smy_luk_text_ulb/24/13.txt

1 line
354 B
Plaintext

\v 13 تو همون روز، دُوتا از اونا داشتن به دهکده‌ای می‌رفتن که اسمش عِمائوس بود و دُو فَرسَنگی از اورشَلیم فاصله داشت. \p \v 14 اونا داشتن دربارۀ همِه‌ی اتفاقایی که اُفتاده بود، با هم گُفتگو می‌کردَن.