387 lines
73 KiB
Plaintext
387 lines
73 KiB
Plaintext
\id 2CO - Biblica® Open Persian Contemporary Bible
|
||
\usfm 3.0
|
||
\ide UTF-8
|
||
\h دوم قرنتیان
|
||
\toc1 نامهٔ دوم پولس به مسیحیان قرنتس
|
||
\toc2 دوم قرنتیان
|
||
\toc3 2co
|
||
\mt1 قرنتس
|
||
|
||
\mt2 نامهٔ دوم پولس به مسیحیان
|
||
\c 1
|
||
\p
|
||
\v 1 این نامه از طرف پولس است که به خواست خدا انتخاب شده تا رسول عیسی مسیح باشد و نیز از طرف برادر ما تیموتائوس.
|
||
\b
|
||
\p این نامه را به کلیسای خدا در قُرِنتُس و نیز به همهٔ مسیحیان سراسر ایالت اخائیه\f + \fr 1:1 \ft «اخائیه» یکی از ایالتهای امپراتوری روم بود که در بخش جنوبی یونان امروزی قرار داشت.\f* مینویسم.
|
||
\b
|
||
\p
|
||
\v 2 از پدرمان خدا، و خداوندمان عیسی مسیح، خواستار فیض و آرامش برای شما هستم.
|
||
\b
|
||
\s1 تسلی خدا برای تمام مشکلات کافی است
|
||
\p
|
||
\v 3 سپاس بر خدا، پدر خداوند ما عیسی مسیح، که پدر رحمتها و خدای همۀ تسلیات است.
|
||
\v 4 او ما را تسلی میدهد تا ما نیز همین تسلی را به کسانی دهیم که در زحمتند و به همدردی و تشویق ما نیاز دارند.
|
||
\v 5 یقین بدانید که هر قدر برای مسیح بیشتر زحمت ببینیم، از او تسلی و دلگرمی بیشتری خواهیم یافت.
|
||
\v 6 حتی وقتی زیر بار سختیها کمر خم میکنیم، این نیز برای تسلی و نجات شما است. زیرا هنگامی که ما خودمان نیز تسلی مییابیم و دلگرم میشویم، قطعاً شما را نیز دلگرم خواهیم ساخت. آنگاه میتوانید با شکیبایی، متحمل همان رنجهایی شوید که ما متحمل هستیم.
|
||
\v 7 و یقین داریم که وقتی در رنجهای ما شریک میشوید، در تسلی و دلگرمیای که خدا به ما میبخشد نیز شریک خواهید شد.
|
||
\p
|
||
\v 8 ایمانداران عزیز، بیشک شنیدهاید که در ایالت آسیا چه سختیها کشیدیم. فشار مشکلات به حدی بود که امید نداشتیم زنده بمانیم،
|
||
\v 9 و احساس میکردیم که محکوم به مرگ هستیم، چون برای نجات خود، کاری از دستمان برنمیآمد. اما این زحمات درس خوبی به ما داد تا دیگر به خودمان متکی نباشیم، بلکه به خدایی توکل کنیم که میتواند حتی مردهها را زنده کند. پس همه چیز را به دست خدا سپردیم.
|
||
\v 10 او نیز ما را یاری داد و از مرگی وحشتناک رهانید؛ و امید داریم که بعد از این نیز باز ما را رهایی بخشد.
|
||
\v 11 و اما شما نیز باید با دعاهایتان ما را یاری کنید. وقتی ببینید که خدا به دعاهایی که در حق ما و برای سلامت ما میکنید، این گونه پرشکوه جواب میدهد، آنگاه خدا را بیشتر سپاس خواهید گفت.
|
||
\s1 در رفتار با شما همواره صادق و بیریا بودهایم
|
||
\p
|
||
\v 12 آنچه باعث افتخار ماست، این است که میتوانیم با نهایت صداقت بگوییم که در رفتارمان با مردم و مخصوصاً با شما، همیشه صادق و بیریا بودهایم، و چشم امیدمان فقط به یاری خداوند بوده است، نه به تواناییهای خودمان.
|
||
\v 13 نامههایی که به شما نوشتیم، همه روشن و واضح بودهاند و هرگز مطلبی سربسته نگفتهایم. و من امید دارم
|
||
\v 14 همانطور که تا حدی ما را شناختهاید، روزی ما را به طور کامل بشناسید و به ما افتخار کنید. آنگاه ما نیز در روز بازگشت خداوندمان عیسی، به شما افتخار خواهیم کرد.
|
||
\p
|
||
\v 15 با چنین اطمینانی به درک و فهم روحانی شما بود که تصمیم گرفتم با دوبار ملاقات شما، دوبار برکت به شما برسانم؛
|
||
\v 16 بار اول، در راه سفرم به مقدونیه و بار دوم، به هنگام بازگشت از آنجا. آنگاه شما مرا در سفرم به یهودیه یاری خواهید داد.
|
||
\p
|
||
\v 17 حال ممکن است بپرسید که چرا تصمیم خود را عوض کردم. آیا دودل بودم یا همانند بسیاری از مردم این دنیا شدهام که وقتی میگویند «بله»، منظورشان «نه» است؟
|
||
\v 18 نه، اینچنین نیست. آن خدایی که سخنانش راست و قابل اعتماد میباشد، شاهد است که سخنان ما نیز قابل اعتماد میباشد و وقتی میگوییم «بله»، منظورمان همان «بله» است.
|
||
\v 19 زیرا پسر خدا، عیسی مسیح، کسی نیست که وقتی میگوید «بلی»، منظورش «نه» باشد، بلکه همواره هر چه گوید، همان را انجام میدهد؛ و پیغام و موعظهٔ ما یعنی من و سیلاس\f + \fr 1:19 \ft در یونانی: «سیلوانُس»، که شکل دیگری از «سیلاس» است.\f* و تیموتائوس، دربارهٔ یک چنین کسی بود.
|
||
\v 20 اوست که تمام وعدههای خدا را، هر چند که بسیار باشند، به انجام میرساند، و ما نیز همه جا اعلام کردهایم که او چقدر نسبت به وعدههایش امین و وفادار است، تا او جلال یابد.
|
||
\v 21 چنین خدایی است که ما را با شما در مسیح استوار نموده و ما را مسح کرده تا پیام انجیل او را به همگان برسانیم،
|
||
\v 22 و مهر مالکیت خود را بر ما زده، و روحالقدس را به عنوان بیعانهٔ برکات آینده در دلهای ما نهاده است.
|
||
\p
|
||
\v 23 خدا را شاهد میگیرم که اگر نزد شما بازنگشتم، به این علّت بود که نمیخواستم شما را با سرزنشهای سخت خود، برنجانم.
|
||
\v 24 در ضمن، منظور این نیست که بر شما سَروَری کنیم و بگوییم که چگونه ایمانتان را به اجرا درآورید. هدف ما این است که با یکدیگر همکاری کنیم تا سرشار از شادی شوید، زیرا به دلیل ایمان خودتان است که استوار ایستادهاید.
|
||
\c 2
|
||
\p
|
||
\v 1 پس تصمیم گرفتم که نزدتان نیایم تا باز سبب رنجش و اندوه شما نشوم.
|
||
\v 2 زیرا اگر من سبب اندوه شما گردم، دیگر چه کسی باقی میمانَد که مرا شاد سازد، جز همان کسانی که موجب غم آنان شدهام؟
|
||
\v 3 به همین دلیل، آن مطالب را در آخرین نامهام نوشتم تا وقتی آمدم، آنانی که باید مرا شاد کنند، باعث غم و اندوه من نگردند. زیرا اطمینان دارم که شادی من شادی همۀ شماست.
|
||
\p
|
||
\v 4 در واقع نوشتن آن نامه برایم بسیار دشوار بود، چون بینهایت اندوهگین و محزون بودم. راستش را بخواهید، به هنگام نوشتن، گریه میکردم. نمیخواستم با آن نامه شما را ناراحت کنم، اما میبایست به شما نشان میدادم که چقدر دوستتان دارم و به شما علاقهمندم.
|
||
\s1 آن خطاکار را ببخشید
|
||
\p
|
||
\v 5 بدانید آن کسی که باعث تمام این ناراحتیها شد و در نامهام به او اشاره کردم، نه فقط مرا رنجاند، بلکه بیشتر سبب رنجش شما شد یا لااقل برخی از شما. اما نمیخواهم بیش از اندازه نسبت به او سختگیر باشم،
|
||
\v 6 چون آن شخص در اثر رفتاری که بیشتر شما نسبت به او نشان دادهاید، به اندازهٔ کافی تنبیه شده است.
|
||
\v 7 اکنون باید او را ببخشید و تسلی دهید، و گرنه ممکن است فشار یأس و اندوه، او را از پای درآورد.
