Wed Nov 20 2024 23:25:20 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
c16a5276ff
commit
9c51a726cf
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 41 بعد عیسا بهشون گفت: "چطور میگین مسیح پسر داووده؟ \p \v 42 چون داوود تو کتاب مزامیر میگه: \p "خداوند به خداوند من گفت: \p به دست راست من بشین \p \v 43 تا وقتی که دشمنات ره زیر پای تو بزارم." \p \v 44 اگه داوود اَ ره خداوند میخونه، چطوری میتونه پسر داوود باشه؟"
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 45 وقتی مردم داشتن گوش میدادن، عیسا به شاگرداش گفت: \p \v 46 "از علمای دین برحذر باشین که دوست دارن تو قباهای بلند راه برن و مردم تو کوچه و بازار سلامشون کنن. تو کنیسا بهترین جا ره میخوان و تو ضیافتها سر سفره میشینن. \p \v 47 ولی از یه طرف خونه بیوهزنا ره غارت میکنن و از طرف دیگه، برای تظاهر دعای بلند میخونن. مجازات اینا خیلی سختتر خواهد بود."
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\c 21 \v 1 عیسا به اطراف نگاه کرد و ثروتمندا ره دید که هدایای خودشون ره تو صندوق بیتالمال معبد مینداختن. \p \v 2 وسط اونا، بیوهزنی فقیر هم بود که دو قرون تو صندوق انداخت. \p \v 3 عیسا گفت: "بهراستی به شما میگم، این بیوهزن فقیر از همه بیشتر داد. \p \v 4 چون اونا از دارایی زیادشون دادن، ولی این زن تو تنگدستی خودش، همه روزیشو داد."
|
Loading…
Reference in New Issue