دو نوع نخ، مثلاً پشم و کتان بافته شده است نپوشید.
|
||
\p
|
||
\v 12 در چهار گوشهٔ ردای خود باید منگوله بدوزید.
|
||
\s1 قوانین مربوط به ازدواج
|
||
\p
|
||
\v 13-14 \vp ۱۳و۱۴\vp* اگر مردی با دختری ازدواج کند و پس از همبستر شدن با او، وی را متهم کند که قبل از ازدواج با مرد دیگری روابط جنسی داشته است و بگوید: «وقتی با او ازدواج کردم باکره نبود.»
|
||
\v 15 آنگاه پدر و مادر دختر باید مدرک بکارت او را نزد مشایخ به دروازۀ شهر بیاورند.
|
||
\p
|
||
\v 16 پدرش باید به آنها بگوید: «من دخترم را به این مرد دادم تا همسر او باشد، ولی این مرد او را نمیخواهد
|
||
\v 17-18 \vp ۱۷و۱۸\vp* و به او تهمت زده، ادعا میکند که دخترم هنگام ازدواج باکره نبوده است. اما این مدرک ثابت میکند که او باکره بوده است.» سپس باید پارچه را جلوی مشایخ پهن کنند. مشایخ باید آن مرد را شلّاق بزنند
|
||
\v 19 و محکوم به پرداخت جریمهای معادل صد مثقال نقره بکنند، چون به دروغ، یک باکرهٔ اسرائیلی را متهم کرده است. این جریمه باید به پدر دختر پرداخت شود. آن زن، همسر وی باقی خواهد ماند و مرد هرگز نباید او را طلاق بدهد.
|
||
\v 20 ولی اگر اتهامات مرد حقیقت داشته و آن زن هنگام ازدواج باکره نبوده است،
|
||
\v 21 مشایخ، دختر را به در خانهٔ پدرش ببرند و مردان شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد، چون او در اسرائیل عمل قبیحی انجام داده است و در زمانی که در خانهٔ پدرش زندگی میکرده، زنا کرده است. چنین شرارتی باید از میان شما پاک گردد.
|
||
\p
|
||
\v 22 اگر مردی در حال ارتکاب زنا با زن شوهرداری دیده شود، هم آن مرد و هم آن زن باید کشته شوند. به این ترتیب، شرارت از اسرائیل پاک خواهد شد.
|
||
\v 23 اگر مردی در شهری دختری را که نامزد دارد ببیند و با او همبستر شود
|
||
\v 24 باید هم دختر و هم مرد را از دروازهٔ شهر بیرون برده، سنگسار کنند تا بمیرند. دختر را به سبب اینکه فریاد نزده و کمک نخواسته است و مرد را به جهت اینکه نامزد مرد دیگری را بیحرمت کرده است. چنین شرارتی باید از میان شما پاک شود.
|
||
\v 25-27 ولی اگر چنین عملی خارج از شهر اتفاق بیفتد تنها مرد باید کشته شود، چون دختر گناهی که مستحق مرگ باشد مرتکب نشده است. این، مثل آن است که کسی بر شخصی حملهور شده او را بکشد، زیرا دختر فریاد زده و چون در خارج از شهر بوده، کسی به کمکش نرفته است تا او را نجات دهد.
|
||
\v 28-29 \vp ۲۸و۲۹\vp* اگر مردی به دختری که نامزد نشده است تجاوز کند و در حین عمل غافلگیر شود، باید به پدر دختر پنجاه مثقال نقره بپردازد و با آن دختر ازدواج کند و هرگز نمیتواند او را طلاق بدهد.
|
||
\p
|
||
\v 30 هیچکس نباید زن پدر خود را به زنی گرفته، به پدر خود بیحرمتی روا دارد.
|
||
\c 23
|
||
\s1 اخراج از جماعت
|
||
\p
|
||
\v 1 مردی که بیضههایش له شده و یا آلت تناسلیاش بریده شده باشد، نباید داخل جماعت خداوند شود.
|
||
\v 2 شخص حرامزاده و فرزندان او تا ده نسل نباید وارد جماعت خداوند شوند.
|
||
\p
|
||
\v 3 از قوم عمونی یا موآبی هیچکس وارد جماعت خداوند نشود حتی بعد از نسل دهم.
|
||
\v 4 این دستور بدان سبب است که وقتی از مصر بیرون آمدید این قومها با نان و آب از شما استقبال نکردند و حتی بلعام، پسر بعور، اهل فتور را از بینالنهرین اجیر کردند تا شما را لعنت کند.
|
||
\v 5 ولی یهوه خدایتان به بلعام گوش نکرد و در عوض چون شما را دوست داشت آن لعنت را به برکت تبدیل نمود.
|
||
\v 6 پس هرگز تا زمانی که زنده هستید نباید با عمونیها و موآبیها صلح کنید و با آنها رابطهٔ دوستی برقرار نمایید.
|
||
\v 7 ولی ادومیها را دشمن نشمارید، زیرا برادران شما هستند. مصریها را نیز دشمن نشمارید، زیرا زمانی در میان ایشان زندگی میکردید.
|
||
\v 8 نسل سوم ادومیها و مصریها میتوانند به جماعت خداوند داخل شوند.
|
||
\s1 ناپاکی در اردوگاه
|
||
\p
|
||
\v 9-10 \vp ۹و۱۰\vp* در زمان جنگ، مردانی که در اردوگاه هستند باید از هر نوع ناپاکی دوری کنند. کسی که به خاطر انزال شبانه، نجس میشود باید از اردوگاه خارج گردد
|
||
\v 11 و تا غروب بیرون بماند. سپس خود را شسته، هنگام غروب بازگردد.
|
||
\v 12 مستراحها باید بیرون اردوگاه باشند.
|
||
\v 13 هر کس باید در بین ابزار خود وسیلهای برای کندن زمین داشته باشد و بعد از هر بار قضای حاجت، با آن گودالی حفر کند و مدفوعش را بپوشاند.
|
||
\v 14 اردوگاه باید پاک باشد، چون خداوند در میان شما قدم میزند تا شما را محافظت فرماید و دشمنانتان را مغلوب شما سازد. اگر او چیز ناپسندی ببیند، ممکن است روی خود را از شما برگرداند.
|
||
\s1 قوانین گوناگون
|
||
\p
|
||
\v 15 اگر بردهای از نزد اربابش فرار کرده، به شما پناه آورد، نباید او را مجبور کنید که نزد اربابش برگردد.
|
||
\v 16 بگذارید در هر شهری که مایل است در میان شما زندگی کند و بر او ظلم نکنید.
|
||
\p
|
||
\v 17 از دختران اسرائیلی کسی نباید در معبد بتپرستان روسپیگری کند، و از پسران اسرائیلی کسی نباید لوّاط شود.
|
||
\v 18 هیچگونه هدیهای را که از درآمد یک روسپی یا یک لواط تهیه شده باشد به خانهٔ خداوند نیاورید، چون هر دو در نظر یهوه خدایتان نفرتانگیز هستند.
|
||
\p
|
||
\v 19 وقتی به برادر اسرائیلی خود پول، غذا یا هر چیز دیگری قرض میدهید، از او بهره نگیرید.
|
||
\v 20 از یک غریبه میتوانید بهره بگیرید، ولی نه از یک اسرائیلی. اگر این قانون را رعایت کنید خداوند، خدایتان زمانی که وارد سرزمین موعود شوید به شما برکت خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 21 هنگامی که برای خداوند نذر میکنید نباید در وفای آن تأخیر کنید، چون خداوند میخواهد نذرهای خود را به موقع ادا کنید. ادا نکردن نذر، گناه محسوب میشود.
|
||
\v 22 (ولی اگر از نذر کردن خودداری کنید، گناهی انجام ندادهاید.)
|
||
\v 23 بعد از اینکه نذر کردید باید دقت کنید هر چه را که گفتهاید ادا کنید، زیرا با میل خود به خداوند، خدایتان نذر کردهاید.
|
||
\p
|
||
\v 24 از انگورهای تاکستان دیگران، هر قدر که بخواهید میتوانید بخورید، اما نباید انگور را در ظرف ریخته با خود ببرید.
|
||
\v 25 همینطور وقتی داخل کشتزار همسایهٔ خود میشوید، میتوانید با دست خود خوشهها را بچینید و بخورید، ولی حق داس زدن ندارید.
|
||
\c 24
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر مردی پس از ازدواج با زنی، از او راضی نباشد، و طلاقنامهای نوشته، به دستش دهد و او را رها سازد
|
||
\v 2 و آن زن دوباره ازدواج کند
|
||
\v 3 و شوهر دومی نیز از او راضی نباشد و او را طلاق دهد یا بمیرد،
|
||
\v 4 آنگاه شوهر اولش نمیتواند دوباره با او ازدواج کند، زیرا آن زن نجس شده است. خداوند از چنین ازدواجی متنفر است و این عمل باعث میشود زمینی که خداوند، خدایتان به شما داده است به گناه آلوده شود.
|
||
\p
|
||
\v 5 مردی را که تازه ازدواج کرده است نباید به سربازی احضار نمود و یا مسئولیتهای بخصوص دیگری به وی محول کرد، بلکه مدت یک سال در خانهٔ خود آزاد بماند و زنش را خوشحال کند.
|
||
\p
|
||
\v 6 گرو گرفتن سنگ آسیاب خلاف قانون است، چون وسیلهٔ امرار معاش صاحبش میباشد.
|
||
\v 7 اگر کسی یکی از برادران اسرائیلی خود را بدزدد و با او مثل برده رفتار کند و یا او را بفروشد، این آدم دزد باید کشته شود تا شرارت از میان شما پاک گردد.
|
||
\p
|
||
\v 8 هرگاه کسی به مرض جذام مبتلا شود، باید به دقت آنچه را که کاهنان لاوی به او میگویند انجام دهد؛ او باید از دستورهایی که من به کاهنان دادهام پیروی کند.
