\v 38 در آنجا نَبیه‌ای می‌زیست، حَنّا نام، دُختر فَنوئیل أَز قبیلۀ أَشیر، که بسیار سالخورده بود. حَنّا پس أَز هِفت سال زِناشویی، شُوهرش ره أَز دست داده بود \p \v 37 و تا هَشتاو چار سالگی بیوه بُود . وی هیچ وقت معبِد تَر ک نَکرد بَلکُن شَبانه‌روز، با روزه و دعا به عِبادت مَشغول بود. \p \v 36 حَنّا نیز در همان هنگام پیش آمد و خُدا ره سِپاس گفته، با هَمه کسانی که چِشم‌إِنتظار رِهایی أُورشلیم بودند، دربارۀ عیسی سُخن گفت.