|
||
\v 8 پس خواهش میکنم به او نشان دهید که دوستش دارید.
|
||
\p
|
||
\v 9 من آن نامه را نوشتم تا شما را امتحان کنم و ببینم که تا چه حد از من اطاعت میکنید.
|
||
\v 10 وقتی شما کسی را ببخشید، من نیز او را میبخشم. و اگر من کسی را ببخشم، با اجازهٔ مسیح و به خاطر شما میبخشم، البته اگر فکر میکنید که بخشیدن من واقعاً لازم است.
|
||
\v 11 دلیل دیگری که سبب میشود این شخص را ببخشیم، این است که نباید بگذاریم شیطان از این فرصت بهرهبرداری کند، چون ما از حیلههای او آگاهیم.
|
||
\s1 ما برای خدا عطر خوشبو هستیم
|
||
\p
|
||
\v 12 از این سخن بگذریم. من در ضمن سفر، به شهر تروآس رسیدم و خداوند فرصتهای بسیار خوبی فراهم آورد تا پیام انجیل مسیح را به مردم اعلام کنم.
|
||
\v 13 اما برادرمان تیتوس را آنجا پیدا نکردم و برای او بسیار نگران شدم. پس، با اهالی آنجا خداحافظی کردم و به ایالت مقدونیه رفتم، تا شاید تیتوس را در آنجا پیدا کنم.
|
||
\p
|
||
\v 14 اما خدا را شکر که همواره ما را در پیروزی مسیح سهیم میسازد، و هر جا میرویم، ما را به کار میبرد تا مسیح را به مردم معرفی کنیم، و پیام انجیل را همچون عطری خوشبو در همه جا برافشانیم.
|
||
\v 15 و از آنجا که مسیح در زندگی ما حضور دارد، ما برای خدا عطری خوشبو هستیم، عطری که بوی آن به مشام همه میرسد، چه گناهکاران و چه نجات یافتگان.
|
||
\v 16 برای آنانی که در راه گناه گام برمیدارند و به سوی هلاکت میروند، ما بوی هراسانگیز محکومیت و میدهیم، اما برای آنانی که در راه نجات گام برمیدارند، عطری هستیم که به همه چیز طراوت و حیات تازه میبخشد. اما چه کسی قابلیت و توانایی آن را دارد که به این صورت، انجیل را موعظه کند؟
|
||
\v 17 ما مانند بسیاری نیستیم که با کلام خدا تجارت میکنند و تنها هدفشان این است که از این راه درآمد خوبی داشته باشند، بلکه از سوی خدا فرستاده شدهایم، تا با قدرت مسیح و با قلبی پاک و زیر نظر خود خدا سخن گوییم.
|
||
\c 3
|
||
\p
|
||
\v 1 آیا باز شروع به خودستایی کردهایم؟ آیا ما نیز مانند معلمان دروغین احتیاج به ارائۀ توصیهنامهها به شما یا گرفتن توصیهنامهها از شما داریم؟
|
||
\v 2 تنها توصیهنامهای که به آن نیاز داریم، خود شما هستید! زندگی شما نامهای است که بر دل ما نوشته شده و هر کسی میتواند آن را بخواند و تشخیص دهد که چه خدمت نیکویی در میان شما انجام دادهایم.
|
||
\v 3 همه میتوانند ببینند که شما نامهٔ مسیح هستید، نامهای که ما نوشتهایم، نه با قلم و جوهر، بلکه بهوسیلۀ روح خدای زنده؛ و نه روی لوحهای سنگی، بلکه بر دلهای انسانها.
|
||
\p
|
||
\v 4 اما اگر جرأت میکنیم که چنین ادعاهایی دربارهٔ خودمان بکنیم، علّتش این است که بهوسیلۀ مسیح به خدا اعتماد کامل داریم.
|
||
\v 5 در غیر این صورت قادر نخواهیم بود با تکیه به نیروی خود، کار ارزشمندی برای خدا انجام دهیم، چون قابلیتها و موفقیتهای ما از خداست.
|
||
\v 6 اوست که ما را صلاحیت بخشیده تا خدمتگزاران عهد و پیمان نوین او باشیم. این عهد مبتنی بر احکام و مقرراتی نوشتهشده نیست، بلکه عهدی است مبتنی بر کار روحالقدس. آن عهد و پیمان کهن نوشتهای بیش نیست و به مرگ منتهی میگردد؛ اما در این عهد و پیمان جدید، روحالقدس حیات میبخشد.
|
||
\s1 شکوه پیمان تازهٔ مسیح
|
||
\p
|
||
\v 7 با این حال، آن روش و پیمان قدیم که منجر به مرگ و مجازات ابدی میشد، با چنان شکوه و جلالی شروع شد که بنیاسرائیل تاب و توان نداشتند به صورت نورانی موسی نگاه کنند؛ زیرا وقتی موسی احکام الهی را که بر روی لوحهای سنگی حک شده بود، از حضور خدا برای مردم آورد، صورت او در اثر جلال خدا میدرخشید. اما این درخشش به تدریج محو میشد.
|
||
\v 8 پس اکنون که روح خدا به انسان زندگی حقیقی میبخشد، آیا نباید انتظار جلال بیشتری را داشته باشیم؟
|
||
\v 9 اگر روشی که باعث محکومیت و هلاکت میشد، با چنان جلال و شکوهی همراه بود، پس چقدر بیشتر طریقی که سبب نجات انسان میگردد، باید جلال و شکوه بیشتری داشته باشد!
|
||
\v 10 در واقع آن جلال دوران گذشته که در صورت موسی میدرخشید، قابل مقایسه با جلال برتر این پیمان جدید، نمیباشد.
|
||
\v 11 پس اگر آن روش قدیم که موقتی بود و به تدریج محو و نابود میشد، پر از جلال و شکوه آسمانی بود، چقدر بیشتر این راه جدید خدا برای نجات ما، که همیشگی و جاودانی است، باشکوه میباشد.
|
||
\p
|
||
\v 12 پس چون این طریق جدید چنین امید و اطمینانی به ما میبخشد، از شهامت تمام برخوردار هستیم.
|
||
\v 13 و نه همچون موسی، که نقابی به صورت خود زد تا قوم اسرائیل محو شدن جلال را از صورتش نبینند.
|
||
\v 14 اما نه فقط صورت موسی پوشیده بود، بلکه درک و فهم قوم او نیز زیر نقاب بود؛ و حتی امروز نیز که یهودیان کتاب تورات را میخوانند، گویی بر قلب و فکرشان نقابی قرار دارد، و به همین علّت نمیتوانند به معنی واقعی تورات پی ببرند. این نقاب فقط با ایمان آوردن به مسیح برداشته میشود.
|
||
\v 15 بله، حتی امروز نیز وقتی یهودیان نوشتههای موسی را میخوانند، آن را درک نمیکنند.
|
||
\v 16 اما هرگاه کسی به سوی خداوند بازگردد، آنگاه آن نقاب از چشمانش برداشته میشود.
|
||
\v 17 زیرا این خداوند که به او اشاره شد، روحالقدس است، و هر جا که روح خدا باشد، در آنجا آزادی است.
|
||
\v 18 اما ما مسیحیان نقابی بر صورت خود نداریم و همچون آینهای روشن و شفاف، جلال خداوند را منعکس میکنیم؛ و در اثر کاری که خداوند یعنی روحالقدس در وجودمان انجام میدهد، با جلالی روزافزون، به تدریج شبیه او میشویم.
|
||
\c 4
|
||
\s1 پیام ما روشن است و به مردم روشنایی میبخشد
|
||
\p
|
||
\v 1 بنابراین، از آنجا که بهواسطۀ رحمت خداست که از این خدمت برخورداریم، دلسرد نمیشویم.
|
||
\v 2 ما سعی نداریم با حیله و نیرنگ مردم را به سوی مسیح هدایت کنیم. ما نمیخواهیم کسی را فریب دهیم. هیچگاه سعی نمیکنیم کسی را وادار نماییم تا به تعالیمی که برخلاف کتابمقدّس است، ایمان آورد. ما هرگز به چنین روشهای شرمآوری متوسل نمیشویم، بلکه خدا شاهد است که جز حقیقت و راستی، چیز دیگری را اعلام نمینماییم، و میکوشیم تا از این راه تأثیر نیکویی بر مردم بگذاریم.
|
||
\p
|
||
\v 3 اما اگر پیام نجاتی که اعلام میکنیم، مبهم است و درک آن دشوار میباشد، فقط برای آنانی چنین است که به سوی هلاکت میروند.
|
||
\v 4 شیطان که حاکم این دنیای پر از گناه است، چشمان این اشخاص بیایمان را بسته است تا نتوانند نور پرجلال انجیل را ببینند و معنی پیام ما را درباره جلال مسیح که چهرهٔ قابل رویت خدای نادیده است، درک کنند.
