Sun Aug 11 2024 12:36:23 GMT+0400 (Georgia Standard Time)

18/15.txt

@@ -1,3 +1 @@
-\v 15 \v 16 \v 17 مردُم چیکنه نوَزادَنِ شِمره پیش عیسی بوردِن که اِشان دستا سر شون بوزِه. شاکردَن وقتی چِنه بیندِن، مردم را بازخواست کردند.
- عیسی ایشان را پیش خود خوند و گِت: «بِزارید بچه‌ها پیشِ مَن بیایند؛ اَشون را منع نَکنید، چون پادشاهی خدا مالِ اینوهاس.»
-عیسی گِت: «یقین بدانید، هر که پادشاهی خدا را مثل یک بچه قبول نکنه، هیچوقت نمیره آنجور بره.»
+\v 15 مردُم چیکنه نوَزادَنِ شِمره پیش عیسی بوردِن که اِشان دستا سر شون بوزِه. شاکردَن وقتی چِنه بیندِن، مردم را بازخواست کردند. \p  \v 16 عیسی ایشان را پیش خود خوند و گِت: «بِزارید بچه‌ها پیشِ مَن بیایند؛ اَشون را منع نَکنید، چون پادشاهی خدا مالِ اینوهاس.» \p \v 17 عیسی گِت: «یقین بدانید، هر که پادشاهی خدا را مثل یک بچه قبول نکنه، هیچوقت نمیره آنجور بره.»

18/18.txt

@@ -0,0 +1 @@
+\v 18 یکی از رئیسا از عیسی پرسی: «ای استاد خوب، چیکار کنم که وارث زندگی همیشگی بشم؟» \p  \v 19 عیسی جواب دَ: «چرا مَره خوب می‌گی؟ هیچکی خوب نیس، فقط خدا خوبه.» \p  \v 20 احکام را می‌دانی: «زنا نَکن، آدم نَکُش، دزدی نَکن، شهادت دروغ نده، پدر و مادرت را محترم بِدار.» \p  \v 21 رئیس گِت: «همه اینا را از بچگی انجام دادم.»

18/22.txt

@@ -0,0 +1 @@
+\v 22 عیسی وقتی اینا شنید، گِت: «هنوز یه چیز کم داری؛ هر چی داری بفروش و پولا را بُخری به تنگدستا، که در آسمان گنج پیدا کنی. بعد بیا و از مَن پیروی کن.» \p \v 23 وقتی مرد اینا شنید، غمگین شد، چون خیلی پول داشت.

18/24.txt

@@ -0,0 +1 @@
+\v 24 عیسی به اون نگاه کِرد و گِت: «چقد سخته برای ثروتمندا که وارد پادشاهی خدا بشن!» \p  \v 25 گذشتن شتر از سوزن آسون‌تره تا ثروتمند وارد پادشاهی خدا بشه.»

18/26.txt

@@ -0,0 +1,2 @@
+آدمایی که اینا شنیدن، پرسی: «پس کی می‌تونه نجات پیدا کنه؟»
+۲۷: عیسی جواب دَ: «چیزی که برای مردم ناممکنه، برای خدا ممکنه.»