Wed Jul 03 2024 19:12:50 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
4a5458bcd0
commit
47f85c1106
|
@ -19,13 +19,8 @@
|
||||||
۳۰
|
۳۰
|
||||||
لوقا ۹:۳۷-۴۲ و ۴۳-۴۵ – مَتّی ۱۷:۱۴-۱۸ و ۲۲ و ۲۳؛ مَرقُس ۹:۱۴-۲۷ و ۳۰-۳۲
|
لوقا ۹:۳۷-۴۲ و ۴۳-۴۵ – مَتّی ۱۷:۱۴-۱۸ و ۲۲ و ۲۳؛ مَرقُس ۹:۱۴-۲۷ و ۳۰-۳۲
|
||||||
۳۷
|
۳۷
|
||||||
۳۹ روحی ناگهان او را میگیرد و او در دَم نَعره برمیکشد و دچار تَشَنُّج میشود، به گونهای که دهانش کف میکند. این روح بهدُشواری رهایش میکند، و او را مَجروح وامیگذارد.
|
۳۹
|
||||||
۴۰ به شاگردانت التماس کردم از او بیرونش کنند، امّا نتوانستند.»
|
۴۱
|
||||||
۴۱ عیسی پاسخ داد: «ای نسل بیایمان و مُنحرف، تا به کِی با شما باشم و تحملتان کنم؟ پسرت را اینجا بیاور.»
|
|
||||||
۴۲ در همان هنگام که پسر میآمد، دیو او را بر زمین زد و به تَشَنُّج افکند. امّا عیسی بر آن روح پلید نَهب زد و پسر را شفا داد و به پدرش سپرد.
|
|
||||||
۴۳ مردم همگی از بُزرگی خدا در حِیرت افتادند. در آن حال که همگان از کارهای عیسی در شگفت بودند، او به شاگردان خود گفت:
|
|
||||||
۴۴ «به آنچه میخواهم به شما بگویم بهدِقّت گوش بسپارید: پسر انسان به دست مردم تَسلیم خواهد شد.»
|
|
||||||
۴۵ امّا منظور وی را درنیافتند؛ بلکه از آنان پنهان ماند تا درکش نکنند؛ و میترسیدند در این باره از او سؤال کنند.
|
|
||||||
بزرگی در چیست؟
|
بزرگی در چیست؟
|
||||||
لوقا ۹:۴۶-۴۸ – مَتّی ۱۸:۱-۵ لوقا ۹:۴۶-۵۰ – مَرقُس ۹:۳۳-۴۰
|
لوقا ۹:۴۶-۴۸ – مَتّی ۱۸:۱-۵ لوقا ۹:۴۶-۵۰ – مَرقُس ۹:۳۳-۴۰
|
||||||
۴۶ روزی در میان شاگردان این بحث درگرفت که کدامیک از ایشان از همه بزرگتر است.
|
۴۶ روزی در میان شاگردان این بحث درگرفت که کدامیک از ایشان از همه بزرگتر است.
|
||||||
|
|
|
@ -0,0 +1,4 @@
|
||||||
|
\v 37 \v 38 \v 39 \v 40 روز بعد، چون از کوه فرود آمدند، جمعی انبوه با عیسی دیدار کردند.
|
||||||
|
۳۸ ناگاه مردی از میان جمعیت فریاد زد: «استاد، به تو التماس میکنم نظر لطفی بر پسر من بیفکنی، زیرا تنها فرزند من است.
|
||||||
|
روحی ناگهان او را میگیرد و او در دَم نَعره برمیکشد و دچار تَشَنُّج میشود، به گونهای که دهانش کف میکند. این روح بهدُشواری رهایش میکند، و او را مَجروح وامیگذارد.
|
||||||
|
۴۰ به شاگردانت التماس کردم از او بیرونش کنند، امّا نتوانستند.»
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
\v 41 \v 42 عیسی پاسخ داد: «ای نسل بیایمان و مُنحرف، تا به کِی با شما باشم و تحملتان کنم؟ پسرت را اینجا بیاور.»
|
||||||
|
۴۲ در همان هنگام که پسر میآمد، دیو او را بر زمین زد و به تَشَنُّج افکند. امّا عیسی بر آن روح پلید نَهب زد و پسر را شفا داد و به پدرش سپرد.
|
||||||
|
۴۳
|
|
@ -0,0 +1,3 @@
|
||||||
|
مردم همگی از بُزرگی خدا در حِیرت افتادند. در آن حال که همگان از کارهای عیسی در شگفت بودند، او به شاگردان خود گفت:
|
||||||
|
۴۴ «به آنچه میخواهم به شما بگویم بهدِقّت گوش بسپارید: پسر انسان به دست مردم تَسلیم خواهد شد.»
|
||||||
|
۴۵ امّا منظور وی را درنیافتند؛ بلکه از آنان پنهان ماند تا درکش نکنند؛ و میترسیدند در این باره از او سؤال کنند.
|
Loading…
Reference in New Issue