|
||
\v 5 پیغام و وعظ ما نیز هیچگاه در تعریف از خودمان نبوده است، بلکه در موعظههایمان فقط به عیسی مسیح اشاره کردهایم و او را به عنوان خداوند معرفی نمودهایم. تنها چیزی که دربارهٔ خودمان میگوییم این است که ما به خاطر فداکاری که مسیح بر روی صلیب کرد، خدمتگزاران شما هستیم.
|
||
\v 6 زیرا همان خدایی که فرمود: «نور از میان تاریکی بدرخشد»، نور خود را در دلهای ما نیز تابانید، تا درک کنیم که این نور پرجلال اوست که از چهرهٔ عیسی مسیح میدرخشد.
|
||
\p
|
||
\v 7 اما این گنج گرانبها را در ظرفهای خاکی داریم، یعنی در بدن انسانی و ضعیف خود، تا همه بدانند که این قدرت فوقالعاده و بَرتر از سوی خداست، نه از خودمان.
|
||
\v 8 زحمات از هر سو بر ما فشار میآورند، اما لِه نشدهایم. حیران و سردرگم میشویم، اما امید خود را از دست نمیدهیم.
|
||
\v 9 مردم ما را آزار میدهند، اما خدا ما را هرگز تنها نمیگذارد. زمین میخوریم، اما به یاری خدا باز برمیخیزیم و به پیش میرویم.
|
||
\v 10 از طریق رنج و سختی، بدن ما همواره در مرگ عیسی شریک میگردد، تا حیات عیسی نیز در بدن ما دیده شود.
|
||
\v 11 بله، گرچه زندهایم، اما به خاطر خدمت به عیسی، پیوسته با مرگ مواجه هستیم، تا حیات عیسی نیز در بدنهای فانی ما آشکار گردد.
|
||
\v 12 ما به خاطر اعلام پیام انجیل با مرگ روبرو میشویم، اما همین پیام، باعث شده است که شما زندگی جاوید را بیابید.
|
||
\p
|
||
\v 13 در کتب مقدّس نوشته شده: «به خدا ایمان آوردم، پس سخن گفتم.»\f + \fr 4:13 \ft \+xt مزمور ۱۱۶:۱۰\+xt*.\f* ما نیز چون از همان نوع ایمان برخورداریم، به اعلام پیام انجیل ادامه میدهیم.
|
||
\v 14 میدانیم همان خدا که خداوند ما عیسی را پس از مرگ زنده کرد، ما را نیز مانند عیسی مسیح، زنده خواهد کرد تا به همراه شما به حضور او ببرد.
|
||
\v 15 پس تمام زحماتی که متحمل میشویم، همه به نفع شماست. و هر چه تعداد کسانی که در اثر تلاش و خدمات ما به مسیح ایمان میآورند، بیشتر گردد، عدهٔ بیشتری نیز خدا را به خاطر لطف و مهربانیاش سپاس خواهند گفت و خداوند نیز بیشتر جلال خواهد یافت.
|
||
\p
|
||
\v 16 از اینروست که ما هرگز از خدمت به خدا دلسرد نمیشویم. با اینکه نیروی جسمی ما به تدریج از بین میرود، اما نیروی باطنی ما روزبهروز در خداوند فزونی مییابد.
|
||
\v 17 زیرا رنجهای سبک و زودگذر ما جلالی ابدی برایمان پدید میآورند، جلالی که با آن رنجها قابل مقایسه نیست.
|
||
\v 18 پس ما به چیزهایی چشم میدوزیم که نادیدنی هستند، نه به چیزهای دیدنی، زیرا آنچه دیدنی است، زودگذر است، حال آنکه امور نادیدنی جاودانی هستند.
|
||
\c 5
|
||
\s1 برای ما، مرگ یعنی بودن با خدا
|
||
\p
|
||
\v 1 زیرا میدانیم وقتی این خیمۀ زمینی که اکنون در آن زندگی میکنیم فرو ریزد، یعنی وقتی بمیریم و این بدنهای خاکی را ترک گوییم، در آسمان خانهها یعنی بدنهایی جاودانی خواهیم داشت که به دست خدا برای ما ساخته شده است، نه به دست انسان.
|
||
\v 2 حال که در این بدن زندگی میکنیم، چقدر خسته و فرسوده میشویم. به همین دلیل مشتاقانه روزی را انتظار میکشیم که بدن آسمانیمان را همچون لباسی نو در برکنیم.
|
||
\v 3 آنگاه به یقین روحهایی بدون بدن نخواهیم بود.
|
||
\v 4 ما در این بدن خاکی، تحت فشار هستیم و آه و ناله میکنیم؛ اما در ضمن نمیخواهیم بمیریم و از این بدن خلاص شویم، بلکه میخواهیم به همین صورت که هستیم، بدن آسمانی خود را بپوشیم تا این بدنهای فانی در آن زندگی جاوید غرق شود.
|
||
\v 5 این است آنچه که خدا برای ما تدارک دیده است؛ و برای آنکه یقین بدانیم که همهٔ این برکات را نصیب ما خواهد ساخت، روحالقدس را به عنوان بیعانه به ما داده است.
|
||
\p
|
||
\v 6 از این رو، همواره دلگرمیم، و میدانیم تا زمانی که در این بدن خاکی سکونت داریم، در خانۀ ابدی با خداوند زندگی نمیکنیم.
|
||
\v 7 ما این امور را نه با دیدن بلکه با ایمان باور میکنیم.
|
||
\v 8 بنابراین، از مرگ ترسی نداریم، بلکه از آن استقبال میکنیم، چون میدانیم که پس از مرگ نزد خداوند رفته، در خانهٔ آسمانیمان به سر خواهیم برد.
|
||
\v 9 اما چه در این دنیا، در این بدن باشیم، و چه در آسمان با مسیح، هدفمان این است که همواره در هر چه میکنیم، خشنودی او را جلب نماییم.
|
||
\v 10 زیرا همهٔ ما در مقابل تخت داوری مسیح خواهیم ایستاد و هر یک از ما نتیجهٔ اعمالی را که در زمان سکونت در بدن خود انجام داده است، خواهد دید، چه نیک، چه بد.
|
||
\s1 عیسی مسیح ما را با خدا آشتی میدهد
|
||
\p
|
||
\v 11 بنابراین، چون چنین ترس و احترامی نسبت به خداوند در دل ما هست، میکوشیم تا مردم را به سوی نجات هدایت کنیم. خدا از دل ما باخبر است و میداند که آنچه میگوییم، عین حقیقت است. امیدوارم شما هم به این موضوع پی برده باشید.
|
||
\p
|
||
\v 12 فکر نکنید که بار دیگر شروع به خودستایی کردهایم! نه، بلکه میخواهیم دلیلی داشته باشید تا بتوانید به ما افتخار کنید و جواب آن دسته از معلمین دروغین را بدهید که به ظاهر فخر میکنند، نه به آنچه در قلب است.
|
||
\v 13 آیا گمان میکنید که عقل خود را از دست دادهایم که دربارهٔ خود اینچنین سخن میگوییم؟ حتی اگر چنین باشد، برای آنست که خدا جلال یابد! و اگر در سلامت عقل به سر میبریم، به نفع شماست.
|
||
\v 14 هر آنچه میکنیم، نه برای نفع خودمان، بلکه برای این است که عشق مسیح سراسر وجود و هستیمان را تسخیر کرده است. و چون ایمان داریم که مسیح جان خود را در راه همهٔ ما فدا کرد، به این نیز ایمان داریم که ما هم نسبت به زندگی گناهآلود گذشته خود، مردهایم.
|
||
\v 15 مسیح برای همه مرد تا تمام کسانی که زندهاند یعنی کسانی که از او زندگی جاوید یافتهاند، دیگر برای خود و ارضای خواستههای خود زندگی نکنند، بلکه برای خشنودی همان کسی زندگی کنند که در راه ایشان مرد و دوباره زنده شد.
|
||
\p
|
||
\v 16 بنابراین، از این پس برادران مسیحی خود را برحسب ظاهر و مطابق با طرز فکر مردم دنیا، قضاوت نمیکنیم. زمانی من نیز دربارهٔ مسیح چنین قضاوت میکردم و بر این باور بودم که او یک انسان عادی است. اما اکنون دیگر چنین طرز فکری ندارم.
|
||
\v 17 کسی که از آنِ مسیح میگردد، تبدیل به شخص جدیدی میشود. او دیگر آن انسان قبلی نیست؛ بلکه زندگی کاملاً تازهای را آغاز کرده است.
|
||
\p
|
||
\v 18 تمام این نیکوییها از سوی خدایی است که به خاطر فداکاری عیسی مسیح، ما را با خود آشتی داده است، و این مسئولیت را به ما سپرده تا پیام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم.