|
||
\v 9 به خاطر بیاورید آنچه را که خداوند، هنگامی که از مصر بیرون میآمدید با مریم کرد\f + \fr 24:9 \ft نگاه کنید به \+xt اعداد ۱۲:۱۰‑۱۵\+xt*.\f*.
|
||
\p
|
||
\v 10 اگر به کسی چیزی قرض میدهید نباید برای گرفتن گرو به خانهاش وارد شوید.
|
||
\v 11 بیرون خانه بایستید تا صاحب خانه آن را برایتان بیاورد.
|
||
\v 12-13 \vp ۱۲و۱۳\vp* اگر آن مرد، فقیر بوده، ردایش را که در آن میخوابد به عنوان گرو به شما بدهد نباید تا روز بعد، پیش خود نگه دارید بلکه هنگام غروب آفتاب آن را به او بازگردانید تا بتواند شب در آن بخوابد. آنگاه او برای شما دعای خیر خواهد کرد و خداوند، خدایتان از شما راضی خواهد بود.
|
||
\p
|
||
\v 14-15 \vp ۱۴و۱۵\vp* هرگز به یک کارگر روزمزد فقیر و محتاج ظلم نکنید، چه اسرائیلی باشد و چه غریبی که در شهر شما زندگی میکند. مزدش را هر روز قبل از غروب آفتاب به وی پرداخت کنید، چون او فقیر است و چشم امیدش به آن مزد است. اگر چنین نکنید، ممکن است نزد خداوند از دست شما ناله کند و این برای شما گناه محسوب شود.
|
||
\p
|
||
\v 16 پدران نباید به سبب گناهان پسرانشان کشته شوند، و نه پسران به سبب گناهان پدرانشان. هر کس باید به سبب گناه خودش کشته شود.
|
||
\p
|
||
\v 17 با غریبان و یتیمان به عدالت رفتار کنید و هرگز لباس بیوهزنی را در مقابل قرضی که به او دادهاید گرو نگیرید.
|
||
\v 18 همیشه به یاد داشته باشید که در مصر برده بودید و خداوند، خدایتان شما را نجات داد. به همین دلیل است که من این دستور را به شما میدهم.
|
||
\p
|
||
\v 19 اگر هنگام درو کردن محصول فراموش کردید یکی از بافهها را از مزرعه بیاورید، برای برداشتن آن به مزرعه باز نگردید. آن را برای غریبان، یتیمان و بیوهزنان بگذارید تا خداوند، خدایتان دسترنج شما را برکت دهد.
|
||
\v 20 وقتی که محصول زیتون خود را از درخت میتکانید شاخهها را برای بار دوم تکان ندهید، بلکه باقیمانده را برای غریبان، یتیمان و بیوهزنان بگذارید.
|
||
\v 21 در مورد انگور تاکستانتان نیز چنین عمل کنید. دوباره سراغ تاکی که انگورهایش را چیدهاید نروید، بلکه آنچه را که از انگورها باقی مانده است برای نیازمندان بگذارید.
|
||
\v 22 یادتان باشد که در سرزمین مصر برده بودید. به همین سبب است که من این دستور را به شما میدهم.
|
||
\c 25
|
||
\p
|
||
\v 1-3 هرگاه بین دو نفر نزاعی درگیرد و آنها به دادگاه بروند، دادگاه باید مجرم را محکوم نماید و بیگناه را تبرئه کند. اگر مجرم مستحق شلّاق خوردن باشد باید قاضی به او دستور دهد که دراز بکشد و در حضور خودش به نسبت جرمی که انجام داده تا چهل ضربه شلّاقش بزنند؛ ولی نباید بیش از چهل ضربه شلّاق بزنید مبادا برادرتان در نظر شما خوار گردد.
|
||
\p
|
||
\v 4 دهان گاوی را که خرمن میکوبد، نبند و بگذار به هنگام کار، از خرمنت بخورد.
|
||
\p
|
||
\v 5 هرگاه دو برادر با هم در یک جا ساکن باشند و یکی از آنها بدون داشتن پسری بمیرد، بیوهاش نباید با فردی خارج از خانواده ازدواج کند، بلکه برادر شوهرش باید او را به زنی بگیرد و حق برادر شوهری را به جا آورد.
|
||
\v 6 نخستین پسری که از این ازدواج به دنیا بیاید باید به عنوان پسر برادر فوت شده محسوب گردد تا اسم آن متوفی از اسرائیل فراموش نشود،
|
||
\v 7 ولی اگر برادر متوفی راضی به این ازدواج نباشد، آنگاه آن زن باید به دروازۀ شهر نزد مشایخ برود و به آنها بگوید: «برادر شوهرم وظیفهاش را نسبت به من انجام نمیدهد و نمیگذارد نام برادرش در اسرائیل باقی بماند.»
|
||
\v 8 سپس مشایخ شهر آن مرد را احضار کرده، با او صحبت کنند. اگر او باز راضی به ازدواج نشد،
|
||
\v 9 زن بیوه باید در حضور مشایخ به طرف آن مرد رفته، کفش او را از پایش درآورد و آب دهان بر صورتش بیفکند و بگوید: «بر مردی که اجاق خانهٔ برادرش را روشن نگه نمیدارد اینچنین شود.»
|
||
\v 10 و از آن پس، خاندان آن مرد در اسرائیل به «خاندان کفش کنده» شناخته خواهد شد.
|
||
\p
|
||
\v 11 اگر دو مرد با هم نزاع کنند و همسر یکی از آنها برای کمک به شوهرش مداخله نموده، عورت مرد دیگر را بگیرد،
|
||
\v 12 دست آن زن را باید بدون ترحم قطع کرد.
|
||
\p
|
||
\v 13-15 در کلیهٔ معاملات خود باید از ترازوهای دقیق و اندازههای درست استفاده کنید تا در سرزمینی که خداوند، خدایتان به شما میدهد زندگی طولانی داشته باشید.
|
||
\v 16 تمام کسانی که در معاملات کلاهبرداری میکنند مورد نفرت خداوند میباشند.
|
||
\p
|
||
\v 17 هرگز نباید کاری را که مردم عمالیق هنگام بیرون آمدن از مصر با شما کردند فراموش کنید.
|
||
\v 18 به یاد داشته باشید که ایشان بدون ترس از خدا با شما جنگیده، کسانی را که در اثر ضعف و خستگی عقب مانده بودند به هلاکت رسانیدند.
|
||
\v 19 بنابراین وقتی که خداوند، خدایتان در سرزمین موعود شما را از شر تمامی دشمنانتان خلاصی بخشید، باید نام عمالیق را از روی زمین محو و نابود کنید. هرگز این را فراموش نکنید.
|
||
\c 26
|
||
\s1 نوبر محصولات و دهیک
|
||
\p
|
||
\v 1 پس از اینکه وارد سرزمینی شدید که یهوه خدایتان به شما به ملکیت میبخشد، و آن را تصرف کرده، در آن سکونت گزیدید،
|
||
\v 2-3 \vp ۲و۳\vp* باید نوبر برداشت محصول زمین خود را به مکانی که یهوه خدایتان به عنوان عبادتگاه خود برمیگزیند بیاورید و به یهوه خدایتان تقدیم کنید. آن را در سبد گذاشته، به کاهنی که در آن روزها خدمت میکند، بدهید و بگویید: «من اقرار میکنم که خداوند، خدایم مرا به سرزمینی که با سوگند به پدران ما وعده نمود، آورده است.»
|
||
\v 4 سپس کاهن سبد را از دست شما گرفته، آن را جلوی مذبح خداوند، خدایتان بگذارد.
|
||
\v 5 بعد شما در حضور خداوند، خدایتان اقرار کرده، بگویید: «جَدّ من اَرامی سرگردانی بود که با تعدادی کم به مصر رفت و در آنجا در غربت زندگی کرد، ولی در آنجا خاندان او به قومی بزرگ تبدیل شد.
|
||
\v 6 مصریها با ما بدرفتاری کردند و ما را بردهٔ خود ساختند.
|
||
\v 7 ما نزد خداوند، خدای پدرانمان فریاد برآوردیم و خداوند صدای ما را شنیده، زحمت و مشقت و مشکلاتمان را دید
|
||
\v 8 و ما را با قدرت عظیم خود از مصر بیرون آورد. او در حضور مصریها معجزاتی بزرگ انجام داده، آنها را به وحشت انداخت
|
||
\v 9 و ما را به سرزمین حاصلخیزی که در آن شیر و عسل جاری است آورد.
|
||
\v 10 اکنون ای خداوند، نگاه کن، من نمونهای از نوبر اولین محصولات زمینی را که به من عطا کردهای برایت آوردهام.» سپس نمونه را در حضور خداوند، خدای خود گذاشته، او را پرستش کنید.
|
||
\v 11 آنگاه بروید و به سبب تمام نعمتهایی که یهوه خدایتان به شما عطا کرده است او را شکر کنید و با خانوادهٔ خود و با لاویان و غریبانی که در میان شما زندگی میکنند، شادی نمایید.
|
||
\p
|
||
\v 12 هر سه سال یک بار، سال مخصوص دهیک است. در آن سال باید تمام دهیکهای محصول خود را به لاویان، غریبان، یتیمان و بیوهزنان شهرتان بدهید تا بخورند و سیر شوند.
|
||
\v 13 سپس در حضور خداوند، خدایتان اعلام کنید: «ای خداوند، همانگونه که امر فرمودی تمام دهیکهایم را به لاویان، غریبان، یتیمان و بیوهزنان دادهام و از هیچکدام از قوانین تو سرپیچی ننموده آنها را فراموش نکردهام.
|
||
\v 14-15 \vp ۱۴و۱۵\vp* زمانی که نجس بودم و وقتی که عزادار بودم، دست به دهیک نزدهام و چیزی از آن را برای مردگان هدیه نکردهام. از تو اطاعت کردهام و تمام احکام تو را بجا آوردهام. ای خداوند، از آسمان که جایگاه مقدّس توست نظر انداخته، قوم خود اسرائیل را برکت بده. این سرزمین حاصلخیز را نیز که برای اجداد ما سوگند خوردی که به ما بدهی، برکت عطا فرما.»
