Wed Jul 03 2024 13:36:15 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
c4598960ba
commit
5379052e5b
33
02/01.txt
33
02/01.txt
|
@ -1,30 +1,3 @@
|
|||
\c 2 \v 1 \v 2 \v 3 1. در آن روزها، آگوستوسِ قیصر فَرمانی صادِر کرد تا مَردمان جَهان همگی سَرشماری شوند.
|
||||
2. این نُخستین سَرشماری بود و در أَیام فَرمَانداری کورینیوس بر سوریه أَنجام میشد.
|
||||
3. پس، هر کس روانۀ شهر خود شد تا نامنویسی شود.
|
||||
4.
|
||||
6.
|
||||
شَبانان و فَرشتگان
|
||||
8.
|
||||
10.
|
||||
13.
|
||||
15.
|
||||
17.
|
||||
آیین تَقدیم عیسی در خانۀ خُدا
|
||||
21.
|
||||
22.
|
||||
25.
|
||||
27.
|
||||
30.
|
||||
33.
|
||||
36.
|
||||
39.
|
||||
عیسای نوجَوان در خانۀ خُدا
|
||||
41.
|
||||
45. و چون او ره نَیافتند، در جُستجویش به أُورشلیم بازگَشتند.
|
||||
46. پس أَز سه روز، سَرانجام او ره در مَعبد یافتند. در میان مُعلمان نِشسته بود و به سُخنان ایشان گُوش فَرا میداد و أَز آنها پُرسشها میکرد.
|
||||
47. هر که سُخنان او ره میشنید، أَز فَهم او و پاسخهایی که میداد، در شِگفت میشد.
|
||||
48. چون والدینش او ره در آنجا دیدند، شِگفتزده شدند. مادرش به او گفت: «پِسرم، چرا با ما چنین کردی؟ پِدرت و من با نِگرانی بسیار در جُستجوی تو بودیم.»
|
||||
49. أَمّا او در پاسخ گفت: «چرا مرا میجُستید؟ مَگر نمیدانستید که میباید در خانۀ پِدرم باشم؟»
|
||||
50. أَمّا آنها معنای این سُخن ره که بدیشان گفت درنیافتند.
|
||||
51. پس با ایشان به راه أَفتاد و به ناصره رفت و مُطیع ایشان بود. أَمّا مادرش تَمایی این أُمور ره به خاطر میسپرد.
|
||||
52. و عیسی در قامَت و حِکمت، و در مَحبوبیت نزد خُدا و مردم، تَرقّی میکرد.
|
||||
\c 2 \v 1 \v 2 \v 3 .شوند.
|
||||
این نُخستین سَرشماری بود و در أَیام فَرمَانداری کورینیوس بر سوریه أَنجام میشد.
|
||||
پس، هر کس روانۀ شهر خود شد تا نامنویسی شود.
|
||||
|
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
|||
\v 45 \v 46 \v 47 و چون او ره نَیافتند، در جُستجویش به أُورشلیم بازگَشتند.
|
||||
46. پس أَز سه روز، سَرانجام او ره در مَعبد یافتند. در میان مُعلمان نِشسته بود و به سُخنان ایشان گُوش فَرا میداد و أَز آنها پُرسشها میکرد.
|
||||
47. هر که سُخنان او ره میشنید، أَز فَهم او و پاسخهایی که میداد، در شِگفت میشد.
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
|||
\v 48 \v 49 \v 50 چون والدینش او ره در آنجا دیدند، شِگفتزده شدند. مادرش به او گفت: «پِسرم، چرا با ما چنین کردی؟ پِدرت و من با نِگرانی بسیار در جُستجوی تو بودیم.»
|
||||
49. أَمّا او در پاسخ گفت: «چرا مرا میجُستید؟ مَگر نمیدانستید که میباید در خانۀ پِدرم باشم؟»
|
||||
50. أَمّا آنها معنای این سُخن ره که بدیشان گفت درنیافتند.
|
|
@ -0,0 +1,2 @@
|
|||
\v 51 \v 52 پس با ایشان به راه أَفتاد و به ناصره رفت و مُطیع ایشان بود. أَمّا مادرش تَمایی این أُمور ره به خاطر میسپرد.
|
||||
52. و عیسی در قامَت و حِکمت، و در مَحبوبیت نزد خُدا و مردم، تَرقّی میکرد.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
3
|
|
@ -68,6 +68,7 @@
|
|||
"01-76",
|
||||
"01-78",
|
||||
"01-80",
|
||||
"02-title"
|
||||
"02-title",
|
||||
"03-title"
|
||||
]
|
||||
}
|
Loading…
Reference in New Issue