|
||
\v 19 پیام ما این است که خدا در مسیح بود و مردم را به آشتی با خود فرا میخواند تا گناهانشان را ببخشاید و آثار آن را پاک نماید.
|
||
\v 20 ما سفیران مسیح هستیم. خدا بهوسیلۀ ما با شما سخن میگوید. وقتی ما چیزی را از شما درخواست میکنیم، مانند این است که مسیح آن را از شما میخواهد. بنابراین، از جانب او از شما میخواهیم که لطف و محبت خدا را رد نکنید و با او آشتی نمایید.
|
||
\v 21 زیرا خدا مسیح را که هرگز گناه نکرد، در راه ما گناه ساخت\f + \fr 5:21 \ft یا: «قربانی گناه ساخت».\f*، تا ما بتوانیم بهواسطۀ مسیح در پیشگاه خدا مقبول واقع شویم.
|
||
\c 6
|
||
\p
|
||
\v 1 از این رو، به عنوان همکاران خدا، از شما خواهش میکنیم که از فیض خدا غافل نشوید.
|
||
\v 2 زیرا خدا میفرماید: «فریاد تو را در وقت مناسب شنیدم. در روز نجات، به یاریات شتافتم.»\f + \fr 6:2 \ft \+xt اشعیا ۴۹:۴\+xt* (نسخۀ یونانی).\f* الان، همان «وقت مناسب» است. امروز همان «روز نجات» است.
|
||
\s1 مشکلات پولس
|
||
\p
|
||
\v 3 ما به گونهای زندگی و رفتار میکنیم که باعث لغزش کسی نگردیم، تا خدمت ما بیاعتبار نشود.
|
||
\v 4 در واقع سعی ما بر این است که در هر کاری ثابت کنیم که خدمتگزاران واقعی خدا هستیم. هر نوع رنج و سختی و زحمت را تحمل کردهایم؛
|
||
\v 5 شلّاق خوردهایم؛ به زندان افتادهایم؛ با تهاجم مردم خشمگین مواجه شدهایم؛ بیش از توان خود کار کردهایم؛ بیخوابی و گرسنگی کشیدهایم.
|
||
\v 6 با زندگی پاک خود، با بینش روحانی، با صبر، با مهربانی، با حضور روحالقدس در ما، و با محبت بیریای خود به همه ثابت کردهایم که ادعاهایمان بجاست.
|
||
\v 7 همواره حقیقت را گفتهایم؛ خدا در هر امری ما را یاری کرده است؛ با سلاحهای روحانی در دست راست برای حمله و در دست چپ برای دفاع، جنگیدهایم.
|
||
\p
|
||
\v 8 چه به ما احترام نمایند و چه بیاحترامی، چه از ما تعریف کنند و چه انتقاد، همواره نسبت به خداوند وفادار میمانیم. مردم ما را دروغگو میپندارند، حال آنکه جز حقیقت سخنی نمیگوییم.
|
||
\p
|
||
\v 9 گاهی همچون افراد بیارزش و گمنام به نظر میآییم، اما بسیاری ما را میشناسند. همواره خطر مرگ ما را تهدید میکند، اما هنوز زندهایم و خدا را خدمت میکنیم. مجروح شدهایم اما از پای در نیامدهایم.
|
||
\v 10 دلشکستهایم، اما در عین حال از شادی خداوند لبریزیم. فقیریم، ولی بسیاری را با گنجهای روحانی، ثروتمند میسازیم. صاحب چیزی نیستیم، اما همه چیز داریم.
|
||
\p
|
||
\v 11 ای دوستان عزیزم که در قرنتس هستید، با شما صادقانه سخن گفتیم و دل خود را برای شما گشودیم.
|
||
\v 12 اما اگر هنوز هم بین ما سردی هست، به علّت بیمحبتی ما نیست، بلکه در اثر کمی محبت شماست.
|
||
\v 13 با شما همچون فرزندان خود سخن میگویم. دلتان را برای محبت ما باز کنید و شما نیز محبت خود را به ما نشان دهید.
|
||
\s1 رابطهٔ ایماندار و بیایمان
|
||
\p
|
||
\v 14 با بیایمانان پیوند و همبستگی نداشته باشید. آیا میتواند بین پاکی و گناه پیوندی باشد؟ آیا نور و تاریکی با یکدیگر ارتباطی دارند؟
|
||
\v 15 یا بین مسیح و شیطان توافقی وجود دارد؟ آیا بین یک ایماندار و بیایمان وجه اشتراکی هست؟
|
||
\v 16 یا میتوان معبد خدا را با بتخانه یکی دانست؟ زیرا شما معبدی زنده هستید و خدا در شما ساکن است! چنانکه او فرموده است: «من در ایشان ساکن خواهم شد و در میانشان اقامت خواهم گزید، و من خدای آنان خواهم بود و ایشان قوم من.»\f + \fr 6:16 \ft \+xt لاویان ۲۶:۱۲ و حِزِقیال ۳۷:۲۷\+xt*.\f*
|
||
\v 17 از اینروست که خدا میفرماید: «از میان گناهکاران خارج شوید! خود را از ایشان جدا سازید! به چیزهای ناپاک دست نزنید تا شما را بپذیرم.\f + \fr 6:17 \ft \+xt اشعیا ۵۲:۱۱ و حِزِقیال ۲۰:۳۴\+xt* (نسخۀ یونانی).\f*
|
||
\v 18 آنگاه من پدر شما خواهم بود و شما پسران و دختران من! این است فرمودۀ خداوندِ قادر مطلق!»\f + \fr 6:18 \ft \+xt ۲سموئیل ۷:۱۴\+xt*.\f*
|
||
\c 7
|
||
\p
|
||
\v 1 دوستان عزیز، حال که خدا چنین وعدههایی به ما ارزانی داشته است، بیایید ما نیز خود را از تمام گناهانی که جسم و روحمان را آلوده میکند پاک کنیم، و با خداترسی به سوی قدوسیت کامل پیش برویم.
|
||
\s1 شادی پولس
|
||
\p
|
||
\v 2 خواهش میکنم بار دیگر دل خود را برای ما بگشایید. زیرا به هیچیک از شما بدی نکردهایم؛ هیچکس را گمراه نساختهایم؛ کسی را فریب ندادهایم و از کسی سوءاستفاده نکردهایم.
|
||
\v 3 قصد من سرزنش یا محکوم کردن شما نیست. نه! چون همانطور که قبلاً هم گفتهام، محبت ما نسبت به شما به قدری است که هیچ چیز در زندگی، حتی مرگ نیز، نمیتواند ما را از هم جدا کند.
|
||
\v 4 به شما اطمینان کامل دارم و به وجودتان افتخار میکنم. علیرغم تمام رنجها و سختیهایم، شما باعث تشویق من شدهاید و مرا شاد ساختهاید.
|
||
\p
|
||
\v 5 زمانی نیز که به ایالت مقدونیه رسیدیم، لحظهای آرامش نداشتیم بلکه از هر سو دچار زحمت شدیم؛ در بیرون، با دیگران در کشمکش بودیم و در درون نیز ترس و دلهره داشتیم.
|
||
\v 6 اما خدا که تسلی دهندهٔ افسردگان است، با آمدن تیتوس ما را آرامش و قوت قلب بخشید.
|
||
\v 7 نه فقط دیدن تیتوس باعث تسلی و شادی ما شد، بلکه قوت قلبی نیز که او از شما یافته بود ما را شاد کرد. زیرا او بازگو کرد که شما با چه اشتیاقی چشم به راه من بودهاید، و گفت که از آن واقعه چقدر غمگین شدهاید، و اینکه تا چه اندازه ما را دوست دارید و نسبت به ما وفادارید. با شنیدن این خبرها، شادی من چند برابر شد.
|
||
\p
|
||
\v 8 پس دیگر از فرستادن آن نامه پشیمان نیستم. البته تا مدتی از این کار ناراحت بودم، چون میدانستم که آن نامه، هر چند برای مدتی کوتاه، شما را بسیار غمگین ساخته است.
|
||
\v 9 اما اکنون خوشحالم که آن را فرستادم، نه برای اینکه شما را ناراحت کرد، بلکه به این دلیل که اندوه ناشی از آن، شما را به سوی خدا بازگردانید. این غم طبق خواست خدا بود؛ بنابراین، ضرری از جانب ما به شما نرسید.
|
||
\v 10 اما آن نوع غم که مد نظر خدا است، توبه را پدید میآوَرَد و منجر به نجات میگردد و پشیمانی بدان راه ندارد. اما غم و اندوه برای امور دنیوی، منتهی به مرگ روحانی میگردد.
