Thu Nov 21 2024 00:19:28 GMT+0400 (Georgia Standard Time)

This commit is contained in:
Iman100 2024-11-21 00:19:28 +04:00
parent a7a4d7fd57
commit 2bed25a56a
5 changed files with 6 additions and 0 deletions

1
23/33.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
\v 33 وَقتی به جایی رسیدَن که اسمِش جُمجُمه بُود، اَ ره با اون دُوتا جِنایَت‌کار بر صَلیب کَردَن، یکی سَمتِ راست و یکی سَمتِ چپِ عیسا. \p \v 34 عیسا گُفت: "ای پدر، اونا رَه بَبَخش، چون نِمی‌دونَن دارَن چی کار می‌کُنَن." بَعد قُرعِه انداختَن که لِباسای عیسا رَه بینِ خُدشون تَقسیم کُنَن.

1
23/35.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
\v 35 مَردُم وایسادِه بُودَن و تَماشا می‌کَردَن. بُزرگانِ قَوم هم ریشخَند می‌کَردَن و می‌گُفتَن: "دیگَران رَه نجات داد! اَگه مَسیحه و برگُزیدِهٔ خدا، خُدشو نَجات بِده."

1
23/36.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
\v 36 سَربازا هم عیسا رَه اِستهزا می‌کَردَن و بهش شِرابِ تَرشیدِه می‌دادَن و \p \v 37 می‌گُفتَن: "اَگه پادشاهِ یَهُودیا هَستی، خُدتو بِرهان." \p \v 38 بالای سَرِش یه نُوشتِه گذاشته بُودَن که می‌گُفت: 'این است پادشاهِ یَهُود.'

1
23/39.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1 @@
\v 39 یکی از اون دُوتا جِنایَت‌کار که بر صَلیب آویختِه بُود، با اهانَت به عیسا گُفت: "مگَر تو مَسیح نیستی؟ پس خودَت و ما رَه نَجات بِده!" \p \v 40 ولی اون یکی عیسا ره سرزَنش کرد و گُفت: "از خدا نِمی‌تَرسی؟ تو هم زیرِ همون حُکم هستی! \p \v 41 مُکافات ما به‌حَقِه، چون سَزای کارای خودمون هَست، ولی این مرد هیچ تَقصیری نَکرده."

2
23/42.txt Normal file
View File

@ -0,0 +1,2 @@
بعد گُفت: "ای عیسا، وَقتی به پادشاهی خُدت رسیدی، مَن ره یاد کُن."
۴۳ عیسا جواب داد: "آمین، به تو می‌گم، امروز با من تو فردوس خواهی بود."