\v 35 او هنوز سُخَن میگُفت کِ عَدهای اَز خانۀ یایروس، رَئیسِ کنیسه، آمدَند و گُفتَند: «دُختَرت مُرد! دیگَر چِرا اُستاد را زَحمَت میدهی؟»