|
||
\s1 قوم خاص خدا
|
||
\p
|
||
\v 16 امروز یهوه خدایتان امر میفرماید که تمام فرایض و قوانین او را اطاعت کنید؛ پس شما با تمامی دل و جان آنها را بجا آورید.
|
||
\v 17 امروز اعلام کردهاید که یهوه خدای شماست و قول دادهاید از او پیروی نموده، فرایض و فرامین و قوانین او را به جا آورید.
|
||
\v 18 خداوند امروز طبق وعدهاش اعلام فرموده است که شما قوم خاص او هستید و باید تمامی فرمانهای او را اطاعت کنید.
|
||
\v 19 اگر چنین کنید او شما را از همهٔ قومهای دیگر بزرگتر ساخته، اجازه خواهد داد عزت، احترام و شهرت بیابید؛ اما برای کسب این عزت و احترام باید قومی مقدّس برای یهوه خدای خود باشید.
|
||
\c 27
|
||
\s1 بنای یادبود بر کوه عیبال
|
||
\p
|
||
\v 1 آنگاه موسی و مشایخ اسرائیل، این دستورها را نیز به قوم دادند و از آنها خواستند تا آنها را به جا آورند:
|
||
\p
|
||
\v 2-4 «وقتی که از رود اردن عبور کردید و به سرزمین موعود یعنی به سرزمینی که شیر و عسل در آن جاری است رسیدید، سنگهای بزرگی از کف رودخانه بیرون آورید و آنها را به صورت بنای یادبودی در آن طرف رودخانه بر کوه عیبال بر روی یکدیگر قرار دهید. روی سنگها را با گچ بپوشانید و سپس قوانین خداوند را بر آن بنویسید.
|
||
\v 5-6 \vp ۵و۶\vp* در آنجا یک مذبح با سنگهای نتراشیده که ابزار آهنی بر آنها نخورده باشد برای خداوند، خدایتان بسازید و قربانیهای سوختنی برای خداوند، خدایتان بر آن تقدیم کنید.
|
||
\v 7 قربانیهای سلامتی را نیز بر روی آن ذبح کرده، بخورید و در همان جا در حضور خداوند، خدایتان شادی کنید.
|
||
\v 8 همۀ این قوانین را با خط خوانا روی بنای یادبود بنویسید.»
|
||
\p
|
||
\v 9 آنگاه موسی به همراهی کاهنان لاوی به تمامی قوم اسرائیل گفت: «ای اسرائیل خاموش باش و بشنو! امروز تو قوم خداوند، خدایت شدهای.
|
||
\v 10 بنابراین باید از یهوه خدای خود پیروی نمایی و فرمانها و فرایض او را که امروز به تو میدهم اطاعت کنی.»
|
||
\p
|
||
\v 11 در همان روز موسی این دستور را به قوم اسرائیل داد:
|
||
\p
|
||
\v 12 پس از عبور از رود اردن، قبایل شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، یوسف و بنیامین باید بر روی کوه جَرِزیم بایستند و قوم را برکت دهند.
|
||
\v 13 و قبایل رئوبین، جاد، اشیر، زبولون، دان و نفتالی باید بر کوه عیبال بایستند و لعنتها را اعلام کنند.
|
||
\v 14 آنگاه لاویان که در بین آنها ایستادهاند با صدای بلند به تمام بنیاسرائیل بگویند:
|
||
\p
|
||
\v 15 «لعنت خدا بر کسی که بُتی از سنگ، چوب یا فلز بسازد و مخفیانه آن را پرستش کند، زیرا خداوند از بتپرستی متنفر است.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 16 «لعنت خدا بر کسی که نسبت به پدر و مادرش بیاحترامی کند.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 17 «لعنت خدا بر کسی که مرز بین زمین خودش و همسایهاش را تغییر دهد.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 18 «لعنت خدا بر کسی که نابینا را از راه، منحرف کند.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 19 «لعنت خدا بر کسی که نسبت به غریبان، یتیمان و بیوهزنان بیعدالتی نماید.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 20 «لعنت خدا بر کسی که با زن پدرش همبستر شود، چون آن زن به پدرش تعلق دارد.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 21 «لعنت خدا بر کسی که با حیوانی رابطهٔ جنسی برقرار کند.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 22 «لعنت خدا بر کسی که با خواهر خود، چه تنی و چه ناتنی، همبستر شود.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 23 «لعنت خدا بر کسی که با مادر زن خود همبستر شود.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 24 «لعنت خدا بر کسی که همسایۀ خود را مخفیانه بکشد.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 25 «لعنت خدا بر کسی که رشوه بگیرد تا فرد بیگناهی را به قتل برساند.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\p
|
||
\v 26 «لعنت خدا بر کسی که کلمات این شریعت را نپذیرد و به جا نیاورد.»
|
||
\p و تمامی قوم بگویند: «آمین.»
|
||
\c 28
|
||
\s1 برکات
|
||
\p
|
||
\v 1 اگر تمام فرمانهای یهوه خدایتان را که امروز به شما میدهم به دقت اطاعت کنید، یهوه خدایتان شما را بر همۀ قومهای جهان برتری خواهد بخشید
|
||
\v 2 و این برکات نصیبتان خواهد شد و بر شما خواهد ماند:
|
||
\v 3 در شهر و مزرعهتان مبارک خواهید بود.
|
||
\v 4 فرزندان و محصولتان را برکت خواهد داد. گله و رمه شما را برکت خواهد داد.
|
||
\v 5 میوه و نانتان را برکت خواهد داد.
|
||
\v 6 به هر کجا که بروید و از هر کجا که بیرون بیایید مبارک خواهید بود.
|
||
\p
|
||
\v 7 خداوند، دشمنانتان را در مقابل شما شکست خواهد داد. آنها از یک سو علیه شما بیرون خواهند آمد، ولی در برابر شما به هفت سو پراکنده خواهند شد.
|
||
\v 8 خداوند حاصل دسترنج شما را برکت خواهد داد و انبارهایتان را از غله پر خواهد ساخت. او شما را در سرزمینی که به شما میدهد برکت خواهد داد.
|
||
\p
|
||
\v 9 اگر فرمانهای یهوه خدای خود را اطاعت کنید و در راه او گام بردارید، او نیز چنانکه برایتان سوگند خورده، شما را قوم مقدّس خود خواهد ساخت.
|
||
\v 10 آنگاه تمامی مردم جهان خواهند دید که شما قوم خاص خداوند هستید و از شما خواهند ترسید.
|
||
\p
|
||
\v 11 خداوند در سرزمینی که برای اجدادتان سوگند خورد که به شما بدهد، نعمتهای فراوان به شما خواهد بخشید یعنی فرزندان بسیار، گلههای زیاد و محصول فراوان.
|
||
\v 12 او روزنههای آسمان را گشوده، باران را به موقع خواهد فرستاد و شما را در همهٔ کارهایتان برکت خواهد داد. به قومهای زیادی قرض خواهید داد، ولی از آنان قرض نخواهید گرفت.
|
||
\v 13 چنانچه فقط گوش فرا داده، فرمانهای یهوه خدایتان را که امروز به شما میدهم اطاعت کنید، او شما را برتر از دیگران خواهد ساخت.
|
||
\v 14 پس مواظب باشید که از دستورهایی که به شما دادهام به هیچ وجه سرپیچی نکنید و هرگز خدایان دیگر را عبادت و پیروی ننمایید.
|
||
\s1 عواقب نااطاعتی
|
||
\p
|
||
\v 15 اگر به یهوه خدایتان گوش ندهید و فرمانها و فرایضی را که امروز به شما میدهم اطاعت نکنید، آنگاه تمام این لعنتها بر سر شما خواهد آمد:
|
||
\v 16 شهر و مزرعهتان لعنت خواهد شد.
|
||
\v 17 سبد نان و ظرف خمیرتان لعنت خواهد شد.
|
||
\v 18 فرزندان و محصول زمینتان لعنت خواهد شد. گله و رمه شما لعنت خواهد شد.
|
||
\v 19 هر کجا که بروید و از هر کجا که بیایید، زیر لعنت خواهید بود.
|
||
\p
|
||
\v 20 اگر شرارت ورزیده، خدا را ترک کنید، خداوند نیز در همهٔ کارهایتان شما را به مصیبت و اضطراب و ناکامی دچار خواهد کرد تا به کلی از میان بروید.
|
||
\v 21 آنقدر بیماری در بین شما خواهد فرستاد تا از روی زمینی که بهزودی آن را تصرف میکنید محو و نابود شوید.
|
||
\v 22 او شما را گرفتار بیماریهای مهلک و تب و التهاب خواهد کرد و خشکسالی و باد سوزان خواهد فرستاد تا محصولتان را از بین ببرند. تمامی این بلاها آنقدر شما را دنبال خواهند کرد تا نابود شوید.
|
||
\v 23 آسمان بالای سرتان به مفرغ تبدیل خواهد شد و نخواهد بارید و زمینِ زیر پایتان چون آهن، خشک خواهد بود.
|
||
\v 24 عوض باران، خداوند طوفان خاک و شن خواهد فرستاد و شما را هلاک خواهد کرد.
|
||
\p
|
||
\v 25 خداوند شما را در مقابل دشمنانتان شکست خواهد داد. از یک سو علیه آنها بیرون خواهید آمد، ولی در برابرشان به هفت سو پراکنده خواهید شد و همهٔ قومهای روی زمین با دیدن وضع اسفناک شما هراسان خواهند گردید.
|
||
\v 26 لاشههایتان خوراک پرندگان و حیوانات وحشی خواهد شد و کسی نخواهد بود که آنها را براند.
|
||
\v 27 خداوند همان دملی را که بر مصریها آورد بر شما خواهد فرستاد. او بدنهای شما را به زخمهای گوناگون مبتلا خواهد کرد تا خود را بخارانید و علاجی نداشته باشید.
|
||
\v 28 خداوند شما را به دیوانگی، کوری و پریشانیِ فکر دچار خواهد کرد.