|
||
\v 11 ببینید این غمی که برای خدا بود، چه نتایجی در شما پدید آورد: چه جدّیتی، چه اشتیاقی برای مُبَرّا ساختن خود، چه انزجاری، چه احساس خطری، چه دلتنگیای، چه غیرتی، و چه آمادگیای برای تنبیه آن خطاکار. در هر موردی، ثابت کردید که در خصوص آن موضوع بیتقصیر بودید.
|
||
\p
|
||
\v 12 وقتی آن نامه را نوشتم، قصدم این نبود که دربارهٔ خطایی که آن شخص نسبت به دیگری مرتکب شده بود، نظرم را بیان کرده باشم بلکه میخواستم در حضور خدا بر خودتان آشکار شود که چقدر نسبت به ما علاقه و ارادت دارید.
|
||
\p
|
||
\v 13 اما علاوه بر تسلی و قوت قلبی که از محبتتان یافتیم، از شادی تیتوس نیز بسیار دلگرم شدیم. او شاد شده بود از اینکه او را به گرمی پذیرفتید، و خاطرش از جانب شما آسوده شد.
|
||
\v 14 پیش از آنکه نزد شما بیاید، تعریف شما را نزد او کرده بودم و به او گفته بودم که چقدر به شما افتخار میکنم. شما نیز با رفتارتان، مرا سربلند کردید. همانطور که همیشه به شما راست گفتهایم، تعریفی نیز که از شما نزد تیتوس کرده بودیم، راست بود.
|
||
\v 15 تیتوس اکنون محبتش نسبت به شما بیش از پیش شده است، چون فراموش نمیکند که چگونه با ترس و احترام او را پذیرفتید، و با جان و دل سخنان و راهنماییهای او را به کار بستید.
|
||
\v 16 اکنون خوشحالم که میتوانم از هر جهت به شما اعتماد داشته باشم.
|
||
\c 8
|
||
\s1 سخاوتمندی کلیساهای مقدونیه
|
||
\p
|
||
\v 1 حال ای ایمانداران، میخواهم شما را آگاه سازم که فیض و لطفی که خدا به کلیساهای مقدونیه عطا فرموده، چه ثمرات خوبی به بار آورده است.
|
||
\p
|
||
\v 2 ایمانداران مقدونیه با اینکه در بوتۀ آزمایش، دچار زحمات شدیدی شدهاند، اما همواره شادند؛ و با اینکه در نهایت تنگدستی به سر میبرند، اما بسیار سخاوتمند و گشاده دست هستند.
|
||
\v 3 زیرا خود شاهد هستم که ایشان نه تنها تا حد توان خود، بلکه بیشتر از آن نیز کمک کردند. آنان با تمایل و رضایت کامل،
|
||
\v 4 از ما خواستند که کمکهای مالیشان را برای مسیحیان اورشلیم ببریم، تا در شادی کمک به ایمانداران شریک شوند.
|
||
\v 5 کاری که آنان انجام دادند، بیش از انتظار ما بود. ایشان در ابتدا قول دادند که خواست خداوند را بجا آورند، و سپس اعلام آمادگی کردند که هر خدمتی از آنان بخواهیم، انجام دهند.
|
||
\p
|
||
\v 6 به این سبب از تیتوس خواهش کردیم که باز به دیدن شما بیاید تا تشویقتان کند که شما نیز سهمی در این خدمت نیکوکارانه به عهده بگیرید، چون او خود قبلاً این کار را در میان شما آغاز کرده بود.
|
||
\v 7 شما در بسیاری از مسائل، از دیگران جلوترید: ایمانتان بیشتر است، سخنرانان بیشتری دارید، معلوماتتان عمیقتر است، اشتیاقتان برای خدمت بیشتر است و نسبت به ما نیز محبت زیادی دارید. پس میخواهم در این خدمت نیکوکارانه یعنی هدیه دادن نیز، از دیگران جلوتر باشید.
|
||
\v 8 این یک دستور نیست و نمیگویم که حتماً این کار را بکنید. بلکه اشتیاق کلیساهای دیگر را نمونه میآورم، تا شما نیز بتوانید نشان دهید که محبتتان واقعی است و فقط حرف نیست.
|
||
\v 9 زیرا خود از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید که هر چند در آن مقام آسمانیاش غنی بود، برای کمک به شما به این جهان آمد و فقیر شد، تا با فقر خود شما را غنی سازد.
|
||
\p
|
||
\v 10 پس حال نظر من این است: کاری را که سال گذشته آغاز کردید، اکنون به پایان برسانید. زیرا شما نه فقط نخستین کسانی بودید که موضوع کمک به دیگران را مطرح نمودید، بلکه پیشقدم شدید و آن را نیز عملی کردید.
|
||
\v 11 پس با همان شور و شوقی که این خدمت را شروع کردید، آن را تکمیل کنید، و از آنچه دارید تا آنجا که میتوانید کمک کنید. کاری را که در ابتدا با اشتیاق فراوان پیشنهاد کردید، اکنون به مرحلهٔ عمل درآورید.
|
||
\v 12 مقدار کمک مهم نیست، بلکه علاقه و توجه شما به این امر برای خدا اهمیت دارد. در ضمن، او انتظار ندارد که شما بیش از توانایی خود هدیه بدهید، بلکه تا آن حد که میتوانید.
|
||
\p
|
||
\v 13 البته منظورم این نیست که دیگران به قیمت ناراحتی و زحمت شما، در رفاه باشند!
|
||
\v 14 بلکه به گونهای به یکدیگر کمک کنید که همه به یک اندازه و یکسان داشته باشید. در حال حاضر شما اضافی دارید؛ بنابراین، میتوانید به ایشان کمک کنید. در آینده نیز اگر شما احتیاج داشته باشید، آنان نیاز شما را برآورده خواهند کرد. به این ترتیب، هر کس به اندازهٔ احتیاج خود خواهد داشت.
|
||
\v 15 به یاد آورید این نوشته را که میفرماید: «کسانی که زیاد جمع کرده بودند چیزی اضافه نداشتند و آنانی که کم جمع کرده بودند چیزی کم نداشتند.»\f + \fr 8:15 \ft \+xt خروج ۱۶:۱۸\+xt*.\f* پس شما نیز باید شریک نیازهای دیگران بشوید.
|
||
\s1 تیتوس نزد قرنتیان میرود
|
||
\p
|
||
\v 16 خدا را شکر که او در دل تیتوس نیز همان علاقه را ایجاد کرده که ما نسبت به شما داریم.
|
||
\v 17 وقتی از او خواهش کردم که نزد شما بیاید، با شادی پذیرفت. در واقع، او چنان مشتاق دیدار شما بود که خود از قبل تصمیم به آمدن داشت.
|
||
\v 18 همراه تیتوس، برادر دیگری را نیز میفرستم که همهٔ کلیساها او را به خاطر خدماتش به انجیل، میشناسند و برایش احترام قائلاند.
|
||
\v 19 کلیساها نه فقط او را احترام میکنند، بلکه او را به عنوان همسفر ما تعیین کردهاند تا با هم، این هدایا را به اورشلیم ببریم\f + \fr 8:19 \ft نگاه کنید به \+xt ۱قرنتیان ۱۶:۳‑۴\+xt*.\f*. این خدمت باعث جلال خداوند میشود و نیز علاقهٔ ما را برای کمک به نیازمندان، نشان میدهد.
|
||
\p
|
||
\v 20 در ضمن وقتی با هم سفر کنیم، دیگر کسی به ما سوءظن نخواهد داشت، زیرا مواظبیم که مبادا کسی دربارهٔ نحوهٔ جمعآوری و استفاده از این هدایای سخاوتمندانه، از ما ایراد بگیرد.
|
||
\v 21 ما مواظبیم که در حضور خداوند آنچه درست است انجام دهیم، همچنین میخواهیم دیگران نیز این را بدانند. از اینروست که چنین ترتیبی دادهایم.
|
||
\p
|
||
\v 22 برادر دیگری را نیز نزد شما میفرستم که همواره کوشایی و جدیت او را در خدمات و کارهای گوناگون دیدهایم. حال که میزان علاقه و تمایل شما را برای کمک به دیگران به او گفتهام، اشتیاقش برای آمدن نزد شما بیشتر شده است.
|
||
\p
|
||
\v 23 اما اگر کسی بپرسد که تیتوس کیست، بگویید که او همکار من است و برای کمک به شما آمده است. دربارهٔ آن دو برادر نیز میتوانید بگویید که نمایندگان کلیساهای این منطقه هستند و همواره باعث افتخار نام مسیح بودهاند.
|
||
\p
|
||
\v 24 پس خواهش میکنم محبتی را که نسبت به من دارید، به ایشان نیز ابراز دارید و از آنان به گرمی پذیرایی کنید تا همهٔ کلیساها بدانند که بیدلیل به شما افتخار نکردهایم.
