smy_luk_text_ulb/23/08.txt

1 line
472 B
Plaintext

\v 8 وقتی هیرودیس عیسا ره دید، خیلی خوشحال شد، چون مدت زیادی بود که می‌خواست اَ ره ببینه و امیدوار بود که معجزه‌ای از عیسا ببینه. \p \v 9 هیرودیس از عیسا سوالای زیادی کرد، ولی عیسا بهش جوابی نداد. \p \v 10 سران کاهنان و علمای دین که اونجا بودن، سخت عیسا ره متهم می‌کردن.