|
||
\v 29 در روشنایی آفتاب مثل نابینایی که در تاریکی به سختی راه خود را پیدا میکند، کورکورانه راه خواهید رفت. در هیچ کاری موفق نخواهید بود. دائم مورد ظلم دیگران واقع شده، اموالتان چپاول خواهد گردید. هیچکس به دادتان نخواهد رسید.
|
||
\p
|
||
\v 30 شخص دیگری با نامزدتان ازدواج خواهد کرد و در خانهای که بنا میکنید کس دیگری زندگی خواهد کرد. میوهٔ تاکستانی را که غرس کردهاید دیگران خواهند خورد
|
||
\v 31 و گاوهایتان را در برابر چشمانتان سر خواهند برید، ولی حتی یک تکه از گوشت آنها را نخواهید خورد. الاغهایتان را پیش روی شما به غارت خواهند برد. گوسفندانتان به دشمنانتان داده خواهند شد و کسی نخواهد بود که به داد شما برسد.
|
||
\v 32 پسران و دخترانتان را در برابر چشمانتان به بردگی خواهند برد و دلهایتان در اشتیاق دیدن آنها خون خواهد شد، ولی کاری از دستتان برنخواهد آمد.
|
||
\v 33 قومی بیگانه که حتی اسمش را هم نشنیدهاید محصولی را که با هزار زحمت کاشتهاید، خواهند خورد. همیشه زیر ظلم و ستم خواهید بود.
|
||
\v 34 با دیدن وضع ناگوار اطراف خود دیوانه خواهید شد.
|
||
\v 35 خداوند زانوان و ساق پاهای شما را به دُمَلهای دردناک که از آن شفا نتوانید یافت دچار خواهد ساخت که از کف پا تا فرق سر شما را خواهد گرفت.
|
||
\p
|
||
\v 36 خداوند، شما و پادشاهی را که بر میگزینید نزد قومی که نه شما و نه اجدادتان میشناختید تبعید خواهد کرد. در آنجا خدایان چوبی و سنگی را پرستش خواهید نمود.
|
||
\v 37 خداوند، شما را در میان قومها پراکنده خواهد ساخت و مردم با دیدن وضعتان هراسان خواهند شد و شما در میان قومها رسوا و انگشتنما خواهید بود.
|
||
\p
|
||
\v 38 بسیار خواهید کاشت، ولی اندک خواهید دروید، چون ملخها محصولاتتان را خواهند خورد.
|
||
\v 39 تاکستانها غرس کرده، از آنها مراقبت خواهید نمود، ولی از انگور آنها نخواهید خورد و از شراب آنها نخواهید نوشید، زیرا کرم، درختان را از بین خواهد برد.
|
||
\v 40 در همه جا درختان زیتون خواهند رویید، ولی از آنها روغنی به دست نخواهید آورد، چون میوهشان قبل از رسیدن خواهد ریخت.
|
||
\v 41 پسران و دختران خواهید داشت، اما آنها را از دست شما خواهند ربود و به اسارت خواهند برد.
|
||
\v 42 ملخها، درختان و محصولات شما را نابود خواهند کرد.
|
||
\v 43 غریبانی که در میان شما زندگی میکنند بالاتر و بالاتر از شما خواهند رفت و شما پایینتر و پایینتر.
|
||
\v 44 آنها به شما قرض خواهند داد، نه شما به آنها. ایشان ارباب خواهند شد و شما نوکر.
|
||
\p
|
||
\v 45 تمامی این لعنتها بر سرتان خواهند آمد تا نابود شوید، زیرا نخواستید از خداوند، خدایتان اطاعت کنید و از دستورهایش پیروی نمایید.
|
||
\v 46 همهٔ این بلاها که دامنگیر شما و فرزندانتان میشود، درس عبرتی برای دیگران خواهد بود.
|
||
\v 47 چون در زمان فراوانی، یهوه خدایتان را با شادی و خوشی خدمت نکردید،
|
||
\v 48 پس او دشمنانتان را بر شما مسلط خواهد کرد تا در گرسنگی و تشنگی، برهنگی و بیچارگی، آنها را بندگی نمایید. یوغی آهنین بر گردن شما خواهد بود تا وقتی که نابود شوید.
|
||
\p
|
||
\v 49 خداوند قومی را از دور دستها به سراغتان خواهد فرستاد، قومی که زبانشان را نمیفهمید. ایشان مثل عقاب بر شما فرود خواهند آمد.
|
||
\v 50 این قوم درندهخو، نه به پیران شما رحم خواهند کرد و نه به جوانانتان.
|
||
\v 51 آنها گله و محصولتان را خواهند خورد و شما از گرسنگی خواهید مرد. نه غلهای برای شما باقی خواهد ماند، نه شراب تازهای و نه روغن زیتونی، نه گوسالهای و نه برهای.
|
||
\v 52 تمام شهرهایتان را که یهوه خدایتان به شما داده است محاصره خواهند کرد و دیوارهای محکم و بلند آنها را فرو خواهند ریخت، همان دیوارهایی که فکر میکردید از شما حفاظت خواهند کرد.
|
||
\v 53 به سبب محاصره دشمن و تنگی، گوشت پسران و دختران خود را که یهوه خدایتان به شما داده است، خواهید خورد.
|
||
\v 54 نجیبترین و دلسوزترین مرد، حتی به برادر خود و زن محبوب خویش و بچههایش که هنوز زنده هستند ترحم نخواهد کرد،
|
||
\v 55 و از دادن قطعهای از گوشتی که میخورد یعنی گوشت فرزندانش به آنها امتناع خواهد کرد، چون به سبب محاصرهٔ شهر چیزی برای خوردن ندارد.
|
||
\v 56-57 \vp ۵۶و۵۷\vp* ظریفترین و لطیفترین زن که رغبت نمیکرد حتی نوک پایش را به زمین بگذارد، حاضر نخواهد بود از آنچه میخورد به شوهر و فرزندان محبوبش بدهد. جفت نوزاد و کودکی را که تازه به دنیا آورده، از ایشان مخفی خواهد ساخت تا خودش به تنهایی آنها را بخورد. چنین خواهد بود وحشت گرسنگی و پریشانی در زمانی که دشمنان، شما را محاصره کنند.
|
||
\p
|
||
\v 58-59 \vp ۵۸و۵۹\vp* اگر از اطاعت همۀ قوانینی که در این کتاب نوشته شده سرپیچی کنید و از احترام گذاشتن به نام مجید و مهیب یهوه خدایتان امتناع ورزید، آنگاه خداوند بر شما و فرزندانتان بلاهای سخت و بیماریهای غیرقابل درمان خواهد فرستاد.
|
||
\v 60 خداوند، شما را به تمامی بیماریهایی که در مصر از آنها میترسیدید دچار خواهد کرد و علاجی نخواهد بود.
|
||
\v 61 خداوند هرگونه بیماری و بلایی را که وجود دارد، حتی آنهایی را که در این کتاب اسمی از آنها برده نشده به سراغ شما خواهد فرستاد تا نابود شوید.
|
||
\v 62 اگرچه به اندازهٔ ستارگان آسمان، بیشمار بودید، تعداد کمی از شما باقی خواهند ماند، زیرا از خداوند، خدایتان اطاعت نکردید.
|
||
\p
|
||
\v 63 همانطور که خداوند از احسان کردن و افزودن شما شادی کرده است، همانگونه نیز در آن وقت از نابود کردن شما خوشحال خواهد شد و شما از سرزمینی که تصرف میکنید ریشهکن خواهید گشت.
|
||
\v 64 خداوند، شما را در میان تمامی قومها از یک گوشهٔ عالم تا گوشهٔ دیگر پراکنده خواهد ساخت. در آنجا خدایان دیگر را که نه خود میشناختید و نه پدرانتان، پرستش خواهید کرد، خدایانی که از چوب و سنگ ساخته شدهاند.
|
||
\v 65 در میان آن قومها روی آرامش را نخواهید دید، بلکه خداوند به شما دلهایی لرزان و چشمانی گریان و افکاری پریشان خواهد داد.
|
||
\v 66 زندگی شما دائم در خطر خواهد بود، شب و روزتان با ترس سپری خواهد شد و امیدی برای دیدن روشنایی صبح نخواهید داشت.
|
||
\v 67 به خاطر آنچه که میبینید، ترس و وحشت وجود شما را فرا خواهد گرفت. صبحگاهان خواهید گفت: «ای کاش شب میشد!» و شامگاهان: «ای کاش صبح میشد!»
|
||
\v 68 خداوند، شما را با کشتی به مصر خواهد فرستاد هر چند قبلاً گفته بودم که هرگز دیگر مصر را نخواهید دید. در آنجا حاضر خواهید شد حتی خود را به بردگی دشمنانتان بفروشید، اما خریداری نخواهید داشت.
|
||
\c 29
|
||
\s1 عهد خداوند با اسرائیل در دشت موآب
|
||
\p
|
||
\v 1 این است شرایط عهدی که خداوند در سرزمین موآب توسط موسی با قوم اسرائیل بست. این عهد غیر از عهدی بود که قبلاً در کوه حوریب بسته شده بود.
|
||
\p
|
||
\v 2 موسی تمام بنیاسرائیل را احضار کرد و به ایشان گفت:
|
||
\p شما با چشمان خود بلاهایی را که خداوند بر سر فرعون و درباریانش آورد، دیدید
|
||
\v 3 و شاهد معجزات عظیم خداوند در سراسر مصر بودید.
|
||
\v 4 ولی تا امروز خداوند دلهایی که بفهمند و چشمانی که ببینند و گوشهایی که بشنوند به شما نداده است.
|
||
\v 5 من چهل سال شما را در بیابان هدایت کردم. در این مدت نه لباسهایتان کهنه شد و نه کفشهایتان پاره گشت.
|
||
\v 6 هر چند نانی برای خوردن و شرابی برای نوشیدن نداشتید، اما خداوند روزی شما را میرساند تا به شما بفهماند که او یهوه خدای شماست.
