|
\v 13 عیسی بارِ دیگَر بِ کِنارِ دَریا رَفت. مَردُم هَمه نَزدَش گَرد میآمدَند و او آنان را تَعلیم میداد. \v 14 هَنگامی کِ قَدم میزَد، لاوی پِسَرِ حَلْفای را دید کِ دَر خَراجگاه نِشِسته بود. بِ او گُفت: «اَز پِیِ مَن بِیا.» او بَرخاست و اَز پِیِ عیسی روان شُد. |