|
||
\c 9
|
||
\s1 کمک به ایمانداران اورشلیم
|
||
\p
|
||
\v 1 البته تصور نمیکنم یادآوری این مسئله، یعنی کمک به ایمانداران، ضرورتی داشته باشد،
|
||
\v 2 چون میدانم که شما خودتان چه اشتیاقی برای کمکرسانی دارید. من با افتخار، به ایمانداران اهل مقدونیه گفتهام که شما در ایالت اَخائیه از سال گذشته آمادهٔ کمک بودهاید. در واقع، همین شور و شوق شما بود که بسیاری از ایشان را برانگیخت تا اقدام به کمک نمایند.
|
||
\v 3 اما از آنجا که به آنان گفتهام که هدایایتان آماده خواهد بود، اینک این برادران را میفرستم تا از این امر مطمئن شوم، مبادا تعریفهایی که از شما در این مورد کردهایم، نادرست بوده باشد.
|
||
\v 4 زیرا اگر بعضی از ایمانداران مقدونیه همراه من بیایند و ببینند که بعد از آن همه تعریف، هنوز هدایایتان آماده نیست، آنگاه هم ما شرمنده خواهیم شد، هم شما!
|
||
\p
|
||
\v 5 پس لازم دیدم که از این برادران خواهش کنم که پیش از من بیایند و هدایایی را که وعده داده بودید، آماده سازند. به این ترتیب، هنگام آمدن من، کمکهایتان آماده خواهد بود، و این نشان خواهد داد که شما نه از روی اجبار، بلکه از روی میل هدیه دادهاید.
|
||
\p
|
||
\v 6 فراموش نکنید که هر که کم بکارد، کم نیز درو خواهد کرد؛ و هر که زیاد بکارد، زیاد درو خواهد کرد.
|
||
\v 7 کسی را مجبور نکنید که بیش از آنچه قلباً در نظر دارد، بدهد بلکه بگذارید هر قدر که مایل است، بدهد زیرا خدا کسی را دوست دارد که با شادی هدیه میدهد.
|
||
\v 8 اما خدا قادر است هر نعمتی را بیش از نیازتان به شما عطا فرماید، تا نه فقط احتیاجات خودتان برآورده شود، بلکه از مازاد آن بتوانید برای خدمات نیکوکارانه و کمک به دیگران استفاده کنید.
|
||
\v 9 چنانکه نوشته شده است: «او با گشادهدستی به نیازمندان کمک میکند و محبت و نیکوکاریاش همواره مایهٔ افتخارش خواهد بود.»\f + \fr 9:9 \ft \+xt مزمور ۱۱۲:۹\+xt*.\f*
|
||
\p
|
||
\v 10 اما خدا که برای کشاورز بذر آماده میکند تا بکارد و درو کند و بخورد، به شما نیز بذر فراوان عطا خواهد کرد تا بکارید، و محصولتان را فزونی خواهد داد تا بتوانید از آن هر چه بیشتر برای کمک به دیگران استفاده کنید.
|
||
\v 11 بله، خدا به فراوانی به شما عطا خواهد کرد تا شما نیز با سخاوت به دیگران کمک کنید. و آنگاه که هدایای شما را به آنانی که نیازمندند برسانیم، به خاطر نیکوکاری شما، خدا را سپاس خواهند گفت.
|
||
\v 12 بنابراین، از هدایای شما دو نتیجهٔ نیکو حاصل میشود: یکی آنکه نیازهای ایمانداران برطرف میگردد، و دیگر آنکه باعث میشود به سبب آن، خدا را شکر کنند.
|
||
\v 13 کسانی که به آنان کمک میکنید، نه فقط برای هدایای سخاوتمندانهای که به ایشان و همگان میدهید، شاد میشوند بلکه خدا را نیز سپاس میگویند، چون این کار، ثابت میکند که شما از انجیل مسیح اطاعت میکنید.
|
||
\v 14 ایشان به سبب فیض بیپایان و عجیب خدا که در شما جلوهگر شده، با اشتیاق و محبتی عمیق برای شما دعا میکنند.
|
||
\p
|
||
\v 15 خدا را شکر برای هدیهاش عیسی مسیح، هدیهای عالی که با کلمات قابل وصف نیست!
|
||
\c 10
|
||
\s1 پولس از خدمت خود دفاع میکند
|
||
\p
|
||
\v 1 حال، با تواضع و مهربانی مسیح از شما درخواستی دارم. بله، این درخواست را همان پولس دارد که برخی از شما دربارهاش میگویید: «وقتی از ما دور است، نامههای تهدیدآمیز مینویسد، اما وقتی نزد ما میآید، جرأت نمیکند حتی سخنی بگوید!»
|
||
\v 2 درخواست من این است که کاری نکنید که وقتی نزد شما میرسم، با جسارت با شما رفتار کنم. نمیخواهم کار به جایی بکشد که مجبور شوم بعضی از شما را تنبیه کنم، یعنی آنانی را که تصور میکنند کارها و سخنان من، غیرروحانی و انسانی است.
|
||
\v 3 گرچه من یک انسان عادی و ضعیف هستم، اما برای پیروزی در مبارزات روحانی خود، از نقشهها و روشهای انسانی استفاده نمیکنم.
|
||
\v 4 اسلحهای که ما برای جنگ بهکار میبریم، اسلحۀ دنیوی نیست، بلکه دارای قدرتی الهی است برای انهدام دژها!
|
||
\v 5 ما هر استدلال و ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند، در هم میشکنیم و هر اندیشۀ طغیانگرانهای را اسیر ساخته، مطیع مسیح میگردانیم.
|
||
\v 6 ما در حال آمادهباش هستیم تا وقتی اطاعت خودِ شما کامل شد، هر نااطاعتی در دیگران را مجازات کنیم!
|
||
\p
|
||
\v 7 اِشکال شما این است که به ظاهر من نگاه میکنید، در نتیجه فقط ضعف و ناتوانی میبینید، اما به مسائل باطنی توجهی ندارید. با این همه، اگر کسی از شما ادعا میکند که از جانب مسیح، صاحب قدرت و اختیاری است، به یقین من نیز میتوانم چنین ادعایی بکنم.
|
||
\v 8 اما من این قدرت و اختیار را برای کمک به شما به کار بردهام، نه برای آزارتان. شاید تصور کنید که به اختیارات خود بیش از حد افتخار میکنم؛ اما چنین نیست.
|
||
\v 9 این را مینویسم تا گمان نکنید که وقتی در نامههایم سرزنشتان میکنم، قصدم فقط ترساندن شماست و بس.
|
||
\v 10 زیرا بعضی میگویند: «نامههایش سنگین و پرقدرت است، اما حضورش ضعیف و موعظههایش بیارزش است!»
|
||
\v 11 چنین افرادی باید بدانند که همانگونه که در نامههایمان و در غیاب خود سختگیر هستیم، در عمل و در حضور نیز سختگیر خواهیم بود.
|
||
\p
|
||
\v 12 ما جرأت نداریم خود را در ردیف کسانی قرار دهیم که خودستایی میکنند. خود را نیز با آنها مقایسه نمیکنیم. کار ایشان عاقلانه نیست که خود را با یکدیگر مقایسه میکنند، و خود را با معیارهایی میسنجند که خودشان تعیین کردهاند!
|
||
\v 13 ولی ما به اختیارات و به آنچه متعلق به ما نیست، افتخار نمیکنیم؛ بلکه در محدودهٔ کارهایی افتخار میکنیم که خدا به ما سپرده است، محدودهای که شامل خدمت در میان شما نیز میگردد.
|
||
\v 14 پس وقتی ادعا میکنیم که اختیاراتی در مورد شما داشته، و حقی به گردن شما داریم، پا را از حد خود فراتر نمیگذاریم، چون طبق نقشهٔ خدا، ما نخستین کسانی بودیم که پیام انجیل مسیح را به شما رساندیم.
|
||
\v 15 در ضمن هرگز نخواستهایم زحماتی را که دیگران برای شما کشیدهاند، به خود نسبت دهیم و به آنها افتخار کنیم، بلکه آرزوی ما این است که ایمانتان رشد کند و در چارچوب همان نقشه خدا، خدمت ما در میان شما گسترش یابد.
|
||
\p
|
||
\v 16 پس از آن میتوانیم پیام انجیل را به شهرهای دورتر از شما هم برسانیم، به شهرهایی که تا به حال کسی این پیام را به آنجا نرسانیده است؛ به این ترتیب مانند برخی وارد قلمرو کار دیگران نمیشویم و به کار دیگران افتخار نمیکنیم.
|
||
\v 17 چنانکه در کتب مقدّس نوشته شده: «اگر کسی میخواهد به چیزی افتخار کند، به کاری که خداوند انجام داده است افتخار کند.»