|
||
\p
|
||
\v 7 زمانی که به اینجا رسیدیم سیحون (پادشاه سرزمین حشبون) و عوج (پادشاه سرزمین باشان) با ما به جنگ برخاستند، ولی ما ایشان را شکست دادیم
|
||
\v 8 و سرزمینشان را گرفتیم و به قبیلههای رئوبین، جاد و نصف قبیلهٔ منسی دادیم.
|
||
\p
|
||
\v 9 شرایط این عهد را اطاعت کنید تا در تمام کارهایتان موفق باشید.
|
||
\v 10-11 \vp ۱۰و۱۱\vp*همگی شما یعنی رهبران، مشایخ، مردان قوم همراه با کودکان و همسرانتان و غریبانی که در بین شما زندگی میکنند یعنی کسانی که هیزم میشکنند و برایتان آب میآورند امروز در حضور خداوند، خدایتان ایستادهاید.
|
||
\v 12 اینجا ایستادهاید تا به عهدی که یهوه خدایتان امروز با شما میبندد وارد شوید.
|
||
\v 13 امروز خداوند میخواهد شما را به عنوان قوم خود تأیید کند و خدای شما باشد، همانطور که به شما وعده داد و برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب سوگند خورد.
|
||
\v 14-15 \vp ۱۴و۱۵\vp* این پیمان تنها با شما که امروز در حضور یهوه خدایمان ایستادهاید بسته نمیشود بلکه با تمام نسلهای آیندهٔ اسرائیل نیز بسته میشود.
|
||
\p
|
||
\v 16 شما به یاد دارید که چگونه در سرزمین مصر زندگی میکردیم و پس از خروج از آنجا چطور از میان قومهای دیگر گذشتیم.
|
||
\v 17 شما رسوم و بتهای قبیح آن سرزمینها را دیدید که از چوب و سنگ و نقره و طلا ساخته شده بودند.
|
||
\v 18 امروز در میان شما مرد یا زن، خاندان یا قبیلهای نباشد که از خداوند، خدایمان برگردد و بخواهد این خدایان را بپرستد و با این کار، به تدریج قوم را مسموم کند.
|
||
\p
|
||
\v 19 کسی در میان شما نباشد که پس از شنیدن این هشدارها، آنها را سرسری بگیرد و فکر کند اگر به راههای گستاخانهٔ خود ادامه دهد صدمهای نخواهد دید. این کار او همگی شما را نابود خواهد کرد؛
|
||
\v 20 چون خداوند از سر تقصیرات او نمیگذرد بلکه خشم و غیرتش بر ضد آن شخص شعلهور خواهد شد و تمام لعنتهایی که در این کتاب نوشته شده بر سر او فرود خواهد آمد و خداوند اسم او را از روی زمین محو خواهد کرد.
|
||
\v 21 خداوند او را از تمامی قبیلههای اسرائیل جدا خواهد نمود و کلیهٔ لعنتهایی را که در این کتاب ذکر شده، بر سر او نازل خواهد کرد.
|
||
\v 22 آنگاه فرزندان شما و نسلهای آینده و غریبانی که از کشورهای دور دست از سرزمین شما عبور کنند، بلاها و بیماریهایی را که خداوند بر این سرزمین نازل کرده است خواهند دید.
|
||
\v 23 آنها خواهند دید که تمام زمین، شورهزاری است خشک و سوزان که در آن نه چیزی کاشته میشود و نه چیزی میروید. سرزمینتان درست مثل سدوم و عموره و ادمه و صبوئیم خواهد بود که خداوند در خشم خود آنها را ویران کرد.
|
||
\v 24 قومها خواهند پرسید: «چرا خداوند با این سرزمین چنین کرده است؟ دلیل این خشم بیامان او چه بوده است؟»
|
||
\v 25 در جواب ایشان گفته خواهد شد: «چون مردم این سرزمین عهدی را که هنگام خروج از مصر خداوند، خدای پدرانشان با ایشان بسته بود، شکستند.
|
||
\v 26 ایشان به پرستش خدایانی پرداختند که آنها را قبلاً نمیشناختند و خداوند، پرستش آنها را منع کرده بود.
|
||
\v 27 پس خشم خداوند علیه این سرزمین افروخته شد و کلیهٔ لعنتهای او که در این کتاب نوشته شده، بر سرشان فرو ریخت.
|
||
\v 28 خداوند با خشم و غضب شدید خود، ایشان را از سرزمینشان ریشهکن ساخت و آنها را به سرزمین دیگری راند که تا امروز در آنجا زندگی میکنند.»
|
||
\p
|
||
\v 29 اسراری هست که یهوه خدایمان بر کسی کشف نفرموده است، اما او قوانین خود را بر ما و فرزندانمان آشکار نموده است تا آنها را اطاعت کنیم.
|
||
\c 30
|
||
\s1 شرط دریافت برکت
|
||
\p
|
||
\v 1 هنگامی که تمام این برکتها و لعنتها اتفاق بیفتد و شما در میان قومهای بیگانهای که خداوند، خدایتان شما را به آنجا رانده است سخنان مرا به یاد بیاورید
|
||
\v 2 و به سوی خداوند، خدایتان بازگشت نمایید و شما و فرزندانتان با تمامی دل فرامینی را که امروز به شما دادم اطاعت کنید،
|
||
\v 3 آنگاه خداوند، خدایتان شما را از اسارت نجات خواهد داد. او بر شما ترحم خواهد کرد و شما را از بین تمام قومهایی که شما را در آنها پراکنده کرده است جمع خواهد نمود.
|
||
\v 4 اگر در دورترین نقاط دنیا هم باشید او شما را جمع میکند
|
||
\v 5 و به سرزمین نیاکانتان باز میگرداند تا دوباره مالک آن شوید. او شما را کامیابتر و پرشمارتر از نیاکانتان خواهد ساخت.
|
||
\v 6 او دلهای شما و فرزندانتان را پاک خواهد کرد تا خداوند، خدایتان را با تمامی دل و جان دوست بدارید و در آن سرزمین زنده بمانید.
|
||
\p
|
||
\v 7 یهوه خدایتان همه این لعنتها را متوجه دشمنانتان و کسانی که به شما آزار میرسانند خواهد کرد.
|
||
\v 8 پس شما باز از خداوند اطاعت خواهید کرد و همه فرمانهایش را که من امروز به شما میدهم نگاه خواهید داشت.
|
||
\v 9 یهوه خدایتان شما را در تمام کارهایتان برکت خواهد داد و به شما فرزندان بسیار و گله و محصول فراوان عطا خواهد کرد، چون خداوند بار دیگر از شما راضی خواهد شد، همچنانکه از پدران شما راضی بود.
|
||
\v 10 اگر به صدای یهوه خدایتان گوش فرا دهید و از فرمانها و فرایض او که در این کتاب شریعت نوشته شده، اطاعت کنید و با تمامی دل و جان به سوی یهوه خدایتان بازگردید، او از شما خشنود خواهد بود.
|
||
\s1 انتخاب مرگ یا زندگی
|
||
\p
|
||
\v 11 اطاعت از این فرمان که من امروز به شما میدهم، خارج از توانایی و دور از دسترس شما نیست.
|
||
\v 12 چون این فرمان در آسمان نیست که بگویید: «چه کسی به آسمان بالا خواهد رفت و آن را پایین خواهد آورد تا آن را بشنویم و اطاعت کنیم؟»
|
||
\v 13 و نه در ماورای دریاهاست که بگویید: «چه کسی میتواند به آن سوی دریاها برود و آن را برای ما بیاورد تا آن را بشنویم و اطاعت کنیم؟»
|
||
\v 14 این کلام به شما بسیار نزدیک است؛ آن در دهان و در دل شماست تا بتوانید آن را به جا آورید.
|
||
\p
|
||
\v 15 حال گوش کنید، من امروز مرگ و زندگی، بدی و خوبی را در برابر شما قرار دادهام تا یکی را برگزینید.
|
||
\v 16 من امروز به شما دستور دادهام که یهوه خدایتان را دوست داشته در راه او گام بردارید و فرمانها و فرایض و قوانین او را نگاه دارید تا زنده مانده، قومی بزرگ بشوید و یهوه خدایتان به شما در سرزمینی که تصرف خواهید کرد، برکت بدهد.
|
||
\v 17 ولی اگر گوش ندهید و اطاعت نکنید و به دنبال خدایان دیگر بروید و آنها را بپرستید،
|
||
\v 18 در این صورت همین امروز به شما اعلام میکنم که بدون شک نابود خواهید شد و در سرزمینی که از رود اردن گذر میکنید تا آن را تصرف کنید، عمری طولانی نخواهید داشت.
|
||
\p
|
||
\v 19 زمین و آسمان را شاهد میگیرم که امروز زندگی و مرگ، برکت و لعنت را در برابر شما قرار دادهام. زندگی را انتخاب کنید تا شما و فرزندانتان زنده بمانید.
|
||
\v 20 خداوند، خدایتان را دوست داشته، از او اطاعت کنید و به او بچسبید، زیرا او زندگی شماست و به شما و فرزندانتان در سرزمینی که با سوگند به پدرانتان ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده است، عمری طولانی عطا خواهد فرمود.
|
||
\c 31
|
||
\s1 یوشع جانشین موسی میشود
|
||
\p
|
||
\v 1 موسی در ادامهٔ سخنان خود به قوم اسرائیل چنین گفت:
|
||
\v 2 «من اکنون صد و بیست سال دارم و دیگر قادر نیستم شما را رهبری کنم. خداوند به من گفته است از رود اردن عبور نخواهم کرد.
|
||
\v 3 یهوه خدایتان، خود پیشاپیش شما عبور خواهد کرد و اقوامی را که در آنجا زندگی میکنند نابود خواهد کرد و شما سرزمین ایشان را به تصرف خود در خواهید آورد. همانگونه که خداوند فرموده، یوشع پیشاپیش شما عبور خواهد کرد.
|
||
\v 4 خداوند همانطور که سیحون و عوج، پادشاهان اموری را هلاک ساخته، سرزمینشان را ویران نمود، قومهایی را نیز که در این سرزمین زندگی میکنند نابود خواهد کرد.
