Wed Jul 03 2024 11:49:35 GMT+0400 (Georgia Standard Time)

12/04.txt

@@ -1,2 +1,2 @@
-\v 4 \v 5 سپس غلامی دیگر نزد اونا فِرستاد، ولی باغبانان سرش ره شِکستن و به او بی‌حرمتی کردن.  باز غلامی دیگر فِرستاد، امّا او ره کشتَن. و به همین‌گونه با بَسیاری دیگر رفتار کردن؛ بَعضی ره زدن و بَعضی ره کشتَن. ۶. او تنها یک تن دیگر داشت که بفرسته و آن، پسر محبوبش بود. پس او ره آخر همه روانه کرد و با خود گفت: «پسرم ره حرمت خواهند نهاد.» ۷. امّا باغبانان به یکدیگر گفتَن: «این وارثِه؛ بیایین او ره بکشیم تا میراث اَز آن ما شه.» ۸. پس او ره گِرفته، کُشتن و اَز تاکستان بیرون اَفکندَن. ۹. حال، صاحب تاکستان چه خواهد کرد؟ خواهد آمد و باغبانان ره هلاک کرده، تاکستان ره به دیگران خواهد سپرد. ۱۰. مگر در کُتب مُقدّس نخوانده‌این که: «”سنگی که معماران رد کردن، مُهمترین سنگ بَنا شُده؛ ۱۱. خداوند چنین کرده و در نظر ما شِگفت می‌نماید“؟»
+\v 4 \v 5 سپس غلامی دیگر نزد اونا فِرستاد، ولی باغبانان سرش ره شِکستن و به او بی‌حرمتی کردن.  باز غلامی دیگر فِرستاد، امّا او ره کشتَن. و به همین‌گونه با بَسیاری دیگر رفتار کردن؛ بَعضی ره زدن و بَعضی ره کشتَن. ۶. ةرد؟ خواهد آمد و باغبانان ره هلاک کرده، تاکستان ره به دیگران خواهد سپرد. ۱۰. مگر در کُتب مُقدّس نخوانده‌این که: «”سنگی که معماران رد کردن، مُهمترین سنگ بَنا شُده؛ ۱۱. خداوند چنین کرده و در نظر ما شِگفت می‌نماید“؟»
 ۱۲. اون‌وقت بر آن شدن عیسی ره گِرفتار کنن، چراکه دریافتَن که این مَثَل ره دَرباره اونا گُفته، امّا اَز جَمعیت بیم داشتن؛ پس او ره تَرک کردن و رفتن.

12/06.txt

@@ -0,0 +1 @@
+\v 6 \v 7 ۶. او تنها یک تن دیگر داشت که بفرسته و آن، پسر محبوبش بود. پس او ره آخر همه روانه کرد و با خود گفت: «پسرم ره حرمت خواهند نهاد.» ۷. امّا باغبانان به یکدیگر گفتَن: «این وارثِه؛ بیایین او ره بکشیم تا میراث اَز آن ما شه.»

12/08.txt

@@ -0,0 +1 @@
+\v 8 \v 9 پس او ره گِرفته، کُشتن و اَز تاکستان بیرون اَفکندَن. ۹. حال، صاحب تاکستان چه خواهد کرد؟ خواهد آمد و باغبانان ره هلاک کرده، تاکستان ره به دیگران خواهد سپرد.

12/10.txt

@@ -0,0 +1,2 @@
+\v 10 \v 11 \v 12 ۱۰. مگر در کُتب مُقدّس نخوانده‌این که: «”سنگی که معماران رد کردن، مُهمترین سنگ بَنا شُده؛ ۱۱. خداوند چنین کرده و در نظر ما شِگفت می‌نماید“؟»
+۱۲. اون‌وقت بر آن شدن عیسی ره گِرفتار کنن، چراکه دریافتَن که این مَثَل ره دَرباره اونا گُفته، امّا اَز جَمعیت بیم داشتن؛ پس او ره تَرک کردن و رفتن.