|
||
\v 18 زیرا مهم آن نیست که شخص از خود و از کارهایی که انجام داده است تعریف و تمجید کند، بلکه مهم آنست که خداوند او را تحسین نماید.
|
||
\c 11
|
||
\s1 پولس و رسولان دروغین
|
||
\p
|
||
\v 1 امیدوارم با این سخنان جاهلانه، شما را خسته نکرده باشم. خواهش میکنم تحمل کنید و بگذارید هر چه در دل دارم بگویم.
|
||
\v 2 زیرا من غیرتی خدایی نسبت به شما دارم، و از این نگرانم که مبادا غیر از مسیح، به دیگری نیز دل ببندید. زیرا آرزوی من این است که شما مانند دوشیزهای پاکدامن باشید که عشق و محبت خود را فقط برای کسی نگاه میدارد که با او ازدواج خواهد کرد.
|
||
\v 3 اما میترسم همانگونه که حوا فریب حیلۀ مار را خورد، فکر شما نیز از سرسپردگی صادقانه و خالصی که به مسیح دارید، منحرف شود.
|
||
\v 4 ترس من به این سبب است که شما خیلی ساده و زودباورید و هر کس هر چه بگوید، فوراً باور میکنید. حتی اگر عیسای دیگری را معرفی کنند، غیر از آنکه ما به شما معرفی کردیم، یا دربارهٔ روح دیگری سخن گویند، غیر از آن روحالقدس که خدا به شما بخشیده، و یا راه دیگری برای نجات پیش پای شما قرار دهند، شما همه را باور میکنید.
|
||
\p
|
||
\v 5 اما فکر نمیکنم از این «رسولان بزرگ» چیزی کم داشته باشم.
|
||
\v 6 من حتی اگر سخنران خوبی نباشم، اما در شناخت حقایق روحانی چیزی کم ندارم، و شما نیز متوجهٔ این نکته شدهاید، زیرا این امر را بارها ثابت کردهام.
|
||
\p
|
||
\v 7 آیا گناه کردم که پیام انجیل را بدون دریافت هیچ کمک مالی، به شما اعلام کردم و خود را حقیر ساختم تا شما سرافراز شوید؟
|
||
\v 8 من با پذیرفتن کمک مالی از کلیساهای دیگر، آنها را «غارت» کردم، تا بتوانم شما را خدمت کنم.
|
||
\v 9 و در تمام مدتی که نزد شما بودم، از هدایای این کلیساها امرار معاش کردم تا بتوانم بدون گرفتن کمکی از شما، به شما خدمت کنم؛ و زمانی که این هدایا تمام شد و دیگر چیزی برای گذران زندگی نداشتم، باز دست کمک به سوی شما دراز نکردم، زیرا مسیحیان مقدونیه برایم هدیه آوردند. تا به حال از شما کمکی نخواستهام و هرگز نیز نخواهم خواست.
|
||
\v 10 به آن راستی مسیح که وجود مرا فرا گرفته، سوگند که هیچکس در سرتاسر ایالت اَخائیه نخواهد توانست مانع شود که به این امر افتخار کنم.
|
||
\v 11 شاید فکر کنید که چرا؟ آیا به این دلیل که شما را دوست ندارم؟ نه! خدا میداند که چقدر شما را دوست دارم.
|
||
\v 12 اما به این روش خود ادامه خواهم داد و کمکهای مالی شما را نخواهم پذیرفت، تا آنانی که ادعا میکنند که همانند ما خدا را خدمت میکنند، امکان چنین ادعایی را نداشته باشند.
|
||
\p
|
||
\v 13 این قبیل افراد هرگز از جانب خدا فرستاده نشدهاند. ایشان فریبکارانی هستند که از سادگی شما سوءاستفاده کرده، خود را رسولان مسیح معرفی کردهاند.
|
||
\v 14 اما جای تعجب نیست. چون اگر شیطان میتواند خود را به صورت فرشتهٔ نور درآورد،
|
||
\v 15 خدمتکارانش نیز میتوانند خود را به شکل خدمتگزاران خدا درآورند. اما سرانجام، ایشان به سزای اعمال زشت خود خواهند رسید.
|
||
\s1 پولس به زحمات خود فخر میکند
|
||
\p
|
||
\v 16 بار دیگر خواهش میکنم که گمان نکنید سخنان من از روی نادانی است. حتی اگر اینچنین فکر میکنید، باز به سخنان منِ نادان توجه کنید و بگذارید من نیز مانند آنان، کمی خودستایی کنم.
|
||
\v 17-18 \vp ۱۷و۱۸\vp* البته خودستایی شایستهٔ خدمتگزار خداوند نیست؛ اما برای اینکه بتوانم خود را با آنانی که دائماً نزد شما از خود تعریف و تمجید میکنند، مقایسه نمایم، من نیز راه احمقانهٔ ایشان را در پیش میگیرم.
|
||
\p
|
||
\v 19-20 \vp ۱۹و۲۰\vp* شما که خود را چنین دانا میپندارید، چگونه با اشتیاق به گفتههای این نادانان گوش میدهید؟ ناراحت هم نیستید که شما را اسیر خود میکنند، هر چه دارید از چنگتان در میآورند، از سادگی شما سوءاستفاده میکنند و به صورتتان سیلی میزنند!
|
||
\v 21 با شرمساری اعتراف میکنم که ما در مقایسه با این افراد، آنقدر نیرومند و جسور نبودهایم که بتوانیم چنین رفتاری با شما داشته باشیم!
|
||
\p اما بار دیگر از روی نادانی میگویم که آنان به هر چه ببالند، من نیز میتوانم ببالم.
|
||
\v 22 آیا به این فخر میکنند که عبرانی هستند؟ من نیز هستم! میگویند اسرائیلی و قوم برگزیدهٔ خدا هستند؟ مگر من نیستم؟! میگویند که از نسل ابراهیم هستند؟ من نیز هستم!
|
||
\v 23 به این میبالند که مسیح را خدمت میکنند؟ گرچه به این نحو سخن گفتن، دیوانگی است، اما من خیلی بیشتر از ایشان به او خدمت کردهام. من متحمل زحمات زیادتری شدهام؛ بیش از آنان به زندان افتادهام، بیشتر شلّاق خوردهام و دفعات بیشتری با مرگ روبرو شدهام.
|
||
\v 24 مقامات یهودی پنج بار مرا محکوم به سی و نه ضربه شلّاق کردند.
|
||
\v 25 سه بار مرا با چوب زدند. یک بار سنگسار شدم. سه بار در سفرهای دریایی، کشتیمان غرق شد. یک شبانه روز با امواج دریا دست به گریبان بودم.
|
||
\v 26 به نقاط دور دست و خسته کننده سفر کردهام؛ طغیان رودخانهها، حملهٔ دزدان، آزار هموطنان یهودی و نیز آزار غیریهودیان همواره مرا تهدید کرده است. در شهرها با خطر هجوم جمعیت خشمگین، و در بیابان و دریا با خطر مرگ روبرو بودهام. در کلیساها نیز خطر کسانی که به دروغ ادعای برادری دارند، مرا تهدید کرده است.
|
||
\v 27 با خستگی و مشقت و بیخوابی خو گرفتهام. گرسنگی و تشنگی کشیدهام و چیزی برای خوردن نداشتهام. بارها سرمای زمستان را بدون لباس کافی گذراندهام.
|
||
\p
|
||
\v 28 علاوه بر تمام اینها، باری دارم که روز و شب بر دوشم سنگینی میکند و آن احساس مسئولیتی است که برای تمام کلیساها دارم.
|
||
\v 29 کیست از اعضای کلیسا که ناتوان شود، و من نیز همان ناتوانی را احساس نکنم؟ کیست که در گناه گرفتار شود و من در درون خود نسوزم؟
|
||
\p
|
||
\v 30 اگر قرار باشد از خود تعریف و تمجید کنم، ترجیح میدهم از چیزهایی باشد که ضعف مرا نشان میدهند.
|
||
\v 31 خدا که پدر خداوند ما عیسی مسیح است و تا ابد شایستهٔ تمجید و ستایش میباشد، میداند که راست میگویم.
|
||
\v 32 زمانی که در دمشق بودم، فرماندار شهر که از «حارث» پادشاه دستور میگرفت، بر دروازهها مأمور گمارده بود تا مرا دستگیر کنند.
|
||
\v 33 اما مرا در زنبیلی گذاشتند و با طناب از پنجرهای که بر دیوار شهر بود، پایین فرستادند و از چنگ او گریختم!
|
||
\c 12
|
||
\s1 رؤیای پولس و عارضهٔ جسمی او
|
||
\p
|
||
\v 1 گرچه چنین تعریف کردن از خود فایدهای ندارد، اما باید ادامه دهم و از رؤیاهایی که دیدهام و مکاشفههایی که خداوند به من بخشیده است، تعریف کنم.