|
||
\v 5 خداوند، ایشان را به دست شما تسلیم خواهد کرد و شما باید طبق دستوری که دادهام با آنها رفتار کنید.
|
||
\v 6 قوی و دلیر باشید. از ایشان نترسید. خداوند، خدایتان با شما خواهد بود. او شما را تنها نخواهد گذاشت و ترک نخواهد کرد.»
|
||
\p
|
||
\v 7 آنگاه موسی یوشع را احضار کرده، در حضور تمامی قوم اسرائیل به او گفت: «قوی و دلیر باش، زیرا تو این قوم را به سرزمینی که خداوند با سوگند به اجدادشان وعده داده است رهبری خواهی کرد تا آنجا را تصرف کنند.
|
||
\v 8 ترسان نباش، زیرا خداوند با تو خواهد بود و پیشاپیش تو حرکت خواهد کرد. او تو را تنها نخواهد گذاشت و ترک نخواهد کرد.»
|
||
\s1 قرائت قوانین خداوند
|
||
\p
|
||
\v 9 آنگاه موسی قوانین خدا را نوشت و آن را به کاهنان لاوی که صندوق عهد خداوند را حمل میکردند و نیز به مشایخ اسرائیل سپرد.
|
||
\v 10-11 \vp ۱۰و۱۱\vp* او به ایشان فرمود: «این قوانین را در پایان هر هفت سال، یعنی در سالی که قرضها بخشیده میشود، هنگام عید خیمهها که تمام قوم اسرائیل در حضور خداوند در مکانی که او برای عبادت تعیین میکند جمع میشوند، برای آنها بخوانید.
|
||
\v 12 تمام مردان، زنان، بچهها و غریبانی را که در میان شما زندگی میکنند جمع کنید تا قوانین خداوند را بشنوند و یاد بگیرند که یهوه خدایتان را احترام نمایند و دستورهایش را اطاعت کنند.
|
||
\v 13 چنین کنید تا فرزندانتان که با این قوانین آشنایی ندارند آنها را بشنوند و بیاموزند که در تمام ایام زندگی خود در سرزمینی که برای تصرفش از اردن عبور میکنید، یهوه خدایتان را احترام نمایند.»
|
||
\s1 آخرین دستورهای خداوند به موسی
|
||
\p
|
||
\v 14 آنگاه خداوند به موسی فرمود: «پایان عمرت نزدیک شده است. یوشع را بخوان و با خود به خیمهٔ ملاقات بیاور تا دستورهای لازم را به او بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمهٔ ملاقات وارد شدند.
|
||
\p
|
||
\v 15 در خیمهٔ عبادت، خداوند در ابر ظاهر شد و ابر، بالای در خیمه ایستاد.
|
||
\v 16 سپس خداوند به موسی گفت: «تو خواهی مرد و به پدرانت ملحق خواهی شد. بعد از تو، این قوم در سرزمین موعود به من خیانت کرده، به پرستش خدایان بیگانه خواهند پرداخت و مرا از یاد برده، عهدی را که با ایشان بستهام خواهند شکست.
|
||
\v 17 آنگاه خشم من بر ایشان شعلهور شده، ایشان را ترک خواهم کرد و رویم را از ایشان برخواهم گرداند تا نابود شوند. سختیها و بلاهای بسیار بر ایشان نازل خواهد شد به طوری که خواهند گفت: خدا دیگر در میان ما نیست.
|
||
\v 18 من به سبب گناه بتپرستیشان رویم را از ایشان برمیگردانم.
|
||
\p
|
||
\v 19 «اکنون کلمات این سرود را که به تو میدهم بنویس و به بنیاسرائیل یاد بده تا شاهد من باشد بر ضد بنیاسرائیل.
|
||
\v 20 زمانی که ایشان را به سرزمینی که با سوگند به پدرانشان وعده داده بودم آوردم، یعنی به سرزمینی که شیر و عسل در آن جاری است و پس از اینکه سیر و فربه شدند و به پرستش خدایان دیگر پرداختند و مرا رد نموده، عهد مرا شکستند
|
||
\v 21 و به سختیها و بلاهای بسیار دچار شدند، در آن هنگام، این سرود چون شاهدی بر ضد آنها گواهی خواهد داد. این سرود از نسلی به نسل دیگر، سینه به سینه نقل خواهد شد. من از همین حالا، حتی قبل از اینکه وارد سرزمین موعود شوند، افکار ایشان را میدانم.»
|
||
\p
|
||
\v 22 پس در همان روز، موسی کلمات سرود را نوشت و آن را به قوم اسرائیل یاد داد.
|
||
\v 23 سپس خداوند به یوشع فرمود: «قوی و دلیر باش، زیرا تو باید مردم اسرائیل را به سرزمینی که من با سوگند به ایشان وعده دادهام هدایت کنی، و من با تو خواهم بود.»
|
||
\p
|
||
\v 24 هنگامی که موسی کار نوشتن همه این قوانین را در کتابی به پایان رساند،
|
||
\v 25 به لاویانی که صندوق عهد خداوند را حمل میکردند فرمود:
|
||
\v 26 «این کتاب شریعت را در کنار صندوق عهد یهوه خدایتان قرار دهید، تا شاهدی باشد بر ضد شما.
|
||
\v 27 چون میدانم که این قوم چقدر یاغی و سرکشند. اگر امروز که در میان ایشان هستم نسبت به خداوند اینچنین یاغی شدهاند، پس، بعد از مرگ من چه خواهند کرد.
|
||
\v 28 اکنون کلیهٔ رهبران و مشایخ قبیلههایتان را احضار کنید تا این سخنان را به ایشان بگویم و زمین و آسمان را بر ایشان شاهد بگیرم.
|
||
\v 29 میدانم که پس از مرگ من، خود را به کلی آلوده کرده، از دستورهایی که به شما دادهام سرپیچی خواهید کرد. در روزهای آینده، مصیبت گریبانگیر شما خواهد شد، زیرا آنچه را که خداوند نمیپسندد همان را انجام خواهید داد و او را بسیار غضبناک خواهید کرد.»
|
||
\s1 سرود موسی
|
||
\p
|
||
\v 30 سپس موسی این سرود را برای تمام جماعت اسرائیل خواند:
|
||
\c 32
|
||
\q1
|
||
\p
|
||
\v 1 «ای آسمان گوش بگیر تا بگویم،
|
||
\q2 و ای زمین سخنان مرا بشنو!
|
||
\q1
|
||
\v 2 تعلیم من مثل باران خواهد بارید
|
||
\q2 و مانند شبنم بر زمین خواهد نشست.
|
||
\q1 کلام من مثل قطرههای باران بر سبزهٔ تازه،
|
||
\q2 و مانند نمنم باران بر گیاهان فرو خواهد ریخت.
|
||
\q1
|
||
\v 3 نام خداوند را ستایش خواهم کرد،
|
||
\q2 و قوم او عظمت وی را وصف خواهند نمود.
|
||
\q1
|
||
\v 4 خداوند همچون صخرهای است
|
||
\q2 و اعمالش کامل و عادل،
|
||
\q1 اوست خدای امین و دادگر،
|
||
\q2 از گناه مبرا و با انصاف.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 5 «قوم او فاسد شده، باعث ننگ او گشتهاند،
|
||
\q2 آنها دیگر فرزندان او نیستند، بلکه قومی هستند کجرو و نافرمان.
|
||
\q1
|
||
\v 6 ای قوم احمق و نادان!
|
||
\q2 آیا اینچنین از خدوند خود قدردانی میکنی؟
|
||
\q1 آیا او پدر و خالق تو نیست؟
|
||
\q2 آیا او نبود که تو را به وجود آورد؟
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 7 «روزهای گذشته را به یاد آر،
|
||
\q2 از پدران خود بپرس تابه تو بگویند،
|
||
\q2 از مشایخ سؤال کن تا به تو جواب دهند.
|
||
\q1
|
||
\v 8 آنگاه که خدای متعال، زمین را میان قومها تقسیم کرد،
|
||
\q2 آنگاه که انسانها را منتشر ساخت،
|
||
\q1 او مرزهای آنها را تعیین نمود،
|
||
\q2 برحسب تعداد بنیاسرائیل.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 9 «زیرا قوم اسرائیل متعلق به خداوندند؛
|
||
\q2 و یعقوب میراث خاص اوست.
|
||
\q1
|
||
\v 10 او اسرائیل را در بیابان خشک و سوزان یافت،
|
||
\q2 او را در برگرفت و از او مراقبت کرد،
|
||
\q2 و مانند مردمک چشم خود از او محافظت نمود،
|
||
\q1
|
||
\v 11 درست مانند عقابی که جوجههایش را به پرواز درمیآورد،
|
||
\q2 و بالهای خود را میگشاید تا آنها را بگیرد و با خود ببرد.
|
||
\q1
|
||
\v 12 او قوم خود را خودش رهبری نمود
|
||
\q2 و هیچ خدای دیگری با وی نبود.
|
||
\q1
|
||
\v 13 خداوند به آنها کوهستانهای حاصلخیز بخشید
|
||
\q2 تا از محصول آنها سیر شوند.
|
||
\q1 او به ایشان عسل از میان صخره،
|
||
\q2 و روغن از میان سنگ خارا داد.
|
||
\q1
|
||
\v 14 بهترین گاوان و گوسفندان را به آنان بخشید
|
||
\q2 تا از آنها شیر و کرهٔ فراوان به دست آورند.
|
||
\q1 قوچهای فربه باشان و بزها،
|
||
\q2 عالیترین گندمها و مرغوبترین شرابها را به آنها عطا فرمود.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 15 «اما یِشورون\f + \fr 32:15 \ft «یِشورون» به معنی «درستکار» است. در اینجا کنایه از اسرائیل است آنگاه که درستکار بود.\f* سیر شده، یاغی گشت،
|
||
\q2 فربه و تنومند و چاق شده،
|
||
\q1 خدایی را که او را آفریده بود ترک نمود،
|
||
\q2 و ”صخرهٔ نجاتِ“ خود را به فراموشی سپرد.
