Wed Jul 03 2024 12:43:45 GMT+0400 (Georgia Standard Time)
This commit is contained in:
parent
c07f836a35
commit
39b2e248bb
|
@ -1 +1 @@
|
|||
\v 21 در این میان، جَماعت مُنتظر زَکریا بودند و حیران أَز طول تَوقف او در قُدس. \p \v 22 چون بیرون آمد، نمیتوانست با مردم سُخن گوید. پس دَریافتند رؤیایی در قُدس دیده است، زیرا تنها إیما و إِشاره میکرد و تَوان سُخن گفتن نداشت. \p \v 23 زَکریا پس أَز پایان نُوبت خِدمتش، به خانۀ خود بازگَشت. \p چندی بَعد، همسرش إِلیزابِت آبستن شد و پنج ماه خانهنشینی اختیار کرد
|
||||
\v 21 در این میان، جَماعت مُنتظر زَکریا بودند و حیران أَز طول تَوقف او در قُدس. \p \v 22 چون بیرون آمد، نمیتوانست با مردم سُخن گوید. پس دَریافتند رؤیایی در قُدس دیده است، زیرا تنها إیما و إِشاره میکرد و تَوان سُخن گفتن نداشت. \p \v 23 زَکریا پس أَز پایان نُوبت خِدمتش، به خانۀ خود بازگَشت.
|
|
@ -0,0 +1 @@
|
|||
\v 24 چندی بَعد، همسرش إِلیزابِت آبستن شد و پنج ماه خانهنشینی اختیار کرد \p \v 25 إِلیزابِت میگفت: «خُداوند برایم چنین کرده است. او در این روزها لُطف خود ره شامل حال من ساخته و آنچه ره نزد مردم مرا مایۀ نَنگ بود، بَرداشته است.»
|
|
@ -0,0 +1,6 @@
|
|||
\v 26 \v 27 \v 28 \v 29 25.
|
||||
پیشگویی تولد عیسی
|
||||
در ماه ششم، جبرائیل فَرشته أَز جانب خُدا به شهری در جلیل فِرستاده شد که ناصره نام داشت،
|
||||
تا نزد باکرهای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، أَز خاندان داوود.
|
||||
28. فَرشته نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو، ای که مورد لُطف قرار گرفتهای. خُداوند با توست.»
|
||||
29. مریم با شِنیدن سُخنان او پَریشان شد و با خود أَندیشید که این چِگونه سلامی است.
|
|
@ -44,6 +44,8 @@
|
|||
"01-11",
|
||||
"01-14",
|
||||
"01-16",
|
||||
"01-18"
|
||||
"01-18",
|
||||
"01-21",
|
||||
"01-24"
|
||||
]
|
||||
}
|
Loading…
Reference in New Issue