|
||
\p
|
||
\v 2 مردی را در مسیح میشناسم\f + \fr 12:2 \ft منظور پولس از آن مرد، خودش است.\f*، که چهارده سال پیش به آسمان سوم برده شد، در بدن یا بیرون از بدن، نمیدانم، خدا میداند.
|
||
\v 3 و میدانم که این مرد، در بدن یا بیرون از بدن، باز هم نمیدانم، خدا میداند، به فردوس برده شد
|
||
\v 4 و چیزهایی ناگفتنی شنید، چیزهایی که هیچکس اجازه ندارد بر زبان بیاورد.
|
||
\v 5 دربارۀ چنین شخصی افتخار خواهم کرد، اما دربارۀ خودم، تنها به ضعفهایم افتخار خواهم کرد –
|
||
\v 6 گرچه حتی اگر مایل باشم افتخار کنم، عملی نامعقول نخواهد بود، زیرا حقیقت را بیان خواهم کرد، اما از این کار اجتناب میورزم، تا هیچ فردی در خصوص من چیزی بیشتر نپندارد، جز آنچه که در من میبیند یا از من میشنود.
|
||
\p
|
||
\v 7 اما برای آنکه از این مکاشفات خارقالعاده احساس غرور به من دست ندهد، خاری در جسمم به من داده شد، یعنی فرستادهٔ شیطان، تا مرا آزار دهد.
|
||
\v 8 سه بار به خداوند التماس کردم که آن را از من بردارد.
|
||
\v 9 اما او فرمود: «تنها چیزی که نیاز داری، فیض من است، زیرا قدرت من در ضعف کامل میشود.» پس حال با شادی به ضعفهای خود میبالم، تا قدرت مسیح بر من قرار بگیرد.
|
||
\v 10 به همین سبب، به خاطر مسیح در ضعفها، اهانتها، سختیها، آزارها، و مشکلات شادمانم. زیرا وقتی ضعیفم، آنگاه نیرومندم.
|
||
\s1 توجه و علاقهٔ پولس به قرنتیان
|
||
\p
|
||
\v 11 شما مرا مجبور کردید که همچون یک نادان، از خود تعریف کنم، در حالی که شما خود میبایست مرا تحسین میکردید. زیرا گرچه هیچ هستم، اما از این «رسولان بزرگ» چیزی کم ندارم.
|
||
\v 12 زمانی که با شما بودم و با صبر و شکیبایی، خدا را خدمت میکردم، او توسط من معجزات و کارهای شگفتآور بسیاری در میان شما انجام داد. همین معجزات، دلیل و گواه هستند بر اینکه من رسول و فرستادهٔ خدا میباشم.
|
||
\v 13 تنها کاری که در کلیساهای دیگر انجام دادهام، ولی برای شما نکردهام، این است که سربار شما نشدهام و از شما کمک مالی نخواستهام، خواهش میکنم این کوتاهی مرا ببخشید!
|
||
\p
|
||
\v 14 حال برای سومین بار قصد دارم نزد شما بیایم؛ این بار نیز سربار شما نخواهم بود، زیرا نه اموال شما را بلکه خود شما را میخواهم! فراموش نکنید که شما فرزندان من هستید؛ وظیفهٔ فرزندان نیست که زندگی والدین خود را تأمین کنند، بلکه والدین هستند که باید نیازهای فرزندان خود را برآورده سازند.
|
||
\v 15 من نیز با کمال میل حاضرم هر چه دارم و حتی خود را فدای شما کنم تا از لحاظ روحانی تقویت شوید؛ گرچه هر قدر بیشتر به شما محبت میکنم، محبت شما به من کمتر میشود!
|
||
\p
|
||
\v 16 برخی از شما تصدیق میکنید که من سربارِ شما نبودهام. اما بعضی دیگر ممکن است تصور کنند که من حیلهگر بودم و با بعضی ترفندها از شما بهرهای بردهام!
|
||
\v 17 اما چگونه؟ آیا کسانی که نزد شما فرستادم، از شما استفادهای بردند؟
|
||
\v 18 وقتی از تیتوس خواهش کردم که به نزد شما بیاید و برادر دیگرمان را به همراه او فرستادم، آیا ایشان از شما سودی بردند؟ مگر راه و روش ما یکسان نبوده است؟
|
||
\p
|
||
\v 19 شاید تصور میکنید که تمام این سخنان برای آن است که بار دیگر نظر لطف شما را نسبت به خود جلب نماییم. اما اصلاً چنین نیست! خدا شاهد است که منظور ما از این گفتهها، کمک به شما دوستان عزیز است، چون خواهان بنا و تقویت روحانی شما هستیم.
|
||
\v 20 زیرا میترسم وقتی نزد شما بیایم، از دیدن وضعتان خشنود نشوم؛ آنگاه شما نیز از نحوهٔ برخورد من با وضع خود، شاد نخواهید شد. میترسم که بیایم و ببینم که در میان شما مشاجره، حسادت، تندخویی، خودخواهی، تهمت، بدگویی، غرور و تفرقه وجود دارد.
|
||
\v 21 بله، میترسم وقتی این بار نیز نزد شما بیایم، باز خدا مرا به سبب شما شرمنده سازد. بیم دارم که باز ماتم بگیرم، چون بسیاری از شما که پیش از این گناه کردهاند، از ناپاکی، گناهان جنسی و فسق و فجوری که مرتکب شدهاند، توبه نکردهاند.
|
||
\c 13
|
||
\s1 آخرین هشدار
|
||
\p
|
||
\v 1 این سومین باری است که به دیدار شما میآیم. (همانطور که در کتب مقدّس نوشته شده: «به گواهی دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت میشود.\f + \fr 13:1 \ft \+xt تثنیه ۱۹:۱۵\+xt*.\f*»)
|
||
\v 2 آخرین باری که نزد شما بودم، به آنانی که مرتکب گناه میشدند، اخطار کردم. اکنون به آنان و نیز به سایرین، باز هشدار میدهم که این بار از خطای کسی چشمپوشی نخواهم کرد،
|
||
\v 3 و دلایل کافی نیز ارائه خواهم داد تا ثابت کنم که مسیح بهوسیلهٔ من سخن میگوید. مسیح در روابط و برخوردش با شما ضعیف نیست بلکه قدرتی است عظیم در وجود شما.
|
||
\v 4 اگرچه بدن ضعیف و انسانی او بر روی صلیب مرد، اما اکنون بهوسیلهٔ قدرت عظیم خدا او زنده است. ما نیز با اینکه در جسم خود ضعیف هستیم، اما در او زنده و قوی میباشیم و در روابط خود با شما، تمام قدرت خدا را در اختیار داریم.
|
||
\p
|
||
\v 5 خود را امتحان کنید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه. ایمان خود را بسنجید. آیا از حضور و قدرت عیسی مسیح در وجود خود آگاهید؛ اگر چنین نیست در این امتحان مردود هستید.
|
||
\v 6 امیدوارم بپذیرید که من از این امتحان ایمان، سربلند بیرون آمدهام و براستی از آن مسیح هستم.
|
||
\p
|
||
\v 7 حال، از خدا درخواست میکنیم که شما عملی نادرست انجام ندهید، نه به این دلیل که مردم ببینند که از آزمون موفق بیرون آمدهایم، بلکه دعا میکنیم که شما عمل درست را انجام دهید، حتی اگر به نظر برسد که ما موفق نشدهایم.
|
||
\v 8 زیرا نمیتوانیم کاری برخلاف راستی انجام دهیم، بلکه باید همواره برای راستی بایستیم.
|
||
\v 9 راضی هستیم ضعیف بمانیم اما شما قوی باشید. بزرگترین آرزو و دعای ما این است که شما در ایمانِ مسیحی خود به حد کمال برسید.
|
||
\p
|
||
\v 10 این مطالب را به این امید مینویسم که وقتی نزدتان آمدم، نیازی نباشد که شما را سرزنش و تنبیه نمایم. زیرا میخواهم از اقتداری که خداوند به من داده است، برای تقویت و بنا کردن شما استفاده کنم، نه برای ویران کردن شما.
|
||
\b
|
||
\s1 آخرین نکته
|
||
\p
|
||
\v 11 آخرین نکتهای که مایلم بنویسم، این است: شاد باشید. رشد کنید و بالغ شوید. همدیگر را تشویق کنید. در صلح و صفا زندگی کنید. خدا که سرچشمهٔ محبت و آرامش است، با شما باشد.
|
||
\p
|
||
\v 12 با بوسهای مقدّس به یکدیگر سلام بگویید.
|
||
\v 13 تمام ایمانداران اینجا به شما سلام میرسانند.
|
||
\v 14 فیض خداوند ما عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقت روحالقدس با همۀ شما باشد.
|