|
||
\q1
|
||
\v 16 آنها با بتپرستی قبیح خود،
|
||
\q2 خشم و غیرت خداوند را برانگیختند.
|
||
\q1
|
||
\v 17 به بتها که خدا نبودند قربانی تقدیم کردند
|
||
\q2 به خدایان جدیدی که پدرانشان هرگز آنها را نشناخته بودند،
|
||
\q2 خدایانی که بنیاسرائیل آنها را پرستش نکرده بودند.
|
||
\q1
|
||
\v 18 آنها خدایی را که ”صخره“ شان بود
|
||
\q2 و ایشان را به وجود آورده بود، فراموش کردند.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 19 «وقتی خداوند دید که پسران و دخترانش چه میکنند،
|
||
\q2 خشمگین شده از آنان بیزار گشت.
|
||
\q1
|
||
\v 20 او فرمود: ”آنها را ترک میکنم تا هر چه میخواهد بر سرشان بیاید،
|
||
\q2 زیرا آنها قومی یاغی و خیانتکار هستند.
|
||
\q1
|
||
\v 21 آنها با پرستش خدایان بیگانه و باطل،
|
||
\q2 خشم و غیرت مرا برانگیختند،
|
||
\q1 من نیز آنها را با قومهای بیگانه و باطل
|
||
\q2 به خشم و غیرت میآورم.
|
||
\q1
|
||
\v 22 خشم من افروخته شده، زمین و محصولش را خواهد سوزانید،
|
||
\q2 و تا اعماق زمین فرو رفته، بنیاد کوهها را به آتش خواهد کشید.
|
||
\q1
|
||
\v 23 بلایا بر سر ایشان خواهم آورد
|
||
\q2 و تمام تیرهای خود را به سوی ایشان پرتاب خواهم کرد.
|
||
\q1
|
||
\v 24 آنها را با گرسنگی و تب سوزان
|
||
\q2 و مرض کشنده از پای در خواهم آورد.
|
||
\q1 جانوران وحشی را به جان آنها خواهم انداخت
|
||
\q2 و مارهای سمی را خواهم فرستاد تا ایشان را بگزند.
|
||
\q1
|
||
\v 25 در بیرون، شمشیرِ دشمنان، کشتار خواهد کرد
|
||
\q2 و در درون خانهها وحشت حکمفرما خواهد بود.
|
||
\q1 مردان و زنان جوان، کودکان و پیران،
|
||
\q2 همگی نابود خواهند شد.
|
||
\q1
|
||
\v 26 میخواستم آنها را به کلی هلاک کنم،
|
||
\q2 به طوری که یاد آنها نیز از خاطرها محو گردد،
|
||
\q1
|
||
\v 27 ولی فکر کردم که شاید دشمنان بگویند:
|
||
\q2 «قدرت ما بود که آنها را نابود کرد نه قدرت خداوند.»“
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 28 «اسرائیل قومی است نادان و بیفهم.
|
||
\q1
|
||
\v 29 ای کاش شعور داشت
|
||
\q2 و میفهمید که چرا شکست خورده است.
|
||
\q1
|
||
\v 30 چرا هزار نفرشان از یک نفر،
|
||
\q2 و ده هزار نفرشان از دو نفر شکست خوردند؟
|
||
\q1 زیرا ”صخرهٔ“ ایشان، ایشان را ترک کرده بود،
|
||
\q2 خداوند ایشان را به دست دشمن تسلیم نموده بود.
|
||
\q1
|
||
\v 31 حتی دشمنانشان نیز میدانند که
|
||
\q2 صخرهشان مانند صخرهٔ ما نیست.
|
||
\q1
|
||
\v 32 دشمنان اسرائیل مانند مردم سدوم و عموره فاسدند،
|
||
\q2 مثل درختانی میباشند که انگور تلخ و سمی به بار میآورند،
|
||
\q1
|
||
\v 33 مانند شرابی هستند که از زهر مار گرفته شده باشد.
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 34 «خداوند میفرماید: ”آنچه دشمنان کردهاند نزد من ذخیره شده
|
||
\q2 و در خزانههای من مختوم گردیده است.
|
||
\q1
|
||
\v 35 من به موقع آنها را مجازات خواهم کرد.
|
||
\q2 انتقام و جزا از آنِ من است.
|
||
\q1 بهزودی آنها خواهند افتاد،
|
||
\q2 زیرا روز هلاکت ایشان نزدیک است.“
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 36 «خداوند به داد قومش خواهد رسید
|
||
\q2 و بر بندگانش شفقت خواهد فرمود،
|
||
\q1 وقتی ببیند که قوت ایشان از بین رفته
|
||
\q2 و برای برده و آزاد رمقی نمانده است.
|
||
\q1
|
||
\v 37 خداوند به قومش خواهد گفت:
|
||
\q2 ”کجا هستند خدایان شما،
|
||
\q2 «صخرههایی» که به آنها پناه میبردید
|
||
\q1
|
||
\v 38 و چربی قربانیها را به آنان میخوراندید
|
||
\q2 و شراب برای نوشیدن به آنها تقدیم میکردید؟
|
||
\q1 بگذارید آنها برخیزند و به شما کمک کنند
|
||
\q2 و برای شما پناهگاه باشند.
|
||
\q1
|
||
\v 39 بدانید که تنها من خدا هستم
|
||
\q2 و خدای دیگری غیر از من نیست.
|
||
\q1 میمیرانم و زنده میسازم،
|
||
\q2 مجروح میکنم و شفا میبخشم،
|
||
\q2 و کسی نمیتواند از دست من برهاند.
|
||
\q1
|
||
\v 40 من که تا ابد زنده هستم،
|
||
\q2 دست خود را به آسمان برافراشته، اعلام میکنم
|
||
\q1
|
||
\v 41 که شمشیر براق خود را تیز کرده،
|
||
\q2 بر دشمنانم داوری خواهم نمود.
|
||
\q1 از آنها انتقام خواهم گرفت
|
||
\q2 و کسانی را که از من نفرت دارند مجازات خواهم کرد.
|
||
\q1
|
||
\v 42 تیرهایم غرق خون دشمنان خواهند شد،
|
||
\q2 شمشیرم گوشت کشتهشدگان و اسیران را خواهد درید
|
||
\q1 و به خون آنها آغشته خواهد گشت،
|
||
\q2 سرهای رهبران آنها پوشیده از خون خواهند شد.“
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 43 «ای آسمانها، با او شادی کنید،
|
||
\q2 و ای همهٔ فرشتگان خدا او را پرستش نمایند!\f + \fr 32:43 \ft این قسمت در متن عبری ماسورِتها نیامده است، ولی در ترجمۀ یونانی یافت میشود؛ مقایسه کنید با \+xt عبرانیان ۱:۶\+xt*.\f*
|
||
\q1 ای قومها با قوم او شادی کنید،
|
||
\q2 فرشتگان خدا در او تقویت یابند؛
|
||
\q1 زیرا او انتقام خون بندگانش را خواهد گرفت.
|
||
\q2 او از دشمنان خود انتقام خواهد گرفت،
|
||
\q1 کسانی را که از او بیزارند سزا خواهد داد،
|
||
\q2 و قوم و سرزمین خود را از گناه پاک خواهد ساخت.»
|
||
\p
|
||
\v 44-45 \vp ۴۴و۴۵\vp* وقتی که موسی و یوشع کلمات این سرود را برای قوم اسرائیل خواندند،
|
||
\v 46 موسی به قوم گفت: «سخنانی را که امروز به شما گفتم، در دل خود جای دهید و به فرزندان خود دستور دهید تا به دقت از تمام قوانین خدا اطاعت کنند؛
|
||
\v 47 زیرا این قوانین کلماتی بیارزش نیستند، بلکه حیات شما هستند. از آنها اطاعت کنید تا در سرزمینی که در آن طرف رود اردن تصرف خواهید کرد عمر طولانی داشته باشید.»
|
||
\p
|
||
\v 48 همان روز خداوند به موسی گفت:
|
||
\v 49 «به کوهستان عباریم واقع در سرزمین موآب مقابل اریحا برو. در آنجا بر کوه نبو برآی و تمام سرزمین کنعان را که به قوم اسرائیل میدهم، ببین.
|
||
\v 50 سپس تو در آن کوه خواهی مرد و به اجداد خود خواهی پیوست همانطور که برادرت هارون نیز در کوه هور درگذشت و به اجداد خود پیوست،
|
||
\v 51 زیرا هر دو شما در برابر قوم اسرائیل، کنار چشمهٔ مریبهٔ قادش واقع در بیابان صین، حرمت قدوسیت مرا نگه نداشتید.
|
||
\v 52 سرزمینی را که به قوم اسرائیل میدهم، در برابر خود، خواهی دید ولی هرگز وارد آن نخواهی شد.»
|
||
\c 33
|
||
\s1 موسی قبایل اسرائیل را برکت میدهد
|
||
\p
|
||
\v 1 این است برکتی که موسی، مرد خدا، قبل از مرگش به قوم اسرائیل داد:
|
||
\q1
|
||
\v 2 «خداوند از کوه سینا آمد،
|
||
\q2 او از کوه سعیر طلوع کرد
|
||
\q1 و از کوه فاران درخشید.
|
||
\q2 مقدّسین بیشمار همراه او بودند
|
||
\q2 و آتشی مشتعل در دست راست او.
|
||
\q1
|
||
\v 3 او قوم خود را دوست میدارد
|
||
\q2 و از آنها حمایت میکند،
|
||
\q1 ایشان نزد پاهای او مینشینند
|
||
\q2 و از سخنانش بهرهمند میگردند.
|
||
\q1
|
||
\v 4 قوانینی که من برای قوم اسرائیل آوردم،
|
||
\q2 میراث ایشان است.
|
||
\q1
|
||
\v 5 خداوند در یِشورون\f + \fr 33:5 \ft «یِشورون» در عبری به معنی «عادل» است که در اینجا کنایه از «اسرائیل» میباشد.\f* پادشاه شد،
|
||
\q2 وقتی که سران قوم جمع شدند،
|
||
\q1 همراه با همۀ قبیلههای اسرائیل.»
