1 line
917 B
Plaintext
1 line
917 B
Plaintext
\v 4 چون سُخنانش به پایان رِسید، به شَمعون گفت: «قایق ره به جایی عَمیق بَبر، و تُورها ره برای صید ماهی در آب أَفکنید.» \p \v 5 شَمعون پاسخ داد: «أُستاد، تَمامی شب ره سَخت تَلاش کردیم و چیزی نَگرفتیم. أَمّا چون تو میگویی، تُورها ره در آب خواهیم أَفکند.» \p \v 6 وقتی چنین کردند، آنقدر ماهی گِرفتند که چیزی نَمانده بود تُورهایشان پاره شود! \p \v 7 أَز این رو، أَز دوستان خود در قایق دیگر به إِشاره خَواستند تا به یاریشان آیَند. آنها آمدند و هر دو قایق ره آنقدر أَز ماهی پُر کردند که چیزی نَمانده بود در آب فُرو رَوند. |