\v 51 یه جوونی که فقط یه پارچه کتانی دورش پیچیده بود، دنبال عیسا رفته بُود. ولی وقتی سربازا خواستن اَ ره بگیرن، \p \v 52 اون پارچه ره ول کرد و لخت فرار کرد.