|
||
\p
|
||
\v 6 موسی دربارهٔ قبیلهٔ رئوبین چنین گفت:
|
||
\q1 «رئوبین زنده باشد و نمیرد
|
||
\q2 و افراد قبیلهاش کم نشوند.»
|
||
\p
|
||
\v 7 و دربارهٔ قبیلهٔ یهودا گفت:
|
||
\q1 «ای خداوند، صدای یهودا را بشنو!
|
||
\q2 او را با قومش متحد گردان،
|
||
\q1 او را در مقابل دشمنان یاری ده
|
||
\q2 تا بتواند از خود دفاع کند.»
|
||
\p
|
||
\v 8 دربارهٔ قبیلهٔ لاوی گفت:
|
||
\q1 «ای خداوند، اوریم و تُمّیم\f + \fr 33:8 \ft «اوریم و تُمّیم» احتمالاً دو سنگ بودند که کاهنان از طریق آنها ارادۀ خدا را تشخیص میدادند. نگاه کنید به \+xt خروج ۲۸:۳۰\+xt*.\f* خود را
|
||
\q2 به خادمان امین خود سپردی.
|
||
\q1 تو ایشان را در مسا آزمودی
|
||
\q2 و در کنار چشمهٔ مریبه امتحان نمودی.
|
||
\q1
|
||
\v 9 ایشان تو را بیش از پدر و مادر، برادر و فرزند خود، دوست داشتند،
|
||
\q2 از کلام تو اطاعت کردند
|
||
\q2 و نسبت به عهد تو وفادار ماندند.
|
||
\q1
|
||
\v 10 آنها قوانین تو را به بنیاسرائیل میآموزند
|
||
\q2 و بر مذبح تو، بخور و قربانی سوختنی به تو تقدیم میکنند.
|
||
\q1
|
||
\v 11 ای خداوند، قبیلهٔ لاوی را برکت بده
|
||
\q2 و خدمت ایشان را قبول بفرما.
|
||
\q1 کمر دشمنانشان را بشکن
|
||
\q2 تا دیگر برنخیزند.»
|
||
\p
|
||
\v 12 موسی دربارهٔ قبیلهٔ بنیامین چنین گفت:
|
||
\q1 «او محبوب خداوند است
|
||
\q2 و در پناه او زیست میکند،
|
||
\q1 خداوند تمامی روز او را احاطه مینماید
|
||
\q2 و از هر بلایی او را حفظ میکند.»
|
||
\p
|
||
\v 13 دربارهٔ قبیلهٔ یوسف چنین گفت:
|
||
\q1 «خداوند سرزمینشان را برکت دهد،
|
||
\q2 با باران و با آبهای زیر زمین.
|
||
\q1
|
||
\v 14 سرزمینشان در هر فصلی پر بار باشد
|
||
\q2 و از محصولاتی که آفتاب میرویاند غنی گردد.
|
||
\q1
|
||
\v 15 کوههای قدیمیشان پر از درخت میوه شوند
|
||
\q2 و تپههای جاودانیشان حاصلخیز گردند.
|
||
\q1
|
||
\v 16 در زمینشان وفور نعمت باشد
|
||
\q2 و ایشان از رضایت خداوند برخوردار گردند،
|
||
\q1 خداوندی که در بوتهٔ مشتعل ظاهر گشت.
|
||
\q2 تمامی این برکات بر یوسف باد،
|
||
\q2 بر کسی که میان برادران خود شاهزاده بود.
|
||
\q1
|
||
\v 17 یوسف در قوت مانند گوسالۀ نر است،
|
||
\q2 و همچون گاو وحشی با شاخهای خویش تمام قومها را میزند.
|
||
\q1 این برکات بر هزارههای منسی\f + \fr 33:17 \ft منسی و افرایم فرزندان یوسف بودند.\f*
|
||
\q2 و ده هزارههای افرایم\f + \cat dup\cat*\fr 33:17 \ft منسی و افرایم فرزندان یوسف بودند.\f* باد.»
|
||
\p
|
||
\v 18 موسی دربارهٔ قبایل زبولون و یساکار چنین گفت:
|
||
\q1 «ای زبولون سفرهای تو با شادی همراه باشد،
|
||
\q2 و تو ای یساکار در خیمههای خود شادمان باش.
|
||
\q1
|
||
\v 19 زبولون و یساکار قومها را به کوه خود دعوت خواهند کرد
|
||
\q2 و در آنجا قربانیهای راستین تقدیم خواهند نمود.
|
||
\q1 ثروت دریا از آن ایشان خواهد شد
|
||
\q2 و گنجینههای نهفته در شن نصیب آنها خواهد گردید.»
|
||
\p
|
||
\v 20 دربارهٔ قبیلهٔ جاد گفت:
|
||
\q1 «برکت بر کسانی باد که به جاد کمک میکنند.
|
||
\q2 او مانند شیری است درنده و قوی.
|
||
\q1
|
||
\v 21 بهترین قسمت سرزمین را برای خود برگزید،
|
||
\q2 قسمتی را که سهم حاکم بود به او دادند.
|
||
\q1 او مردم را هدایت کرد
|
||
\q2 و حکم و داوری خداوند را در مورد اسرائیل اجرا نمود.»
|
||
\p
|
||
\v 22 موسی دربارهٔ قبیلهٔ دان چنین گفت:
|
||
\q1 «دان مانند بچه شیری است
|
||
\q2 که از باشان میجهد.»
|
||
\p
|
||
\v 23 دربارهٔ قبیلهٔ نفتالی گفت:
|
||
\q1 «نفتالی از رحمتها و برکات خداوند لبریز است،
|
||
\q2 مرز جنوبی سرزمین او،
|
||
\q2 تا دریاچه جلیل وسعت خواهد یافت.»
|
||
\p
|
||
\v 24 دربارهٔ قبیلهٔ اشیر چنین گفت:
|
||
\q1 «اشیر بیش از قبایل دیگر برکت یافته است.
|
||
\q2 در میان برادرانش محبوب باشد
|
||
\q2 و سرزمینش از محصول زیتون غنی گردد.
|
||
\q1
|
||
\v 25 دروازههای شهرهایش با پشتبندهای آهنین محصور شود،
|
||
\q2 و تا وقتی زنده است از قدرتش کاسته نگردد.»
|
||
\b
|
||
\q1
|
||
\v 26 «ای یِشورون، خدایی مانند خدای تو نیست.
|
||
\q2 او باشکوه و جلال بر ابرهای آسمان سوار میشود
|
||
\q2 تا به کمک تو بیاید.
|
||
\q1
|
||
\v 27 خدای ازلی پناهگاه توست
|
||
\q2 و بازوان ابدی او تو را محافظت خواهند کرد.
|
||
\q1 او دشمنانت را از مقابل تو خواهد راند
|
||
\q2 و به تو خواهد گفت که آنها را هلاک کنی.
|
||
\q1
|
||
\v 28 پس اسرائیل در امنیت ساکن خواهد شد.
|
||
\q2 او در سرزمینی زندگی خواهد کرد که پر از غله و شراب است
|
||
\q2 و از آسمان آن شبنم بر زمین میبارد.
|
||
\q1
|
||
\v 29 خوشا به حال تو، ای اسرائیل،
|
||
\q2 زیرا هیچ قومی مثل تو نیست،
|
||
\q2 قومی که خداوند، آن را نجات داده باشد.
|
||
\q1 خداوند سپر و شمشیر توست،
|
||
\q2 او تو را کمک میکند و به تو پیروزی میبخشد.
|
||
\q1 دشمنانت در مقابل تو به زانو در خواهند آمد
|
||
\q2 و تو بر پشت آنها پای خواهی نهاد.»
|
||
\c 34
|
||
\s1 مرگ موسی
|
||
\p
|
||
\v 1 آنگاه موسی از دشتهای موآب به قلهٔ پیسگاه در کوه نبو، که در مقابل اریحاست رفت و خداوند تمامی سرزمین موعود را به او نشان داد: از جلعاد تا دان،
|
||
\v 2 تمام زمین قبیلهٔ نفتالی، زمینهای قبایل افرایم و منسی، زمین قبیلهٔ یهودا تا دریای مدیترانه،
|
||
\v 3 صحرای نگب و تمام ناحیهٔ درهٔ اریحا (شهر نخلستان) تا صوغر.
|
||
\p
|
||
\v 4 خداوند به موسی فرمود: «این است سرزمینی که من با سوگند به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده دادم که به فرزندانشان بدهم. اکنون به تو اجازه دادم آن را ببینی، ولی پایت را در آنجا نخواهی گذاشت.»
|
||
\p
|
||
\v 5 بنابراین موسی، خدمتگزار خداوند، چنانکه خداوند گفته بود در سرزمین موآب درگذشت.
|
||
\v 6 خداوند او را در درهای نزدیک بیتفغور در سرزمین موآب دفن نمود، ولی تا به امروز هیچکس مکان دفن او را نمیداند.
|
||
\p
|
||
\v 7 موسی هنگام مرگ صد و بیست سال داشت، با وجود این هنوز نیرومند بود و چشمانش به خوبی میدید.
|
||
\v 8 قوم اسرائیل سی روز در دشتهای موآب برای او عزاداری کردند.
|
||
\p
|
||
\v 9 یوشع (پسر نون) پر از روح حکمت بود، زیرا موسی دستهای خود را بر او نهاده بود. بنابراین مردم اسرائیل از او اطاعت میکردند و دستورهایی را که خداوند به موسی داده بود پیروی مینمودند.
|
||
\p
|
||
\v 10 در اسرائیل پیامبری مانند موسی نبوده است که خداوند با او رو در رو صحبت کرده باشد.
|
||
\v 11 موسی به فرمان خداوند، معجزات عظیمی در حضور فرعون مصر، درباریانش و تمام قوم او انجام داد.
|
||
\v 12 هیچکس تا به حال نتوانسته است قدرت و معجزات شگفتانگیزی را که موسی در حضور قوم اسرائیل نشان داد، ظاهر سازد.
|